شفاعت در قیامت تجسم عینی هدایت در دنیاست. و گفتیم همه شما به زمین هبوط کنید و پس از آن هدایت من به شما خواهد رسید و هر که از آن تبعیت کند هیچ خوف و حزنی نخواهد داشت. عالم حساب و کتاب عجیبی دارد، خیلی عجیب! همه چیز به هم ربط دارد و جایگاه کوچکترین اتفاق این دنیا با هدف خلقت کاملا مشخص شده است. در دنیا، انبیا و اوصیا، علما و شهدا، دست ما را می‌گیرند و به سوی خدا هدایت می‌کنند و در آخرت شفاعت ایشان نصیب حال ما خواهد شد. این یعنی تجسم عینی هدایت در قیامت به صورت شفاعت. مثالی بزنم! وقتی کسی در این دنیا مال یتیم می‌خورد، در آخرت در شکم او آتش ریخته می‌شود. یعنی واقعیت و حقیقت خوردن مال یتیم، خوردن آتش است که در آخرت ظاهر می‌شود و در دنیا ما آن را نمی‌بینیم. شفاعت هم حقیقت هدایت است. همیشه با خودم می‌گفتم چطور می‌شود کسی در دنیا هدایت نشده باشد اما در آخرت مورد شفاعت قرار بگیرد و اگر هدایت شده چه نیازی به شفاعت دارد؟ پاسخ را در همین نکته یافتم که شفاعت حقیقت هدایت است. یعنی همانطور که در دنیا، روضه امام حسین علیه السلام دست ما را گرفت و هدایت کرد، در آخرت به چشم خود می‌بینیم که آقا می‌آیند و دست ما را می‌گیرند و از آن وانفسای قیامت نجات می‌دهند. و اگر کسی روضه خواند اما هدایت نشد، در آخرت هم شفاعتی نصیب حال او نخواهد شد. فلسفه شفاعت این است که در قیامت انوار هدایت دیده شوند. اگر علما و شهدا در دنیا ما را هدایت می‌کنند در قیامت باید معلوم شود که ما بواسطه ایشان هدایت شده‌ایم. لذا در آن گرفتاریها و ترس و وحشت قیامت، به ناگاه می‌بینیم چهره‌های نورانی‌ای که می آیند و به داد ما می‌رسند. اگر گفته می‌شود تمام انبیا در قیامت به دنبال کار خودشان هستند اما پیامبر اسلام به دنبال امتش می‌گردد تا ایشان را دانه دانه جدا کند، این همان ظهور "حریص علیکم" است و ظهور " لعلک باخع نفسک" پس واضح است که شفاعت مخصوص اهل هدایت است اما باید معلوم شود که حسین علیه السلام با آن کربلای عظیمش، چه عظمتی را در امر هدایت انسان به پا کرده است. هر گناهکاری که پای روضه حسین نشسته و هدایت یافته است اینجا با دستان کریم سقای حسین، از چشمه شفاعت سیراب می‌شود. پس این سوال مطرح نشود که چطور می‌شود کسی برای امام حسین علیه السلام اشک می‌ریزد و گناه هم می‌کند و در قیامت هم عذاب نمی‌شود. چون اصلا چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. اگر کسی کربلا را دید و هزاران قطره اشک ریخت اما هدایت نشد و دست از گناه برنداشت، همان بهتر که در قعر جهنم بماند. مگر اهل کوفه در کربلا گریه نمی‌کردند؟ و البته این مطالب هم واضح می‌شود: ✅همانطور که شفاعت باذن الله است، هدایت هم باذن الله است. پس هر کسی که در آخرت اذن شفاعت ندارد در دنیا هم توان هدایت ندارد. ✅چون بهشت جایگاه اهل هدایت است پس هیچ کس بدون شفاعت(حقیقت هدایت) وارد بهشت نخواهد شد الا آل الله. #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

اسباب بازی نشکن⁉️ اگر می خواهید خلاقیت بچه ها را کور کنید اسباب بازی نشکن بخرید. اسباب بازی باید استاندارد باشد. لبه تیز نداشته باشد. آلوده نباشد. ضد فرهنگی نباشد. و... اما لازم نیست نشکن باشد! اسباب بازی باید طوری باشد که کودک بتواند تصورات ذهنی خود را روی آن پیاده کند ولو اینکه هویت ظاهری اسباب بازی را تغییر بدهد. البته بازی با شکستنی ها، اشکنک هم دارد😎 والدینی که بچه هایشان را به خاطر خراب کردن اسباب بازی سرزنش می‌کنند، فطرت بچه را سرکوب می‌کنند. فطرت بچه‌ها بر این اساس است که دنیا و آنچه در آن است فانی است و هیچ ارزشی ندارد مگر اینکه به شکلی در بیاید که ما می‌خواهیم. #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

کودکان تا حدود پنج شش سالگی، فرقی بین جهان تصوراتشان و جهان خارج از ذهن نمی‌گذارند. درک این نکته در تربیت فرزند بسیار مهم است. توضیحی لازم است که در قالب مثال عرض می‌کنم: اگر کودک شما در خواب ببیند که شما به او قول دادید که برایش بستنی می‌خرید، شما باید برایش بستنی بخرید، این تقصیر شماست که در خواب او رفتید، می‌خواستید به خواب او نروید و حالا که رفتید لااقل قول بستنی نمی‌دادید.😂 قضیه به همین سادگی است! به همین خاطر است که می‌فرمایند فرزند تا شش سالگی امیر است. چرا؟ خیلی دقت کنید: انسان باید به جایی برسد که امیر نفس خودش باشد تا هدایت شود. یعنی نفس او در مقابل اراده او کاملا رام و مطیع باشد. در دوران کودکی، جهان خارج برای کودک، در حکم تصورات نفسانی اوست و او نمی‌تواند بپذیرد چیزی در تصوراتش خارج از اراده او اتفاق می‌افتد. همان‌طور که ما هر چه را اراده کنیم می‌توانیم تصور کنیم، کودک هم هر چه را می‌خواهد باید برایش فراهم شود. اگر این مطلب را درک نکنیم، یعنی امیر بودن کودک را جدی نگیریم، و کاری کنیم که او بپذیرد که نباید خواسته هایش را جدی بگیرد، و نسبت به خواسته پدر و مادر و دیگران تسلیم شود، او کم کم خواهد پذیرفت که ضعیف است و امیر نفسش نیست. یعنی حتی قدرت بر تصوراتش هم ندارد. و این نقطه ضعف به جایی می رسد که بعدها در بزرگسالی، در مقابل هر آنچه هوای نفسش و دیگران بخواهند، تسلیم می شود مگر اینکه کنترلی از خارج برای او وجود داشته باشد. این قضیه خیلی خیلی جدی است. البته نکته ای هم دارد که اگر بچه چیزی بخواهد که برایش ضرر دارد مثلا اگر بچه بخواهد به آتش دست بزند، چه کار کنیم؟ و این پاسخ روشنی دارد که در ادامه خواهم گفت. ان شاءالله #تربیت_فرزند #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

از این مطلب یک نکته بسیار مهم در مورد دروغگویی بچه‌ها به دست می‌آید: بچه‌ها اصلا نمی‌دانند دروغ چیست. چون برای آن‌ها مطابقت ذهن و خارج، مطابقت قول و فعل معنایی ندارد. همه چیز یک چیز است. یعنی هر آنچه تصور می‌کنند را می‌گویند. من وقتی می‌شنوم کسی به کودکی می‌گوید دروغ نگو، تمام وجودم به لرزه می‌افتد. #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

