من حق خود را از لبت خواهم گرفت اما
بیچاره مجنونی که بی دست و دهن باشد
#سیدابوالفضل_مبارز
ما هر دو با یک باد از یک شاخه افتادیم
من مینویسم عاشقت هستم تو کتمان کن
#سیدابوالفضل_مبارز
تقدیم به حضرت خدیجه سلاماللهعلیها
تقسیم کن یکبار دیگر آنچه داری را
در سجدهٔ خود شور این آیینهکاری را
یکبار دیگر با همان دلواپسی بگذار
بین یتیمان محمد دست یاری
بر خانهٔ تو اولین بار آسمان بارید
لبخندهای اولین صبح بهاری را
از بخششت با ما نصیبی هست بیپایان
من دیدهام لطفی که اندک میشماری را
چیزی ندارم پیشکش، الا که با اخلاص
پای غم زهرا بریزم اشک جاری را
با روضهای که دوست داری بین ابیاتم
روشن کن امشب آتش این سوگواری را
تنها فقط بین شما رسم است خیلی زود
مادر به دختر میسپارد خانهداری را
زینب به مادر رفته یعنی خوب میفهمد
درد یتیمی را، غم این زخم کاری را
پس آستین را برد پیش چشم آن دختر
شاید نبیند چوب را، لبهای قاری را...
#سیدابوالفضل_مبارز
📍@SAMOBAREZ
16298_151194.pdf
حجم:
1.77M
عاشقانههای شیرین زوج شاعر
نسخهٔ الکترونیکی روزنامهٔ شهرآرا
#عاطفه_سادات_موسوی
#سیدابوالفضل_مبارز
📍@atefesadatmoosavi
📍@samobarez
خیری نخواهد بود در یک صلح تحمیلی
من پیشگام صلحم اما سنگرم جنگ است
#سیدابوالفضل_مبارز
این شهر نفهمید لب خشک غزل چیست
منظور تو از حیّ علی خیرالعمل چیست
گفتند عسل مرهم زخم است و نگفتند
غیر از لب شیرین تو معنای عسل چیست
در فلسفهٔ پاشدن طفل سه ساله
«دیوار» و «کمککردنِ از زیرِ بغل» چیست؟
دیروز مرا کشت پدر حرفِ «کنیز»ی
پیش منِ دلسوخته امروز اجل چیست؟
تکلیف دل و بوسه و این دختر دلتنگ
وقتی نشود مشکل لبهای تو حل، چیست؟
من پیر شدم یا نه، مدینه برسم زود
باید که بپرسم نظر اهل محل چیست؟
از خیرِ سخنگفتنت از بوسه گذشتم
یکبار ببین مشکل من حدّاَقل چیست
#سیدابوالفضل_مبارز
من حق خود را از لبت خواهم گرفت اما
بیچاره مجنونی که بی دست و دهن باشد
#سیدابوالفضل_مبارز