eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
3هزار دنبال‌کننده
65 عکس
51 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 با این روند انتخاباتی اصولگرايان چطور امید اصلاح دارید؟ 👁 پیش تر نوشته ام که اگر کسانی واقعا دغدغه اصلاح کشور را دارند باید برای اصلاح فرآیند که روش تعیین عمده مسوولیت های کشور هست نیز وقت جدی بگذارند. ⛔️ آیا رواست که به جریان که تحت تاثیر برخی دستگاههای امنیتی و سیاسیون نادان و فرصت طلب است جهت این مهم کرد!؟ آیا تجربه های گذشته برای نشان دادن بی صلاحیتی این جریان در خدمت به انقلاب کافی نیست!؟ ⭕️ حالا که رهبری نیز دغدغه روی کار آمدن دولت را دارند گزینه های مد نظر حضرات را نمی توان از همین حالا حدس زد!؟ ⚠️ خبرهایی که از جریان مصطلح به در شهرهای مختلف می رسد نیز نشان از آن دارد که حضرات با همان لینک های سیاسی بی خاصیت خود در حال لیست بندی مجلس هستند و گزینه های ضعیف بار دیگر به خورد ما داده خواهند شد! 💠 آیا زمان آن نرسیده که جریان جوان انقلابی بساط خود را در هر شهر برای انتخابات داشته باشد و از بندی های کیلویی اینان عبور کند!؟ بدون داشتن رویکرد مجبور خواهیم بود به گزینه های متوسط و ضعیف آنان رای بدهیم و دایما بین بد و بدتر انتخاب کنیم حال آنکه گزینه های قوی، خانه نشین اند! 📍 @komeilialireza
📜 چرا نمی دانیم چه تیپ آدمی برای مجلس خوب است‌؟ 🏢 چرا ماهیت شورای اسلامی هنوز برای عمده جامعه ما شفاف نیست؟ چرا خیلی از تحصیلکردگان هم نمی دانند که مجلس دقیقا چه می کند و از آن مهمتر چه آدم هایی با چه نوع فهمی هایی برای آنجا مناسب اند؟! 📦 آیا اگر مهندسی معکوس تجارب موفق صورت گرفته بود و مجلسیان گذشته انجام شده بود وضع ما اینچنین بود؟ 💎 اینکه برای تعیین کلان حرکت کشور یا همان و نیز بندی و چه نوع آدم هایی مناسب ترند چیزی نیست که نشود تعیین کرد و سپس به جامعه بدل نمود. 📮 من فکر می کنم باید تیم هایی مردمی، فقط و فقط برای کار بر مساله تشکیل شوند چرا که مهمترین روش مملکت ما برای تعیین سرنوشت امور کشور از این طریق است و فرآیند آن همچنان پر از پرسش و ابهام و عیب و حتی فساد است! 📍 @komeilialireza
♻️ چرا اصلاح طلبان به "ظریف" ضریب می دهند!؟ 💠 فکر می کنم اکثریت بدنه بر این باورند که به خاطر وضعیت کنونی کشور، جریان سیاسی رقیب شان در ریاست جمهوری بعد، هیچ شانسی نخواهد داشت و شکست آنان قطعی خواهد بود، حال چه رقیبی جدی به میدان نیاورند که طبعا منجر به کاهش آراء عمومی نیز خواهد شد و چه اینکه کاندیدایی جدی داشته باشند! 🔰 اما ضریب دهی جریان به برخی چهره ها از جمله دکتر ظریف، دلیلی دارد که توجه به آن خالی از لطف نیست! ✅ آن دلیل چیزی نیست جز نتایج انتخابات بعدی ایالات متحده که سیزده آبان ماه امسال برگزار خواهد شد و در صورتی که دموکرات ها بتوانند ترامپ را شکست بدهند، این امید در دل دولت کنونی ایجاد خواهد شد که بتواند فضای روانی و حتی محدودیت های مالی را برداشته و به برگردد! ⭕️ در آن صورت، اگر در چند ماه پایانی دولت، این تغییر بتواند به یک تحول ملموس در کشور منجر بشود طبعا قهرمان آن، دکتر محمد جواد ظریف خواهد بود و آنگاه می تواند شانس اصلاح طلبان برای یک رقابت جدی را افزایش دهد! 🆘 اینها صرفا سناریوها و گمانه هاست و قابل اتکا نیست ولی قابل توجه خواهد بود. شاید به خاطر همین احتمال است که تحرک چهره های محتمل اصولگرایان به طور موازی در ، قوه قضائیه و بنیاد مستضعفان در حال انجام است. 📍 @komeilialireza
💎 تتمه ای بر انتخابات 1400 ♦️ اگر نبود احساس از حضور کمرنگ مردم که هنوز هم هست و مشاهده مظلومیت عده ای جوان مخلص در برخورد چکشی رسانه ای جناح راست، بعد از یک دهه ترک کار انتخاباتی این بار هم همچون یک شهروند عادی فقط می دادم و متحمل شنیدن فحش ها و تهمت ها نمی شدم. 👈 برای عدم سوء برداشت، بارها در متن های استوری ها متذکر شدم که حساب این برخوردها را از طرفداران مخلص و خود جناب و برخی نزدیکان شان که آنها را از نزدیک می شناسم جدا می کنم ولی سکوت در مقابل این هجمه سنگین را جایز و مردانگی ندیدم. ✅ چه در طرفداران جناب و چه جناب رئيسی و چه سایر کاندیداها افراد مخلص فراوانی بودند و هستند که نه تنها نانی نداشتند که اتفاقا از جیب خود مایه گذاشته و برای کاندیدای مطلوب خود تبلیغ کردند و در این شرایط سخت، به گرم کردن فضا همت گماردند که تلاش شان حتما است. ⭕️ بدلایلی وارد سابقه کاندیداها نشدم و صرفا به مواجهه به رفتارهای انتخاباتی ناصحیح پرداختم ولی از مشاهده نقد و بررسی های حسرت خوردم که چرا شناخت دقیق از عملکرد عمده کاندیداها بخاطر سکوت نخبگان مطلع در جامعه وجود ندارد و چه بحث های سطحی که درباره اینها در بدنه جریان نداشت! 🚨 نتیجه هر چه بشود، نباید بگذاریم مبانی فاسد و روش های در بدنه انقلابی تثبیت و جاری بشود و به آنها خو بگیرند. اگر می خواهیم الگوی را اجرا کنیم باید حقیقتا به نقش مردم و آنان باور قلبي داشته باشیم والا تحمیق یا تحمیل رای، بیشتر مردم سواری است! ⛔️ آنکه اوج استدلال اش برای مردم انتشار عکس کاندیدایش با حاجی است به باور ندارد و جنس رفتار او با جلب رای های رقیب بی تقوایش تفاوت چندانی نمی کند و این یک زنگ خطر است برای عدم موضوعیت و آگاهی سیاسی مردم! 💠 اميدوارم جمعه، هر چه مردم و کشور است رخ بدهد و ها در جریان سالم انقلاب به ها ضربه نزند. جوانان انقلابی باید با قدرت و مبانی صحیح وارد میدان شوند تا عرصه را برای پیرمردان سیاست باز تنگ کنند و را به ثمر حقیقی بنشانندانشالله. 📍 @komeilialireza
🔰 تحلیلی کوتاه درباره جریان نوطالبان جریان «امارت اسلامی» موسوم به اینک تقریبا همه افغانستان را تحت کنترل خود قرار داده است. تحلیل ما از این جریان در میزان نگرانی ها اثر دارد. چند گزاره زیر درباره این جریان قابل تامل است. یادمان نرود، نکته مهم در تحلیل های سیاسی این است که آن را به صورت صفر و یک نبینیم. برخی افراد با این مدل، به یک طرف غش می کنند. این افراد، افغانستان را سوریه و طالبان را داعش تصویر کرده و حتی از لزوم دخالت نظامی ایران یا فاطمیون سخن می گویند حال آنکه ماجرا چیز دیگری است. اساسا طالبان هم از نظر مذهبی و هم فکری سیاسی جریانی پیچیده است و تحلیل های بسیط یا سیاه سفید به کار نمی آیند. - تصویر عمومی از طالبان، از جریانی با همین عنوان که در دهه هشتاد میلادی با حمایت شکل گرفت و بعدا در افغانستان خشونت زیادی به کار برد، قرار دارد و باعث شده به جریان جدید آن هم همانگونه نگریسته شود و همچنان نگرانی های زیادی در قبال آنها وجود داشته باشد. - امروز،تصویر از رسانه گرفته می شود و کار رسانه ضریب دهی است. گاهی یک رفتار غلط بزرگنمایی می شود یا برعکس! باید طوری عمل کنیم که یک تصویر جامع و واقع بینانه داشته باشیم. - تعارض قومی در افغانستان جدی است لذا این جریان که نوعا و از نظر جمعیتی اکثریت این جامعه اند نوعی هراس در سایر قومیت ها ایجاد کرده و بعید نیست تعصبات قومی را نیز بروز دهند. به همین دلیل حساسیت سایر اقوام خصوصا هزاره ها بیشتر بود. - پشتوانه فکری معرفتی این جریان برخلاف سایر جریانات اسلامگرای جهان اسلام، به روز شده نیست هر چند بخاطر دیوبند بودن از حیث مذهبی، نیستند و نوعی صوفی گرایی هم در آنها هست و در کنار شیعیان نیز زندگی کرده اند اما بعد مذهبی آنان بخاطر امیزه فکری از سلفیت، دچار نوعی افراط گرایی نیز هست. - طالبان ضد آمریکا جنگیده و چند هزار سرباز انان را کشته است و نمی شود براحتی آنرا هماهنگ با آنها دانست. هر چند طبعا توافقاتی بین آنها در ماههای اخیر صورت گرفته است و آمریکا ترک خودخاسته این کشور را بدون دستاورد انجام نداده است. خروج آمریکا از افغانستان یکباره نبوده و سالهاست از این مساله سخن می گویند. - باید مراقب باشیم در دام تحلیل هایی که آمریکا را قدرت علی الاطلاق معرفی کرده و بقیه را به نوعی در پازل آنان معرفی می کنند نیفتیم چرا که با این تحلیل ها حتی ایران هم در ، ابزار دست آمریکا بوده است و ذیل برنامه آنان عمل نموده چرا که در این مدل تحلیل، آمریکا قدرت شکست ناپذیر و قاهر علی الاطلاق و طراح اصلی همه چیز است! طبق تصریح اخیر رهبری آمریکا در افغانستان شکست خورد. - آمریکایی ها در این سالها به دنبال توسعه و جریانات غربگرا در این کشور بودند. دست پروردگان شان امروز در حال روایتی مطلقا سیاه از طالبان هستند. حمایت مستقیم بی بی سی و رسانه های خارجی از آنان مشهود است. باید مراقب باشیم در عین نقد تحجر، در بازی این جریانات نیز قرار نگیریم. - اینکه برنامه در این شرایط چه خواهد بود باید مورد توجه ما باشد ولی نقش ایران در جهت دهی به طالبان در این سالها و کنترل برخی رویکردهای آنان را نباید نادیده گرفت هر چند این به معنای توجیه خطاهای این جریان و آنان نیست بلکه مبنا این است که اساسا عالم واقع، عالم سیاه و سفید نیست. - در یک سو می دانیم که فهم مسائل مدرن و حکومت داری به صورت مناسبی در طالبان وجود ندارد هر چند از گذشته خیلی بهتر شده لذا بعید نیست برخی سخت گیری های دینی مذهبی اعمال کنند که تعارض اجتماعی ایجاد خواهد کرد. البته اعلام رسمی امکان اشتغال زنان با حفظ حجاب اسلامی، خود نشانه یک تغییر است. - اعطای آزادی مذهبی برای عزاداری و اعمال عبادی به و مزارشریف و و نیز عدم کشتار مخالفان پس از استیلا بر شهرها و اعلام عفو عمومی، که همین روزها رخ داد، نشانه هایی از وجود یک نوع تغییر در بدنه طالبان امروزین است لذا به درستی جا دارد آنان را «نوطالبان» بخوانیم. - دولت اشرف غنی، یک دولت ناکارآمد وابسته بود که در آخرین با تقلب، کمتر از یک میلیون رای آورد و مردم نیز از او دل خوشی نداشتند. لذا اگر طالبان بتواند امنیت را برقرار کرده و در رفتار خود اعتدال را حفظ کند در مدتی نه چندان طولانی، جمع مهمی از بدنه مردم و بزرگان این کشور را با خود همراه خواهد کرد. مردمی که از چند دهه ناامنی خسته اند. - همچنین طالبان باید بتواند وضعیت اقتصادی و زیرساختی نامناسبی که امریکایی ها در این دو دهه تغییر محسوسی در ان ندادند را بهبود ببخشد که این یعنی نیازمند تعامل با کشورهای پیرامون از جمله ایران است. این یک فرصت برای کشور ما در جهت ایجاد دوستی استراتژیک است که طبعا به افزایش امنیت در مرزهای شرقی ما نیز کمک خواهد کرد. 📍 @komeilialireza
⚔ توطئه حذف مردم با قیچی نخبگان دین و علم! نشستن رئیس جمهور دولتی با شعار «مردم» با احزاب ورشکسته چپ و راست برای من گرچه مردود نیست ولی نشانه واضحی بر نداشتن ایده در مساله ای است که بنام آن «دستیار مردمی سازی» هم در این دولت تاسیس شده است و نهایتا نتیجه ای جز برگزاری مناسبت های مذهبی توسط تشکلهای مردمی به بار نخواهد آورد! اینکه صدها هزار کنشگر مردمی که جزو این احزاب ورشکسته اصولگرا و اصلاح طلب نیستند و اتفاقا در انتخابات اینها هستند که صحنه را گرم می کنند را نبینی و این نیروهای مخلص شهرهای مختلف را بازی ندهی، یعنی هنوز فهم درستی از «ظرفیت های بالفعل مردمی» در کشور نداری! مشکل در هر دو طرف ماجراست! هم در طیف باصطلاح روشنفکران و نخبگانی که واقعا مردم را نفهم می پندارند و خودشان را عقل کل برای تصمیم گیری می دانند با ابزار «علم»! هم در طیف باصطلاح دینداری که واقعا جایگاهی برای مردم در منظومه فکری خودش قائل نیست و نتیجه اش می شود این که هر دو شده اند دو سر یک قیچی برای بریدن مردم و ظرفیت غیر قابل احصاء آنها! مساله همین است که اینها ما را کوتوله می خواهند! حرف گوش کن می خواهند! بله قربان گو می خواهند! و باید مدام جمع را محدود و محدودتر کنی تا این خواست شکل بگیرد! وقتی با توده های گسترده تری از مردم ارتباط گرفتی، باید در خودت توان اقناع و سعه صدر را توسعه بدهی و آمادگی این را داشته باشی که نظر آنکه قوی تر است اجرا بشود نه الزاما شما!! و همین هست که آقایان را می ترساند! البته این ترس ریشه در منافع دارد لذا همه دنبال گماردن «خودی ها» در پست های مختلف هستند. یعنی کسی که از خود ماست! رهبری معتقدند «راه مقابله هم حضور مردم است. مردم در مسائل اقتصادی باید وارد بشوند، در مسائل سیاسی باید وارد بشوند، در انتخابات باید جدّاً وارد بشوند، حتّی در مسائل امنیّتی باید وارد بشوند» و «مسئله‌ی حضور مردم در صحنه ــ که جزو لوازم حتمی اداره‌ی صحیح کشور و پیشرفت انقلاب و به نتیجه رسیدن انقلاب و به هدفها دست یافتن انقلاب است ــ باید ترویج بشود؛ هر کسی صدایی دارد، هر کسی زبان گویایی دارد، هر کسی مخاطبی دارد، هر کسی میتواند اثر بگذارد، باید روی این زمینه کار کند» مشکل ولی در باور به این مساله است در مسوولان و سیاسیون کشور! آنها که پدرسالارانه لیست ها را می بندند و مردم را پادوی ستادهای خود می خواهند! متاسفانه ذلت بار اینکه بخشی از حزب اللهی ها هم همین قاعده را پذیرفته اند! و اصلا همین که مردم را به انتخابات محدود کنی خود نشانه انحطاط در فهم این امر ضروری است. حال آنکه امام صراحتا تئوری لزوم تصمیم گیری 500 روحانی معمر برای کشور را به سخره می گیرد و خطرناک تر از سکولاریزم گذشته حوزه می داند! بیایید از اصلاح باور شروع کنیم که مشکل در اینجاست! اگر باور شکل گرفت ملزوماتش هم خواهد آمد. آنگاه است که در انتخابات نیز به مدلی بنام «وحدت گفتمانی» خواهیم رسید. نه یکی کردن لیست ها... آنگاه است که همه کلونی های جمعیتی دلسوز و خوشفکر این فرصت را خواهند داشت که گزینه های قوی را پس از گفتگوهای ملاک مند مطرح کنند که قطعا اشتراک آنها زیاد خواهد بود و این گونه است که جامعه به انتخاب آگاهانه و بالندگی و فهم مسائل حکمرانی کشور نیز دست خواهد یافت. فهمی که بشدت گران قیمت تر از انتخاب این و آن است. فتامل! 📍 @komeilialireza
⭕️ چطور «جهادی انقلابی» سکولار می‌شود؟ یادم هست وقتی ده سال قبل با تیم اخوت به روستاهای زابل رفته بودیم برخلاف سایر گروههای تبلیغی که صرفا مراسم مذهبی را برگزار میکنند، بنا بود بچه ها با مردم و نخبگان بنشینند و مشکلات منطقه را استخراج کنند. مردم از برخی طلاب که منبر می رفتند می‌پرسیدند که آیا برای این مشکلات ما هم کاری خواهید کرد؟ کار رفقای ما البته نه فقط مطالبه از مسوولان منطقه که به ساخت دو مستند «ماهی ها در سکوت می میرند» و «...نمی میرند» و پخش در سطح ملی منجر شد و به آن مشکلات ضریب خیلی خوبی داد. در حوزه «بلوچستان» هم همین شد. اما بسیاری از گروههای جهادی و مردمی بدون آنکه بدانند «سکولار» شده اند چرا که اندیشه سیاست گریزی به اسم رویکرد اجتماعی به یک گفتمان مسموم در میان ما بدل شده که میگوید برویم به حل مسأله یا معلول بپردازیم بدون آنکه بخواهد به علت ها فکر کند که یکی از آنها عملکرد مسوولان یا سیاستهای اعمال شده در آن نقاط است! گاها این سکولاریزم ریشه در ترس از عواقب هم دارد. یعنی برخی جهادیون از اینکه انتقادشان منجر به سنگ اندازی دستگاهها در کار مردم بشود سکوت می‌کنند والا منفعت شخصی در این اقدامات مخلصانه ندارند. وقتی مردم می‌بینند شما که اینطور صادقانه میان آنها هستی در پاسخ به حجم بالای مشکلات آنها بی تفاوت هستی یا درباره مسایل دیگری که در آن مناطق رخ میدهد سکوت می‌کنی طبعا اعتماد به شما بعنوان کنشگر سیاسی می شکند و مردم شما را بعنوان فردی خیر و خوب که نقش اندکی در مسایل آنان بازی می‌کند می شناسند که نهایتا نوعی ناامیدی را بازتولید می‌نماید! این مسأله درباره فعالان تربیتی هم جاری است. کلا کنش‌گرانی که رویکرد محافظه کارانه دارند و به موضوعات مرتبط با حاکمیت وارد نمی‌شوند کم کم در ذهن مردم بعنوان افراد اثربخش می شکنند هر چند احترام و شأن خود را حفظ کنند. مهمتر اینکه خودشان هم در حل مسایل مردم به نوعی دل خوش کردن مبتلا هستند و با وجود مشاهده ریشه ها و علتها براحتی از کنار آنها عبور می کنند! باید از این پدیده فراگیر میان حزب الله ترسید!! * پ ن: این سیاست گریزی را می‌شود در سپردن امور انتخاب مسوولان و نمایندگان کشور به سیاسیون قالتاق و نهایتا ایفای نقش رای جمع کن برای آنها نیز دید! 📍 @komeilialireza
🔻 چرا برخی اهل سنت ایران هنوز در سیاست ورزی متحیرند؟! من همواره از منتقدان عملکرد نظام در حوزه اهلسنت بوده ام هر چند مساله را نه در سیاست ها که بخاطر ابتنا بر نگاه رهبران، تقریبی بوده و خود را در خدمت رسانی به مناطق کاملا سنی نشین نشان داده که آن را به وجود نگرش های قومی و گاها مذهبی دگرستیزانه دیده ام که باید برای اصلاح آنها کار کرد. حجم اهلسنت مدیر در کشور خصوصا در مناطق تلفیقی بالاست هر چند مطالبه انتصاب استاندار یا مدیران ملی هم کاملا بجا و مبتنی بر قانون اساسی و مبانی فکری انقلاب اسلامی است لذا باید برای تغییر نگرش‌های تهدید محور و تنگ نظری های سطوح بالا نیز تلاش کرد اما یک مانع وجود دارد! انصاف آن است که بر اساس آمارهای مشارکت، رفتار بدنه اهلسنت در عمده انتخابات کشور پایمردانه و علیرغم گله مندی، با حضور مناسب و حتی پرشور بوده است ولی بخشی از نخبگان اهل سنت که مخاطب این نوشته و عامل آن بی اعتمادی در سطح ملی هستند هنوز نتوانستند در تعیین نسبت خود با نظام جمع بندی درستی داشته باشند!! بعبارتی برخی از این نخبگان نمی‌خواهند به اصول حاکم بر سیاست ورزی پایبند باشند بلکه انتظار دارند هم از مزایای سیاسی اقتصادی کشور‌ و حتی تصدی پست نمازجمعه و.. بهره ببرند و هم از موضع اپوزوسیونی دست برندارند که البته متفاوت از موضع انتقادی است که وظیفه همه دلسوزان کشور‌می‌باشد. در کدام ساختار سیاسی جهان یک مخالف رسمی حکومت اجازه فعالیت در نهادهای عمومی و حتی حاکمیتی دارد؟‌ آنها که توهماتی نسبت به سرنگونی با چهار اغتشاش داشتند که سال قبل باید به جمع بندی جدیدی رسیده باشند ولی چرا باید هنوز در تحیر‌ نسبت به سیاست ورزی باشند و بدون لکنت وارد کار نشوند ؟! من البته نقدهای جدی به عقلانیت مدیریت مناطق تلفیقی دارم که قبلا‌ نوشته ام! وقتی هنوز در آذربایجان غربی می توان به اسم انقلاب شعار داد که بجای اصلح به ترک رای بدهید!‌ یعنی مشکل فکری بالاست! اما فرق خواص با عوام باید در همین فهم مسأله، تصمیم و صراحت در اعلان باشد و انسان متحیر یا ترسو نخبه نیست! 📍 @komeilialireza
🌑 از زاهدان تا ارومیه، آیا جوانان انقلابی، جلوی قوم گراها می‌ایستند!؟ از زاهدان تا ارومیه و گاها از گنبد تا اهواز، نوع سخیفی از درگیری انتخاباتی رایج بوده و هست که به پیش از اسلام برمی‌گردد! و آن هم رای دهی مبتنی بر «قومیت» است. یعنی هنوز میگویند به ترک یا کرد یا عرب و ترکمن یا لر‌ و فارس رای بدهید یا ملاک رای دادن سیستانی یا بلوچ بودن است نه شایستگی‌ های دیگر!؟ گاها درون یک قومیت هم دعواهایی از همین جنس‌ وجود دارد که بیشتر از جنس رقابت طایفه ای است! حال در دهه پنجم انقلابی که روی «آگاهی عمومی» سوار شده بود و بخاطر باور به همین اصل، همه ارکان کشور را با «انتخابات» بر می‌گزیند، چرا شاهد چنین فرهنگ سیاسی غلطی هستیم؟ چرا جوانان انقلابی صریحا دست به نقد این جریانات منفعت طلب که بخاطر منافع خودشان به تحریک احساسات قومی دست زده و لولوسازی و دیگری سازی از هموطن خود می‌کنند، نمی زنند؟! آیا از طعنه طاعنان می‌ترسند یا هنوز متوجه پیام انقلاب اسلامی نشده اند؟! چرا چند یادداشت تند در نقد رویکردهای امثال شهریاری در زاهدان و قاضی پور در ارومیه و.. منتشر نمی‌شود و چرا بعد از چند دوره هنوز این افراد دارای حمایت های همه جانبه خود را در معرض انتخاب می‌بینند؟ بر جوانان فهیم این مناطق است که ساختارهای ضددینی این مناطق را بشکنند و در صورت امکان با ارایه لیست هایی که شامل نخبگان قوم های متنوع باشد، با این فرهنگ سیاسی مخرب و ویرانگر خداحافظی کنند. مردهای میدان بسم الله! 📍@komeilialireza
❇️ لزوم افزایش تعداد نمایندگان و تغییر در لیست بندهای سیاسی! هیچ چیز اپوزوسیون سیاسی کنونی ما عقلانی نیست. بخشی که هر چه شبکه های خارجی بگویند را تکرار می‌کنند و هیچ نگاه متفاوتی در آنان نمی یابی!‌ و مابقی هم جریانی پر از تناقض است: حامی حمله آمریکا به خاک ایران در عین ادعای ملی گرایی! طرفدار رژیم کودک کش صهیونیستی در عین شعار نه به کشتار مردم! دارای نگاه ابزاری به زن در عین شعار آزادی زن زندگی‌ آزادی! و حالا هم دیکتاتوری نامیدن انتخاباتی ترین کشور منطقه که آویزان رای مردم است... به بهانه اینکه برخی کاندیداها حاضر نیستند حال آنکه سلایق متفاوتی مثل لیست صدای ملت وجود دارد... هر چند بنده منتقد جدی رد صلاحیت هام! اما گام های اصلاحی را نیز باید برای بهبود انتخابات پیمود. در کشور ما انتخابات که تنها ابزار تصدی مسوولیت هاست باید خیلی بیشتر مورد توجه جریان انقلابی باشد چرا که کارآمدی کشور وابسته به این انتخاب هاست و عمده جریانات انقلابی مردمی، نقشی در این فرایند ها ندارند و کار را به لیست بندهای قالتاق سپرده اند! بعلاوه افزودن به تعداد نمایندگان مجلس باید مطالبه جدی ما باشد. بسیاری از مناطق هستند که افزایش جمعیت بالا داشته اند ولی تعداد نماینده ها ثابت مانده و باعث شده خیلی ها احساس انتخاب واقعی نکنند. هیچ اشکالی ندارد که تعداد نمایندگان مجلس دو برابر شود و تعدد لیست های گفتمانی نیز انحصار باندهای سیاسی سنتی را بشکند. این دو تغییر را باید جدی گرفت که راهکار آن «سیاسی شدن بدنه انقلابی منفعل» است. 📍 @komeilialireza