کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا #شهیدوالامقام سید صیاف موسوی دو فرشته ب
خاطره:
بعد از اینکه پدر و مادرش به خواستگاری آمدند، قرار شد #سید هم بیاید تا با هم حرف هایمان را بزنیم، وقتی آمد #جوراب نداشت، برای همه ما عجیب بود و به نوعی خیلی توی چشم میزد، ولی کسی چیزی نگفت. سرش را پایین انداخته بود وقتی متوجه شد نگاهم به پاهایش است گفت حتما تعجب کردید که چرا #جوراب ندارم، راستش میخواستم شما از اول بدانید که پوست دست و پاهای من #شیمیایی شده و به مرور زمان ناخن هایم سیاه شده و می افتند و شاید این موضوع روی تصمیم شما تاثیر بگذارد.
راوی: #همسر_شهید