eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 " در محضـــر شهیـــــد "... ✍ابراهیم دعا را باز ڪرد و به همراه بچه‌ها خواندیم. 🍁بعد از آن در حالی ڪه با به تحت نفــوذ دشــمن نگاه می‌ڪـردم، گفتم: 🍁ابـــرام جـون این رو ببین ڪـه به ســــمت می‌ره. ببین چــــقدر راحــت عراقــی‌ها توے اون تــردد می‌ڪنن. 🍁بعد با حســـــرت گفتــــم: 🍁یعنی یه روزے مـردم ما راحـــت از این جاده‌ها رد بشــــن و به شـــهرهاے خودشون برن. 🍁ابـــراهیم ڪه انگـــــار به حـرف‌هاے من نبــــود و با داشـــت رو می‌دیــــد، لبخندے زد و گفت: 🍁چی می‌گی! ڪه از همین جــــاده خودمـــون دسته‌ دسته میرن رو زیـــــارت می‌ڪنن. 🍁در مســیر برگشت از بچه‌ها پرسیدم: اسم اون پاسگاه مرزی رو می‌دونین؟ 🍁یڪی از بچه‌ها گفت : . 🍁 سال بعد به کربلا می‌رفتیم. نگاهم به همان ارتفاعی افتاد که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشــــورا خوانده بود. 🍁گوئی ابراهیم را می‌دیدم که ما را می‌کرد. آن ارتفاع درست روبروی منطقه مـرزی خســـــروے قرار داشــــت. آن روز از همان جاده به سمت مرز در حرکت بودند و از همان جاده مـردم ما به زیـــــارت می‌رفتند. 🕊 🚩
🍃 ✍ شب ڪہ دیر می اومد خونہ در نمےزد. از روی دیوار مے پرید تو حیاط و تا اذان صبح صبر می ڪرد. بعد بہ شیشہ می زد و همہ را براۍ نماز بیدار مے ڪرد.. 🌷 بعد از شهادتش مادرم هر شب با صدای برخورد باد بہ شیشہ می گفت: ابراهیم اومده... 😔 ❤️🕊
از گمنامی نترس!🌱 از اینکه اسم و رسمی نداری، از کارهای کرده ات به نام دیگری، از بی تفاوت بودن آدم ها، از تنهایی ات در عین شلوغی ها، غمگین مباش که گمنامی، اولین گام برای است❤🌱
کجایی ای رفــیق آســمانی؟🕊 نشان بر آن نشان که بی نشانی🌺 کجایی ای که با من هم زبانی🌸 کجایی از خودت بده نشانی❤️ کجایی ای که راه تو بُوَد حق🌷 که راه خود بر دل می نشانی💕 💚
نــگاهـت دریـــایـے وصـــف نـاپـذیر اســــت‌ ... ❤️ 🕊🍃
💠 تمام کارها بازی است... 🟡همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم : آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو می خونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام می دهیم. این هم مثل نمازه. 🟢با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شاء الله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی .🍃 🔸ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر... 🔹اقم الصلوه لذکری... یقینا نماز ( انسان را ) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد . ( عنکبوت / ۴۵ ) به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن .( طه / ۱۴ ) 📚 خدای خوب ابراهیم @komeil3
💠 تمام کارها بازی است... 🟡همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم : آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو می خونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام می دهیم. این هم مثل نمازه. 🟢با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شاء الله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی .🍃 🔸ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر... 🔹اقم الصلوه لذکری... یقینا نماز ( انسان را ) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد . ( عنکبوت / ۴۵ ) به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن .( طه / ۱۴ ) 📚 خدای خوب ابراهیم @komeil3
❤️ خوشا به حال تویی که کنار جانانی بدا به حال منی که اسیر زندانم... تو در سعادت محضی، تویی که میخندی منی که بند گناهم منی که گریانم...🍂🥀 ؛ 🌸 @komeil3
✳ باید باهاش حرف بزنیم! 🔻 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون‌ها با قیافه‌ی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش ! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد می‌کنم شورای انقلاب». با اصرارِ رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش‌ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانه‌اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم‌ها گفت و از همسرش، از خونِ گفت و از اهداف . آن‌قدر زیبا حرف می‌زد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همان‌جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر، می‌شه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می‌کنه». 📚 برگرفته از کتاب ؛
✍️مذهبی بودم شده بود چیک و چیک! 📸 و یهویی.. 🎞 های مختلف با و روسری لبنانی! من و دوستم توی کافی شاپ من و زهرا یهویی گلزار شهدا من و خواهرم یهویی سرخه حصار 📸عکس لبخند با ریز دخترکانه.. 😊دقت میکردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکسها.. 💌 یک در میان احسنت و فتبارک الله احسن الخواهر! پرشده بود از تعریف و تجمید ها 🍀از نظر خودم کارم چرا که داشتم ؛حجاب برتر! 📸کم کم در رنگ و لعاب ها بالا گرفت 📌تعداد هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت… یکبار از خودم جویا شدم ⁉️ 📗 .. رویش نشسته بود خروارها ..🍁 🍀هاا ڪردم.. و خاڪها پرید از هر طرف.. ” ” بود عنوان …🍂 –هادی خودمان.. همان گل پسر .. چارشانه و هیڪل روی فرم و ورزشے.. 👌 خود را.. را بوسید و گذاشت خانه.. ساڪ ورزشی اش هم تبدیل شد به پلاستیڪی! 📱رفتم سراغ و پستـها نگاهی انداختم به 💢۸۰ درصدش بود‼️ با و درودهای فراوان! لابه لای ڪامنتها چشمم خورد به نسبتا بـرادرها! دایرڪت هایم ڪه بماند! عجب لبخند ملیحی.. عجب حجب و حیایی… 💢انگار پنهان شده بود پشت این حرفهای نسبتا ساده هلویی.. عجب قند و نباتی ای جان! از خودم امد😔 شدم از اینهمه و دلبـرے..😔 🌹شهید هادی ڪجا و من ڪجا! باید .. پا گذاشتم روی نفس و خواستم ڪمی بشوم و ابرهیم ها…
♥🍃 🍃 • • ●|💛روایتۍازتو💛|● • • 🔻 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون‌ها با قیافه‌ی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش ! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد می‌کنم شورای انقلاب». با اصرارِ رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش‌ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانه‌اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم‌ها گفت و از همسرش، از خونِ گفت و از اهداف . آن‌قدر زیبا حرف می‌زد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همان‌جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر، می‌شه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می‌کنه». 📚 برگرفته از کتاب ؛
❤️ خوشا به حال تویی که کنار جانانی بدا به حال منی که اسیر زندانم... تو در سعادت محضی، تویی که میخندی منی که بند گناهم منی که گریانم...🍂🥀 😍✋🏻 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
برادر شهیدم.... این دستهای من یاری دستهای تورا میطلبد... تا رسیدن به خدا..... 😔💔 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غروب امروز کسی گفت به من:تو چقدر تنهایی! گفتمش در پاسخ: تو چقدر نادانی! تن من گر تنهاست،دل من با دلهاست دوستانی دارم همه از جنس بلور که دعا گوییند و دعایشان گویم یادشان در دل من! قلبشان منزل من! دو دوست صمیمی ام:امام زمان،شهدا...❤️ # ┈┈••✾•🥀❤️🥀•✾••┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❤️ 💕 ❤️ Eitaa.com/komeil3