🔴 حاج قاسم خطاب به علما ومراجع:
برخی خنّاسان سعی دارند که مراجع وعلماء را به #سکوت بکشانند.
من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم وتنها میبینم؛
او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضراتمعظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان میبایست جامعه را جهت دهید.
#صلح_امام_حسن
#سکوت_مرگبار_حوزه_های_علمیه
@Kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل هفتم قسمت1⃣3⃣1⃣ ولی الله دوباره به التماس افتاد:نمیتونم دادا خسته ام.
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل هفتم
قسمت3⃣3⃣1⃣
چشم همین الان می روم...
این قدر دادوقال نکن...😉
و هنوز حرفش تمام نشده یک خمپاره در صدمتری او به زمین می خورد...👀😬
کنار یک تیربار و چندنفر از بچه های رزمنده تکه تکه می شوند...😣
همت می دود بالای سر آن ها و از آن چه می بیند ، به هم می ریزد...🤦♂
بچه هایی که تا همین چند لحظه پیش دوروبرش می دویدند، اسلحه به دست مقابل دشمن از کشور وانقلاب خود دفاع می کردند ، حالا تکه تکه شده اند...😞
دست شان گوشه ای ، پای شان گوشه ی دیگری افتاده،بدن شان از هم پاشیده...
طوری که نمی شود نگاه شان کرد!🤭
همت سر بر می گرداند؛آه می کشد و ناخواسته اشک می ریزد...😭
امیرحسین محمدی دوباره داد میزند:
دیدی حالا؟برو دیگه...!😓
هنوز هم وایستاده ، مرا نگاه می کند...
حاج همت سوار ماشین می شود و می رود ولی تا آخرین لحظه هی بر میگردد و به بسیجی ها نگاه می کند...
بعدازظهر همان روز حاج همت وقتی برادرش ولی الله را در قرارگاه نصر میبیند،با خوشحالی او را بغل میکند و می بوسد...☺️
چی شده دادا؟
حاج همت می گوید :پشت بیسیم به من گفتند که تو شهید شده ای!
وقتی زنده دیدمت ، خوشحال شدم...😇
ولی الله می گوید:میخوای برم شهید بشم؟!
حاج همت به قدوبالای او نگاه می کند و می گوید:
حالاحالاها این بچه بسیجی ها لازمت دارند...!😉
حاج همت لبخند می زند و به سمت حاج احمد که کمی آن طرف تر کنارمحمود شهبازی و چند نفر دیگر مشغول حرف زدن است می رود....🚶♂
حاج همت رو به یک نفر بسیجی که در گوشه ای ماتم زده نشسته است می گوید:...
فصل هفتم
قسمت4⃣3⃣1⃣
حالا چرا این قدر عزا گرفته ای؟😉
آن فرد نگاهی به حاج همت که او را
نمیشناسد می گوید چون ما را به عملیات نبردند!😔
گفتند تازه آموزش دیده اید و تجربه کافی برای عملیات ندارید...!☹️
حاج همت کمی سر به سر او می گذارد تا روحیه اش بهتر میشود!
بعد او و پنج شش بسیجی دیگر را به خط میکند و به زاغه ی مهمات می برد که مهمات بار بزنند...🍃
خودش هم همراه آن ها مشغول کار می شود...
دوباره همان بسیجی با او دعوا میکند که ما آمده ایم بجنگیم ، این کارهایی که شما می کنید کار ما نیست کار حمال هاست....😬
یکی دو روز بعد گردان این بسیجی ها با گردان عملیاتی ادغام می شود...
همه به مقر تیپ می روند!
میگویند که قرار است مراسمی داشته باشند و معاون تیپ می خواهد سخنرانی کند...
همه چشم انتظارند...🙂🙃
آقا داوود هم منتظر است بببند این آقای معاون تیپ چه جور آدمی است و...
ناگهان می بیند کسی که برای سخنرانی پشت تریبون رفت ، همان آقایی است که با آن ها زاغه ی مهمات را بار زدو... حاج همت که سخنرانی می کند ، اشک توی چشم داوود حلقه می زند...😟😥
🍂پایان 🍂
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🏴 #قرار_شبانه ختم صلوات به نیابت از ✨#شهید_هادی_شجاع✨ #سالروز_شهادت💔 {هدیه به حضرت زهــرا س} و
جمع کل صلوات
🌸5،196🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات به نیابت از
✨#شهید_مصطفی_نبیلو✨
#سالروز_شهادت💔
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
تو بزن نقاره زن،
اسیر آهنگ توام...
به امام رضا بگو☝️
بدجوری دل تنگ توام...💔
#آقا_از_دور_سلام
#السلام_علیک_یاامام_رئوف
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💛
@kheiybar
ڪويـرِ تشنہی دلم
گرفت ، جـان تازهای♥️
بہ لطف بارشی از آن
نگاهِ آسمـــــانیاتــ ...☝️
#شهید_ابراهیم_همت
#روزتون_متبرڪ_به_لبخندشهید🌹
@Kheiybar