eitaa logo
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
146 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
551 ویدیو
51 فایل
⬅️وابسته به کانال راه @raahcenter_ir ✍من یه مادر دهه هفتادی ام با سه تا شاخه گل، یه دخترخانم ناز ۱۰ساله ،دوتا آقا پسرمهربون ۶ و۴ساله همسرم طلبه هستن و یه زندگی ساده طلبگی و...... اینجا کلی آموزش و تکنیک در انتظارتونه آیدی ادمین @admein_onlain
مشاهده در ایتا
دانلود
مهربانوهای نازنینم 😍 لیست هشتکهای کانال رو آوردم براتون تا برای استفاده از موضوعات کانال در دسترستون باشه💖💖💖 💜👌👌👌😍😍 دوستتون داریم به امیدروزهای بهتر😍😘 برای دریافت نظرات، ایده ها وپستهای هنریتون وآشپزیتون ما اینجاییم در خدمتتون 👈 https://eitaa.com/Mostager_khodam 🆔 @khrshidkhane_ideas زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 جوهرش دل باشد متن غوغا می‌کند! ☀️ صبح زود با اشتیاق از خواب بیدار شد. متن زیبایی نوشت. آخر از چند روز پیش برای روز تولد محبوبش برنامه‌ریزی کرده بود. کلّی متن زیبا خوانده بود تا بهترین متن را تقدیمش کند. تمام خیابان‌ها را گشته بود تا بهترین کیک، هدیه و گل را برای او بخرد. 🌙 آخرِ شب، خسته و مانده پای رایانه‌اش نشست و نگاهی به گروه انداخت. باید تا آخر ماه چند متن برای امام زمان می‌نوشت. خمیازه‌ای کشید و با خستگی چند خطی نوشت و در گروه ارسال کرد! چقدر متن امشب با متن صبح زود تفاوت داشت! 📖 شماره ۱ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌باز هم عذرخوهی و باز هم... 📱 غرق دیدن تصاویری در اینستاگرام بود که به شدّت نظرش را به خود جلب کرده بودند. ناگهان متوجه حالش شد؛ نگاهش را دزدید و با شرمساری گوشی‌اش را کنار گذاشت. عرق شرم بر پیشانی‌اش نشست. داشت به آخرِ شب فکر می‌کرد که چگونه از غفلتش با امام زمان حرف بزند، باز هم عذرخواهی و باز هم......😔😔 📖 شماره ۲ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 فکر می‌کرد از ته دلش خبر دارد... 🕌 قبل از اینکه وارد مسجد شوم، یک گروه خبری برای مصاحبه با نمازگزاران آمده بود. از من هم مصاحبه کردند. از من پرسیدند: بهترین آرزو یا دعات چیه؟ بی‌درنگ گفتم: دعا برای ظهور امام زمان (عجل‌الله). 📿 نماز شروع شد. در قنوت نماز برای «خودم» دعا کردم: ربَّنا آتنا في الدُّنیا حَسنه… آخر نماز به این فکر کردم که چرا قنوت نمازم با آرزویم یکی نیست؟!😥😔 📖 شماره ۳ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 تا حالا چند تا کتاب مهدوی خوندی؟ 📚 مجری: ببخشید تا حالا چند تا رمان خوندین؟ - تا دلتون بخواد رمان ایرانی و خارجی خوندم. مجری: از کتابای شعر و ادبیات چی؟ - بیشتر آثار کلاسیک و نو و مدرن رو خوندم. مجری: چند تا کتاب مهدوی خوندین؟ - اِ… اِ… راستش فعلاً هیچی! اما اگه دانشگامو تموم کنم و یه کم سرم خلوت بشه، توی فکرشم... 📖 شماره ۴ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 اگر بیاید گره از کار بشر باز می‌شود... 🌙 شب‌ها به زورِ قرص، خوابش می‌برد. هر روز، قیمت مسکن، خودرو، سکه و طلا، میوه و تره‌بار و... ذهنش را به خود مشغول می‌کند. حواسش به همهٔ عددها و بالا و پایین شدنشان هست! 📆 اما از عددی که دارد به دوازده قرن نزدیک می‌شود و مسافری که هنوز نیامده، غفلت کرده است. چرا غفلت کرده است؟ چون هنوز باور ندارد که اگر بیاید گره از کار بشر باز می‌شود. 📖 شماره ۵ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 من فقط بلدم حرف بزنم! 🎙 همایش منتظران مهدی بود. من هم برای سخنرانی دعوت شده بودم. با سخنرانی‌ام همه را تحت تأثیر قرار دادم. پایان جلسه، همه یک چیز می‌گفتند: - آقا شما چقدر زیبا حرف زدی...🌹 راست می‌گفتند! من فقط بلدم «حرف بزنم»؛ آن هم زیبا اما در عمل...! 😢😢😩 📖 شماره ۶ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌گمشده ام ⁉️ به دفتر گمشدگان رفت. خادم پرسید: می‌تونم کمکتون کنم؟ با بغض گفت: سال‌هاس گم شدم. کسی امام زمان منو ندیده 😔😔😔😟 📖 شماره ۷ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌در میان جمعیت گم شد... 🔸 داشتم زیر لب زمزمه می‌کردم: آقا دیگه ناامید شدم، انگار قرار نیست بیای! کنار دستم یکی به نجوا گفت: سیاه‌ترین ساعت شب، همیشه سپیده می‌زنه… سرم را بلند کردم. یک لحظه دیدمش و بعد میان جمعیت گم شد، چقدر شبیه تو بود…🌱 📖 شماره ۸ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 اینا فقط تو کتاب‌هاست... 📚 +دنبال چی می‌گردی تو اون کتابا؟‌ -ببین خودت بیا نگاه کن! نوشته، اگه همه صداش کنن میاد کمک... +اینا فقط تو کتاب‌هاست... هیچ کس نیومده! -مگه صداش کرده بودید؟!!!؟🤔 📖 شماره ۹ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
•┈┈••✾❀🕊🖤🕊❀✾••┈┈• 📌 میراث مادر ☀️ هوا حسابی گرم بود. عرق از سر و رویش می‌چکید. عابری ناشناس متلکی نثارش کرد و گفت: یه وقت زیرِ پتو دم نکشی کلاغ سیاه! خم به ابرو نیاورد. استوار به راهش ادامه داد. دوست داشت میراث مادر را حفظ کند تا لایق لبخند رضایت فرزندش، مهدی فاطمه شود. 📖 شماره ۱۰ •┈┈••✾❀🕊💔🕊❀✾••┈┈• فوروارد فراموش نشه 🆔 @khrshidkhane_ideas لطفا دوستانتون رو دعوت کنید به کلی ایده های ساده و کابردی👌 زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