در وسعت اندیشۀ خونبار جنگل
از پشت خنجر میخورد سردار جنگل
بر کندههای پیر، زخم تیر پیداست
پوشیده از گلهای خون، دیوار جنگل
در ذهن سبز شاخهها با خون تداعی
سرهای سرداران شود بر دار جنگل
شعر بلند استقامت را سرودند
مردان سختآواز در پیکار جنگل
بوی تر خون کاروان باد آورد
از کوچههای خیس شالیزار جنگل
سرشار از عطر تر بیرنگ باران
خاک و نسیم و شاخۀ پربار جنگل
پر میکشد تا کهکشان روشنایی
از کوه ظلمت مرغ آتشخوار جنگل
در انتظار صبح پیروزی است با ما
در سنگر شب، دیدۀ بیدار جنگل
#نصرالله_مردانی
#امام_زمان
ایمانمان محاصره شد با خطر؛ بیا!
قرآن شده معامله با سیم و زر؛ بیا!
با صد سپاه آمده ابلیس در مصاف
ما ماندهایم بینفر و بیسپر؛ بیا!
در ظلمت زمین و زمان غوطهور شدیم
دیگر به شهر شبزدهها ای قمر بیا!
دارد به پیشواز اجل میرود جهان
دنیای ما بدون تو شد محتضر؛ بیا!
طوفانی است چشم من و حال روزگار
مثل نسیمِ خواب خوشی، بیخبر بیا!
ای مایۀ امید دل زخم فاطمه
ای در قنوت و سجدۀ اهل سحر! بیا!
دور از تو باغها همگی بیثمر شدند
ای از خیال باغچهها سبزتر! بیا!
#زینب_نجفی
یاعلی امروز تنها ماندهایم
در هجوم اهرمنها ماندهایم
یاعلی شام غریبان را ببین
مردم سر در گریبان را ببین
گردش گردونه را بر هم بزن
زخمهای کهنه را مرهم بزن
مشکها در راه سنگین میروند
اشکها از دیده رنگین میروند
مشکهای خسته را بر دوش گیر
اشکها را گرم در آغوش گیر
#محمدرضا_آقاسی
من همچنان به دلبری دختران شهر
یک ذره "بیتوجهیاش" را نمیدهم...
#عباس_تافته
به دست، کیسهٔ غم را گرفتهام بروم
دلم گرفته، دلم را گرفتهام بروم...
#محمد_سلمانی
یکرنگی و بوی تازع از عشق بگیر
پرسوزترین گدازه از عشق بگیر
در هر نفسی که میتپی، ای دل من!
یادت نرود: اجازه از عشق بگیر
#رباعی
#مصطفی_علیپور
مرا ببخش که دنبال نان شب بودم
و روزهای فراقت به طول انجامید...
#شایان_مصلح
چه شد که دل به تو دادم؟ مگر نمیدیدم
که حاصل همهٔ عشقها پشیمانی است
#لیلا_حسیننیا
من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم
من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی
#مهدی_فرجی
هر صبح
زندگی برای ادامه پیدا کردن
به دنبال بهانه میگردد
و چه بهانهای
زیباتر از چشمانت...
#سیدعلی_صالحی
این سر که ز اندیشه مرا بر سرِ زانوست
گر بر سرِ زانوی تو میبود، چه میبود؟
#طالب_آملی