eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
2.9هزار دنبال‌کننده
58 عکس
35 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
🪣 سفارشی کاران و تکمیل چرخه خودتحمیقی! رمضان ماه بازخوانی خود برای است. روزه بهترین ثمره اش تقویت در جهت همان تحول است و چه خوب که این امر در عرصه عمل اجتماعی هم رخ بدهد! اگر بخواهیم تحول رخ بدهد باید با ج. ا و ساختارهای فشل اداری اش روراست باشیم ولی چه چیزی نمی گذارد این اتفاق رخ بدهد و او با واقعیت کماهی - آنطور که هست - مواجه بشود؟! اینجا یک دیالکتیک در جریان است. هم خود ساختارها هم کسانی که پروژه و سفارشات آنها را انجام می دهند در تکمیل چرخه ای واقعا موثرند! شاید عجیب باشد ولی ما امری را که دوست داریم باشد را سفارش می دهیم و آنقدر تکرار می کنیم که حتی در خلوت هم خودمان باورمان می شود مساله واقعا اینطور بوده و هست!!! خودآگاهی یعنی هرگز امر خیالی را جای واقعیت منشان والا خودت هستی که ضرر می کنی. در تحلیل پدیده های مختلف داخلی و خارجی، این مساله مشهود است. چیزی درباره آذربایجان یا ترکیه یا افغانستان و... گفته می شود که ذاتا عده ای با هدف آنرا ساخته اند ولی می بینیم که بازوهای رسانه ای شان آنقدر آن را تکرار می کنند که قوه عاقله رسانه زده هم همانطور می اندیشد! راه حل چیست؟ آیا روح حاکم بر ساختار هژمونیک ایدئولوژیک می تواند تغییر کند؟ بعيده! آیا پروژه بگیران تمام می شوند؟ خیر! پس چه کنیم؟ سخت است چون ما هم در همین فضا نفس می کشیم ولی سعی کنیم خودمان به حقیقت برسیم. شاید حرف کسانی که متفاوت ولی علمی و شجاعانه -احتمالا خلاف موج ها- تحلیل می کنند راهگشا باشد... باید به همه چیز با بنگریم تا بتوانیم روایت صحیح را میان جریانات قدرتمند رسانه ای پیدا کنیم والا ما هم ذیل همان جریان سازی های رسانه ای خواهیم بود مثل حالا که چون رسانه ها از برخی مسائل سخنی نمی گویند ما هم ساکتیم! البته این رویه مناسب اهل تامل است. ساده اندیشان و زود باوران و جوگیران و مقلدان را در این مجال راهی نیست. 📍 @komeilialireza
😳 يعنی رابطه ایران و سعودی درست شد؟ چون دیدم برخی درباره روابط ایران سعودی دچار اغراق و ذوق زدگی شدند تحلیل خودم را کوتاه می نویسم: سعودی تابع تام سیاست آمریکاست و اصلا اگر فروش نفت بر اساس دلار نبود و پدیده سنگین از پنجاه سال قبل شکل نگرفته بود، جایگاه کنونی دلار تا حالا شکسته بود و این بمعنای عدم جواز آمریکا به استقلال تصمیم در سعودی است چون برای شان دلار، حياتی است. پس رفتار کنونی سعودی چیست؟ اولا که من از افزایش نفوذ چین در هر کشور اسلامی خرسند می شوم چون بالاخره بمعنای کاهش نفوذ آمریکاست و در اتحاد آینده روسیه ایران چین، نقشی مهم را ایفا خواهد کرد. ثانیا روابط ایران سعودی ربطی به علاقه به ما ندارد و ذاتی نیست بلکه دو دلیل دارد یک پیام به دموکرات های حاکم در آمریکا که فشارهایی بر بن سلمان بخاطر حقوق بشر می آورند دقیقا مثل مصر که وقتی آمریکا پول نمی دهد یک سفر به روسیه می روند! و از آن مهم‌تر کنترل نظامی ایران که نشان داد می تواند با زدن ارامکو ضربه اقتصادی سهمگینی به سعودی بزند و حالا چین واسطه جلوگیری از تکرار این حوادث خواهد بود. از این طرف هم ایران بی تمایل نیست که بتواند جلوی خرج های سنگین سعودی علیه خود را بگیرد و پشتیبانی مخربين و منافقین را کاهش دهد. 📍 @komeilialireza
