•°⊰🌼⊱°•
خوراک مرغ سیر و سیب زمینی یه خوشمزه ی عالی👌
مواد لازم:
5-6 تکه مرغ ران یا سینه
2_3 سیب زمینی
7_10 حبه سیر
2 قاشق غذاخوری روغن
2_3 قاشق غذاخوری لیمو
4-5 برگ بو
1 لیوان آب مرغ(آب جوش و پودر عصاره مرغ)
زردچوبه زیره،ادویه کاری،نمک، فلفل سیاه و قرمز به میزان لازم
طرز تهیه:
ابتدا سیب زمینی را پوست گرفته و به صورت حلقه ای خرد کنید،سپس سیر ها را هم ریز خرد کنید، و در یک کاسه ی جدا سیر خرد شده،تمام ادویه ها،آبلیمو و روغن را کامل با هم مخلوط کنید و سپس نیمی از آن را روی سیب زمینی ها بریزید و با دست هم بزنید و سیب زمینی ها را کف ظرف پخت بچینید،باقیمانده سس را روی تکه های مرغ بریزید و با دست حسابی ماساژ دهید تا همه تکه های مرغ به سس ادویه آغشته شود سپس مرغ ها روی سیب زمینی گذاشته،چند برگ بو و آبگوشت را اضافه کنید و خوراک را در فر از قبل گرم شده با دمای 180 برای حدود 50 تا 60 دقیقه بپزید( روي ظرف را فويل بكشيد و روي فويل رو با چنگال چند سوراخ كنيد وقتي پخت فويل رو برداريد و گريل رو روشن كنيد تا روي مرغ ها طلایی و برشته شود)سپس با جعفری خرد سرو کنید.
حتما امتحان کنید 👌😋
🎀~✲⊱♥️
#آشپزخونه_کوچک_من
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🆔 @khrshidkhane_ideas
زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
.🦋🍃
#حبه_قند
عاشقی را چه نیاز است ،
به توجیه و دلیل......🌱
که تو ای عشق .......
همان پرسش بی زیرایی❤️
♥️
•⟦ ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🆔 @khrshidkhane_ideas
زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
#خواب_بچه_ها
🐐🌿بزی ها🌿🐐
پسرک زد زیر توپ. توپ رفت و رفت تا به خانه خانم بزی رسید.
خانم بزی کنار در ایستاده بود و به بچه هایش می گفت: شَنگول من، مَنگول من، حبه انگور من. می روم برای شما علف تازه بچینم و بیاورم، مبادا وقتی گرگ آمد در خانه را برایش باز کنید!
شنگول و منگول و حبه انگور توی را دیدند و به مامان بزی گفتند: ما با این توپ بازی می کنیم تا شما برگردید.
مامان بزی گفت: بازی تو کوچه؟ نه نمی شود. می ترسم گرگ....
شنگول گفت: مامان بزی، اصلاً امروز علف تازه نمی خواهیم، بیایید بازی کنیم.
خانم بزی قبول کرد و مشغول بازی با بچه هایش شد.
گرگ ناقلا لا به لای بوته ها قایم شده بود. منتظر بود تا خانم بزی برای آوردن علف برود و بزغاله ها تنها بمانند.
اما هرچی صبر کرد، خانم بزی نرفت. با خودش گفت: کاش یکی، توپ را به این طرف بیندازد! آن وقت من آن بزغاله را بگیرم و ببرم.
دهان گرگ ناقلا آب افتاده بود، اما مگر خانم بزی می گذاشت بچه هایش از او دور بشوند.
گرگ ناقلا کم کم کلافه شد. با خودش گفت: این توپ دیگر از کجا پیدایش شد؟
اگر دستم به این توپ برسد، می دانم چه کارش کنم.
آخر بازی، خانم بزی لگدی به توپ زد. توپ رفت و رفت و خورد به کله گرگ ناقلا.
گرگ ناقلا تِلو تِلو خورد و افتاد وسط بوته ها.
خانم بزی و بزغاله ها شاد و خندان برگشتند به خانه و در را محکم بستند.
کمی که گذشت حال گرگ ناقلا خوب شد. نگاهی به دور و برش انداخت و گفت: این چی بود خورد وسط کله من؟
چشمش به توپ افتاد. آن طرف تر را نگاه کرد و دید ای وای!
خانم بزی و شنگول و منگول و حبه انگور رفته اند توی خانه.
گرگ ناقلا عصبانی شد و محکم زیر توپ زد. توپ رفت و رفت تا به پسرک رسید.
توپ که به پسرک رسید، قصه ما هم به سر رسید.
🐐
🌿🐐
🐐🌿🐐
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🆔 @khrshidkhane_ideas
زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🌱
#حرف_کوتاه
آرزوهـا
پیله هایی در دل هستن
که با امید پروانه ای
بال گشوده
و بسوی خـدا اوج میگیرند
امیدوارم
در این شب زیبـا
پروانه آرزوهایتان بر زیباترین
گلهای اجابت بنشیند
خــدایـاشکرتـــــ💝
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🆔 @khrshidkhane_ideas
زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🌲ジ
#صبح_بانشاط
ســــــــــــــــــــلام بر فرشتہ جون ها😍👋
حال و احوال چطوࢪه ؟
ببینم امروز از صبح کہ پاشدے چقدࢪ کارهاے خوب خوب کردے ؟ 😎
مثلا ...
صبحت رو با یه لبخند زدن بہ اعضاے خونہ شرو؏ کردے ؟😁
یا وقتی سفره رو برای اهالے مینداختے
به اسم و نذࢪ امام عصر انداختے ؟🥗
امروز بایہ وضوے ساده و یہ صدقہ کوچیک
لحظہ هات رو پربرکت کردے؟ 🍃
چہ برنامہ قشنگے واسہ شادے بچہ ها ریختے ؟
🎨⚽️
برو بریم براے یہ آخر هفتہ ی شاد و بے نظیر😉👌
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🆔 @khrshidkhane_ideas
زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
#سلام_منجےدلها
این همیشهها و بیشهها
این همه بهار و این همه بهشت
این همه بلوغ، باغ ، بذر و كشت
در نگاه من ..........
پر نمیكنند جای خالی تو را......
#امام_زمان
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥
🆔 @khrshidkhane_ideas
زندگیتو زیبا بساز با دستان قدرتمندخودت💪
❥❀━•—°⊰🍃🌸⊱°—•━❀❥