«در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند» گفتند در طریقت، گمنام باش گمنام... #ناهید_خلفیان

مانند شکوفه‌ها لطیفی ای عشق! بر قافیهٔ غزل ردیفی ای عشق! از شور تو طاقت دلم طاق شده بر منطق صبرها حریفی ای عشق! #رباعی #ناهید_خلفیان

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پیچیده‌ترین سادهٔ دنیا شعر است یک‌ پای تمام عاشقی‌ها شعر است وقتی که دلـی تنـگ دلی دیگر شد توضیح دقیق ماجرا با شعر است! #رباعی #ناهید_خلفیان *یکم فروردین روز جهانی شعر 🌱

📿منـــاجـــات📿 خسته‌ام یارب به درگاهت پناه آورده‌ام کوله‌باری زخم و درد و اشک و آه آورده‌ام آنچنان بخشنده‌ای که آرزویم شد بزرگ دست‌های خالی و بار گناه آورده‌ام پیرم و سرتاسر عمرم جوانی کرده‌ام سوی تو افسوس و صد سال سیاه آورده‌ام از خطا راحت گذشتن عادت بخشنده هاست عالمی تقصیر و یک عمر تباه آورده‌ام آنقدر خوبی که حتی باز جرئت کرده‌ام قدر کوهی جرم و قلبی عذرخواه آورده‌ام چشم شعرم شرم می‌بارد، غزل آشفته است گونه‌های خیس دفتر را گواه آورده‌ام توبهء رعیت به لطف شاه می‌افتد قبول اشک بر اربابمان «روحی فداه» آورده‌ام سال‌ها ابلیس غم قلب مرا دزدیده بود باور گم گشته را از قعر چاه آورده‌ام در قبال هیچ می بخشی مرا شرمنده‌ام قول قول این دفعه قلبی سربه راه آورده‌ام #ناهید_خلفیان @andisheysabz

زخمی سر زخم آمد و مرهم شد تکه تکه از جگر ما کم شد عید رمضان است چه فطریه دهیم؟ امسال که قوت غالب ما غم شد #ناهید_خلفیان @andisheysabz

مردی در این زمانهٔ جانکاه می‌رسد آری قسم به آه سحرگاه می‌رسد چشمان شب اگرچه پر از شیطنت شود دل‌های شوم اگرچه که بدخواه، می‌رسد باید به وعده‌های خدا اعتماد کرد از چاه گاه بارقهٔ ماه می‌رسد سوگند بر امید که خوشبخت می‌شویم هر شب اگرچه جان به گلوگاه می‌رسد مهمان ویژه‌ای است در آن سوی جاده‌ها یک صبح جمعه سرزده از راه می‌رسد #ناهید_خلفیان

زندانی یک بغض گلوگیرم من یک خوابِ بدِ هزارتعبیرم من مظلوم‌ترین خطهٔ دنیا؛ غزّه! از غصهٔ تو چرا نمی‌میرم من؟ #رباعی #ناهید_خلفیان

