eitaa logo
فلسفه زبان اسلامی
1.2هزار دنبال‌کننده
617 عکس
52 ویدیو
159 فایل
#فلسفه_زبان_متعارف #فلسفه_زبان_اسلامی #نظریه_فعل #Islamic_philosophy ارتباط با ادمین @projectsystem مجتبی رستمی کیا، دکتری مبانی نظری اسلام
مشاهده در ایتا
دانلود
✅یکی از مهمترین تکنیک ها جهت ترجمه متون تخصصی و مهارت در این زمینه، ترجمه ها با یکدیگر است، پیشنهاد میدهم که متنی را انتخاب کنید که حداقل 2 ترجمه در بازار نشر دارد، مانند متن بالاWittgenstein on rules and private language. از ، که یکی از کتاب های ویژه در مورد و فلسفه متأخر او نوشته شده است. 🔰سعی خواهم کرد به تناوب روش « مقابله» را که با آن تا اندازه ای در « » مهارت پیدا کرده ام را با شما به اشتراک بگذارم. 💢 این مقابله و مقایسه در سه سطح: 1️⃣ واژه گزینی 2️⃣ گرامری 3️⃣ معنایابی فلسفی صورت خواهد پذیرفت. 💠 اعتقادم بر این است که برخی از مترجمین، به دلیل عدم تسلط بر فلسفه زبان، هر چند در لایه دوم تا اندازه ای مقبول عمل کرده اند، اما در لایه یک و سه، مخاطب را با ایهام، کج تابی و عدم دقت تنها می گذارند. ❇️ شاید " لاف زدن" و " اغراء به جهل" و " اغراق" تلقی شود وگرنه پیشنهاد میدادم برای " زبان آموزی" هم این مقابله ها به شما کمک زیادی خواهد کرد. 🔶 بزودی نخستین متن آموزشي مقابله بر اساس کتاب بالا تقدیم می شود 🌐https://eitaa.com/kiamojtabaphd 🆔@projectsystem
با سلام و شب بخیر.فایلهای تدریس دکتر عبدالهی درباره ویتگنشتاین را ادامه ندادید و فقط یک فایل گذاشتید...چگونه میشود این فایلهای صوتی را دریافت کرد؟ممنون 🔻نظر به درخواست سروران ارجمند، فایل های دکتر عبداللهی در تعطیلات نوروزی تقدیم خواهد شد. ———🔶 کانال " فلسفه زبان اسلامی" دریچه ای است برای تأملات شما در باب زبان ———— 👈 در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
🔶 کانال " فلسفه زبان اسلامی" دریچه ای است برای تأملات شما در باب زبان ———— 👈 در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
✍امین دهقانی : 💢 ویتگنشتاین یا کمپانی اصفهانی؟! ویتگنشتاین از شناخته شده‌ترین فلاسفه فلسفه تحلیلی است. فیلسوفی اثر گذار و صاحب نام در فلسفه معاصر، چه در جهان و چه در ایران. ویتگنشتاین را به ۲ مقطع تقسیم می کنند: ویتگنشتاین یک (که تمام مطالبش ۳۰ صفحه است) و ویتگنشتاین دو (که تمام مطالب این هم ۳۰ صفحه است) ... ویتگنشتاین دو منتقد ویتگنشتاین یک است. لذا ۶۰ صفحه مطالب وی، دارای تهافت است. بنده معتقدم که ویتگنشتاین چه از لحاظ دقت و چه از لحاظ مطلب و محتوی، به یک‌دهم (اگر نگویم به یک‌چهلم) اصولیِ بزرگِ متاخر جناب محمدحسین غروی اصفهانی (معروف به کمپانی اصفهانی) نمی‌رسد. حال علت اینکه چرا ویتگنشتاین اینقدر در ایران و جهان معاصر مطرح است، ولی کمپانی اصفهانی نه تنها در جهان بلکه در دانشگاه های ایران هم گمنام است، جای تاسف و تامل و تحقیق جدی دارد. عجالتا موارد زیر را می توان علت این غفلت بزرگ دانست: _ عدم آشنایی دانشگاهيان با اندیشمندان بزرگ اسلام و حوزه _ عدم ورود حوزویان برای شناخت اندیشمندان غربی و ورود در مباحث تطبیقی بین اندیشمندان اسلامی و غربی _ پروپاگاندای متفکران غربی توسط رسانه‌های آن‌ها و غرب‌زدگی برخی دانشگاهيان _ عدم تسهیل‌گری معارف و دقت‌های فراوان اندیشمندان اسلامی توسط حوزویان برای جاری و ساری کردن آن‌ها