🥀💐🕊🌹🕊💐🥀
#شهدا
#حجاب
#عفاف
#شهید_والامقام
#محسن_حججی
از #محسن
به همهی #خواهران
از همه #خواهران و از همه #زنان امت رسوالالله
می خواهم روز به روز #حجـاب خود را
تقويت ڪنيد ، مبادا تار مويی از شما
نظر #نامحرمی را به خود #جلب ڪند
مبادا #رنگ و #لعابی بر #صورتتان
باعث #جلب توجه شود ،
مبادا #چـادر را ڪنار بگذاريد ...
هميشه الگوی خود را #حضرت_زهرا_س
و زنان اهل بيت #پيامبـر ﷺ قرار دهيد .
هميشه اين بيت شعر را به ياد بياوريد
آن زمانی كه #حضرت_رقيه_س
خطاب به #پـدرش گفت :
غصهی #حجــاب من را نخوری #باباجان
#چادرم سوخته اما به #سرم هست هنوز
💐 #سالروز_تولد 💐
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@kongere_shohada
🌴🥀💐🌼💐🥀🌴
#امام_زمان_عج_و_شهدا
#شهید_والامقام
#احمد_رحیمی
#همسرش می گفت: مدتها بعد از #شهادتش در رویایی #شیرین او را دیدم. درون قطار با #دخترم آسیه نشسته بودم. بیرون پنجره، #سیدی_سبزپوش بود که #نور بر صورتش #احاطه داشت. او مرا محو خود کرده است. کسی در #کنارش ایستاده بود. #نگاهم به او افتاد. خدا می داند چقدر از دیدنش #خوشحال شدم.
#احمد بود.
به من اشاره کرد و با #صدایی رسا گفت: #ناراحت نباش، من دارم #می_آیم. فردای آن روز بی #صبرانه منتظر #تعبیر خوابم بودم.
ساعت نه صبح از #تهران تماس گرفتند و گفتند یک #شهید بسیجی به نام #احمد_رحیمی به #مشهد منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانواده شما باشد. با خانواده برای #شناسایی راهی #معراج_شهدا شدیم. گفته بودند باید او را #شناسایی کنم. باورش خیلی سخت بود. #پیکرش به طور کامل #سوخته، استخوان هایش در هم #شکسته و #ترکش_های متعددی بر #بدنش نشسته بود. وقتی چشمم به #پای_چپش، که قبلا #ترکش خورده بود افتاد #اطمینان پیدا کردم که خودش است. بعد از دیدن #پیکرش دیگه آرام و قرار نداشتم.
بار دیگر در #خواب به #سراغم آمد و #دلسوزانه گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن #جنازه_ام اذیت شدی ناراحتم! بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از #شهادتم تعداد زیادی #تانک_عراقی را منهدم کردم و لحظه ی #شهادت هیچ چیز نفهمیدم. چرا که #حضرت_ابوالفضل_ع در کنارم بود و #آقا_امام_زمان_عج بالای #سرم نشسته بودند!"
📚کتاب وصال، صفحه ۸۵ الی ۸۶
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم