eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
8.1هزار ویدیو
247 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله حق شناس (ره): 🔶 شیطان هم دنیا را گرفت و هم را 🔷 یک آقای فرش فروش که اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت: یک کسی برای خریدن فرش وارد مغازه ی بنده شد. گفتم: وقت نماز است. گفت: من وقت ندارم، مسافرم و می خواهم بروم. هر چه اصرار کردم، دیدم نمی شود و گول شیطان را خوردم و یک قدری که از نماز اول وقت گذشت، دیدم همین آقای مشتری که خیلی شیفته ی این معامله بود، گفت من باید قدری تامل بکنم! و از خرید منصرف شد!! شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را. امیر مومنان (ع) فرمودند: اگر مومن، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد؛ پروردگار او را از هر دو باز می دارد. پروردگار می فرماید: چرا این شخص نماز را تند می خواند؟! مگر رفع شداید و قضای حاجات او در دست کسی غیر از من است؟! یک صلوات بفرستید. ز ملک تا ملکوت جلد 1 ص 213 🍃 🌼🍃 @kodak_novjavan1399
🔴 ترک عمدی نماز ✍ترک عمدی نماز  از گناهان کبیره بوده و سبب خروج شخص از ذمه‌ی خداوند و رسول او می‌شود. امام کاظم(ع) فرمود: عمرو بن عبید از امام صادق‌(ع) در مورد گناهان کبیره پرسید. امام(ع) نیز برخی از گناهان را برشمرد و فرمود: «ترک نماز از روی عمد یا ترک یکی از آن مواردی که خداوند واجب کرده است جزو گناهان کبیره است؛ زیرا که رسول خدا(ص)فرمود: «مَنْ تَرَک‏ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص‏»؛ هر کس نماز را عمدا ترک کند از ذمّه خدا و رسول و امانشان بیزاری جسته است. 📚کافی، ج 2، ص 287 @kodak_novjavan1399
✨﷽✨ ⚡️زیبا و پند آموز⚡️ ✍پيرى در روستايى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجد مى رفت .دريك روز بارانى پير ، صبح براى نماز از خانه بيرون امد ،چند قدمى كه رفت در چاله اي افتاد، خيس وگلى شد. به خانه بازگشت لباس راعوض كرد ودوباره برگشت ، پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ جوان گفت نه ،اى پير ،من شيطان هستم براى بار اول كه بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم براى باردوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى خداوند به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا رابخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى انان داشتم براى همين امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!!! گر تو ان پیر خرابات باشی فارغ ز بد و بنده ی الله باشی شیطان به رهت همچو چراغی بشود تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی. ↶ @kodak_novjavan1399
🌸مـــی ایـــــــــد از دور ,مــردی ســــواره بــرمــرکب عشـــق, چــــون ماهپــــاره 🌸والشمــس رویـش, واللــیــــل مـــویـش گلـــها هــمه مســــت, از رنگ و بویـش 🌸عـمــــامـــه بر سر, مثــل پیـمبـــــر (ص) در بـازوانــش نـیروی حیــــــــــــــــدر(ع) 🌸ازپــای تــاسـر در شـور و شیــــن است بــرق نگـاهــش مثل حســــین(ع) است 🌸می ایــد از دور خوشــــبو تر از یـــــاس در چشــــم وابرو مـانـند عبــــــاس (ع) 🌸القــصـه ایــن مــرد امیـد دلهاســـــــــت خوشبو تر از یاس فرزند زهراست(س) @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍🏻 از توكّلت تو را همين بس كه براى خود روزى‎رسانى جز خداوند سبحان نبينى. 📚 غررالحكم، حدیث۴۸۹۵ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
✨﷽✨ 🏴شبهات فاطمیه ✍شيعه مدعی است فاطمه زهرا س را مورد اهانت قرار داده، پهلوي او را شكستند و خواستند خانه اش را آتش بزنند، سؤال اين است، علي که به ادعاي شیعیان، شجاع ترين فرد عرب بود چرا از همسرش دفاع نکرد؟! 1⃣ اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگي‌اش، مطيع محض فرمان‌هاى الهى بوده و آن‌چه او را به واكنش وا مى‌داشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمى‌داد. 2⃣ امام علی ع در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود. افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى. 3⃣ کار امیرالمومنین ع هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعده‌گاه شما بهشت است.» در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود. 4⃣ دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست. 📚خصائص الأئمة (عليهم السلام)، ص73. 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568. 📚الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712. @kodak_novjavan1399
✍رسول خدا(ص): ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا سود‌مند است که آسان‌ترین آن، هنگام مرگ و محاسبه اعمال است. 📚بحار:27:116 💠 @kodak_novjavan1399
✨﷽✨ ✍در روضه ها میگویند فرزند سقط شده حضرت زهرا(س) پسر بوده و نامش نیز محسن گذاشته شده است. در آن زمان پیش از بدنیا آمدن بچه چگونه میدانستند پسر بوده یا دختر که نامگذاری کرده اند؟ آن کودک را پیامبر گرامی که با وحی الهی در ارتباط بود به نام محسن نام نهاده بودند. در روایتی حضرت علی(ع) فرمود:"فرزندان خودرا قبل از آنکه متولد شوند نام نهید واگر نمی دانید پسر است یا دختر انان را به اسامی نام نهید که مشترک بین دختر وپسر است... چرا که رسول الله محسن را قبل از آنکه متولد شود نام نهاد" 📚الکافی، ج6 ص18 پیامبر گرامی نیز به تصریح قرآن و روایات فراوانی در کتب عالم به علم غیب بود.خداوند می فرماید:"عالم الغیب او است وکسی را بر غیبش آگاه نمی سازد مگر رسولانی که آنها را برگزیده است"( جن 26 و27) مُسلم و دیگران روایت کرده اند که حذیفه می گوید:"پیامبر به من علم گذشته واینده را اموخت" 📚صحیح مسلم،ج5 ص410 ح22 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ منِ گم شده، بدونِ تو چه کنم...؟! 🔻 زیبای «نشانِ تو» با نوای سیدمجید بنی‌فاطمه بمناسبت فرارسیدن شهادت حضرت زهرا(س) ⚙ تهیه و تنظیم در موسسه شهید آوینی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 🌷 🌸 بر اساس دیدگاه رایج شیعیان، حضرت فاطمه(س) در سال پنجم بعثت مشهور به سَنَه أحقافیه (سال نزول سوره احقاف) متولد شده است. در عین حال شیخ مفید و کفعمی سال دوم بعثت را زمان تولد فاطمه(س) دانسته‌اند. دیدگاه رایج اهل سنت ولادت فاطمه(س) را پنج سال پیش از بعثت دانسته است. 🌼 در منابع شیعه روز تولد فاطمه(س) ۲۰ جمادی‌الثانی ذکر شده است. 