#ڪٺاݕ_ڂۅاݩ 📖
🍄🌵حیفـــا 🌵🍄
"دختـر دورگہ اسرائیلی- عربی ڪہ با سه خواهر دیگرش در اداره متسـاوا وابستہ بہ دسـتگاه جاسۅسے موسـاد در اسرائیل رشد ڪرده و بہ مأموریتهاے اطلاعاتی- امنیتی مے پردازند..."
#تلنگر_روزانه🔎
🔅حاج حسین یڪتا مےگفت :
در عالم رویا ؛
بہ شهید گفتم :
❗️چرا برای ما دعا نمےڪنید ڪہ شهید بشیم!...
✅شهید گفت: ما دعا میڪنیم و
براتون شهادت هم مینویسند
⚠️ولے گناه میڪنید پاڪ میشه⚠
💟 لبیک یاحسین یعنی
اعمالمان طوری باشد که آقا امام زمان (عج) بگوید الحمدالله چنین سربازی دارم.
(حواسمون باشه رفــقــا🌼💐
#التماس_دعا🌸🍃
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما
اهل
اینجا
نیستیم.....✅
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#ݜہیدشݩاسے
💠شهید مدافع سید حرم محمد جواد حسن زاده💠
تاریخ تولد:۳/۱۲/۱۳۵۸ در مشهد
تاریخ شهادت:۲۷/۷/۱۳۹۵
محل شهادت:حلب_سوریه
وضعیت تاهل:متاهل با دو فرزند
محل مزار شهید:مشهد_بهشت رضا
🌸شهید حسن زاده در سال۱۳۸۵ ازدواج نموده که حاصل این ازدواج یک دختر به نام فاطمه سادات و فرزند دوم ایشان دوره تکامل خود را در بطن مادر میگذراند که حدود دو و نیم ماه پس از شهادت پدرش پا به دنیا میگذارد.🌸
⭐️خصوصیات بارز اخلاقی ایشان:
اهتمام به نماز اول وقت و روزه گرفتن، سخاوتمندی و کمک به زیر دستان حتی بیش از حد توان خود، اهمیت ویژه به یتیم نوازی، فردی بی ریا بوده و کمک های خود را بدون اینکه کسی متوجه شود انجام میرساند.⭐️
☘اهتمام به حضور در کربلا در ایام اربعین حسینی و احترام به همه خصوصا به بزرگترها....☘
🍃این شهید عزیز در تاریخ ۹۵/۱۵/۰۲ به عنوان مدافع حرم به کشور عراق اعزام شده و برای دومین مرتبه با اعزام به کشور سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س)اقدام کرد و در نهایت در تاریخ ۹۵/۲۶/۰۷ در اثر اصابت تیر مستقیم قناسه به ناحیه پیشانی به فیض عظیم شهادت نائل آمد🍃.
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🔰غدیر یک شاخص است
🌹 #مقام_معظم_رهبری
🔴کانال خوشتیپ آسمانی
══ ೋღ🌸🍃🌸ღೋ══
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🍃🌸🦋🌸🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋
🍃
#پارت28
#آن_بیست_و_سه_نفر
:
به روستا رفتم. مادر، مثل همیشه گرم در آغوشم کشید. بچه کوچکش بودم. دلم می خواست خواهش کنم یک بار دیگر قصه زندگی اش را برایم تعریف کند؛ قصه ای که صدها بار تعریف کرده بود و هنوز برایم شنیدنی و البته غم انگیز بود. مادرم ، با هشت بچه صغیر و قد و نیم قد، وقتی من شش ماهه بودم ، مرد زندگی اش را از دست داده بود. اما توانسته بود، به اتکای ما تَرَک پدر، زندگی ما را آبرومندانه اداره کند. داستان اداره آن زندگی، با کودکانی که فاصله سنی آن ها فقط دو سال بود، همان چیزی بود که همیشه مشتاق شنیدنش بودم. اما آن روز از جیرفت به روستا رفته بودم که حرف دیگری از مادرم بشنوم؛ اینکه بگوید:«بره ننه. شیرم حلالت»همین!
وقتی موضوع اعزام را با مادرم در میان گذاشتم، دلش انگار پر از غم و غصه شد. آهی کشید و گفت :«ننه ندرت بهم. ثی روزن تو جبهه بکش بکِشن تو هم تازه ای جبهه ورگشتی. برارونت ، محسن و یوسف و موسی، هم که هر کدوم یه دفه رفتن . تو حلا بمون. چند ماه دگه بره »یعنی👇🏻
(مامان قربونت برم. این روزا تو جبهه بکش بکشه . تو هم تازه از جبهه برگشتی . برادرات، موسی و یوسف و محسن، هم که هر کدوم یه بار رفته ان . تو حالا بمون . چند ماه بعد برو.).
نشستم ب زبان ریختن ،از جبهه ها گفتم ؛
کپی بدون ذکر منبع پیگرد الهی و قانونی دارد❌❌
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🍃🌸🦋🌸🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋
🍃
#پارت29
#آن_بیست_و_سه_نفر
:
:
از هزاران رزمنده ای که بعد از مدت ها حضور در خط مقدم باید برگردند و سری ب خانواده و زن و بچه و پدر و مادرشان بزنند، از سرمای سنگرهای خیس ، ازهر چ که فکر می کردم ب راضی شدن مادرم کمک می کند.
وقتی شنید او تنها مادری نیست ک جنگ جگر گوشه اش را ب خود می خواند، کمی ب فکر فرو رفت. به حرف ک امد همچنان بر موضع خودش ایستاده بود و بر این باور بود که اگه جبهه رفتن ادای
دِین به دین و مملکت است، با یک بار رفتن من دِینم را ادا کرده ام و اگر دیگران هم وظیفه شان را انجام بدهند ، دیگر نیازی نیست یکی مثل من، هنوز از جبهه برنگشته ، دوباره به جبهه برود.
مادرم راست می گفت. موسی دو ماه قبل در عملیات کرخه نور شرکت کرده بود. من و محسن هم تازه از جبهه برگشته بودیم. اصرار بیش از آن را بی فایده دیدم. شاید اگر بیشتر چانه می زدم ، می توانستم رضایتش را جلب کنم. اما هرگز نخواستم دل شکستگی اش را وقتی از رفتن من مطمئن می شود ، ببینم .
کپی بدون ذکر منبع پیگرد الهی و قانونی دارد❌❌
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