eitaa logo
‹ هیئت‌خادمانِ‌ولـےعصر ›
283 دنبال‌کننده
95 عکس
17 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › • . باترۍ خالـیھ بچه حزب‌اللهـے رو فقط هیئت میتونه شارژ کنھ🖤، - وَاینجا‌هیئتـےبایادوحضورشُهدا : )! . کانالِ‌اصلی ؛ ‌‌Γ eitaa.com/komeil3 . . . #هیئت‌خـٰادمان‌ِولـےعصر🌱'
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت بالاترین آرزوی من بود و احساس می کردم از قافله شهدای دفاع مقدس جا مانده ام.😞💔
همچنین همکاری نزدیکی با مقاومت اسلامی لبنان داشتم . همیشه در تهران میزبان مبارزانی از کشورهای پاکستان ، عراق ، یمن و لبنان بودم که در مراسم تشییع پیکرم نیز حضور یافتند. 🙂
سرانجام بعد از عمری فعالیت در زمینه های مختلف در آذر ماه سال 94 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گردنم در منطقه ی خانطومان سوریه به فیض شهادت دست یافتم و فدایی عمه سادات شدم.😇
التماس دعای ظهور🌱
سلام خدمت رفقایِ مشتی داش ابرام(:🌱
ایام شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه(س) رو خدمت بچه های مشتیِ هیئتی تسلیت میگم.🖤 ببخشید بابت این مدت نبودنمون، انشاءالله این هفته دیگه معرفی شهید داریم.
باشید هنزفری هاتونو بیارید یه نوحه بفرستم گوش بدیم :)💔
« بسم رب الشهدا و الصدیقین🌿 »
- با معرفـے نامهـ؛ ‹ شهیده رقیه رضایی لایی › در خدمتتون هستیم رفقا .🌱 • هیئت‌خادمان‌ولـےعصر . . 🖤🇵🇸﹡⸤ @komeil_78
سلام علیکم من رقیه رضایی متولد قزوین هستم.😊
خانواده رضایی لایه در شهر قزوین به دلیل تقید و اصالتشان سرشناس و محترم بودند و من كه در دامن خانواده ای مؤمن دیده به جهان گشوده بودم ، ‌با تربیت صحیح اسلامی مراحل كودكی و بالندگی خود را سپری کردم. 🥰
پدرم آقا محمدعلی و مادرم سکینه خانم نام داشتند.❤️
سال های نوجوانی من با سال های مبارزات ملت ایران علیه رژیم ظالم شاهنشاهی مصادف شده بود و من علاوه بر تلاش و جدیت در تحصیل ، گام های انقلابی و جهادی خود را در مبارزه علیه مظاهر فساد و بی بندوباری نظام شاهنشاهی برداشته و به عنوان یك نوجوان انقلابی شناخته می شدم🙂
وعلی رغم اینكه جزء شاگردان ممتاز دبیرستان محسوب می شدم ، برای ادامۀ تحصیل به حوزه علمیۀ قم رفتم تا هر چه بیشتر معرفت كسب كرده و با توشه اعتقادی قوی تر به دیار خود بازگردم.
بعد از یک سال تحصیل در حوزه ، احساس کردم که پرداختن صرف به مطالب تئوری راضی ام نمی کند و من نمی توانستم شاهد فقر فرهنگی در مناطق محروم كشور باشم.
از این رو بار سفر به استان كردستان را با كوله باری از عشق به مردم و اعتلای فرهنگ و نظام اسلامی بستم و به دیار خطر سفر كردم تا بتوانم به عنوان معلم تربیتی برای مردم مظلوم آن دیار قدمی خیرخواهانه بردارم. 😇
با شروع بیماری مادرم ، کردستان را ترک کردم و به قزوین برگشتم .
سال 1366 با همسرم آشنا شدم و طی مراسم ساده ای به خانۀ بخت رفتم :)♥️
در آن دوران به عنوان معلم تربیتی ، مسئولیت امور تربیتی یكی از دبیرستان های شهر قزوین را بر عهده داشتم و توانسته بودم كارهای مؤثری در زمینه های پرورشی در قالب برنامه های مذهبی ، آشنایی دانش آموزان با احكام و بالا بردن سطح اعتقادی دانش آموزان انجام دهم.✋🏼
من علاوه بر اینكه در دبیرستان به شغل مورد علاقۀ خود ، یعنی معلمی می پرداختم ، هنوز انگیزه ها و خواسته های انقلابی و ملی خود را با عضویت و فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و اداره یكی از كانون های حزب دنبال می كردم. ✌️🏼
ماه ذی الحجه سال 1366 ، با پدر و برادرم و به نیابت از مادرم به سفر حج واجب مشرف شدم، سفری كه شاید سالیان سال آرزوی آن را داشتم.🥰
در روز برائت از مشركین با سایر حجاج و زائران بیت الله الحرام ، ‌جایی كه مأمن و پناهگاه تمام موجودات است و ریخته شدن خون در آن مكان مقدس حرام است ، در راهپیمایی برائت از مشركین شركت كردم تا بار دیگر انزجار خود را از ظلم و ستم و ایادی استكبار جهانی نشان دهم. 👊🏼
در حالی كه هیچ كس نمی توانست حتی فكرش را بكند که در سر مزدوران آل سعود برای برهم زدن این مراسم و به خاك و خون كشیدن حاجیان چه نقشه شومی می گذرد.