🌹 کمبود گزارش‌های تاریخی درباره کودکی و نوجوانی فاطمه(س)، آشنایی با زندگی وی را با مشکل مواجه کرده است. بر اساس گزارش‌های تاریخی، پس از آشکار شدن دعوت پیامبر، فاطمه در برخی موارد شاهد خشونت‌های مشرکان علیه پدرش بود. علاوه بر این، سه سال از دوران کودکی فاطمه، در شعب ابی طالب و تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی مشرکان علیه بنی‌هاشم و پیروان پیامبر اسلام گذشت. فاطمه همچنین در کودکی، مادر خود خدیجه و عمو و حامی مهم پدرش، ابوطالب را از دست داد. تصمیم قریش برای قتل پیامبر(ص)خروج شبانه پیامبر از مکه و هجرت به مدینه، و سرانجام هجرت فاطمه به مدینه همراه با علی(ع) و برخی از زنان، مهم‌ترین رخدادهای کودکی زهرا(س) بوده است. .......ـ 📚 منابع 📘 ابن‌‌ابی‌الحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج‌ البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. 📕 ابن‌ابی‌الحدید، عزالدین، شرح نهج‌البلاغة، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق. 📒 ابن‌ابی‌شیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید لحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق. و..... 🍃 🌼🍃 @kodak_novjavan1399
CQACAgQAAx0CRqtBvQACCd5f84MO0zCB58P6BenmvIBnQTDo5QACBwgAAgr6mVO2YktB30H_CR4E.mp3
5.92M
🔳 🌴چاره ای بر این غم سربار کن بعدا برو 🌴یک دعا در این شب دشوار کن بعدا برو 🎤 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 « امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: یک بار از من چیزی نخواست... » 🎬 👤 استاد @kodak_novjavan1399 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
📚 ❣️ در میان یاران پیامبراکرم صل الله علیه واله جوانی بود که در میان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسی احتمال گناه در باره‌اش نمی‌داد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولی شب‌ها به خانه‌های مردم دستبرد می‌زد. یک بار، هنگامی که روز بود، خانه‌ای را در نظر گرفت و چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت، از دیوار خانه بالا رفت. از روی دیوار به درون خانه نگریست. خانه‌ای بود پر از اثاث و زنی جوان که تنها در آن خانه به سر می‌برد. شوهرش از دنیا رفته بود و خویشاوندی نداشت. او، به تنهایی در آن خانه می‌زیست و بخشی از وقت خود را به نماز شب و عبادت می‌گذراند. دزد جوان با مشاهده جمال و زیبایی زن، به فکر گناه افتاد. پیش خود گفت: « امشب، شب مراد است. بهره‌ای از مال و ثروت ، و بهره‌ای از لذّت و شهوت!» سپس لختی اندیشید. ناگهان نوری الهی به آسمان جانش زد و دل تاریکش را به نور هدایت افروخت. با خود گفت: «به فرض، مال این زن را بردم و دامن عفتش را نیز لکّه‌دار کردم، پس از مدّتی می‌میرم و به دادگاه الهی خوانده می‌شوم. در آن جا، جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟!» از عمل خود پشمیان شد، از دیوار به زیر آمد و خجلت زده، به خانه خویش بازگشت. صبح روز بعد، به مسجد آمد و به جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه واله پیوست. در این هنگام زن جوانی به مسجد در آمد و به پیامبر گفت: «ای رسول خدا! زنی هستم تنها و دارای خانه و ثروت. شوهرم از دنیا رفته و کسی را ندارم. شب گذشته، سایه‌ای روی دیوار خانه‌ام دیدم. احتمال می‌دهم دزد بوده، بسیار ترسیدم و تا صبح نخوابیدم. از شما می‌خواهم مرا شوهر دهید، چیزی نمی‌خواهم؛ زیرا از مال دنیا بی‌نیازم.» در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه وآله نگاهی به حاضران انداخت. در میان آن جمع، نظر محبت‌آمیزی به دزد جوان افکند و او را نزد خویش فرا خواند. سپس از او پرسید: «ازدواج کرده‌ای؟» – نه! – حاضری با این زن جوان ازدواج کنی؟ – اختیار با شماست. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله زن را به ازدواج وی در آورد و سپس فرمود:«برخیز و با همسرت به خانه برو!» جوان پرهیزکار برخاست و همراه زن به خانه‌اش رفت و برای شکرگزاری به درگاه خدا، سخت مشغول نماز و عبادت شد. زن، که از کار شوهر جوانش سخت شگفت‌زده بود، از او پرسید: «این همه عبادت برای چیست؟! جوان پاسخ داد: «ای همسر باوفا! عبادت من سببی دارد. من همان دزدی هستم که دیشب به خانه‌ات آمدم، ولی برای رضای خدا از تجاوز به حریم عفت تو خودداری کردم و خدای بنده نواز، به خاطر پرهیزکاری و توبه من، از راه حلال، تو را با این خانه و اسباب به من عطا نمود. به شکرانه این عنایت، آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟!» ❣️زن لبخندی زد و گفت: «آری، نماز، بالاترین جلوه سپاس و شکرگزاری به درگاه خداوند است. @kodak_novjavan1399
🔔 💠 از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟ 👈 گفت : 👀 میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار افسردگی میشوی! 👀 میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی،طلاق میدهی! 👀 میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از عبادت لذت نمیبری! 👀 میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی،بداخلاقی میکنی! 👀 میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران خوار میگردی! 👀 میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت ضعیف میشود! 👀 میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار گناه میشوی! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
✨﷽✨ ✅با نیت کار کن ✍حاج آقا دولابی (ره): با نیت کار کن. خانواده ات هر چند نفر که هستند، به آنها نگاه نکن و به نیت همان تعداد از ائمه علیهم السلام از آنها پذیرایی کن.چند وقت که این کار را ادامه دادی، ببین چه می‌شود. با نیت کار کن. مثلاً در حمام خودت را به این نیت بشوی که داری نفست را از صفات رذیله و از هوی و هوس و آرزوهای دور و دراز می‌شویی. سرت را به این نیت اصلاح کن که داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی می‌کنی، سرت را به نیت شانه کردن سر یک یتیم شانه کن. خانه را که جارو میزنی و لباس ها را که می‌شویی، به نیت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت علیهم السلام از زندگی و وجودت انجام بده چند وقت که با نیت کار کردی، آن وقت ببین که نور همۀ فضای زندگی ات را پر می‌کند و راه سیرت باز می‌شود. 📚مصباح الهدی، ص ۲۱۴ @kodak_novjavan1399
💐 🤔 چرا خدا به ستمگران و گنهکاران مهلت می‏دهد⁉️ ✅ حاج آقا قرائتی: 🔹 سازمان آب و برق، به تمام منازل آب و برق می‏رساند، این صاحبان منازلند که می‏توانند از این آب و برق استفاده صحیح کنند یا نادرست. 🔹 خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و همه گونه امکان رشد را در اختیار او گذاشت، اگر انسان با علم و آگاهی راه بدی را انتخاب کرد، مقصر خود اوست. 🔹 اما چرا خداوند جلوی چنین انسان‏هایی را نمی‏گیرد، زیرا: اگر همین که انسان بنای ناسزا و دروغ گفتن داشت، خداوند او را لال کند و همین که بنای سیلی زدن به مظلوم داشت، دست او فلج شود، همین که بنای نگاه بد داشت چشمش کور شود و... آیا این انسان که از روی ناچاری خلاف نکرده، قابل ستایش است؟ 