📕رمان #سپر_سرخ
🔻قسمت چهل و ششم
▫️حالت نگاه و حرارت نفسهایش شبیه همان شبی بود که مرا از دست داعش نجات داده و وقتی چشمش به زخم دستانم بر اثر فشار زنجیر افتاد، نجیبانه عذرخواهی میکرد و من مثل همان شب نمیدانستم چه بگویم که حرف را به هوایی دیگر بردم: «خیلی اضطراب پیدا کرده، حواستون بهش باشه!»
▪️انگار به همین چند ساعتی که او را در آغوشم پناه داده بودم، دلم بیحساب و کتاب برایش میتپید که او پدرش بود و من سفارش میکردم تا مراقبش باشد.
▫️زینب را با احتیاط روی صندلی عقب ماشین قرار داد و دیگر حرفی برای گفتن نمانده بود که زیرلب خداحافظی کرد و من میدیدم دیگر جانی به قد و قامت بلند و چهارشانهاش نمانده و نمیدانستم حالا با این دختر کوچک و پیکر همسرش در این شهر غریب چه خواهد کرد.
▪️او رفت و من خمار این دیدار دردناک، مات مسیر رفتنش بودم؛ شاید تنها زیارت امام رضا (علیهالسلام) میتوانست شفای این قلب غمدیدهام باشد و خبر نداشتم سرنوشت خواب دیگری برایم دیده است.
▫️ساعتی از طلوع آفتاب گذشته بود که اتوبوس از مقابل حسینیه حرکت کرد و هنوز از شهر کرمان خارج نشده بودیم که موبایلم زنگ خورد. مهدی بود و همینکه تماس را وصل کردم، ضجۀ زینب دلم را از جا کَند.
▪️صدای مردانۀ مهدی از غصه رعشه گرفته و میان جیغهای مدام زینب به سختی میشنیدم چه میگوید: «از وقتی از خواب بیدار شده داره جیغ میزنه. هرکاری میکنم آروم نمیشه. دیشب اینجوری نبود؟»
▫️دیشب در آغوش من آرام تا صبح خوابیده بود و میدانستم تا دیده من کنارش نیستم، ترس انفجار دیروز به دل کوچکش افتاده که دیگر امان ندادم چیزی بگوید و مصمم پرسیدم: «ما الان خروجی کرمان هستیم، میتونید بیاید پیش ما؟»
▪️نورالهدی مات و متحیر نگاهم میکرد و من میترسیدم قلب کوچک زینب نتواند اینهمه وحشت را تحمل کند که تماس را قطع کردم و سراسیمه به سمت مدیر کاروان رفتم.
▫️طوری دست و پایم را گم کرده بودم که به زحمت توانستم خودم را در اتوبوسِ در حال حرکت به ردیف اول برسانم و با نگرانی خبر دادم: «من باید پیاده شم، به راننده بگید نگهداره!»
▪️نورالهدی بیخبر از همهجا دنبالم آمده بود و تا اتوبوس جای مناسبی برای توقف پیدا کند، با صدایی که از دلهره به لرزه افتاده بود، برایش توضیح دادم: «زینب از وقتی بیدار شده وحشت کرده، همش داشت جیغ میزد، میترسم یه بلایی سرش بیاد. به باباش گفتم بیاد خروجی کرمان.»
▫️مدیر کاروان عجله داشت مسیر را سریعتر به سمت مشهد ادامه دهیم اما دیشب حال زینب را دیده و او هم نگرانش بود که پذیرفت توقف کنیم.
▪️آدرس دقیق این منطقه و نام خیابان را از راننده پرسیدم و دوباره با مهدی تماس گرفتم تا سریعتر ما را پیدا کند.
▫️چند دقیقه بیشتر نکشید تا ماشینش کنار اتوبوس متوقف شد و من همانطور که از پلههای اتوبوس پیاده میشدم دیدم زینب در آغوش پدرش پَر و بال میزند.
▪️مهدی بهشدت ترسیده و او بهقدری جیغ کشیده بود که دیگر نفسش رفته و رنگ صورتش از کمبود اکسیژن به کبودی میزد.
▪️نفهمیدم چطور از پلهها پایین دویدم و زینب را از دستان مهدی به سرعت گرفتم؛ سرش را روی قلبم قرار دادم و تلاش میکردم با همان آهنگی که دیشب برایش میخواندم، آرامش کنم.
▫️باز در دلم متوسل به حضرت رقیه (علیهاالسلام) شده بودم و به چند لحظه نکشید که اشکش بند آمد و نفسش برگشت اما نفس مهدی برنمیگشت و انگار اینهمه بیتابی زینب جانش را گرفته بود که تکیه به ماشین زد و چشمانش را بست.
▫️نورالهدی برای زینب آب آورده بود، مسافران از پنجرههای اتوبوس با نگرانی ما را نگاه میکردند و من نمیدانستم حالاچطور باید دوباره او را به پدرش بسپارم و بروم.
▪️مهدی هم شایدباهمان چشمان بسته دلنگران همین موضوع بودکه پس ازچندلحظه چشمانش راگشود و با ناامیدی به سمت من آمد.
▫️درسرمای سخت صبح کرمان،صورت گندمگونش به سرخی میزدوبرای زدن حرفی که شایدخجالت میکشید،نگاهش درفضامیچرخیدوآخردل به دریازد:«شماداریدبرمیگردیدعراق؟»وبه جای مامدیرکاروان فوری جواب نداد:«نه حاجی!بایدبریم سمت مشهد،تا الانم خیلی دیرشده.»
▪️مدیرکاوران عجله داشت سریعترحرکت کنیم که به من ونورالهدی اشاره کردسوارشویم ومن حدس میزدم مهدی چه میخواهدبگویدکه دربرابرخواهش نشسته درچشمان شرمندهاش،مستأصل شدم واوحرف دلش رابه سختی زد:«میترسم نتونه تحمل کنه..شماهستیدآروم میشه..»
▫️مدیرسوارشده بود و راننده مدام بوق میزدتاماهم برویم ومهدی دربرابرمن ونورالهدی به اضطرار افتاده بود:«من الان بایددنبال آمبولانس برم تهران،میترسم زینب بازبیقراری کنه.شمامیتونیدبامن بیاید؟فرداصبح که رسیدیم تهران براتون بلیط هواپیمامیگیرم بریدمشهد.»..
📖 ادامه دارد..
✍️ نویسنده: فاطمه ولینژاد
📲نشر دهید و همراه ما باشید.👇
╭─┅🍃🌺🌸🌺🍃┅─╮
#پایگاه_مقاومت_شهید_امیدعلی
@khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان #حضـــرتصاحـــبالـــزمانعج🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐
🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🌹 #سلام_بر_حسین_علیهالسلام 🌹
🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋
🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @khorshidebineshan
Farahmand-Doaa-Ahd_SoftGozar.com.mp3
9.72M
🌺
═══✼🍃🌹🍃✼═══
دعای عهد کم حجم
✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
#دعای_عهد
❣️ بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ❣️
⭐️اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ
⭐️و رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ
⭐️و رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُور
⭐️و مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
⭐️و رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ
⭐️و مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ
⭐️و رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ
⭐️والْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
⭐️اللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ
⭐️و بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ
⭐️و مُلْکِکَ الْقَدیمِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ
⭐️أسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ
⭐️و بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ
⭐️یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ
⭐️و یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ
⭐️و یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ
⭐️یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ
⭐️یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
⭐️اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
الْقائِمَ بِأَمْرِکَ
⭐️صلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ
⭐️عنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ
⭐️فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها
⭐️سهْلِها وَ جَبَلِها
⭐️و بَرِّها وَ بَحْرِها
⭐️و عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ
⭐️و مِدادَ کَلِماتِهِ
⭐️و ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ
⭐️و أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
⭐️أللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا
⭐️و ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً
⭐️و بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
⭐️اللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِه
⭐️والذّابّینَ عَنْهُ وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ
⭐️فى قَضاءِ حَوائِجِه
⭐️والْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ
⭐️والْمُحامینَ عَنْهُ والسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ
⭐️والْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
⭐️اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ
⭐️الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
⭐️فأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى
⭐️مؤْتَزِراً کَفَنى
⭐️شاهِراً سَیْفى
⭐️مجَرِّداً قَناتى
⭐️ملَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فى الْحاضِرِ وَالْبادى.
⭐️اللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ
⭐️و الْغُرَّةَ الْحَمیدَة
⭐️واکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ
⭐️و عَجِّلْ فَرَجَهُ
⭐️و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
⭐️و أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ
⭐️واسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ
⭐️و أَنْفِذْ أَمْرَهُ
⭐️واشْدُدْ أَزْرَهُ
⭐️واعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ
⭐️و أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ
⭐️فإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:
⭐️ظهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ🌷
⭐️فأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ
⭐️وابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک
⭐️حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ
⭐️و یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ
⭐️واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ
⭐️و ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ
⭐️و مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ
⭐️و مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ
⭐️و سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
⭐️واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ.
⭐️اللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ
⭐️و مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ
⭐️وارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ.
⭐️اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ
⭐️و عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ
⭐️إنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً
⭐️برَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
👈 آنگاه سه بار بر ران خود دست میزنی و در هر مرتبه میگویی:
🌷الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان🌹
#اللّهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشکر از همسر
دکتر فرهنگ ⬆
حتما ببینید
بسیار آموزنده
📲نشر دهید و همراه ما باشید.👇
╭─┅🍃🌺🌸🌺🍃┅─╮
#پایگاه_مقاومت_شهید_امیدعلی
@khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧩پازلِ زندگیت رو دُرُست چیدی؟!!
✍پازل زندگی هر کسی بهم ریخته اس و چیدن اون بستگی داره به ظرفیت و استعداد های آدمی...
الان مرگ به جوان ها رسیده است...😱
#دکتر_سعید_عزیزی
#ظرفیت
#استعداد
📲نشر دهید و همراه ما باشید.👇
╭─┅🍃🌺🌸🌺🍃┅─╮
#پایگاه_مقاومت_شهید_امیدعلی
@khorshidebineshan
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
16.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تندخوانی_تصویری #جزء2قرآن کریم استاد معتز آقایی
حدود۳۰دقیقه
#سربازان ظهور فرمانده
#منهنوزلبخندفرماندهراندیدم
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
به نیابت از #امامزمان عج هدیه به محضر #حضرترسولالله صلی الله علیه و آله
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
Join @khorshidebineshan
سلام دوستان و عزیزان همراه
ان شاءالله در کنار هم هر روز حداقل یک جزء مرور داشته باشیم
ان شاءالله بتوانیم دل امام زمان را شاد کنیم هر جزء را هم به نیابت از ایشان هدیه به یکی از معصومین عزیز میکنیم
اینکار وقت زیادی از شما نمیگیرد فقط نیم ساعت
اما هر روز شما را با قرآن و اهل بیت مانوس میکند💚🌺💚
#کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان
Join @khorshidebineshan