💠زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی
🔰 #شهیدعبدالحسین_برونسی در سال ۱۳۲۱ 🗓در روستای گلبوی کدکن تربت حیدریه چشم به جهان گشود 👼تا هنگام ازدواج و پس از آن به شغلهای ساده ای نظیر کشاورزی👨🌾 کار در مغازه لبنیات فروشی و سبزی فروشی و نهایتا به بنایی پرداخت.
🔰سال ۱۳۵۲📆 پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیت الله #خامنه_ای آشنا شده و از آن پس دل در گروه جهاد و انقلاب نهاد. فعالیت او در اندک مدتی چنان بالا گرفت که #ساواک بارها و بارها خانه اش🏡 را مورد هجوم و بازرسی قرار داد
🔰آخرین بار در مراسم چهلم #شهدای_یزد دستگیر و به سختی شکنجه💥 شد از جمله این شکنجه ها این بود که ساواکیها تمام دندانهایش را شکستند😱 کمی بعد به قید ضمانت آزاد شد و دوباره به فعالیت پرداخت و در نقش رابط مقام معظم #رهبری که به ایرانشهر تبعید شده بودند ایفای وظیفه کرد👌
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#سالروز_شهادت💔
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
دقیقاً یادم هست همان جا صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. منتظر بودم نتیجه بحث را بدانم. لحظه ها همین طور پشت سر هم می گذشت. دلم حسابی شور افتاده بود. او همین طور ساکت بود و چیزی نمی گفت، پرسیدم: پس چه کار کنیم آقای برونسی؟
حتی تکانی به خودش نداد. عصبی گفتم: حاج آقا همه منتظر هستن، بگو می خوای چه کار کنی؟!
بالاخره عبدالحسین به حرف آمدگفت: هر چی که می گم دقیقاً همون کار رو بکن؛ خودت می ری سر ستون، یعنی نفر اول
به سمت راستش اشاره کرد و ادامه داد: سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری
مکث کرد. با تأکید گفت: دقیق بشماری ها....
#شهیدعبدالحسین_برونسی
#خاکهای_نرم_کوشک
#توسل
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar