eitaa logo
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
2.3هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5هزار ویدیو
91 فایل
🌺خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است. 🌺 خوشبختی وابسته به جهان درون توست. ✅برداشت با صلوات حلال ♥️ما را بدیگران معرفی کنید @khoshbghkt @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 🌸 ‌‌خانم عزيز باور كنيد شما بزرگترين سلاح دنيا رو داريد توی دهنتون😊😉 نگيد: میخوام اينکار را انجام دهم بگيد: به نظرت اينکار را كنم؟ بگيد: میخواهم نظر تو رو در مورد انجامش بدونم☺️ نگيد: این چیه پوشیدی ؟ بگید: اون لباس بیشتر بهت میاد بگید: به نظر من اون يكى لباس خیلی خوشگلترت میکنه.😍 نگيد میای دنبالم ؟ بگید: دوست دارم تو راه برگشت با تو باشم میتونی بیایی ؟🙃 نگيد بریم خرید؟ بگید: دوست دارم خریدم با سلیقه تو باشه🙃😍 👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
🌸امشب 💫از خدایی که از همیشه 🌸نزدیکتر است برایتان 🌸عاشقانه‌ترین 💫لحظات را میطلبم 🌸زیباترین لبخندها 💫را روی لبهایتان و 🌸آرام ترین لحظات را 💫برای هر روز و هر شبتان شبتون در آغوش امن خدا💫✨ 👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
❤️اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم ❤️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🌸🌷🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🌸🌹 سلام علیکم و رحمت الله و برکاته، صبحتون بخیر و شادی ❌ شرها را بشناسید و از آنها به خدا پناه ببرید «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»  «مِن شَرِّ مَا خَلَقَ» «وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب»َ  «وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ»   «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»  ❌ انتشار اخبار دروغ در فضای مجازی، تبليغات منفی، جوسازى‌های دروغین، سخن چينى‌ها، جاسوسى‌ها و شايعه پراكنى‌ها، تضعیف مسلمین، نمونه‌هايى از «نفّاثات فى العقد» است، يعنى مى‌دمند تا محكمات را سست كنند، تلاش می‌کنند تا بنیان اعتقادات مردم را نابود کنند. 🔸 دشمن به دنبال تاريكى‌ها و حفره‌ها و نقاط ضعف (فی العقد) است تا از آنها سوء استفاده کرده و در جامعه تنش آفرینی کند. 🔸برای مصونیت و امنیت از شر دشمن، باید به خدا پناه برد و با اطاعت دستورات الهی، و پیروی از علمای اعلام و ولی فقیه خود و جامعه را بیمه شخص اول و دوم و سوم و الی آخر کرد. 🔸حبیب‌الله
تربیت فرزند مهدوی.mp3
35.89M
👤 استاد رائفی پور 📝 موضوع: تربیت فرزند مهدوی 🗓 ۱۴۰۰/۱۲/۱۱؛ تهران 🔸 دوره آموزشی نسل تراز برگزار شده در واحد کودک مؤسسه مصاف (قندعسل) 🤲  👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
🌷امیرالمؤمنین علیه السلام : تو مراقب خود باش، خودش ذلیلانه پیش تو می آید. ‌ 📗غرر الحکم: ۶۰‌۸۰ 👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
کسی که در حق خودش ظلم میکنه راحت به دیگران هم ظلم میکنه! نیم ساعتی بعد که دور هم نشستند. امیر اول پ
سینا شانه بالا انداخت و گفت: من خیلی نمی تونم توی تهران بمونم. شما فقط از ایشون بپرسید که چه وقتی فرصت دارند. من ببینم با این جا همکاری کنم یا آدرس یکی دوتا مؤسسة دیگه رو هم گرفتم برم اونجا! زن اول گوشی رو برداشت اما با نگاهی به صورت سینا تصمیمش عوض شد. صندلی را به سینا تعارف کرد و رفت سمت یکی از درها. سینا آرام پشت سر زن راه افتاد. قدش از زن بلندتر بود و در که باز شد، یک دید کلی در اتاق زد. زن در را باز گذاشت و سینا فروغ را هم دید که داشت فنجان مقابلش را توی نعلبکی برمی گرداند؛ فال قهوه. زن کنار گوش مدیر حرفی زد که مدیر رو به سینا نیم خیز شد و جوابی داد. زن که بیرون آمد به سینا گفت: - ایشون با کمال میل منتظر دیدار شما هستند. فقط چون تا ظهر با خانم فروغ ملکی قرار دارند گفتند عصر در خدمتتون هستند؟ سینا آبرویی بالا انداخت و سری تکان داد: - خانم ملکی هم دارند برای شهرستان قرارداد می بندند؟ - نخیر. ایشون توی همین تهران به مؤسسه فوق العاده دارند. کارشون هم توی زمینه مدل های روزه . چون ما توی زمینه چادر دغدغه داشتیم و ایشون هم توی زمینه لباس فاخر خیلی متبحرهستند چند وقتیه که با ما قرارداد همکاری دارند. پشتیبانی خوبی از مدل های جدید چادر هم کردند. - چه خانم فهیمی. هم مدلینگ کار می کنند هم چادر؟ - بله بله. اصلا طرح چادر دانشجویی و چادر شالی رو گروه ایشون پیشنهاد دادند و خب ما هم کار دوخت و پخش رو بر عهده داریم زن برای سینا از موقعیت مؤسسه هم توضیح داد: - ما توی زمینه ترویج حجاب فعالیت می کنیم. خلاقیت هم یکی از شعارهای ماست. هم بهترین پارچه های موجود در جهان رو استفاده میکنیم هم زیباترین مدل ها رو تولید می کنیم. مطمئن باشید که بهترین جا رو انتخاب کردید؟ ابروهای سینا درهم رفته بود و با بروشوری که مقابلش بود ور میرفت: - هزینه تبلیغ و طراحی و پخش کشوری با خانم ملکیه یا مجموعه شما؟ اخه تا این مدل ها در سطح مردم جا بیفته زمان می بره که خب زمان توی کار تولیدی حرف اول رو میزنه! معلومه شما خیلی با محاسبات دقیق جلورفتید؟ زن سری تکان داد و گفت: - البته همه اینها رو می تونید عصرکه تشریف آوردید بپرسید. فقط من برای اینکه جلب اعتماد کرده باشم و برای ادامه همکاری میگم که خانم ملکی شریک منصفی هستند. از لحاظ مالی هم شراکت داشتند. سینا که در ماشین را باز کرد شهاب نفس حبس شده اش را رها کرد: - وای سینا نگفتم که بری اجداد طرف رو در بیاری. سینا یقه اش را صاف کرد و گفت: - توکی یاد میگیری با یه سرمایه گذار درست برخورد کنی معاون ؟ در ضمن عصرهم بیا دنبالم قرار کاری دارم. حالا برو. ⭕️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
سینا شانه بالا انداخت و گفت: من خیلی نمی تونم توی تهران بمونم. شما فقط از ایشون بپرسید که چه وقتی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنان عنکبوتے 🕷🕸 قسمت40 سینا با اخم گفت: . این قصه چوب دو سر نجس شده. با پول خودمون از بین مسئولین خودمون، دارند نیرو میسازن ! از زنهای خودمون هم برای خانه های فساد و فحشا! دست دادند با دشمنی که تحریم میکنه ما رو... که چی بشه؟ جای امیر سرد شده است. سردی اما در دلش راهی نداشت. همیشه که با این حجم پرونده ها و خیانت ها چانه زنی میکرد حواسش جمع بود که اینها کف روی آبند و فقط باید مدیریت فرهنگی کشور بیدار شود. ماهیت اینها را اگر مردم بفهمند خودشان زیر پا لهشان می کنند. باید این پرونده را قصه کند. باید بنویسد و به تمام زنهای ایران نه، دنیا هدیه بدهد. باید نوشتن هم یاد بگیرد. رو به آرش گفت: - این گزارش ها رو دسته بندی کن برای فردا برم پیش حاجی! فردا سینا و شهاب با اطلاع تم خودشان را رساندند سر یکی از قرارهای فروغ. شهاب کنار موتور تم پارک کرد و نیرویش در عقب ماشین را باز کرد و سوار شد: - چه خبر؟ - حاجی این فروغ نیم ساعته رفته توی این مؤسسه. بیرون هم نمیاد. من پیگیر شدم رفت طبقه پایین. اونجا به مؤسسه حجاب برتره. فقط هم همون مؤسسه توی این طبقه است. سینا کوبید روی پای شهاب و گفت: - به حول و قوه الهی فروغ هدایت شد. شهاب جون بیکار شدی! شهاب در ماشین را باز کرد و گفت: - عالی شد همون مؤسسه است که با خانمم اومدیم. فقط منتظر بودم که فروغ بیاد. از این مارمولک همه کاری بر میاد. برم ببینم چه خبره .  سینا دست شهاب را گرفت و گفت: - بذار من برم. توزیاد این روزا دنبالش بودی یه وقت چهره آشنا میای! سینا کت لی اش را درآورد و لباس را روی شلوار انداخت و بسم الله گویان از پله ها پایین رفت. در را که باز کرد سالن کوچکی که پنج در به آن باز می شد توی چشمش نشست و دوربینی که در جای سالن نصب بود. صدای زن چادری که ته آرایشی هم کرده بود سینا را تا مقابل میز کشاند: - چه کمکی میتونم بهتون بکنم! سینا بی تفاوت به چادر شالی زن و عشوه کلامش گفت: - به وقت ملاقات با مسئول مؤسسه می خواستم. زن ابرویی بالا انداخت: - میتونم بپرسم درباره چه موضوعی. چون فکر کنم من بتونم در خدمتتون باشم؟ نفس سینا همیشه از دیدن زنهایی که چادر سر می کردند و آرایش و عشوه هم داشتند تنگ می شد. اخم هایش را در هم کرد و گفت: - شغل من وارداته ! معاونم می خواست بیاد که ترجیح دادم خودم بیام فضا و وسعت کارتون رو از نزدیک ببینم، چون از این ور و اون ور گاهی تعریف هایی شنیدم. می خوام سرمایه گذاری کنم برای این کاری که شما دارید انجام می دید. به خاطر همین فکر نکنم کاری از دست شما بربیاد. باید با مدیر این جا صحبت کنم! زن ایستاد و لبخند روی لبش پهن ترشد: - بله بله خوش اومدید. فقط ایشون الآن جلسه خیلی مهمی دارند. باید صبر کنید.
❤️ 🍂🌼 خالقم‌قلب‌مرا وقف‌شماڪرده‌ومن خانہ‌وقفےخود ازهمہ‌پس‌می‌ڪَیرم تاسلامَت‌نڪنم زندڪَیم‌تعطیل‌ست باسلامےبه‌شما اذنِ‌نفسمی‌ڪَیرم 💔 😭 👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
خدایا! در شروع هفته برای دوستانم بنویس ازخوبی ها زندگی خوب حال خوب کارخوب رزق خوب روزی فراوان جیب‌های پُر از پول لحظه های خوب عشق و امید در زندگی و اجابت فرما دعا هایشان آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین ای پروردگار جهانیان 👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
دیدار تو گَر صبحِ ابد هم دَهَدَم دست من سرخوشم از لذتِ این چشم به راهی.. سرشار از اتفاق های خوب امروزتون پر از نگاه خداوند مهربان🌸🌺 👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
🖊سوال کاربر: 🌾چطور با فرزندم برخورد داشته باشم ♦️پسرم توی حوزه ی علمیه درس میخونه و از وقتی که من قهر کردم و درخواست جدایی دادم،جمعه هاهم برنمیگرده پیش من یا پدرش.وآخر هفته ها توی حوزه خودش تنها میمونه. خداروشکر اونجا درس،مقاله و المپیاد و...... اینها شرکت میکنه و ماشاءالله رتبه های خوبی هم میاره. نمیگم خدایی ناکرده جایش بد است.ولی دوست دارم حداقلش هریک یا دو هفته سری بزنه اینجا.یا مثل قبلا اگه نمره ای یا مقامی کسب میکنه و یا هر موفقیت دیگری برای خودم من هم بگوید((مثل قبلا که اگه دو یا سه ساعت ازم دور بود،اندازه ی این ساعات برام حرف میزد چه بهش گذشته)).من باید از زبان دایی یا خاله اش که خیلی باهاشون راحته بشنوم......راه حل چگونه برخورد با پسرم که این شرایط رو داره..... بهش هم که زنگ میزنم خیلی عادی و سرد باهام حرف میزنه و هی میگه تو منو دوست نداری که رفتی. چطور باهاش رفتار کنم 📚پاسخ مشاور: 🌿خواهر گرامی، سلام؛ خوشحالیم که در خدمت شما هستیم و با شما مشاوره می کنیم. می دانیم که در شرایط فعلی احساس خوبی ندارید و در کنار مشکلاتی که با همسر دارید پسرتان نیز فکرتان را درگیر کرده است. نمی دانیم شرایط زندگی تان به چه شکلی بوده و چقدر در مورد طلاق مشاوره و فکر کرده اید ولی احتمالا با فکر و تامل و مشورت به این نتیجه رسیده اید که باید طلاق بگیرید. 💢طلاق یک بحران است و معمولا خانواده ها در این موقعیت بهم می ریزند. فرزند شما نیز دچار سردرگمی است و احتمالا احساسات منفی زیادی در درونش می باشد. بنابراین این طبیعی است که احساس خوبی نداشته باشد. احتمالا او در ذهن خود بحرانی پیش رو می بیند و از آن ترس دارد. بخاطر همین هم تلاش می کند شما را متقاعد کند که بخاطر او و علاقه به او صرف نظر کنید و به زندگی مشترک، برگردید. 🔸با توجه به اینکه گفتید دو یا سه ساعت که از شما دور می شد از سختی این دوری با شما صحبت می کرد، شاید به شما وابسته است و این کار را برای پذیرش این تغییر یعنی طلاق شما سخت می کند و او حتما باید از یک مشاور و درمانگر کمک بگیرد. ◀️برای اینکه بتوانید در برخورد با او، متقاعدش کنید که بحرانی در کار نیست باید خود را کنترل کنید و بهم نریزید. باید او را متقاعد کنید که طلاق هم می تواند یک مرحله از زندگی مشترک باشد و طلاق اصلا به این معنی نیست که شما یا پدرش او را دوست ندارید و یا بدبخت خواهد شد. خیلی از فرزندان ممکن است تصور کنند با طلاق بدبخت می شوند و زندگی بدی در انتظار آنهاست. ولی شما با برنامه ریزی که دارید، می توانید به او بفهمانید که آینده، می تواند، آنقدرها هم اضطراب زا نباشد. البته اگر برنامه ریزی برای کاهش صدمات نداشته باشید یا دائما با همسرتان بعد از طلاق درگیر باشید، او صدمات زیادی خواهد خورد و اضطراب فعلی اش هم بجاست. پس با توضیحاتی که در مورد آینده به او می دهید متقاعدش کنید که همیشه شما و پدرش دوستش خواهید داشت و او می تواند همیشه در ارتباط با شما باشد. ✔️و البته باید به او فرصت بدهید که این شرایط را بپذیرد و با این واقعیت تلخ زندگی کنار بیاید. او تازه با او واقعیت روبرو شده و نیاز به فرصت دارد تا آن را بپذیرد. صبور باشید و سعی کنید آرامش داشته باشید و با او آرامش بدهید. اگر در مورد طلاق تان مطمئن هستید، به او بفهمانید که تصمیم شما قطعی است و در کنار قطعیت طلاق، مطمئن هستید و برنامه ریزی کرده اید که رابطه عاطفی تان را با او حفظ کنید. کارهایی که می کند را جدی نگیرید، شاید صرفا یک تلاش برای بازگردان شما باشد. 🔹گاهی به او پیام هایی بفرستید و بگویید که دوستش دارید و طلاق چیزی از این علاقه نسبت به او کم نمی کند. اینکه پیش شما نمی آید نباید باعث شود که شما هم محبت و توجه تان را به او کم کنید. به او بگویید که دنیا گاهی آنطور که می خواهی پیش نمی رود و تلخی های زندگی جزئی از زندگی هستند و در زندگی هر کسی تلخی های زیادی هست، فقط نوع آنها فرق می کند. به خدا توکل کنید و پیش بروید. خوشحال می شویم باز هم در خدمت شما هستیم. 🌸موفق باشید.   👇 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt