eitaa logo
کوچه های آشنا
450 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
158 ویدیو
23 فایل
📌روزبه‌روز، باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی #شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه‌ای ارتباط باادمین @Aboojavad
مشاهده در ایتا
دانلود
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا حسین ایمانی دو فرشته بنام افضل و ربابه خانم به مورخ چهارم تیر ماه ۱۳۵۰ در روستای ینگجه از توابع شهرستان خدابنده صاحب فرزندی آسمانی بنام حسین شدند. سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر ، و در رکاب ولی زمانش به مورخ هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. وصیتنامه: اولين سفارش بنده اين است كه: را تنها نگذاريد. هميشه در هاى نبرد حضور يابيد. دومين سفارش بنده اين است كه : كسانى كه بنده را مى خوانند تنها و تنها مسيرى را بپيماييد كه در آن مسير فكر كرده، هدف را دقيقا يافته اند. خاطره: حسین می‌گفت: کن بروم، می ترسم قبل از اینکه برسم؛ شود و من نتوانم کاری بکنم و می‌گقت که دوست دارم مثل بقیه همرزمانم شوم، وقتی جنازه اش را آوردند به این فکر می‌کردم که او می‌گفت آزاد شود. وسط جنازه یکدفعه از بلندگوی مسجد صدایی به گوش رسید که و فقط آرزویش این بود که قبل از خرمشهر آزاد شود. راوی: افضل ایمانی( )     ✨کوچه های آشنا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅───────── شادی ارواح طیبه شهدا
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا #شهیدوالامقام لطفعلی باباخانی دو فرشته ب
خاطره: وقتی بزرگ شد موقع بود من رفتم تا من برگردم رفته بود ولی برای بار دوم پدر را خواسته بودند آمد اداره اجازه میخواست که جبهه برود من رضایت نمی دانم خدا بیامرز محمد پیرو مسول ما در نهضت سوادآموزی بود. گفت: این بچه را نمیتوان نگه داشت بگذارید به برود. مهدی گفت: این و و که در و توسط عراقی ها اسیر میشوند شما نیستند شما به من بگوید یک بار جواب بدهید تا من قانع بشوم حتما باید خودتان باشد من فقط به خاطر اینکه زنان و دختران را می کنند و عراق می برند میخواهم به جبهه بروم. بلاخره رضایت دادم که به جبهه برود. گفتم این و این اثر انگشتم و بلاخره رضایت دادم. هر وقت می رفت وقتی برمی گشت در نمیزد از بالای دیوار به خانه می آمد. میگفتم چرا از رو دیوار به خانه می آیی میگفت برای اینکه مادرم ناراحت نشود. خودم هم زمان به مهدی می رفتیم شعار می نوشتیم همراه آقای محمد باقر رحیمی و قاسم جهان آرا. او روی دیوار می نوشت ومن نور می انداختم روی دیوار و مهدی دستهایش را توی رنگ می کرد و نشانه را روی دیوار هک می کرد همیشه توی نامه هایش مینوشت را تنها نگذارید. من قبل از توسط ساواکی ها به زندان افتادم ( ) و همیشه مهدی میگفت: یادت بابا سواکی ها شما رو دستگیر کردند وچقدر شکنجه دادند. زیرا مهدی را با من دستگیر کرده بودند و وقتی مرا می دادند مهدی در آن جا می دید و سرش را به زمین می کوبید و می گفت: بابام رو کشتین.
سلام خدا و ملائکه بر خرمشهر، خوزستان، ایران و مردم مقاومش ... اگر خرمشهر آزاد شد، اگر ایران به اشغال بعثی‌ها درنیامد و اگر امروز ما ، هنوز هستیم و نفس می‌کشیم و زندگی را تجربه می‌کنیم، مدیون مردان و زنانی هستیم که در سخت ترین سالهای این سرزمین، جنگیدند، به اسارت رفتند، زخم خوردند و کشته شدند. 📸 این تصاویر ، خاطرات آن روزهاست و ما چه می‌دانیم کدام یک از مردان و زنانی که در این تصاویر می‌بینیم ، هم اکنون در کنار مایند و کدامین شان لاله‌های گلزارهای شهدا شده‌اند؟ به همه شان ادای احترام می‌کنیم... ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────
اینجا عرش است یا فرش ؟ تو گويی ملائک نشسته‌اند و تلاوت می‌ ڪنند آیات الهــی را شقایقی خون‌ رنگ است كه داغ ِ جنگ بر سینه دارد داغِ شهادت . . . ✨یاد و خاطره شهدای پانزدهم خرداد ماه استان زنجان گرامی باد ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────
و سلام بر او که می گفت: «خرمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ بر سینه دارد داغ شهادت ویرانه های شهر را قفسی در هم شکسته بدان که راه به آزادی پرندگان روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی باز کند زیباست اما از آن زیباتر است» سید مرتضی آوینی یاد و خاطره شهدای سی و یکم مرداد ماه استان گرامی باد ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام محمد جز مطلبی دو فرشته بنام کریم و شمسی خانم در مورخ پنجم فروردین ماه ۱۳۴۳ در صاحب فرزندی آسمانی بنام محمد شدند. در لباس مقدس سبز جان برکف به ندای هل من ناصر و در رکاب ولی زمانش به مورخ سی و یکم اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ از سومار به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت خاطره: از اوایل بود که می‌گفت می خواهم به بروم، ولی پدرش مخالفت می‌کرد. محمد می‌گفت: شما نروید شما -خانواده دارید، و دارید و دارید ولی من مسئولیتی ندارم. من در دست عراقی ها اسیراند و ما باید از دستور مان اطاعت کنیم، وقتی که دید ما رضایت نمی‌دهیم، دایی اش را برای ما واسطه آورد و ما رضایت دادیم. دایی اش می‌گفت : می‌رود وضع جبهه را می بیند و برمی‌گردد، اما آنقدر و شوق داشت که همیشه قبل از سایر ها جنگ می شد و به می رفت. راوی: شمسی رنگرز ( )   ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
﷽ ‌ شهدای میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان دو فرشته بنام حاج حسن و صبیحه خانم به مورخ دوم فروردین ماه ۱۳۴۴ و بیستم تیر ماه ۱۳۴۲در روستای محسن آباد صاحب فرزندانی آسمانی بنام ترابعلی و فرهاد شدند. سرانجام ترابعلی به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و چهارم اسفند ماه ۱۳۶۳ از جزیره مجنون به مقصد بهشت پر کشید، و نیز در رکاب زمانش به مورخ دوم خرداد ۱۳۶۱ از به مقصد بهشت پر کشید. وصیتنامه:شهیدترابعلی ای ایران و دوستان ام تنها راه نجات و مستضعفین و پیروزی نهائی  و پشتیبانی قاطع و بی دریغ خود را از دولت اسلامی که پیوستن به که همان که خط اصیل و (ص) است. خون را پایمال نکنید از توطئه های دشمن آگاه باشید و هیچوقت و را تنها نگذارید و در ها شرکت کنید و را حفظ کنید. بسیج حمزه سیدالشهدای اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان زنجان هر دوشهید والامقام از صنعتگران استان می باشند. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅───── @miraszanjan_ir