سلام برا گل پسرا یا کل خانواده میشه بازی گل کوچیک کاغذی بازی کرد. به این صورت که: ابتدا توپها به اندازه فندق با کاغذ درست میکنیم ۳ تا توپ بعد دو دروازه یه وجبی با کاغذ درست میکنیم وپایه اش را با نوار چسب محکم میکنیم😊 بعدش باانگشت شصت و اشاره توپ وسطی اول هدایت میکنیم بعد توپ وسطی جلوتر بین ۲ توپ دیگر دوباره توپ وسطی بعدی...جوری که بره تو دروازه بله گل شد.
#قرنطینه
#در_خانه_بمانیم
_تو دنیایی که غذاهای جورواجور برای مهمون پُز داره
_زن شاغل بودن کلاس داره
_هرچی گرون تر بپوشید با آبرو تر محسوب میشی
_عروسی بهتره که بیشتر جهیزیه داشته باشه
_تو دنیایی که مردم خودشون رو پشت آرایش و برند مخفی کردن
_تو دنیایی که کتاب فروشی ها شده آتلیه برای بعضیا
تو همونی باش که خدا میخواد
همون شکلی باش که خود حقیقیت هست
زندگی کن و تلاش کن برای قوی بودن
سالم بخور
ورزش کن
و عاشق خانواده باش در سادگی
بذار مثل هیچکس نباشی
خال های صورتت
قوز بینی
چند کیلو اضافه وزن
یا لاغری
و بعضاً نا مرتب بودن خونه ای که توش بچه هست!
هیچ اشکالی نداره
ارزش تو به این چیزا نیست.
ارزش تو به اهداف متعالیت هست
و تلاشی که میکنی برای خودت و خانواده و جامعه
که هدف اصلی همشون رضایت خداست.
یه وقت گیر نکنی تو صفحه های مجازی!
خونه های پر زرق و برق
چهره های بی اشکال
مانکن های درجه یک
قربون صدقه ها و کادو های آنچنانی!
یه وقت دلت رو نبره چیزایی که درونش هیچی نیست رفیق
تو خدا رو داری
اهل بیت (علیهم السلام) رو داری
تو یه فکر بزرگ داری
تو آزاده ای از هرچی که رنگ دنیا زدگی داره
چی از این بهتر؟☺️
(متن از : فاطمه رجب نیا)
@tadavomehamsaran
دستور پخت کیک پرتقالی.
من درست کردم فوق العاده شد.
#قرنطینه
#در_خانه_بمانیم
یکی از عوامل نجات دادن انسانهای نسل بعد از قالبی شدن و فکر قالبی داشتن، این است که در بچگی کتاب داستان زیاد بخوانند.
(شهید دکتر آیتالله بهشتی؛
از کتاب نقش آزادی در تربیت کودکان)
#کتابخوانی
@tadavomehamsaran
📚 معرفی کتاب
عنوان: نخلستانی از فانوس
نویسنده: سید حسین امیرجهانی
انتشارات: کتاب جمکران
💫رمانی درباره دختری زیبارو و از مردمان روم به نام غزاله است که عاشق جوان جذابی به نام دحداح، که اهل حجاز است، می شود. آشنایی و عشق این دو، آغاز یک مسیر پر پیچ و خم است، اما درست لحظه ای که «نخلستانی از فانوس» در دل هاشان روشن می شود، رخدادی بزرگ تعادل زندگی آنها را بر هم می زند...
#معرفی_کتاب
#چهارشنبه_ها_با_کتاب
@tadavomehamsaran
📖 برشی از کتاب (نخلستانی از فانوس)
فرشته پایین آمد، نزد حسنین؛ کاسه ای از برلیان و یاقوت در دست داشت. فرشته به رسول خدا گفت:
وقتی تشنگی حسنین را دیدم از خداوند خواستم کاش تنها یک بار دیگر به من فرصت سیراب کردن میداد. به من اذن می داد که تنها برای یک بار آن هم برای حسن و حسین مامور آب شوم. آن لحظه به خودم گفتم اگر دعایم برآورده شود، دیگر هیچ خواسته و آرزویی نخواهم داشت.
حتی آرزوی بازگشت به آسمان.
اکنون خوشحالم که خداوندبخشنده مهربان مرا مشمول رحمت و بخشش خود نمود و آن را به من بخشید.
فرشته کاسه آب را به حسن داد. حسن کاسه آب را به لبانش نزدیک کرد، لحظه ای لبان تشنه و ترک خورده حسین را دید. آب نخوردوکاسه آب را به حسین داد وخواست اول برادرش از آن آب بنوشد.
رسول خدا دست و سینه حسن را بوسید و برای آن دو دعاکرد. حسنین سیراب شدند. فرشته کاسه را گرفت و گفت:
به عزت خداوند قسم میخورم که هیچ گاه نخواهم گذاشت حسن و حسین لب تشنه و عطشان بمانند😢
رسول خدا نگاهی به حسین کرد و گریست و به فرشته فرمود:
خواسته ای دیگر از خداوند مسئلت کن که خداوند اراده کرده است سرانجامِ حسن با کوزه آب رقم بخورد و حسین را با لب های ترک خورده و عطشان ببیند.😢😭
فرشته گریست و گریست. آنقدر که رسول خدا او را آرام کرد.فرشته گفت:
پس با خود عهد میبندم هر وقت کسی آب بخورد و حسین را به سلامی یاد کند، من سلام او را به حسین برسانم.
#برشی_از_کتاب
@tadavomehamsaran