🌱صرّاف سخن باش و سخن بیش مگو 🌱چیزی که نپرسند تو از پیش مگو #سعدی امثال من وقتی خیلی هنر کنیم یه مضمون حکمت‌آمیز به ذهنمون خطور کنه، تازه باید کلی فکر کنیم، کلی با واژه‌ها کلنجار بریم تا مفهوم رو به شعر دربیاریم و بعد گاهی یه مفهوم رو توی چند بیت یا یه غزل کامل به درازا می‌کشیم تا کار رو در بیاریم... صورخیال رو گاه جایی میاریم که بجا نیست، گاه جایی که بجاست نمیاریم و نبود آرایه کلاممون رو دم دستی و بی‌روح می‌کنه! اما ببینید سعدی چه کرده! این حکیم بزرگ تو این بیت همون اول تیر خلاص رو زده👌 یعنی توی همون جملهٔ اول کار رو درآورده می‌گه «صراف سخن باش» به‌طرز استادانه‌ای لب مطلبو تو یه جملهٔ ساده، تو سه کلمه گفته. حتی اگه بقیه‌اش رو هم نمی‌گفت مخاطب پندو می‌گرفت. صراف یعنی کسی که مبادلهٔ پول و طلا و وجه رایج هر زمانی رو انجام می‌ده. می‌گه تو هم مثل صراف باش. یعنی جوری حرف بزن که از دهانت غیر از طلا و نقره در نیاد. خودمونی‌اش می‌شه «حرف مفت نزن» بعد در ادامه می‌گه: و سخن بیش مگو! یعنی حتی اگه حرف خوب هم زدی زیادی حرف نزن. بذار بجا و به اندازه حرف بزنی یعنی همین که حراف باشی ارزش حرفت کم می‌شه حتی اگه حرف خوبی گفته باشی! یعنی گاهی خود همین طول دادن کلام باعث می‌شه سخن لغو بگی. جالبه که صراف با حراف جناس داره! با اینکه حراف توی بیت ذکر نشده ولی با دیدن صراف یاد حراف می‌افتی. یعنی داره می‌گه حراف نباش صراف باش! با مصرع بعد ماجرا جالب‌تر می‌شه می‌گه چیزی که نپرسند تو از پیش مگو! یعنی بذار حرفت خریدار داشته باشه و تا ازت نخواستن چیزی نگو...مثل صراف بذار بیان سراغت و حرفتو مثل طلا ازت بخرن. ببینید چقدر ارتباط تنگاتنگی با مصرع اول داره! در واقع می‌گه هم حرف با ارزش بزن هم کم حرف بزن هم تا ازت نخواستن چیزی نگو! تو ۱۴ تا کلمه سه درس مهم بهت می‌ده. اونم در کمال سادگی و روانی، بدون استفاده از هیچ کلمهٔ قلمبه‌سلمبه‌ای، حتی صناعت ادبی زیادی هم نداره. و این یعنی سهل المتنع و این یعنی حکیم بودن و این یعنی استاد مسلم سخن👌 و در آخر توجه کنید به حکمت۳۸۲نهج البلاغه👇 «لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ، بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ؛ فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» و فرمود (ع): چيزى را كه نمى دانى مگوى، حتى بسيارى از چيزهايى را، كه مى دانى، بر زبان مياور. زيرا خدا بر اعضاى تو احكامى واجب كرده كه در آن روز به آنها بر تو حجت آورد..(غیر از این چندین مورد دیگه هم در کلام مولا علی (ع) هست)  به قول حضرت امام(ره) : شاعر اگر سعدی شیرازی است بافته‌های من و تو بازی است ✍#ناهید_خلفیان @andisheysabz

ای دل صبور باش که در راه زندگی بعد از خزان غم‌زده بوی بهار هست #ناهید_خلفیان

حال دل بی‌قرار جا می‌آید انگار به آغوش خدا می‌آید پروانه‌صفت دوباره جان می‌گیرد هر کس که به مشهدالرضا می‌آید #رباعی #ناهید_خلفیان

🚩به خاک پای آقای جهان قسم به سرخ‌ترین واژهٔ مسلمانی "حسین" این جریان عروج انسانی به رستخیز عظیم عراق آن سوی مرز به مهربانی آن مرزبان مهرانی به صاحبان گذرنامه‌های جامانده ستاره‌های اسیر شب پریشانی به وزن آه محبی که شاعر تو شده است به بغض واشده در لحظهٔ غزل‌خوانی به انقلاب درونم، مقابل حرمت به رازهای مگویم همان که می‌دانی هوای کوی تو را کرده‌ام، عزیز دلم! هوای هروله در آن طریق حیرانی منی که باز شکستم، منی که جاماندم که مستحق فراقم به کنج ویرانی خدا نکرده نمی‌خواهی‌ام؟ نمی‌دانم! چه شد دوباره که جامانده‌ام؟نمی‌دانی؟ کجا دخیل ببندم؟ کجا گلایه کنم؟ کجا مهار شود این درونِ طوفانی؟ جوان نوکر تو از فراق پیر شده است ببین چقدر شبیهم به پیر کنعانی برای سینهٔ تفتیده از تب دوری دلم خوش است به این بیت‌های بارانی به چشم رو زده‌ قلبم، مگر افاقه کند مگر دوا شود این غم به اشک‌درمانی لباس مشکی داغت لباس احرام است مشرفیم چهل شب به حج روحانی خدا کند که ببینی مرا به چشم کرم خدا کند که قبولم کنی به آسانی خوشا رهایی و رفتن به راه مشایه چه سخت می‌گذرد لحظه‌های زندانی آهای قاصدکان شناسنامه به دست مسافرانِ عزیزِ بلندپیشانی دل شکستهٔ ما را به کربلا ببرید به ماندگارترین خاک عالم فانی فراق قسمت ما شد، عراق قسمتتان و می‌روید ستون تا ستون به مهمانی سلام اولتان را به یاد ما باشید دم وصال، کنار عمود پایانی #اربعین #ناهید_خلفیان @andisheysabz

قسمت نشد آرامش جانم باشی آمیخته با روح و روانم باشی افسوس که روزگار بی‌رحمی کرد نگذاشت که یار و هم‌زبانم باشی #رباعی #ناهید_خلفیان