فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎥 شرط شهید شدن از نگاه شهید بیضایی...
شرطی مهم که حاجقاسم نیز آن را تایید کرد
🔸 شهید محمودرضا بیضایی
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
#شهادت
💢حاج احمد خیلی وقت بود که حال و هوای رفتن داشت، دو مرتبه رفت و برگشت. اما مرتبه آخر که میخواست برود، حال و هوایش متفاوت بود. متفاوتتر از همیشه.
گاهی اوقات عکس دوستان شهیدش را که به سوریه رفته بودند و شهید شده بودند را میآورد و میگفت: بیبی سرور این همرزم ما بود، خوشا به حالش به آرزویش رسیده است. با عکس شهدای مدافع حرم زندگی میکرد، عشق میکرد و ما را هم در این عشق کردن سهیم میکرد. و حال و هوای ما را هم عوض میکرد.
سخنرانی سید حسن نصرالله را که در مورد شهادت بود را جزء به جزء برای من و دخترانم تعریف می کرد، از لحظهای که روح شهید از تنش جدا میشود و زیبایی و معنویات آن لحظات را برای ما شرح میداد. و چقدر در آن لحظات آرام بود. آرامشی تا به ابدیت.
میگفت: بیبی سرور لباسی را که برای دفاع از عقیله بنی هاشم میپوشم را مطمئن باش در نمیآورم، و در راه دفاع از اهلبیت رسول خدا شهید میشوم. هر کسی که در این راه قدم میگذارد برایش برگشتی نیست، چرا که وقتی به سوریه میروی و مظلومیت حضرت زینب و حضرت بیبی رقیه را میبینی، دیگر پای برگشتن نخواهی داشت.
این جنگ، جنگ مکتب و دفاع از دین و شیعیان و مردم شیعه سوریه است. مردمی که گرفتار کافران شدهاند. تاریخ تکرار شدنی است و امروز واقعه عاشورا تکرار شده است.
📸شهید مدافع حرم
#احمد_مجدی
#اندیمشک
🗓شهادت ۱۳ بهمن ۹۴
📿شادی روحشان #صلوات
#در_راه_فتح_قله_ایم
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🖇 #شهیدانه🌿
به شهید صدرا زاده گفتم:
به نظرت چه کسانی شهید میشن؟؟
گفت: اونایی که اسراف میکنن!
گفتم: اسراف! تو چی؟؟
گفت: تو دوست داشتن خداا!❤️🩹🥲
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🍂
•
دو تا دستشو و یه چشمشو
تو خنثیسازی مین
از دست داده بود؛
ازش پرسیدن:
شما قشنگترین اتفاقِ تو جنگُ،
کدوم اتفاق میدونی؟
گفت:
جانبازشدن خودم...
|جانبازعلیفریدوننژاد|
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشتباه فکر میکردم ...
صحبت های شنیدنی مادر شهید تورجی زاده
🌹🍃🌹🍃
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
#داستان_عاشقانه_مذهبی #چمران_از_زبان_غاده #قسمت_ششم ✅و بیشتر از همه همین مرا به مصطفی جلب کرد ، ع
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#چمران_از_زبان_غاده
#قسمت_هفتم
🔰 آنجا گفتند دکتر نیست ، نمی دانند کجاست؟! خیلی گشتیم و دکتر را در "الخرایب" پیدا کردیم . تعجب کرد ، انتظار دیدن مرا نداشت . بچه ها در سختی بودند ، بمب و خمپاره، وضعیت خیلی خطرناک بود .
💟مصطفی نامه را از من گرفت و پاسخی نوشت که من برسانم به آقای صدر .
🔸گفتم: نمیروم ، اینجا می مانم و به بیروت بر نمی گردم.
مصطفی اصرار داشت که نه، شما باید
هر چه زودتر برگردی بیروت.
اما من نمی خواستم برگردم و آن وقت مصطفی که آن همه لطافت و محبت داشت، برای اولین بار خیلی خشن شد و فریاد زد،
🔹گفت: برو توی ماشین ! اینجا جنگ است ، باکسی هم شوخی ندارند ! من خیلی ترسیدم و هم ناراحت شدم . خوب نبود ، نه این که خوب نباشد ، اما دستور نظامی داد به من و من انتظار نداشتم جلوی بچه ها سرم داد بزند و بگوید: برو دیگر !
وقتی من خواستم برگردم ، مصطفی جلو آمد و به یوسف حسینی گفت: شما بروید من ایشان را با ماشین خودم می رسانم . من تمام راه از الخرایب تا صیدان گریه می کردم .
🔸به مصطفی گفتم: فکر می کردم شما خیلی با لطافتید ، تصورش را نمی کردم اینطور با من برخورد کنید . او چیزی نگفت تا رسیدیم صیدان ، جایی که من باید منتقل می شدم به ماشین یوسف حسینی که به بیروت برگردم. آنجا مصطفی از من معذرت خواست ، مثل همان مصطفی که می شناختم
🔹گفت: من قصدی نداشتم ، ولی نمیخواهم شما بی اجازه فامیلتان بیایید و جنوب بمانید و شما باید برگردی و با آنها باشید....
🔰به هرحال ، روزهای سختی بود اجازه نمی دانند از خانه بروم بیرون . بعد از هجده سال تنها این ور و آن ور رفتن ، کلید ماشین را از من گرفتند . هر جا می خواستم بروم برادرم مرا می برد و بر می گرداند تا مبادا بروم مدرسه یا پی آقای غروی . طفلک سید غروی به خاطر ازدواج من خیلی کشید .
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
💔مصطفی به عهد و پیمانهایش وفادار بود. در سال ۱۹۷۷ جنگ بین مسلمانان و مسیحیان در جریان بود. به خاطر عید قربان آتشبس سه روزهای برقرار شد. در همین ایام با چمران رفتیم شناسایی. رسیدیدم به سنگر دشمن. یکی از سربازان دشمن درون سنگر خواب بود.
❤️🔥به چمران گفتم: بکشیمش؟ چمران گفت: نه! ما در حالت آتشبس هستیم و یک مؤمن هیچگاه خیانت نمیکند. فقط اسلحهاش را بردار. وقتی برگشتیم این قضیه تا مدتها نقل محافل بود که چمران در عین تسلط به دشمن، از ریختن خونش اجتناب کرده است.
🥀خاطره اى به ياد فرمانده شهید معزز دکتر مصطفی چمران
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
15.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
یکبار برای همیشه پاسخ به شبهه
زمانِ شاه، اهل مشروب میرفت کاباره
اهل نماز هم میرفت مسجد! جمهوری
اسلامی مردم رو منافق کرد!!
مثالهایی پرجاذبه را در این
کلیپ کوتاه ببینید..
سخنران: حجت الاسلام راجی
#پهلوی
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
#داستان_عاشقانه_مذهبی #چمران_از_زبان_غاده #قسمت_هفتم 🔰 آنجا گفتند دکتر نیست ، نمی دانند کجاست؟! خ
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#چمران_از_زبان_غاده
🔸گفتم دکتر چمران . من خیلی سعی کردم شمارا قانع کنم ولی نشد . مصطفی به من گفت دیگر نتیجه ای ندارد و خودش هم میخواست برود مسافرت. پدرم به حرفهایم گوش داد و همانطور آرام گفت: من همیشه هرچه خواسته اید فراهم کرده ام ، ولی من می بینم این مرد برای شما مناسب نیست . او شبیه ما نیست ، فامیلش را نمی شناسیم . من برای حفظ شما نمی خواهم این کار انجام شود .
🔸 گفتم: به هرحال من تصمیمم را گرفته ام . می روم . امام موسی صدر هم اجازه داده اند ، ایشان حاکم شرع است و می تواند ولی من باشد . بابا دید دیگر مسئله جدی است
♦️گفت : حالا چرا پس فردا ؟ ما آبرو داریم .
🔸گفتم: ما تصمیم مان را گرفته ایم ، باید پس فردا باشد . البته من به امام موسی صدر هم گفته ام که می خواهم عقد خانه پدرم باشد نه جای دیگر . اگر شما رضایت بدهید و سایه تان روی سر ما باشد من خیلی خوشحال ترم .
♦️باباگفت: آخر شما باید آمادگی داشته باشید .
🔸گفتم: من آمادگی دارم ، کاملاً !
نمی دانم این همه قاطعیت و شجاعت را از کجا آورده بودم . من داشتم ازهمه امور اعتباری ، از چیزهایی که برای همه مهمترین بود می گذشتم . البته آن موقع نمی فهمیدم ، اصلاً وارستگی انجام چنین کاری را نداشتم، فقط می دیدم که مصطفی بزرگ است، لطیف است و عاشق اهل بیت است و من هم به همه اینها عشق میورزیدم...
ادامه دارد....
#به_وقت_رمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت همسر شهید مرتضی عطایی از لحظهی دیدن پیکر پاک شهید...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_مدافع_حرم_مرتضی_عطایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
«ما به سوی خدا میرویم
تا از همهیِ فرآوردههاۍِ مادیِ عالم
بۍنیاز گردیم
نه آن که خدا را وسیلهۍِ رسیدن
به مصالح شخصی خود کنیم»🌱
#شهید_مصطفی_چمران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
یادمان بماند
شهدا
بدون اینکه ما را ببینند و بشناسند
برای ما رنجها کشیدند...
یادمان باشد...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