خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
خب الان میشه از گذشته اتون برامون بگید کامل!؟ پوشش اعتقادات! و....
من از مذهبی بودن فقط و فقط یه نمازش رو میخوندم اونم صرفا جهت از بین رفتن مشکلاتم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
من از مذهبی بودن فقط و فقط یه نمازش رو میخوندم اونم صرفا جهت از بین رفتن مشکلاتم
یعنی چی مشکلات حالا مثلا چی!؟
به حجاب علاقه ای نداشتم چون نمیدونستم که برای چیه
دلم میخواست تو چشم باشم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
روزه میگرفتم اونم برای اینکه دیگران ازم تعریف کنن
یجور برای جلب توجه درسته!؟
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
یعنی چی مشکلات حالا مثلا چی!؟
من مشکلات زیادی داشتم از طریق خانواده خیلی تحت فشار بودم کمبود محبت شدید داشتم
خیلی سرزنش میشدم بخاطر اخلاقم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
به حجاب علاقه ای نداشتم چون نمیدونستم که برای چیه دلم میخواست تو چشم باشم
پوششوت چجوری بود از این دخترایی بودین مثلا باید هروز لاک بزنم باید هروز یک مانتو باشه و.....
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
من مشکلات زیادی داشتم از طریق خانواده خیلی تحت فشار بودم کمبود محبت شدید داشتم خیلی سرزنش میشدم بخ
صرفا نماز رو فقط برای ارامش خودتون میخونید کاری به اینکه
واجب هست و.... نداشتید!؟
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
پوششوت چجوری بود از این دخترایی بودین مثلا باید هروز لاک بزنم باید هروز یک مانتو باشه و.....
نه
من چادر نمی پوشیدم ولی حجاب داشتم اما با روسری ولی خوب من بیشتر با ناز و عشوه میخواستم جلب توجه کنم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
صرفا نماز رو فقط برای ارامش خودتون میخونید کاری به اینکه واجب هست و.... نداشتید!؟
بله برای حل شدن مشکلاتم
بعد از اینکه دیدم دیگه فایده نداره و مشکلاتم حل نشد دیگه نماز هم نمیخوندم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
از نظر صورت چی!؟
خانواده ی من اصلا نمیگذاشتن من آرایش کنم !
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
میشه بیشتر توضیح بدین درمورد شخصیتتون!؟
کلا زندگی من اون موقع زندگی نبود من فقط یه مرده ی متحرک بودم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
کلا زندگی من اون موقع زندگی نبود من فقط یه مرده ی متحرک بودم
آهنگ میزاشتم ۳یا ۴ساعت گریه میکردم
خب الان میشه بگید چی شد تغییر کردید!؟ چی شد تصمیم گرفتین تغییر کنید
خیلی انسان عصبی بودم خیلی
حتی چندین دفعه به سرم زد خودکشی کنم اما جرئت نکردم
از بچگی یه گناهی رو انجام میدادم و نمیدونستم که اینکار گناه هست و مادرم هم به من نگفت که دارم مرتکب گناه میشم و فقط منو دعوا میکرد (البته خدا خواست و من از راه دیگه ای فهمیدم )