جستاری در مبحث وحدت حوزه و دانشگاه (از دبیرستان باید شروع کرد) مالک اشتر، طلبه بود یا مهندس؟ شاید سوال عجیبی باشد ولی راه باز می‌کند! سلمان چطور؟ اصلا الفاظی که دال بر مفهوم طلبه علوم دینی هستند، شاید از زمان باقرین علیهما السلام در افواه افتاده باشد و تا قبل از آن چنین چیزی قطعا نبوده است. چون کلاس درس علوم دینی قبل از باقرین علیهما السلام به معنای امروزی وجود نداشته است. از آن زمان هم که کرسی درس و بحث و اصطلاحا استاد و شاگردی دینی راه افتاده، قرار بر این بوده که محاسن کلام حضرات معصومین علیهم السلام به مردم برسد و این کلام ناب، بر فلسفه و فقه و ریاضی و نجوم و طب و ... عمومیت داشته است. و حالا ، تفکیک، پدر از روزگار ما در آورده! به نظر حقیر، همه این حرفها شعوباتی از تفکیک دین از سیاست است که می‌رسد به تفکیک دین از علوم تجربی و فنی، و چون منطقی در آن نیست معمولا راهی جز توسل به شعر و احساس برای جا انداختن آن وجود ندارد و کار به اینجا که برسد هر چقدر منطقی تر حرف بزنی محکوم تری. در حال حاضر، طلبه و دانشجو، قبل از حوزه و دانشگاه، در مدرسه، با مبانی علوم تجربی آشنا می‌شوند اما چرا دانشجوها با مبانی فقاهت آشنا نمی‌شوند؟ چون فقه را مخصوص حوزه کرده‌ایم. و این غلط است. اگر در دبیرستان مبانی علوم حوزوی تدریس بشود اوضاع خیلی فرق می کند. کسی هم حق ندارد بگوید اینها به چه درد دانشگاه می‌خورد، چون باید جواب بدهد که چرا باید دانشجوی فیزیک در دبیرستان شیمی بخواند؟ فقه هم علم است و باید بخواند، همانطور که طلبه باید در دبیرستان، فیزیک می‌خواند ولو در حد دو واحد که البته بیشتر می‌خوانند. و این هم گفته نشود که کتاب تعلیمات دینی هست. خیر، تعلیمات دینی اطلاعات دینی است نه مبانی فقاهت. در حالی که ریاضی و فیزیک و شیمی دبیرستان مبانی علوم هستند. مثلا از کشف مولکول و اتم و روش‌های آزمایشگاهی و از نسبیت حرکت و قانون های نیوتن و ‌... می‌گویند تا معنا و روش شکافتن هسته اورانیوم در انرژی هسته‌ای. ما عادت کرده‌ایم فقط حرفهای قشنگ بزنیم و الزامات آن را نادیده بگیریم. ما که ادعای وحدت دین و سیاست داریم آن هم به نحو عینیت، چطور علم دین را از علم سیاست جدا می‌دانیم؟ و قس علی هذا فیزیک و شیمی و ... . واقعا چرا توجه نمی‌کنیم که اگر دوران عظمت تمدن اسلامی ایرانی صفویه بوده است، در آن دوران شیخ الاسلام، شیخ بهایی، معمار هم هست. عجیب معماری هم هست. دانشجو و طلبه در نگاه من هیچ فرقی ندارند، به همان اندازه که فیزیک، علم تجربی است، فقه هم تجربی است. نگوییم فقاهت وصل به معصومین می‌شود ولی شیمی نمی‌شود. در واقع فقاهت یک روش علمی است که می‌تواند شامل موضوعات مختلفی باشد. نباید بین دانشجو و طلبه فرق گذاشت. فرق فقط بین انقلابی و غیر انقلابی بودن است و بس. انقلابی بودن هم یعنی استکبار را شناختن و برای نابودی آن جنگیدن. اتفاقا یک مساله‌ای اینجا هست که دانشگاهیان را جلو تر از طلبه ها قرار می‌دهد. به تاریخ انبیا که نگاه می‌کنیم، در هر عصری عده ای از اهل علم، در خدمت طواغیت هستند، در زمان حضرت موسی، سحره، در زمان حضرت عیسی، اطبا و ... و اگر پیغمبری در میان مردم برانگیخته می‌شود اول باید با این حلقه اهل علم روبرو شود و آنها را از میان بردارد و این کار با نشان دادن معجزه اتفاق می افتاده است. امروزه هم اگر قرار است حرف دین به گوش مردم برسد اول باید اهل علم زمانه را شناخت و با ایشان روبرو شد. اگر امروز جمهوری اسلامی توانست در هوش مصنوعی حرف اول را بزند، حرف دین را می تواند به دنیا برساند و الا فلا! این نکته خیلی دقیق است، فتامل جیدا! حالا نگاه خیلی فرق می‌کند، طلبه و دانشجو همه در مسیر رساندن حرف دین هستند. اعجاز جمهوری اسلامی با دانشگاه محقق می شود. البته نه این دانشگاه، بلکه آن دانشگاهی که فقاهت می داند. این دانشگاه مثل حوزه، در جریان است و تمام نمی‌شود. فکر نکنید حالا ما چون در حوزه هستیم و کتاب‌های مختلفی می‌خوانیم پس در جریان علم هستیم. نه، جریان را خط مبارزه تعیین می کند. مقر استکبار الان کجاست؟ قبول دارم که این حرف‌ها یک ادعاست و تا عمل خیلی فاصله دارد. ولی خیلی‌ها همین حرفها را هم بر نمی‌تابند. #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

قوی تر از برهان نظم! نوعی از نظم در جهان وجود دارد که هیچ کس نمی‌تواند آن را رد کند. ثابتهایی در جهان وجود دارند که اگر تصادفا کم و زیاد می‌شدند، اصلا جهان به وجود نمی آمد. مثل جِرم الکترون و نیروی جاذبه، این یعنی هیچ چیز تصادفی در خلقت نیست و قطعا جهان خالقی دارد که هیچ نقصی در کار او نیست. شاید بتوانند با مثال زدن زلزله و سیل به نام جهان اعتراض کنند و هرچه هم ما جواب بدهیم، اینها هم به خاطر نظم طبیعت است، آنها قبول نمی کنند و خدا را انکار می کنند. اما وقتی گفته شود کافی است جرم الکترون کمی بیشتر می شد، آنگاه هیچ چیز به وجود نمی آمد. حالا که جهان وجود دارد معلوم می شود که آن حسای و کتاب دقیق از ابتدا بوده است. #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

کلیپی از هیات دخترانه نوگلان حسینی، که توسط مسئول نوجوانمون ، فاطمه خانم طاهری آماده شده 💠 برای عاقبت بخیری دخترای گلمون صلوات💚

🌿 مردی از #ایران با #امام_کاظم علیه السلام به گمان عدم تسلط حضرت به فارسی به زبان عربی سخن گفت ولی امام با زبان فارسی پاسخش داد! امام علیه السلام در پاسخ تعجبش گفت: سبحان الله! اگر نتوانم زبانت راخوب پاسخ دهم پس فضل امامت من بر تو چیست؟ زبان هیچ انسان و پرنده و صاحب روحی از #امام مخفی نیست!/ 📚ارشادمفید ج۲ ص۳۱۵

عمر شما تا این لحظه چندهزار سال شده است؟ ما باید ثواب چندسال عبادت را در پرونده اعمالمان ذخیره کنیم تا با توشه پر به جهان آخرت سفر کنیم؟ بیست هزار سال؟ چهل هزار سال؟ صدهزاز سال؟ پانصد هزار سال؟ عمر ما که بیشتر از صد سال نیست. پس هزار سال و صد هزار سال چرا مطرح شده؟ سوال اشتباه نیست، بلکه تصور ما اشتباه است. عمر ما در جهان آخرت، چقدر است؟ بیست سال؟ پنجاه سال؟ صدسال؟ معلوم است که عمر جاودانه را جدی نگرفتیم. عمر جاودانه توشه عظیم می خواهد. اگر این را باور کنیم، در عبادتمان جور دیگری عمل می کنیم. وقتی مثلا سعی و تلاش برای حل مشکل یک مومن، به اندازه نه هزار سال عبادت، ثواب دارد، آیا می شود از آن غفلت کرد؟ و چقدر از این روایتها داریم. دیدید بچه ها در بازی‌های کامپیوتری ، جمع کردن سکه ها را چقدر جدی میگیرند؟ هزار سکه، ده هزار سکه ... بازی هم که تمام می شود، همه سکه ها نابود می شود. ظاهرا ما به اندازه آن بچه ها هم، قضیه توشه آخرتمان را جدی نگرفته ایم.😔 عمر شما، چندصد هزار سال است⁉️ #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

قربان چشمهای بادامی‌ات مادر! و گفت: شهادت میخواهم! ضرب المثل‌ها با شما چه خوش‌رنگ می‌شوند. افغانستان یعنی فاطمیون فاطمیون یعنی استقامت استقامت یعنی یا پیروزی یا شهادت قم، مزار #شهدای_فاطمیون #شهید_اکبر_معصومی #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi

#جزیره_هرمز علی الحساب، اولین مساله که قطعا باید به اون توجه می‌شد: حضور گردش‌گران در جزیره هرمز، در این چندساله اخیر، اگرچه ثمرات اقتصادی به همراه داشته، اما فرهنگ مردم جزیره را به شدت، تحت الشعاع قرارداده است. به قول خانم هرمزی، "بچه‌هایمان از دست رفته‌اند! قبلا تا دوازده شب هم اگر بچه از خانه بیرون بود ترسی نداشتیم، اما الان یک‌ساعت اگر خانه نباشند دنبالشان می‌گردیم. نگرانیم از انواع و اقسام فساد خصوصا انواع مشروبات و موارد مخدر ... چه کنیم؟" #جزیره_هرمز #هرمزگان #بندر_عباس #گردشگری #اقتصاد_سنتی #اقتصاد_حکومتی #اقتصاد_مردمی ۲۵بهمن۱۴۰۲، همراه با حاج آقای معلی، جزیره هرمز #شیخ_امیر_طاهری_اراکی #خیلی_جدی سپاس از همراهیتان🪴 https://eitaa.com/kheyli_jeddi @kheyli_jeddi