🌷شیخ منصف🌷
🟢🍃نقل است جناب شیخ رجبعلی خیاط رضوان الله علیه یکی از اتاقهای منزلش را به یک راننده تاکسی، ماهیانه ٢٠ تومان اجاره داد. هنگامی که مستاجر صاحب دختر شد،
🔺مرحوم شیخ نامش را معصومه گذاشت.
🌸🍃پس از گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد، یک ٢ تومانی در پر قنداقش گذاشت و رو به مستأجرش گفت: آقا یدالله! حالا خرجت زیاد شده است،
🔺از این ماه به جای ٢٠ تومان، ١٨ تومان بده.
🌹🍃این داستان نمونه ی عملی
آیه ی
🟢🍃واستَبِقواالخَیرات
🔺می باشد
⚪️🍃در کارهای خیر خداپسندانه ی خالصانه
🔺از یکدیگر پیشی بگیرید..
#نکات_قرانی
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چرا خیلی از طلاقها
🔺در سال های اول ازدواج اتّفاق میافتد؟!
🌹🍃 #استاد_پناهیان دامت افاضاته
https://eitaa.com/khoban72
🌹🍃آیتالله محمدجواد انصاری همدانی رضوان الله علیه
🟢🍃اگر انسان خودش را اصلاح کند و غلّ و غش نداشته باشد و طریقه اهلبیت عصمت(علیهم السلام) را بگیرد و در این راه به یکی از اولیای خدا وصل بشود، زودتر به نتیجه میرسد؛
🔺عمده کار دست خود انسان است.
📗 کتاب پندهای آسمانی، ص ۳۷
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صوت کوتاه🌷
💐فضیلت محبت به خانواده💐
🌸🍃 کمک به همسر، بهتر از عبادت ۱۰۰۰ سال
🌷🍃 هر بوسه بر فرزند، ۵۰۰ سال ثواب و درجه
🌹🍃 استاد مسعود عالی دامت افاضاته
👌👌 بسیار شنیدنی
https://eitaa.com/khoban72
🌷#دهه_کرامت🌷
🌹🍃امام رضا عليه السلام
🟢🍃منْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
⚪️🍃هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت
🔺گره غم از دل او بگشايد.
📗الکافي ج2 ص200
https://eitaa.com/khoban72
‼️ به زبان آوردن نیت نماز
🔷 س ۶۶۳۷: نیت نمازهای روزانه و نماز مستحبی آیا باید به زبان آورده شود یا اگر در قلب بگوید (مثلاً چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربة إلی الله)، کافی است؟
✅ ج: به زبان آوردن نیت (مانند اینکه بگوید: چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربة إلی الله) و نیز گذراندن آن از ذهن و دل، لازم نیست، همین اندازه که برای اطاعت از فرمان الهی، انجام عملی را قصد کند، کفایت میکند؛ (بلکه احتیاط مستحب است که نیت نماز را به زبان نگوید).
🆔 @resale_ahkam
#موارد_وجوب_خمس
❓#خمس در چه صورتی به ما واجب میشه؟
👌 درصورتیکه یکی از این شرایط رو داشته باشین:
1️⃣ درآمد داشته باشین.
2️⃣ مال حلال مخلوط به حرام داشته باشین.
3️⃣ معدن پیدا کنین.
4️⃣ گنج پیدا کنین.
5️⃣ جواهری داشته باشین که با فرورفتن در دریا و غواصی بهدست آوردین.
6️⃣ توی جنگ غنیمت گیرتون اومده باشه.
7️⃣ زمینتون رو به کافر ذمّی، مثل یهودی و مسیحی فروخته باشین.
🔺توضیحالمسائل۱۶ مرجع، م۱۷۵۱.
┏━💠💠🆔💠💠━┓
🌟@tasvir12🌟
┗━💠💠🆔💠💠━
﷽؛
✅ خواندن ترجمۀ آیه سجدهدار
📝 سؤال : اگر ترجمۀ آیهای را که سجدۀ واجب دارد بخوانیم ، سجده واجب میشود ؟
📖 جواب: سجده ، واجب نمیشود .
#مقاممعظمرهبری
┏━✨🌹✨🌸✨━┓
🍀@tasvir12🌸
┗━✨🌸✨🌹✨━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️استخاره برای ازدواج
⁉️آیا می توانیم برای ازدواج استخاره کنیم؟ و اگر خوب نیامد می توانیم برخلاف آن عمل کنیم؟🙃
💠 #استاد_وحیدپور
#استخاره
🌷زندگینامه شهید مصطفی صدرزاده🌷
🌹🍃شهید مصطفی صدرزاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ درشهرستان شوشتر استان خوزستان
🔺در خانواده ای مذهبی متولد شد.
🟢🍃پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش ازخاندان جلیله سادات هستند.
⚪️🍃نتیجهی ازدواج طلبه شهید مصطفی صدرزاده در سال ۹۴ ، دختری ۷ ساله به نام فاطمه و پسری ۷ ماهه به نام محمّد علی است.
🔴🍃شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی "سید ابراهیم" حدود چهار سال در حوزه علمیّه امام جعفر صادق(علیه السلام) تهران مشغول تحصیل بود.
🟢🍃او با وجود تحصیلات حوزوی به ادامهی تحصیل در دانشگاه و در رشته ادیان و عرفان پرداخت.
🔺در همان دوران دانشجویی برای مبارزه، به سوریه اعزام شد.
🌹خصوصیات اخلاقی شهید مصطفی صدر زاده
⚪️🍃شهید صدر زاده به انجام واجبات و ترک محرمات بسیار مقیّد بود و یکی از ویژگیهای برجسته ی ایشان، ادبشان نسبت به پدر و مادر بود.
🟢🍃در واقع در هر رتبه و مقامی که قرار گرفته بود، چه در زمان طلبگی و چه آن زمان که فرمانده در جبههی سوریه شده بود، هیچ گاه ادب نسبت به بزرگترها اعم از پدر، مادر و حتّی پدر بزرگ و مادر بزرگ را فراموش نمیکرد
و امکان نداشت از منزل بیرون برود و بر گردد و دست پدر و مادر را نبوسد.
⚪️🍃حرمت خاصّی نسبت به بزرگترها داشت و با کوچکترها الفت و مهربانی خاص داشت و همیشه احترام بزرگترها را نگه میداشت، به طوری که در مسجد محل، سنّتی را پایه گذاشت که کوچکترها دست بزرگترها را میبوسیدند
🔺و یک پایه گذار ادب خاص نسبت به بزرگترها بود.
🔻🔻🔻
🌹نحوه ی شهادت شهید صدرزاده
🌷🍃شهید مصطفی صدرزاده پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود،
🔺یعنی شهادت در راه خدا رسید.
🌷پیکر شهید در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفته است🌷
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷فیلم کوتاه🌷
🌷🕊هرکی زندگیشو با شهدا بَست🌷🕊
🔺ضرر نکرد.
🌹🍃 حاج حسین یکتا
https://eitaa.com/khoban72
🌷🌷روایت شهید مرتضی عطایی از رفاقتش با شهید مصطفی صدرزاده،
🌹🍃شهید مرتضی عطایی روایت میکند: یک بار در ماشین نشسته بودیم و من داشتم از سید ابراهیم (نام جهادی شهید مصطفی صدرزاده) فیلم میگرفتم.
🌷🕊آنجا به هم قول دادیم هر کدام از ما که زودتر شهید شد، نه تنها آن دیگری را شفاعت کند، بلکه به قول سید ابراهیم: «برود پای امام حسین (علیه السلام) بست بنشیند،
🔺تا امضای شهادت آن یکی را هم بگیرد.
🟢🍃هرکس این کار را نکرد شهید پستی است!» من خندیدم و گفتم: «ولی تو زودتر از من میپری.»
یکدفعه سیدابراهیم گفت:
🔺«ما به هم قول شرف دادیم.»
⚪️🍃سرانجام سید ابراهیم گوی سبقت را از مرتضی عطایی ربود و زودتر شهید شد.
🔴🍃شهید عطایی چند روز قبل از شهادت، با انتشار متن زیر خطاب به سید ابراهیم، از او میخواهد
🔺تا به وعدهاش عمل کند.
🌷🍃و او نیز به خیل شهیدان ملحق شد:
⚪️🍃«صدرزاده، صدرنشین خیمهی اربابی. صدرزاده بودی که به صدر نشستی، شدی صدرنشین مجلس عشقبازان.
🔺ما که دستمان از ذیل مجلس هم کوتاه است.
🌹🍃اصلاً ما را چه به مجلس عشقبازی! بیا و معرفت نثارمان کن. دعایی کن، شاید به روضههای باقر آلعبا سبک شدیم،
🔺اهل پرواز شدیم، پرنده شدیم.
🟢🍃دمت گرم. هر وقت از جام سقا مست فیض شدی، نام ما را هم ببر. یادت که نرفته؟
⚪️🍃قول داده بودی. شاید به دعای ندبهی فردا صبحی، دست باکرامتی، زیر برات شهادت ما را هم امضا کرد.
سلام سید ابراهیم. الوعده وفا.»
🔴🍃استجابت این خواستهی او مدت زیادی به طول نینجامید و در روز عرفه، ساعت یکونیم ظهر، قسمت او نیز رقم خورد.
🔻🔻🔻
🌹🍃او در لاذقیه با اصابت گلوله به گلویش به شهادت رسید و شعری که برای خود سروده بود محقق شد:
🌷کاش اسم تو آخرین کلامم باشد
🕊پروانه شدن حسنختامم باشد
🕊مانند کبوتران در خون خفته
🌷عنوان "شهید" قبل نامم باشد.