🔹 ارزش انسان زمانی است که با اختیار خودش، آزادانه و آگاهانه کاری را انجام دهد و یا از خلافی دست بردارد. اگر دست انسانی را با طناب بستند و از جیب او پول در آوردند و خرج کردند، نمی‏توان گفت آن دست بسته،مرد سخاوتمندی است و اگر مرد نابینایی، به نامحرم نگاه نکرد، نمی‏گویند چه انسان پاکی. 🔹 آری، خداوند می‏خواهد انسان‏ها آزاد باشند تا خود راه خیر و خوبی یا راه شر و بدی را انتخاب نمایند و عمل کنند. @kodak_novjavan1399
🌷 پاسخنامه معماها 🌷 🕋 ۱. حضرت نرگس علیهاالسلام 🕋 ۲. حضرت ادریس نبی 🕋 ۳. حضرت موسی علیه السلام 🕋 ۴. ذوالفقار 🕋 ۵. خیبر @kodak_novjavan1399
🌸 " هـیـدرا " 🌸 🌸 قسمت بیست و چهارم 🌸 🌟 به سیاره ساجیون رسیدیم 🌟 وضع آنجا و زندانیان را که دیدم 🌟 هم ترسیدم هم خیلی تأسف خوردم 🌟 به ذهنم رسید 🌟 که در این سیاره بمانم ، 🌟 و تبلیغ و کار فرهنگی بکنم . 🌟 با رئیس تبعیدگاه صحبت کردم . 🌟 اما موافقت نکردند و گفتند : 👽 خیلی خطرناک است 👽 شما پیش آنان دوام نمی آورید 👽 همه آن زندانیان ، وحشی هستند 👽 یک روز هم طاقت نمی آورید . 🌟 من هم لبخندی زدم و گفتم : 🌹 نهایتش می میرم ، مگه نه ؟! 👽 گفت : بله ! آن هم به بدترین شکل 🌹 گفتم : اشکالی ندارد 🌹 من اگر در راه اصلاح آنها بمیرم ، 🌹 شهید مرده ام . 👽 با تعجب گفتند : شهید یعنی چی ؟! 🌹 گفتم : بگذارید بعداً توضیح بدهم . 🌟 به سختی ، 🌟 اجازه داخل شدن به تبعیدگاه را گرفتم . 🌟 با بلندگوهای خاصی که داشتند ، 🌟 به زندانیان گفتند : که من ، 🌟 نماینده کهکشان هستم . 🌟 و برای بازرسی آمدم . 🌟 و اگر آسیبی ببینم ؛ 🌟 همه بازداشتگاه تنبیه می شوند . 🌟 بعد از اخطار مسئولین ، 🌟 آرام وارد بازداشتگاه شدم . 🌟 درون تبعیدگاه ، 🌟 وضعیت وحشتناکی حاکم بود . 🌟 نه نظافتی ، نه احترامی ، نه قانونی ، 🌟 نه محبتی ، نه گذشتی ، نه بخششی ، 🌟 نه اخلاقی ، نه منطقی و... 🌟 انگار در یک جهنم واقعی قرار گرفتم 🌟 همیشه در حال دعوا و مبارزه بودند 🌟 در هر سوله ای ، 🌟 یک نفر فرمانروایی می کرد . 🌟 و بقیه حرفش را گوش می کردند . 🌟 فرمانرواهای سوله ها ، دنبال شر بودند . 🌟 به هر بهانه ای ، 🌟 به سوله های دیگر حمله می کردند 🌟 و به هر که ضعیت تر بود ، زور می گفتند . 🌟 تصمیم گرفتم تبلیغم را ، 🌟 از اولین سوله شروع کنم . 🌟 می خواستم وارد سوله اول شوم . 🌟 که یک فضایی سبز رنگ ، مرا صدا زد . 🌟 موجودی بود با دو چشم افقی ، 🌟 یک چشم او ، بالا و روی پیشانی قرار داشت 🌟 و چشم دیگرش ، زیر چشم اولی قرار داشت 🌟 چشم های ما جن ها و آدمها ، عمودی هستند 🌟 اما چشم های این یارو ، 🌟 بر خلاف چشمهای ما ، افقی بودند . 🌟 منتظرش ایستادم تا به من برسد 🌟 او با چند نفری که پشت سرش حرکت می کردند 🌟 با عصبانیت و چهره ای وحشیانه ، 🌟 به طرف من آمدند . 🌟 اما من با آرامش ، لبخندی زدم 🌟 و به طرفش رفتم . 🌟 دستم را دراز کردم که سلام بکنم 🌟 اما او دستش را ، 🌟 روی گردنم گذاشت و فشار داد . 🌟 من داشتم خفه می شدم ؛ 🌟 اما باز لبخند زدم و گفتم : 🌷 ما همه برادریم ، 🌷 نباید با هم دعوا کنیم . 🌟 گردنم را محکم فشار داد و گفت : 👽 اینجا من فرمانروای تو هستم 👽 مشکلی داری ؟! 😠☠ 📚 ادامه دارد 📚 ✍ نویسنده : حامد طرفی @kodak_novjavan1399