خشتـــ بهشتـــ
📜 #داستان🌈 #غریبتریݩسردار✨ #قسمتاوݪ _سلام برادر! ببخشید اینجا کدام پادگان است؟ _ سلام علیکم، این
#داستاݩ🌈
#غریبتریݩسردار
#قسمتدۅم
ترنم دلنشین ذکرهای صبحگاهی، فضای پادگان را معطر کرده بود و همه چشم به راه فرماندهشان بودند که یکباره همهمهای ایجاد شد.
_از یکی دیگر از برادران پرسیدم؛ این همهمه برای چیست؟ خبری شده؟
_گفت:"خیلی عجیب است که؛ جانشین فرمانده آمده! حالتش عادی نیست! خیلی آشفته به نظر می رسد!
_فکری به ذهنم خطور کرد که؛ احتمالا فرمانده شان را نیمه شب ترور کردهاند.
به هر حال نماز به امامت نائب فرمانده جناب #قیسبنسعید برپاشد.
بعد از نماز نائب فرمانده بر روی چهارپایهای قرار گرفت. همهی نفس ها در سینه حبس شده بود.
با صدایی آکنده از بغض گفت:" فرمانده لشکر جناب #عبیداللهبنعباس، نیمه های شب در ازای #یکمیلیوندرهم خود را به معاویه فروخته و..."
غوغایی برپا شد...
#ادامهدارد✅
#رسانهشهدایےمعرفت 💠
#علمدارڪمیݪ ✍
#ڪپیفقطباذڪرنامنویسنده❌
╭━━━⊰🏴⊱━━━╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰━━━⊰🏴⊱━━━╯