📗به نقل از کتاب ابوعلی کجاست
https://eitaa.com/khoban72
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صوت کوتاه🌷
🌷🍃 شهیدی که ساعتش رو برای
🔺#نمازشب کوک کرده بود:
🌹🍃به وقت خدا✨
https://eitaa.com/khoban72
🌹🍃صحبت های سردار شهید حاج قاسم عزیز درباره ی شهید صدرزاده
🟢🍃من آن وقت دیر العدس دیدم که یک صدای خیلی برجسته ای به گوش می رسد. خب سید ابراهیم! می دانید که صدایش خیلی مردانه بود ؛ مثل داش مشتی های تهران، خیلی صدای مردانه ای داشت. من پشت بیسیم نمیشناختم، سید ابراهیم کیست؟ گفتم: این کیست؟
🔺این جوان تهرانی از کجا آمده است؟ و در فاطمیون جای گرفته است
⚪️🍃با حسین صحبت می کرد( شهید حاج حسین بادپا ) صبح که بچه ها برگشتند از دیر العدس در محله مان سؤال کردم از حسین بادپا گفتم: این سید ابراهیم کیست؟ با صدای کلفت و گنده صحبت می کرد. گفت: این (اشاره به سید ابراهیم )یک جوان باریک ،نحیف می باشد. سید ابراهیم خیلی لاغر است
🔺من فکر میکردم با یک قد بلند چهارشانه گنده مواجه می شوم .
🌷🍃یک جوان تو دل برویی بود که آدم لذت می برد نگاهش کند؛ من واقعاً عاشقش بودم،
🔺واقعا عاشقش بودم .
🔴🍃آن وقت این جوان را چون ما راه نمی دادیم بیاید. رفت مشهد در قالب فاطمیون به اسم افغانی ثبت نام کرد و خودش را رساند. اینجا زرنگ به این می گویند به ما و امثال ما و کسان دیگر نمی گویند.
🔺زرنگ آن نیست که دنبال مال جمع کردن ،گول زدن مردم باشد.
🟢🍃زرنگ و با ذکاوت کسی است که این فرصت ها را این طوری به دست میآورد و بالاترین بهره را ازش می گیرد به این میگویند زرنگ،
🔺به این می گویند آدم با ذکاوت.
🔻🔻🔻
⚪️🍃خداوند کسانی را دوست می دارد که در راه او پیکار می کند. خداوند دوست دارد کسی که در راهش جهاد میکند؛ اگر کسی خدا را داشته باشد، محبتش را، عشقش را، عاطفه اش را
🔺در دل ها پراکنده می کند.
🌷🍃امثال سید ابراهیم با شکل سید ابراهیم تو خیابان های تهران خیلی زیاد است؛ اولین چیزی که سید ابراهیم را عزیز کرد که به این نقطه رساند این راه بود.
https://eitaa.com/khoban72
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊شهیدی که در مسیر پیاده روی اربعین🕊
🔺چفیه روی سرش می انداخت...
🌹🍃با روایتگری حجت الاسلام حسنی نژاد
https://eitaa.com/khoban72
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
🔴🍃 #سه_دقیقه_در_قیامت
7️⃣3️⃣ قسمت سی هفتم👇🏻
🌷شهيد و شهادت🌷
🔺ادامه
🟢🍃اما مهمترين مطلبي كه از شهدا ديدم، مربوط به يكي از همسايگان ما بود. خوب به ياد داشتم كه در دوره دبستان، بيشتر شبها در مسجد محل، كلاس و جلسه قرآن و يا هيئت داشتيم. آخر شب وقتي به سمت منزل مي آمديم،
🔺از يك كوچه باريك و تاريك عبور مي كرديم.
📌از همان بچگي شيطنت داشتم. با برخي از بچه ها زنگ خانه مردم را ميزديم و سريع فرار مي كرديم!
⚪️🍃يك شب من ديرتر از بقيه دوستانم از مسجد راه افتادم. وسط همان كوچه بودم كه ديدم رفقاي من كه زودتر از كوچه رد شدند، يك چسب را به زنگ يك خانه چسباندند!
🔺صداي زنگ قطع نميشد.
🔴🍃يكباره پسر صاحب خانه كه از بسيجيان مسجد محل بود، بيرون آمد. چسب را از روي زنگ جدا كرد و نگاهش به من افتاد. او شنيده بود كه من، قبلا از اين كارها كرده ام، براي همين جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت:
🔺بايد به پدرت بگويم که چكار ميكني!
📌هرچي اصرار كردم كه من نبودم و... بي فايده بود. او مرا به مقابل منزل مان برد و پدرم را صدا زد. آن شب همسايه ما عروسي داشت. توي خيابان و جلوي منزل ما شلوغ بود. پدرم وقتي اين مطلب را شنيد
🔺خيلي عصباني شد و جلوي چشم همه، حسابي مرا كتك زد.
🌷🍃اين جوان بسيجي كه در اينجا قضاوت اشتباهي داشت، چند سال بعد و در روزهاي پاياني دفاع مقدس به شهادت رسيد. اين ماجرا و كتك خوردن به ناحق من، در نامه اعمال نوشته شده بود. به جوان پشت ميز گفتم: من چطور بايد حقم را از آن شهيد بگيرم؟
🔺او در مورد من زود قضاوت كرد.
🔻🔻🔻