🌓 تمام دعوا بر سر حقیقت و مجاز است! آخرین سخنرانی حاج قاسم در جمع فرماندهان سپاه که اخیرا توسط مجله سوره نشر پیدا کرد حاوی نکات مهمی است ولی من می‌خواهم صرفا به یکی از آنها اشاره کنم که عبارت است از نگرانی درباره‌ی اینکه «سپاه نسبت به هویت و ماهیت حقیقی خودش بیگانه شود و یک چهارچوب کلاسیک تخصصی و حرفه ای خود را پیش بگیرد» اصلا همه دعوا همین جاست که ما چقدر دنبال کارهای صوری و اسم و رسم دار هستیم و چقدر حقیقت برای مان مسأله است. چقدر ساختار و سازمان بر ما غلبه دارد و چقدر کارآمدی واقعی. یک مثال جالب حاجی‌ در این سخن، بکارگیری نیروی پایین تر باعرضه بجای سردار بدون توان مدیریتی است. این یعنی هیچ جا اسیر اعتبارات نشو! اینها نفی اعتبارات نیست بلکه توجه به میزان کارکرد واقعی آنهاست. دکتر بودن بدون داشتن حرف نو یعنی دانشجویی نوپا! پول و امکانات داشتن بدون فهم نحوه صحیح اقدام یعنی‌ بی خاصیتی عملی !‌حالا هر چقدر دوست داری گزارش کار بنویس ! وقتی انقلاب پیروز می‌شود که از این بازی های اعتباری خودساخته فاصله بگیریم و به کارهای موثر‌ واقعی نزدیک بشویم و این جز با درنظر گرفتن خدا در همه لحظات ممکن نیست! بدون معنویت ممکن نیست چون انسان خداترس دایم می پرسد و رشد و بازخوانی و خود ارزیابی دارد... وقتی مدیر ضعیف متوهمی‌ را مدح می‌کنی یعنی‌ در مقابل خط حقیقت هستی وقتی کار متوسطی را قوی‌ می‌خوانی یعنی‌ در مسیر فریب دادن خود هستی با این چرخه معیوب دروغگویی به خود است که دیندار گریزی در جامعه رواج می یابد چرا که بر اساس سنت الهی «النجاه فی الصدق» است و فقط سخن قلبی موثر‌ خواهد بود که اینجا نقش باور و ایمان در اثربخشی خودش را به خوبی نشان می دهد که مولای مان فرمود :«مایخرج من القلب یقع فی القلب...» 📍 @komeilialireza
💎 درباره پدیده نوظهور فناوری سرود فرم ها گاها می توانند به یک رسانه تبدیل بشوند. به یک ابزار خاص برای انتقال مفاهیم که از سایر ابزارها متمایزشان می کند. حالا چند سالی است که سرود به یک پدیده اثرگذار و پررونق در کشور ما تبدیل شده است. فارغ از اینکه چه کسانی نقش مهمی در احیای این فناوری که اول انقلاب خیلی فعال بود و تقریبا دو دهه به حاشیه رفته بود ایفا کرده اند حرف دیگری است ولی اینکه بدانی اینک بیش از هزار گروه سرود حرفه ای در کشور داری و بشنوی‌ که کودک و نوجوان ها دایما این سرودها را زمزمه می کنند یعنی امکان خلق فناوری های جدید هست. بنظرم نمایش های میدانی که فکر می کنم احسان محمد حسنی و بهزادپور در شب آفتابی آغازش کردند نیز می‌توانست و می‌تواند یک مدیوم فناورانه دیگر باشد اگر تمهیدی برای ارزان سازی اجرای آن می‌شد! شنیده ام رهبری یکبار این نکته را تذکر داده اند... تأسیس این مدیوم های‌ هنری از واجبات اثرگذاری بر انسان مدرن محو جمال رسانه است! 📍 @komeilialireza
🏝نسبت مسأله هویت با توسعه! یا چرا روستاها خالی می‌شوند؟! چند سال قبل در جمع تشکیل دهنده اولیه قرارگاه آبادانی پیشرفت گفتم که دوستان شما با نیت خیر‌ به سمت توسعه روستایی می‌روید ولی خوب است که به جنبه هویتی هم در خالی شدن روستاها دقت کنید و تامل کنید که چرا بیش از ۲۰ هزار روستای خالی از سکنه در کشور‌ داریم که حتی طرح هادی در آنها اجرا شده بوده است ؟! مادامی که روستایی به شهرستان و او به مرکز استان و او به تهران و او به خارج فکر می‌کند و این فرآیند بعنوان مسیر ترقی، تلقی می‌شود آیا می‌توان به روستایی گفت حالا که ما تو را توانمند و متمکن کردیم به فکر مهاجرت نباش !؟! سالها قبل با چشم مان خودمان می دیدیم که چطور روستایی های منطقه سیستان به زهک و سپس زابل و بعد هم زاهدان و مشهد و تهران مهاجرت می‌کردند! چه مدل های توسعه ما و چه سلسله نظام ارزشی که مدرنیزم شرقی برای جامعه می سازد منجر به محور شدن شهر و شهرنشینی می شود و افراد تنها تعریف یکسان سازی شده از پیشرفت را در آنجا فهم می کنند! چون تعریف هویت تابع نظام ارزشی است و رسانه هم دایم همان الگوهای شهری را بازآفرینی می‌کند،‌ طبیعی است که نسل جوان روستایی دیگر نخواهد در آنجا بماند چرا که تولیدکننده و حتی ثروتمند روستایی بلحاظ جایگاه اجتماعی پایین تر از کارگر تهران نشین است ! سخن بسیار است ... همین که به برخی اقدامات جهادی و محرومیت زدایی مان فکر کنیم کافی است ! 📍 @komeilialireza
🔫بازداشت الغنوشی در تونس، تیر خلاص به اسلامگرایی سکولار! خبر بازداشت راشد الغنوشی رهبر حزب اسلام‌گرای النهضه در تونس که پس از تحولات بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ برای ماندن در قدرت به هر تقلیلی از اصول شرعی تن داده بود در واقع تیر خلاص به مدل فکری است که می توان آنرا نامید که گرچه ظاهراً یک تناقض است ولی مراد از آن مدلی از سیاست ورزی اسلامی است که برای ماندن در قدرت، هر تنازلی در اصول خود را مباح می داند و در کنگره دهم‌ خود رسماً سکولاریزم را پذیرفت. دستگیری وی در حالی که کمتر از یک دهه قبل، اخوانی های عرب به امید کسب قدرتهای کل منطقه به میدان آمدند تیر خلاصی بر حوزه عربی زد که اگر با شکست اردوغان در انتخابات آتی ترکیه نیز همراه شود، صدمات جبران ناپذیری بر جوانان این جریان در سراسر جهان اسلام خواهد گذاشت. به یاد دارم در گفتگو هایی که پس از کودتای مصر در استانبول با اخوانی ها داشتم به آنها تذکر دادم که شایسته است تجارب و مدل ایران را هم مطالعه کنید چرا که هم بخاطر ضعف تبیینی ما و فقدان متن های مناسب برای جهان اهل سنت و هم متاثر از فضای جنگ سوریه، این گزینه در ذهن جوانان اهل اندیشه آنان نبود. آنچه در این مدل فکری