eitaa logo
دنیای کودکان
66.4هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.1هزار ویدیو
3 فایل
با ما بهترین مادر دنیا باشید♥️♥️ کانال عالی تربیت فرزند ارتباط با ما @Hastiii98 تبلیغات پذیرفته می شود https://eitaa.com/joinchat/1530397092C444c0ca877
مشاهده در ایتا
دانلود
یاسمن و دارکوب قرمزه یک روز غروب یاسمن رفت پشت پنجره اتاقش و پنجره را باز کرد. یک دارکوب قرمز را دید که روی تنه درخت توی حیاط نشسته بود. او منقار بلندش را تق تق تق تق تق به تنه درخت میکوبید. یاسمن به دارکوب گفت: «پس تویی که هر روز من را از خواب بیدار میکنی؟ » دارکوب گفت: «آره. من باید نوکم را تند و تند به تنه درخت بکوبم. وقتی گرسنه هستم با منقارم تنه درخت را سوراخ میکنم، بعد با زبان بلندم که نوک چسبانکی دارد، کرمها را از توی سوراخ درخت بیرون میکشم و میخورم. » یاسمن و دارکوب با هم دوست شدند. هوا کمکم تاریک شد. یاسمن به دارکوب شب به خیر گفت و رفت خوابید. دارکوب هم روی شاخه درخت خوابید. دارکوب آن شب یک خواب عجیب دید. صبح که شد و همه بیدار شدند، رفت پشت پنجره و به یاسمن گفت: «من دیشب یک خواب دیدم. » یاسمن گفت: «چه خوابی دیدی؟ » دارکوب گفت: «من توی خوابم دیدم بچه کر مها داشتند گریه میکردند و میگفتندتورو خدا ما را نخور. ما تازه به دنیا آمده ایم. دوست داریم زنده بمانیم تا همه جای جنگل را ببینیم. » یاسمن گفت: «خب کر مها را نخور. دارکوب گفت: « اگر من کرم نخورم، گرسنه میمانم. » یاسمن گفت: «پس باید دنبال غذای دیگری برای تو بگردیم. » آنها توی جنگل با هم قدم زدند تا برای دارکوب غذا پیدا کنند. توی راه سنجاب را دیدند که با دندا نهای تیزش فندق میشکست. یاسمن به دارکوب گفت: «تو میتوانی فندق بخوری. » دارکوب گفت: «من که دندان ندارم.☹️ » آنها کمی جلوتر رفتند و به رودخانه رسیدند، چند لک لک توی آب شنا میکردند و ماهی میخوردند. یاسمن به دارکوب گفت: «تو میتوانی ماهی بخوری؟ » دارکوب گفت: «منقار من خیلی کوچک است، نمیتوانم ماهی بخورم. » هوا کمکم تاریک شد. یاسمن و دارکوب به خانه برگشتند. دارکوب رفت روی درخت نشست و یاسمن رفت توی آشپزخانه. مادر یاسمن ماکارونی خوشمزه ای پخته بود. یاسمن بشقاب غذایش را با خودش آورد توی اتاقش. دارکوب را صدا زد و گفت: «زود باش بیا پشت پنجره میخواهم برایت کمی غذا بریزم. » او کمی ماکارونی ریخت پشت پنجره تا دارکوب هم غذا بخورد. آ نها با هم ماکارونی را خوردند و خندیدند. @kodakan_city
182-HamsayeMehraboon-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.24M
💠 همسایه مهربون 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا @kodakan_city
خدایا ما را به اعمال صالح راهنمایی بفرما.. وحاجتها و آرزوهایمان را بر آورده بفرما.. ای آگاه به راز دلها @kodakan_city
صبح زیبای تو، پر بار از امید روزگار و بخت تو ، بادا سپید لحظه‌هایَت باد، سرشار از خدا مژده‌ٔ رحمت، تو را بادا نوید سلام صبحتون بخیر و شادی امروزتون سرشار از عشق و نیکبختی @kodakan_city
•• 🌸تو به چیزی که آرزو کردی نمیرسی 🌿تو به چیزی میرسی 🌸که براش تلاش کردی! 🌿پس واسه رسیدن به خواستت 🌸کم نذار••• @kodakan_city
✅ کدو حلوایی برای بچه ها: کدو حلوایی میتواند یکی از اولین خوراکی های کودک باشد، از 6 ماهگی ( ۶ماه ) میتوان به کودک کدوحلوایی خوراند. 🔰🔰این خوراکی سرشار از مواد مغذی و انباشته از بتاکاروتین و 🎗ویتامینA است( 🎗بتاکاروتین یکی از موادی است که پس از هضم در دستگاه گوارش تبدیل به ویتامین A میشود و احتمال ابتلا به بیماری قلبی و سرطان را کاهش می دهد). علاوه بر بتاکاروتین و ویتامین A کدوحلوایی منبع خوبی برای تامین 🔸پتاسیم، 🔸پروتئین و 🔸آهن موردنیاز کودک میباشد. کدوحلوای میوه ای کم چرب و کم کالری و در عین حال سرشار از فیبر است. 🔰🔰تخم کدو حلوایی نیز مقادیر زیادی آهن و پروتئین داراست اما برای کودکان زیر چهار سال توصیه نمی شود ─━━━━⊱🐣⊰━━━━─ @kodakan_city
یک پازل داریم که برای یکی از جایگاه‌های آن چند قطعه مشابه وجود دارد. شما باید از بین قطعات درست‌ترین آن‌ها را انتخاب کنید. @kodakan_city
اصول تربيت برپايه " توجه" و "بی‌توجهی" نسبت به رفتارهاي كودك است " توجه" به رفتار خوب آن را در كودك تقويت نموده و"بي توجهي" به رفتار بد و نامطلوب ان رفتار را در كودك خاموش مي سازد. @kodakan_city
با پوست پسته روی نقاشی درخت گنجشک درست کنید😀 @kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅️ چه موقع باید دست ها را شست؟ برای بچه ها توضیح بدین که چه وقت هایی نیاز هست که دست هاشون رو بشورن و چرا ✓بعد از استفاده از توالت ✓قبل از شروع غذا خوردن ✓بعد از خاک بازی ✓بعد از پارک و........ حتما براشون توضیح بدین و یاد آوریشون کنید تا در ذهنشون باقی بمونه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دست دست می شویم لای انگشت ها دست چپ دست راست انگشت شصت را قلقلک کف دست شستن مچ ها میکروب ها دور می شن از بدن ما @kodakan_city
یک پازل داریم که برای یکی از جایگاه‌های آن چند قطعه مشابه وجود دارد. شما باید از بین قطعات درست‌ترین آن‌ها را انتخاب کنید. @kodakan_city
اصول تربيت برپايه " توجه" و "بی‌توجهی" نسبت به رفتارهاي كودك است " توجه" به رفتار خوب آن را در كودك تقويت نموده و"بي توجهي" به رفتار بد و نامطلوب ان رفتار را در كودك خاموش مي سازد. @kodakan_city
یکی از دلایل ضعف مهرورزی؛ تربیت عاطفی نادرست، درخانواده هاست! کودک شما مهرورزی به همسر را؛ ازشما خواهد آموخت. الگوی خوبی برای او باشید. @kodakan_city
چیکار کنم کودکم خوب رشد کنه؟ 🤔 مواد غذایی غنی از ویتامین B در رشد مو موثر است و به خون رسانی در پوست کمک میکند. 🔻ماهی 🔻لوبیا 🔻 تخم مرغ 🔻لبنیات 🔻جو دو سر 🔻موز @kodakan_city
با فرزندمان بحث و گفت‌و‌گو کنیم و یا به او مشورت بدهیم و به او فرصت بدهيم كه از توانايي‌هاي كلامي و عقلي خودش جهت توصيف، تجزیه‌ و تحلیل و ابراز حالات و احساساتش استفاده كند. @kodakan_city
مادر خوب، بابای مهربون، از راه دور فریاد نزنید! در صورت لزوم برای تذکر دادن به فرزندتان ، رو به ‌روی کودک بنشینید و مستقیم در چشم ‌های او نگاه کنید. داد نزنید، بلکه با صدایی جدی و محکم بگویید کاری را که انجام داده است، دوست نداشتید. @kodakan_city
کودکی که تهدید شده و ناامن است اين ترس را به شكل واضح بروز نمی دهد. بلکه آن را به شكل هاى مختلفى همچون: ناخن جويدن لكنت زبان شب ادرارى كم رو و كم حرف شدن كاهش تمركز و خشونت نشان می دهد. @kodakan_city
بچه‌ها گاهی ممکنه اشتباهاتی رو انجام بدن، اما شما در جایگاه پدر یا مادر بدونید رفتار محترمانه با کودکتون یکی از اصول تربیتی به حساب میاد. به کودکانتون یاد بدید که از عباراتی مثل «لطفا» و «متشکرم» استفاده کنند، شما هم، هنگام صحبت با‌ اونا از عبارات مؤدبانه استفاده کنید. در زمان بی‌احترامی کودک، تنبیه بدنی و فریاد زدن بر سر کودک، نه ‌تنها تأثیری نداره بلکه به رابطه‌ بین شما و او هم آسیب می‌رسونه. @kodakan_city
چهار عامل دروغگویی بچه‌ها: ۱- بی اعتمادی به پدر و مادر ۲- هراس از تنبیه ۳- آموختن دروغ از دیگران ۴- کمبود و جلب توجه به کمک دروغ. @kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦔نی نی جوجه تیغی بازی خیلی جالب و دوست داشتنی با هدف آشنایی با رنگ ها و افزایش تمرکز کودک عزیزمون! 🦔 @kodakan_city
🌸🌼🌺 سرخ و سفید و تپلم مامان می گه مثل گلم شیرین زبونی می کنم بابام می گه که بلبلم وقتی که دامن می پوشم مامان می گه عروسکم ادابازی درمی آرم بابام می گه بانمکم من نه گلم نه بلبلم من آدمم مثل شمام شکل خودم رو می کشم کنار مامان و بابام @kodakan_city
🔹شیطنت کودک ممکن است احساسات زیر را در والدین ایجاد کند: احساس ناتوانی احساس ترحم و همدردی با کودک عصبانیت و ناراحتی ترس و دلهره @kodakan_city
خوشبخت ڪسے است که شڪوه رفتارش آفریننده لبخندِ زندگے بر لب های دیگری باشد عشق الهے و مِهر و لبخند نصیبتان @kodakan_city
🔹شیطنت کودک ممکن است احساسات زیر را در والدین ایجاد کند: احساس ناتوانی احساس ترحم و همدردی با کودک عصبانیت و ناراحتی ترس و دلهره @kodakan_city
خوشبخت ڪسے است که شڪوه رفتارش آفریننده لبخندِ زندگے بر لب های دیگری باشد عشق الهے و مِهر و لبخند نصیبتان @kodakan_city
🌺تمیزی چه خوبه🌺 یك روز كلاغ كوچولو روی شاخه‌ی درختی نشسته بود كه یك‌دفعه دید كلاغ خال‌خالی ناراحت روی شاخه‌ی یك درخت دیگر نشسته است. كلاغ كوچولو پر زد و رفت پهلویش و پرسید: «چی شده خال‌خالی جون؟ چرا این‌قدر ناراحتی؟» خال‌خالی با ناراحتی سرش را تكان داد و گفت:« آخه دوست خوبم، من یادم رفته به مامانم بگم منو ببره سلمونی كلاغ‌ها و پرهامو مرتب و كوتاه كنه. مامانم چندبار گفت: خال‌خالی، بیا پنجه‌هاتو تمیز كنم، اما من‌كه داشتم پروانه‌ها را تماشا می‌كردم، گفتم بعداً و بعد هم یادم رفت!» كلاغ كوچولو گفت:« لابد برای همینه كه دُمتم تمیز نكردی؟» خال‌خالی با تعجب پرسید؟«دُممو تو از كجا دیدی؟!» كلاغ كوچولو خندید و جواب داد: « آخه از اون روز كه افتادی تو گِلا، هنوز دُمت گِلیه!» خال‌خالی كه خیلی ناراحت بود شروع كرد با نوكش تنش را خاراندن و گفت: «یادم رفت!» كلاغ كوچولو گفت: «لابد حمومم نكردی!» خال‌خالی گفت: «اونم یادم رفت!»    « تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز می‌مونم!»   درهمین موقع خانم كلاغه كه مربی مهدكودك كلاغ‌ها بود پر زد و آمد كنار آن‌ها نشست. نگاهی به خال‌خالی كرد و پرسید:« خب جوجه‌های من چرا این‌جا نشستین، مگه نمی‌خواین بشینین روی درخت مهدكودك تا درسمون رو شروع كنیم؟» كلاغ كوچولو گفت: « آخه...آخه...» بعد سرش را پایین انداخت. خانم كلاغه كه متوجه موضوع شده بود، گفت: «می‌خواستم در مورد بهداشت براتون صحبت كنم... تو خال‌خالی می‌دونی ما كلاغ‌ها چه‌جوری باید تمیز باشیم؟» خال‌خالی جواب داد:«بله خانم كلاغه، باید حموم كنیم، ناخن پنجه‌هامونو بگیریم، همیشه بعد از خوردن غذا منقارمون رو تمیز كنیم، عین آدما كه مسواك می‌زنن، پرهامونو مرتب و كوتاه كنیم.» كلاغ كوچولو دنباله‌ی حرف خال خالی رو گرفت و گفت:«مثله آدما كه موهاشونو كوتاه می‌كنن و شونه می‌زنن.» خانم كلاغه گفت:«آفرین آفرین... خوشحالم كه همه چی رو بلدی... پس من می‌رم به كلاغای دیگه یاد بدم.» همین‌كه خانم كلاغه خواست پرواز كند و برود، كلاغ كوچولو گفت:«صبر كنین خانم كلاغه. منم میام،»...خال‌خالی هم گفت:«منم میام... اما ...» خانم كلاغه پرسید:« اما چی؟» خال‌خالی خندید و جواب داد: «بعد از اینكه همه‌ی اون چیزایی كه گفتم، خودم انجام دادم!...» خانم كلاغه خندید و با بالش سرخال خالی رو نوازش كرد و گفت:«پس زود باش كه همه‌ی جوجه كلاغ‌ها منتظرن!» خال‌خالی به سرعت پری زد و رفت تا خودشو تمیز بكنه، صدای قارقارش به گوش می‌رسید كه می‌گفت:  « تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز می‌مونم!» @kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جهانم همه تصویرِ خداوندیِ توست آنچه دارم آنچه هستم همه از بخشش توست؛ به کجا چنگ زنم تا که به حاجت برسم آنچه تحویل نمودی به من از سنجش توست... شبتون بخیر 🌹 @kodakan_city