تنها نه من افتادهام در چنگ چنگیزت
غارتگر دلهاست چشم فتنهانگیزت
چیزی بهجز آوارگی در سرنوشتش نیست
برگی که افتاده است در دستان پاییزت
زیر و بم تاریخ را بی ساز میرقصم
شعر دری میخوانم از لحن دلانگیزت
تا پر شود خاک تو از آوازهٔ شعرم
شوری بهپا کن در من از طبع غزلخیزت
وسعت بده جغرافیای واژههایم را
از ماهتاب قونیه تا شمس تبریزت
در گوش من امشب بخوان از رستم زالت
با من بگو از خسروانیهای پرویزت
یکبار شیرین میشوم، یکبار تهمینه
چشمانتظار رخشم و دلتنگ شبدیزت
از عشق تو هرگز مرا راه گریزی نیست
من بلخم و افتادهام در چنگ چنگیزت
📘 نارنجمویهها
✏️ #سیدهتکتم_حسینی