و‌ بازخوانی تجارب این دهه تلخ که می توانست شیرین ترین دهه برای امت اسلامی باشد باید مورد ملاحظه قرار بگیرد اتفاقا چهارچوب مند کردن فقه المصلحه و لزوم تعیین برخی خطوط قرمز و پایبندی حداکثری به آنهاست چرا که اساسا مدل غرب ایجاد فشار برای تنازل دایمی شماست -حتی تتبع ملتهم- و وقتی مردم شما را نیز مانند سایر جریانات می بینند طبعا تکنوکرات های غربکرای نسخه اصل را بر مدل های کپی شده بی هویت ترجیح خواهند داد! برعکس این ماجرا یعنی پایبندی به اصول، فارغ از آنکه وعده های قرآنی خداوند را بهمراه خود دارد در پایبندی اسلامگرایان فلسطینی و عراقی و ایرانی و لبنانی عملا تجربه نیز شده است چرا که توانستند با وجود سختی ها به دستاوردهایی مهم نیز دست یابند و همه هویت شان را نبازند...فتامل! 📍 @komeilialireza
🔆 روزی که سیاهی بر ذغال می‌ماند خبری که روز گذشته از دادسرای قضایی نیروهای مسلح درباره تعیین تکلیف مجرمان فاجعه هشت مهر زاهدان رسید، باعث مسرت کسانی که شد که باور دارند جمهوری اسلامی برای برپایی عدالت خصوصا در قبال مظلومان و بیگناهان برپا شده است. آنها که از جزییات امور‌ مطلع هستند می دانند که این خبر جز با تلاش های نماینده ولی فقیه در این استان قابل شنیدن نبود و البته در این چند ماه دو جریان بشدت به ایشان حمله ناجوانمردانه کردند. یکی جریان فرصت طلب سیاسیون عمدتا شیعه که نان شان را در ضدیت سازی قومی می خورند و مجازات گناهکاران هشت مهر را به غلط در ساختار این رقابت ساختگی قومی تصویر می کنند و از این رو به جناب محامی همه نوع حمله و تهمت روا داشتند و دسته دوم جناب عبدالحمید و برخی تندروهای اطراف‌شان بودند که فریب رسانه های خارجی را خوردند و برای خوشامد آنان بجای تقدیر از تلاش های نماینده رهبری رو به تخریب ایشان آوردند تا به زعم خودشان با همه ارکان حکومت قطع رابطه کنند و خبر مثبتی مخابره نشود! البته تاریخ این حقایق را فراموش نمی‌کند و تندروی ها در ذهن نخبگان دلسوز جامعه سیستانی و بلوچ فراموش نخواهد شد. امیدوارم اجرای قطعی احکام صادره مرهمی باشد بر دردهای رنج کشیدگان و خانواده شهدا و اجرای این قصاص که حکمی الهی است بتواند پایه های اعتماد نظام در استان محروم سیستان و بلوچستان را مستحکم تر کند. امروز روز‌ جدا کردن خط تندروها از افراد معتدل است. روزی که ج.ا با وجود سختی ماجرا تن به اجرای عدالت در قبال نیروهای انتظامی خود می‌دهد و پای حرف حق می ایستد. سکوت یا همراهی با تندروها امروز‌ خیانت به خون مظلومان و ضربه به نظامی است که رهبری آن و نماینده او در صدر مطالبه گران حقوق مردم بوده اند. فتامل... 📍 @komeilialireza
🧿 فقدان چهارچوب نظری در اندیشه سیاسی مسجد مکی سالها یکی از سوالات فکری ما اندیشه سیاسی دیوبند بود ولی بجز یکی دو جزوه و کتاب کوچک از علمایی چون ابوالحسن ندوی و محمدتقی عثمانی چیز خاصی نیافتیم و عملا این جریان را ذیل کنشگری سیاسی اخوانی ها و جماعت اسلامی ها می شد تصویر کرد یعنی مسائلی که آنها ضریب می دادند را اینان نیز مطرح و پیگیری می کردند، گرچه در برخی مبادی کلامی مثل امکان نقد صحابه با هم اختلاف نظر جدی داشته و دارند. درباره علمای مسجد مکی هم مساله جدا از این نبود. یعنی نمی شد کتابی منسجم درباره اندیشه سیاسی این جریان یافت ولی به طور طبیعی کنشگری سیاسی در میدان واقعیت پس از انقلاب، از علمایی چون مولوی عبدالعزیز تا مولوی عبدالحمید موجود بود. همین ابهام در مبادی اندیشه سیاسی زمینه گرایش به تفکرات مختلفی را رقم زده است. اساسا جریانات فکری شبه قاره که مملو از روح صوفی گری است بیش از آنکه یک فکر سیاسی اجتماعی باشند، مکتبی اخلاقی و کلامی اند که مثال بارز آن جماعت تبلیغ است که با رویکردی کاملا سکولار و با دغدغه تقویت دینداری جامعه، در ذیل هر نوع حاکمیت سیاسی فعالیت می کند. به همین خاطر نوعی عملگرایی در ماهیت کنش سیاسی ایشان قابل رویت است که در زمان هایی با جریانات غربگرا و در دوره هایی با فکر اسلامگرا قابل تطبیق است و نوعی بی مبنایی و ساده انگاری در تحلیل را می توان بوضوح مشاهده کرد. یادم هست یکی از نویسندگان مجله ندای اسلام، از خواندن مقاله ای از محمد قوچانی نگران شده بود که به او گفتم خب شما در لایه سیاسی با این جریان که مبادی فکری مشخصی دارد پیوند خورده اید و ملزومات و مدلولات آن مبادی در لایه نظر و عمل همین حرفهاست دیگر! یا در اتفاقات اخیر، اظهار نظرهایی از بزرگان ایشان درباره حل مساله فلسطین یا حل بحران دلار در کشور و سایر مسائل مطرح می شود که بوضوح نکات فوق را در خود نشان می دهد یعنی نوعی ساده سازی مسائل و فقدان یک فکر منسجم درباره مسائل سیاسی پیچیده و نهایتا آویزان شدن فکری به جریان غربگرای اصلاح طلب که با رویکردی سکولار، به حل مسائل توجه می کند. نهایتا هم استدلال های دینی بسیار بی قاعده به کار می روند و جای هر رفتار در چهارچوب رفتار سیاسی مشخص نیست. بعنوان مثال برای اینکه باید فلسطینی و دولت موهوم و اشغالگر اسرائیل صلح کنند یا ما با آمریکا ببندیم تا تحریم ها لغو شود و دلار ارزان گردد، به صلح حدیبیه پیامبر اکرم ص اشاره می شود!! این یعنی وقتی سطح تئوریک در مبانی اندیشه سیاسی دچار نقص است و تلاش نظری خاصی برای آن صورت نگرفته، در لایه کنشگری سیاسی نیز دچار اعوجاج در بکارگیری مبادی دینی خواهد شد و به هر مستمسکی برای توجیه رفتار خود دست خواهد زد. البته من نظام جمهوری اسلامی و حوزه های علمیه و جوانان اهل فکر انقلابی را در زمینه این کاستی ها مقصر می دانم. چرا که درگیر نکردن علما و جوانان دلسوز و نوعا مخلص این مسجد و این خطه با مسائل فکری حکمرانی از لایه مبانی تا راهبرد و میدان، باعث شده تا تبادلات فکری کاهش یابد و به ضعف هایی اینچنینی منجر شود و دیگر جای گلایه هم نیست چرا که سنت فکری جریان دیوبند در ایران بدون پشتوانه نظری در لایه اندیشه سیاسی بوده است. اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم باید گفت دارای اندیشه سیاسی تبعیت از حاکم بوده که با روح انقلابی و اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی ایران قابل جمع نبوده و قهرا به سمت کنشگری سیاسی رفته است. همین کم کاری ها و تبعیض در رفتارهای حاکمان، منجر به اتخاذ موضع انتقادی و تقابلی با جمهوری اسلامی شده و از همین رو مجبور به نزدیک شدن به جریانات سکولار برای استفاده از ادبیات تولید شده توسط آنان برای نقد نظام شده اند گرچه بنظر من با روحیات و افکار این جریان که عمیقا مذهبی و سنتی و حتی ضدمدرن است تناسب ندارد. رفتار جریان مکی با جمهوری اسلامی عاقلانه و بر اساس مدارا بوده است. حضور در روز ملی 22 بهمن و مراسمات دیگر و همه انتخابات به صورت گسترده، نشانه های این همراهی بوده اند ولی آنچه منجر به بروز تعارض فکری جدی تر شده، هم مساله مذکور یعنی فقدان یک اندیشه منسجم سیاسی با مبادی روشن و دیگری تعاملات نابجا و غلط دولت های مختلف و امنیتی ها و سیاسیون قومی با آنان بوده است که مجال تفصیل آن در این مقال نیست! در مجموع معتقدم بجای درگیری سخیف در لایه رسانه باید اهل فکر و نه سیاسیون به سراغ علمای دیوبند بروند و درباره ساختار اندیشه سیاسی دینی با آنان به گفتگو بنشینند تا مساله بجای درگیری در لایه نقدهای میدانی به مباحث اندیشه ای تبدیل شود. بنده بسیاری از نقدهای میدانی این عزیزان درباره استان سیستان و بلوچستان را روا و صحیح می دانم ولی تعمیم های ناروا و بی قاعده شان را ناشی از ضعف تبیین اندیشه سیاسی می بینم. 📍 @komeilialireza
🆘دیپلماسی آب یا تشر؟! حقابه مساله ای پیچیده است. مثل خیلی دیگر از پرونده ها که برخی رسانه ای های متوهم دوست دارند آنها را ساده سازی کنند. دوستی متخصص دارم در اروپا که دیروز می گفت ما به نقشه ها و آمارهایی دسترسی داریم که حتی میزان تغییرات عمق سدها و رودخانه های دارای عرض 300 متر را نشان می دهد که کمتر در تحلیل افراد فنی ایرانی هم دیده ام و بر اساس این تحلیل، از حدود سه سال قبل تا اواخر 2022 خشکسالی در طرف افغانی بوده و رهاسازی آب کمتر ممکن بوده ولی حالا چند ماهی است که سد کجکی دارای آب نسبتا مناسب است که عدم رهاسازی می تواند بخاطر ترس از تجربه خشکسالی یا اینکه یک حرکت سیاسی باشد. حالا کسانی که دیروز دروغ بزرگ پنجشیر را فریاد می کردند و وااسلاما سر داده بودند و خون ریخته نشده مجاهدان اینستاگرامی آن دیار را بر عهده رهبری می گذاشتند حرف از آموزش دیپلماسی می زنند و با ساده سازی مجدد مساله و نادیده گرفتن تحقیر و تحریکی که در سخن جناب رییسی بود، تحلیل های مجددشان را مانند پنجشیر بازنویسی می کنند! البته من هم منتقد دیپلماسی ایرانم. از این باب که بنحو آماتوری با ضریب رسانه ای هوشمندانه همین جریان غربگرا در مساله حقابه مواجه شد. مساله ای که ضریب بیش از حد گرفت و طرف مقابل و البته غربی هایی که توان میدانی و رسانه ای بالایی در پرونده افغانستان دارند را وارد مدیریت روانی آن کرد. آنها خوب فهمیدند که اینجا می تواند محل ایجاد نزاعی جدی بشود و از تمام توان هم در این راستا بهره بردند. جریان غربگرای پرنفوذ در دستگاه دیپلماسی ما هنوز در امید بازگشت رفقای بیست‌ساله خود است و در حسرت آن دوران زندگی‌ می کند! دیپلماسی فهمی برخی آقایان در حد فهم پیشینی از مسوولان دلار بگیر افغانستان است که با توسری و تشر هم قابل جمع بوده است! این خاطره تلخ از یک دیپلمات کشورمان به خوبی نشانگر سطح نازل این فهم و غیرعلمی بودن آن می باشد: بعد از مذاکرات، توی ماشین به یکی از سران افغان تشری زدم چون افغان را باید هر چند وقت توسری زد! و این باصطلاح دیپلمات کارکشته ولی احمق حتی از حداقل های شناختی برخودار نیست و برساخت های بی مبنای خود را تعمیم می دهد! چرا غیر علمی؟ چون نمی داند که پشتون جماعت می گوید «من با دوست تا ته جهنم می روم ولی با دشمن به بهشت هم نمی روم!» این یعنی اگر این آقا واقعا دیپلمات باسوادی باشد باید روحیات هر منطقه و قوم را بشناسد و در راستای ادای تکلیف سیاسی اش، متناسب با آن برخورد کند و بداند که اتفاقا انسان این منطقه، انسان تشر و تحقیر نیست بلکه انسان صداقت و ادب و رفاقت است! مدل خرید و فروش جیب و تصمیم انسان ها که تاکنون از آن بهره برده بودید جواب نمی دهد. دیپلماسی بازار و سر گذر نیست که به عمله های مظلوم تشر بزنی! و توییت بزنی وای از روزی که گدا معتبر شود! آقایان بیایید برای خدا یک لحظه با این تناقضات تان زندگی نکنید! 📍 @komeilialireza
🧕 از حجاب استایل بازی دمپایی فروش های دیروز تا منبری های جهاد تبیین امروز! مشکل حجاب در کشور ما این است که پشت آن نوعا اتاق فکر نیست. یکبار که آقای بانکی‌پور‌ جشنواره بزرگی درباره حجاب برگزار کرده بود نشستم و کلیپ های برگزیده اش را دیدم. کل ایده ها در حد این بود که «چرا به تو گیر ندادن!» یعنی بدحجاب مورد اذیت است و محجبه نه ! وقتی فعالیت در عرصه حجاب محدود به سخنرانان باشد و کسی به مقوله مهم ایجاد الگوهای رفتاری و پوششی توجه نکند کار می افتد دست کسانی که فروش دمپایی با چادر برای شان فرقی ندارد و چون ندارند کم کم که می‌بینند این صنعت هم درآمد خوبی دارد به پدیده که در یک کلمه هست می‌رسیم. امام جمعه شهر ما از روزی که آمده در همه خطبه ها درباره حجاب حرف زده ولی حتی یکبار نرفته به و امثال ش که دارند برای ارایه الگوی ایجابی کار می‌کنند سری بزند و خداقوت بگوید . حالا هم مشکل همین است. مدیران کشور هم اهل این مسأله نیستند... سخنرانی راحت است و جواب میدهد حالا چرا باید جوش‌ بزنند که تولیدکننده داخلی حتی برای یافتن پارچه چادری شهرکرد که حالا دیگر کیفیت ش بهتر هم شده و قابلیت تولید رقابتی با کره را هم دارد، دچار مشکل است. اگر توانستید بدهید مسوولان ارشاد و بنیاد مستضعفان و...بخوانند شاید کسی به دردی رسید. بخش خصوصی پول‌ نمی خواهد ولی نمی تواند همه بارها و موانع را خودش بردارد ! اگر حجاب امری حاکمیتی است که هست نقش دولتمردان بجز‌ سخنرانی و نصب بیلبورد را با رسم شکل نشان بدهید !! 📍 @komeilialireza