در محافل دانشگاهی و اجتماع _ غفلت دانشگاهيان از عقبه عریق اندیشه اسلامی و اندیشمندان اسلامی _ غفلت حوزویان در امتداد مبانی اسلامی در علوم انسانی _____________ ✍ مجتبی رستمی کیا در این شکی نیست که محقق انسان بزرگی است، پایان نامه ارشد بنده در مورد ایشان و ویتگنشتاین است رساله منطقی فلسفی ( دوره اول) 70 صفحه است که ترجمه فارسی آن 180 صفحه می شود و پژوهش های فلسفی ( دوره دوم) هر چند 68 صفحه است اما ترجمه آن بیش از 200 صفحه هست اگر کتاب آبی و قهوه ای و در باب یقین را بیفزاییم بیش از 400 صفحه می شود این دو دوره تهافت جدی هم ندارند ویتگنشتاین مروج زبان متعارف است و محقق نوعی اعتبار فلسفی را که مملو از ذات گرایی است دنبال می کند چگونه می شود این دو رو اینقدر راحت مقایسه کرد، میوه را که وزن نمی کنیم داریم در مورد فیلسوفان گفتگو می کنیم بعد مگر نوآوری و بنیان برافکنی به تعداد صفحه هست؟ لاف از سخن چو در توان زد آن خشت بود که پر توان زد یکدسته گل دماغ پرور از خرمن صد گیاه،بهتر —————— فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
✍️ محی الدین به نظرم هر دو اظهار نظر بالا ناقص است بنده فعالیتم در حوزه فقه و اصول هست و به منطق جدید فقط سرک کشیدم مطالعه مفصلی ندارم در علم فقه و اصول در بین معاصرینی چون آقای دکتر لنگرودی ما بین فقه و استدلال فقهی فرق گذاشتند . در ادامه این اندیشه بنده بین سه حوزه قیاس فقهی تئوری های عدمی فقه ( اصول فقه) تئوری های وجودی فقه ( قواعد فقهیه ) فرق گذاشتم ملتفت هستم مباحث ویتگنشتاین مباحث زبانی است و با تئوری های عدمی فقه هم می تواند اشتراکاتی داشته باشد . لکن بنظرم دقیق تر تفکیک بین حوزه مدلول و دلالت و دال است اصولی چون : اصل عدم تقیید اصل عدم تخصیص ، اصل عدم نقل = مربوط به ثابت نگه داشتن کلام و معنا است . و اصلی چون عدم مجازیت ( اصالت حقیقة ) مربوط به بحث دلالت . ولی اینها منطق استنباطی نیست ، بلکه خود اینها توسط منطق استنباطی خلق می شوند . منطق استنباطی فقط سه جزء است : کلام ، مدلول کلام ، موضوع کلام چنانچه رواقیان بدان پرداختن که در فقه اسلامی می شود : منصوص العلة تنقیح مناط قطعی تنقیح مناط ظنی دو قسم آخر در زمینه لوازم مدلول کلام است که یا بین است یا غیر بین . با تنقیح مناط می توان تئوری بنام اصالت الحقیقت را ساخت نه اینکه چیزی باشد همانند اصالت الحقیقت ، و اگر ویتگنشتاین هم ما بین این دو حوزه ( تئوری های عدمی زبان و منطق زبان ) تفکیک نکرده کار اشتباهی کرده همانند آنکه در حقوق غرب از موضوعات صحبت می کنند در صورتی که در فقه و حقوق اسلام از ماهیت فقهی که قدر جامع بین موضوعات هست صحبت می شود نه از موضوع خارجی لذا اصلا لازم نیست فقیه موضوع شناس باشد و این تفکیک هم در حوزه حقوق غرب نیست و پژوهشگران معاصر فقه نیز بخاطر عدم مطالعات دقیق فقه های مضاف می نویسند همانند فقه پزشکی !!!! در صورتی که فقیه و حقوقدان مسلمان از موضوعات خارجی بحث نمی کند بلکه از قدر مشترک آنها صحبت می کند و سازنده ماهیات حقوقی است . https://eitaa.com/osol_fegh ✍️ مجتبی رستمی کیا سلام و احترام تشکر می کنم از پاسخ حضرتعالی خب آشنایی بیشتری با نظریات شما لازم است ولی به هر صورت چند نکته به ذهنم می رسد: - اصول فقه اصول کاملا اثباتی همچون حجیت ظهور، وضع، صحیح و اعم، مشتقات و ... دارد که در ذیل اصول عدم لفظی نمی گنجد - بحث از عنوان جامع و قدر مشترک ( ماهیت فقهی) و دوری و پرهیز از قضایای خارجی، یک انگاره هستی شناختی است و ارتباطی به بحث معناشناسی ندارد - مستحضر هستید که منطق استنباطی نوعی منطق اعتباری است و بکاربردن قیاس یا دیگر مسائلی که مربوط به حوزه حقیقیات است نوعی « خلط میان حقیقت و اعتبار» تلقی می شود که بزرگانی همچون مرحوم امام بسیار بر رفع آن تذکر می داده اند - در ضمن خط کشی شما بین حوزه دال و مدلول است اما به نظر می رسد در برخی از موارد به خصوص در تقسیم بندی خود از نظریه « ارجاع» استفاده می کنید. ویتگنشتاین قائل به « چرخش زبان شناختی» است و سعیش بر این است حوزه معناشناسی مستقل به خارج را با حذف ذهن و عوارض ذهنی انجام دهد. - ویت دوم به منطق ریاضی بی توجه و تا حدود زیادی ان را وابسته به بازی ریاضی می داند، صلاحیت این زبان برای واکاوی زبان متعارف را با خدشه روبرو می کند، از این رو تسلط بر منطق جدید به معنای تسلط بر ویت اول هم نیست چه برسد به دوم —————— فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
فلسفه زبان اسلامی
✍️ محی الدین به نظرم هر دو اظهار نظر بالا ناقص است بنده فعالیتم در حوزه فقه و اصول هست و به منطق جد
✍ محی الدین سلام علیکم ملاحظاتی پیرامون نکات شما : ۱_ وضع و مشتقات مباحث مربوط به مبادی علم اصول است ، همچنین بحث صحیح و اعم مترتب بر بحث وضع هست که عینا برای ساخت ماهیت فقهی بکار می رود [ اجمالا برای ساخت ماهیت فقهی نیاز به احراز دو اصل عدمی داریم ؛ اصل عدم جزئیت و اصل عدم شرطیت بحث صحیح و اعم برای این خاطر است ] . حجیت ظهور هم چنانچه انتظار داشتم پیش کشیدید و آنهم بر اساس تصور محقق کمپانی از تقسیمات علم اصول ، مرحوم کمپانی علم اصول را به دو قسم صغرای حجیت ظهور و صغرای حجیت عقل تقسیم می کند و در باب حجج علم اصول به برسی این دو حجت می پردازد ، ولی ما در مکتب الوافی ابتداءاً این تقسیم را قبول نداریم ثانیا در مورد حجیت ظهور چندین قول است گروهی من باب بناء عقلا حجت می دانند و گروهی من باب اصل عدم قرینه که بحث آن مفصل است . ۲_ کل علم اصول در زمینه ساخت و پرداخت ماهیت فقهی است ، تمام اصول عدمی ( علم اصول فقه ) و اصول وجودی ( قواعد فقهیه ) در صدد ساخت ماهیت فقهی اند ، بالاخص دو اصل عدمی عقلی یعنی اصل عدم جزئیت و اصل عدم شرطیت . کسی در فقه و اصول کاری غیر این دو انجام نمی دهد . اما اینکه می فرمایید : «ارتباطی به بحث معنا شناسی ندارد» ، این انگاررا در ذهن بنده پدید می آورید که ما بین مقام گفتار و زبان فرق نگذاشتید ؛ یعنی گمان کردید چیزی که در خارج هست همان زبان است در صورتی که انچکه در خارج هست گفتار مردم هست که تابع فرهنگ های آنان متفاوت است ، زبان علمی نظام مند است نه گفتار . ۳_ منظور فقها از قیاس در فقه همان تمثیل منطقی است و آن را بنابر تحقیقات خود به اقسام گوناگونی تقسیم کردند : _ تنقیح مناط _ منصوص العلة _ سبر و تقسیم _ تخریج مناط [این تحقیقات در مورد تمثیل منطقی مربوط به سیصد سال پیش است ، جدیدا خود بنده بروشوری را از دانشگاه سعودی دیدم که در آن به بیش از سیزده نوع شاخه تمثیلی اشاره کرده بود !!! ] حضرت امام هم بین حقیقت و اعتبار تفکیک کرده نه بین ابزار استنباطی . ۴_ در زمینه ویتگنشتاین و اینکه بنده گفتم به منطق جدید سرک کشیدم اگر به نکته بنده در تفکیک تئوری