eitaa logo
کوچه های آشنا
448 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
158 ویدیو
23 فایل
📌روزبه‌روز، باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی #شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه‌ای ارتباط باادمین @Aboojavad
مشاهده در ایتا
دانلود
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا لطفعلی باباخانی دو فرشته بنام محبعلی و راضیه خانم به مورخ نهم اسفند ماه ۱۳۳۹ در روستای گلجه صاحب فرزندی آسمانی بنام لطفعلی شدند. سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر ، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بيست و چهارم آذر ۱۳۶۱به دست شقی ترین افراد منافقین کوردل خائن از سقز به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت. وصیتنامه: خانواده عزيزم اول سعى بر اين كنيد آن محبت كه به من داشتيد به خاطر بوده باشد به علت اينكه تمام وجودمان از اوست. براى بزرگوارمان دعا كنيد و هميشه در خط اصيل قرار بگيريد و راهروان و شهيدان باشيد و پاسدارى از شهدا نماييد، خداوند تعالى باشيد و هميشه از خداوند تعالى بخواهيد كه همواره ‌وار زيستن و ‌وار شهيد شدن و راه حق و حقيقت را نصيبمان بگرداند. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────────
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا #شهیدوالامقام لطفعلی باباخانی دو فرشته ب
خاطره: یک ماهی می‌شد، که صبح ها زود از خانه بیرون می‌رفت و غروب و می آمد، از او همیشه می‌پرسیدیم کجا می‌روی که آنقدر خسته می‌آیی ولی او جوابی نمی‌داد و سکوت می کرد. تا اینکه بعد از مدتها فهمیدیم که در نزدیکی منزلمان داشتند (امجدیه) را می‌ساختند که حدود یک ماه آنجا داوطلبانه و بدون دستمزد مشغول کار کردن بود ، و همیشه هروقت که از کنار این مسجد رد می شویم یاد برادرم می افتیم و خاطره ها زنده می شود. راوی: حبیب الله باباخانی (برادر شهید)
بچه‌ها اگر شهر سقوط کرد مهم‌نیست، دوباره آن را پس می‌گیریم مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند... شهید محمد‌جهان‌آرا ✨یاد و خاطره شهدای سوم اردیبهشت ماه استان زنجان گرامی باد ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────────
کوچه های آشنا
بچه‌ها اگر شهر سقوط کرد مهم‌نیست، دوباره آن را پس می‌گیریم مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند... شهید
✨امروز ( 3 اردیبهشت ) سالگرد 5 شهید از استان زنجان: 🌹شهید نبی الله قارختلو🔸اعزامی از زنجان🔸تاریخ شهادت 1365/02/03 سردشت🔸یگان: ارتش. 🌹شهید اصغر محرمی🔸اعزامی از زنجان🔸تاریخ شهادت 1364/02/03 خرمشهر🔸یگان: بسیج. 🌹شهید یدالله کرمی زرندی🔸اعزامی از خدابنده🔸تاریخ شهادت 1366/02/03 مریوان🔸یگان: سپاه. 🌹شهید محمودعلی مهری🔸اعزامی از ابهر🔸تاریخ شهادت 1366/02/03 بانه🔸یگان: سپاه.. 🌹شهید ناصر علمی فرد🔸اعزامی از زنجان🔸تاریخ شهادت 1361/02/03 خرمشهر🔸یگان: سپاه. https://eitaa.com/khatemogaddam 🌹شادی ارواح طیبه ی شهدا صلوات🌹
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا لطفعلی باباخانی دو فرشته بنام اکبر و فاطمه خانم به مورخ بیستم تیر ماه ۱۳۴۵ در حصار همدان صاحب فرزندی آسمانی بنام مهدی شدند. سرانجام این دانش آموز ما در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر ، و در رکاب ولی زمانش به مورخ پانزدهم مرداد ۱۳۶۲ به دست شقی ترین افراد منافقین از پیرانشهر به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای باغ بهشت همدان آرام گرفت. نامه: سام و درود بیکران به عج و او کوبنده منافقین سلام و درود بر گرفته تا گرم به خانواده شهیدان شهادت سعادت است و نصيب هرکسی نمی شود، امام را تنها نگذاريد! خدایا خدایا تا انقلاب مهدی را نگهدار، از عمر ما بکاه و بر عمر او بیافزا ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────────
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا #شهیدوالامقام لطفعلی باباخانی دو فرشته ب
خاطره: وقتی بزرگ شد موقع بود من رفتم تا من برگردم رفته بود ولی برای بار دوم پدر را خواسته بودند آمد اداره اجازه میخواست که جبهه برود من رضایت نمی دانم خدا بیامرز محمد پیرو مسول ما در نهضت سوادآموزی بود. گفت: این بچه را نمیتوان نگه داشت بگذارید به برود. مهدی گفت: این و و که در و توسط عراقی ها اسیر میشوند شما نیستند شما به من بگوید یک بار جواب بدهید تا من قانع بشوم حتما باید خودتان باشد من فقط به خاطر اینکه زنان و دختران را می کنند و عراق می برند میخواهم به جبهه بروم. بلاخره رضایت دادم که به جبهه برود. گفتم این و این اثر انگشتم و بلاخره رضایت دادم. هر وقت می رفت وقتی برمی گشت در نمیزد از بالای دیوار به خانه می آمد. میگفتم چرا از رو دیوار به خانه می آیی میگفت برای اینکه مادرم ناراحت نشود. خودم هم زمان به مهدی می رفتیم شعار می نوشتیم همراه آقای محمد باقر رحیمی و قاسم جهان آرا. او روی دیوار می نوشت ومن نور می انداختم روی دیوار و مهدی دستهایش را توی رنگ می کرد و نشانه را روی دیوار هک می کرد همیشه توی نامه هایش مینوشت را تنها نگذارید. من قبل از توسط ساواکی ها به زندان افتادم ( ) و همیشه مهدی میگفت: یادت بابا سواکی ها شما رو دستگیر کردند وچقدر شکنجه دادند. زیرا مهدی را با من دستگیر کرده بودند و وقتی مرا می دادند مهدی در آن جا می دید و سرش را به زمین می کوبید و می گفت: بابام رو کشتین.