eitaa logo
کیمیای سعادت (همسران)
1.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
3.2هزار ویدیو
195 فایل
☘ارتباط با ادمین☘ ↙️ @Kimia_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با توجه به برگزاری جشنواره های فرهنگی ورزشی شمیم خانواده و اهتمام مبنی بر اولویت استفاده از داوران و مربیان ورزشی از بین خانواده ها، یک نفر داور خانم و یک نفر داور آقا واجد شرایط و دارای مدرک داوری فدراسیونی در هر رشته ی ورزشی حداکثر تا تاریخ ۹۸/۳/۲۰ به همراه رزومه ی داوری اعلام نمایید. باتشکر @tadavomehamsaran
@tadavomehamsaran
اگه می‌خوای همسرت عاشقت باشه، باهاش رفیق باش! رفيق‌ها، محرم راز همديگه هستند. کاری کن که اگر چيزی توی دلش هست، با آرامش بتونه باهات در ميون بذاره و از چيزی نترسه. يه رفيق، هيچ وقت راز رفيقش رو به کسی نميگه! پس اگه همسرت يه وقت خدای نکرده اشتباهی هم مرتکب شد، کسی نبايد خبردار بشه. حتی خانواده‌ات!!! 🌸 هنّ لباس لکم و أنتم لباس لهن... @tadavomehamsaran
مسابقات مقدماتی قرآن کریم ویژه خانواده ی محترم کارکنان ( همسر و فرزندان دختر و پسر ) رشته های مسابقه: ✨حفظ: ( ۱ ، ۳ ، ۵ ، ۱۰ ، ۱۵ ، ۲۰ ، ۲۵ جزء و حفظ کل قرآن کریم ) ✨قرائت: تحقیق و ترتیل شروع ثبت نام: ۲۸ اردیبهشت ۹۸ 🗒جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید. زمان و مکان مسابقات متعاقبا اعلام می گردد. @tadavomehamsaran
مانع پرواز انسان @tadavomehamsaran
😇 هرگز به مغز خود رژیم ندهید مطالعه آگاهی شما را بالا می برد و آگاهی بالا؛ اعتماد به نفس شما را می سازد... @tadavomehamsaran
#کتاب #کتاب_بخوانیم @tadavomehamsaran
📚 معرفی کتاب عنوان: راز درخت کاج خاطرات مادر شهید زینب کمایی به اهتمام معصومه رامهرمزی نشر: شاهد @tadavomehamsaran
📖 برشی از کتاب (راز درخت کاج) در سومین شب گم شدن زینب، بعد از ساعت ها فکر کردن در تاریکی و سکوت وقتی همه گذشته زندگی خودم و زینب را کنار هم گذاشتم، به حقیقت جدیدی رسیدم. من کبری، نذرکرده حسین به این دنیا آمده بودم که بتوانم یکی مثل زینب را به دنیا بیاورم، او را شیر بدهم و بزرگ کنم. من یک واسطه بودم؛ واسطه ای برای آمدن زینب به این دنیا. زینب حقیقت من بود. همه عشق و ایمانی که در من به امانت گذاشته شده بود، در زینب به اوج رسید و او به بالاترین جایی رسید که من نرسیده بودم. می دانستم که زینب گم شده، اما وحشت نداشتم. انگار که زینب در جای امنی باشد. با این وجود، خودم را آدم دردمندی می دیدم؛ دردمندترین آدمی که از روشنایی روز باید تکیه گاه همه خانواده می شد... @tadavomehamsaran