های عدمی و وجودی فقه و بحث قیاس ( ابزار استنباط ) دقت می کردید ، گفته بنده برای شما این صورت ذهنی را ایجاد نمی کرد که بنده چون گفتم منطق جدید پس یعنی ویتگنشتاین رو نمیشناسم . ویتگنشتاین در رساله اول خود بر این اعتقاد بود که منطق وجه اشتراک بین واقعیت خارجی و زبان است . ویتگنشتاین دوم در اواخر عمر خود به این مطلب رسید که انگاره اول غلط است زیرا فرهنگ های گوناگون بر زبان تاثیر می گذارند . پس ویتگنشتاین چند چیز را باید تصور می کرد : ۱_ بحث زبان و گفتار متفاوت است انچکه در خارج هست گفتار است که مردم بکار می برند نه زبان . ۲_ منطق کلی بزرگتر و عدمی تر است ، که باز جزئیات زبان را ندارد ، پس اینگونه باید گفته که مردم گفتار دارند در سطح بالاتر قواعد زبانی دارند و در سطح بالاتر از زبان قواعد منطقی و استنباطی دارند . در علم اصول ما در مورد زبان بحث می شود آنهم تئوری های عدمی فهم معنای ضمنی (مدلول التزامی) نه در مورد گفتار ! که با خارج یکی است . و در فقه و اصول ما بدنبال ساخت ماهیات فقهی هستیم اما تطبیق این ماهیت هیچ ارتباطی به فقها ندارد همانند بحث گفتار و زبان ، گفتار هیچ ارتباطی به دانشمند زبانی ندارد [گفتار علوم خاص خود را دارند من باب مثال علم تفسیر گفتمان که مسائل آن هیچ ارتباطی به مسائل زبانی ندارد و مسائل زبانی بنسبت آن انتزاعی است] . —————— فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
The concept of law ( PDFDrive ).pdf
20.79M
این کتاب نوشته هارت و یکی از نقاط عطف حقوق مدرن است، هارت در این کتاب مدل زبانی خود را تحت تأثير فیلسوفان زبان متعارف همچون آستین و ویتگنشتاین متأخر می داند. بسیار به قاعده " معنا سرجمع موارد استعمال است" نزدیک است جهت اطلاع در مورد این قاعده به صوت زیر از استاد عزیز و گرانمایه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمد علی عبداللهی مراجعه کنید https://eitaa.com/kiamojtabaphd/801 —— فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
🤔جناب دکتر با سلام و ارادت. دکتر سعیدی روشن در کتاب زبان قرآن و مسائل آن و دکتر عبدالله محمدی در کتاب پیوست شده، دیدگاه متاخر ویتگنشتاین را نقد و رد کرده اما جناب عالی در دروس فلسفه تحلیلی از این دیدگاه بسیار تمجید فرمودید. آیا حضرت عالی نقد دکتر سعیدی روشن و دکتر محمدی را وارد نمی دانید؟ پاسخ: تصور اساتید بر این است نظریه بازی های زبانی ویت متاخر نسبیت معرفتی ایجاد می کند در حالیکه اینگونه نیست و کاملا بازی قاعده مند است، به نظر می رسد ایشان تحلیلی از فضای واقع، بازی و قاعده در ویت متأخر نداشته اند و به صورت کلی عناصر اصلی را مفصل بندی نکرده اند ————- فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd
فلسفه زبان اسلامی
🤔جناب دکتر با سلام و ارادت. دکتر سعیدی روشن در کتاب زبان قرآن و مسائل آن و دکتر عبدالله محمدی در کت
به نظر می رسد نظر استاد سعیدی روشن برخاسته از خوانش دی زی فیلیپس درباره و زبان دین است، برخلاف برون گرایی ویتگنشتاینی که در زمینه گرایی (متن گرایی) ریشه دارد، فیلیپس به دورن گرایی مایل است(البته درون گرایی معتدل)  و این تقریر از ویتگنشتاین باعث شده است او را ناواقع گرا جلوه دهد، طبیعی است نسبت به خوانش فیلیپس نقدهای جدی وارد است ————- فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd