خانه ی دل از غم آن آشنا آتش گرفت
یا که گویم قلب او هم از جفا آتش گرفت
زهر کینه همچو میخی روی سینه جا گرفت
سینه و قلب و همه جای شما آتش گرفت
🏴 شهادت #امام_جواد علیه السلام تسلیت باد. 🏴
❀ @madaranee ❀
#شعر_کودکانه
🏴 شهادت #امام_جواد علیه السلام
نمی دونم دوباره چرا هوا سنگینه
نمی دونم چی شده که آسمون غمگینه
بازم دوباره مامان خودش مشکی پوشیده
با یک دلِ پر از غم ،منم مشکی پوشونده
نمی دونم باز چرا، دل مامان گرفته
ازش پرسیدم، دیدم اشکاش باز جون گرفته
با چشمای پر از اشک، واسم یه قصه گفته
انگار که باز دوباره، ظالمی زوری گفته
گفت که امام جواد(ع)، در کودکی امام شد
وقتی امام رضا (ع)، به دست ظلم شهید شد
اما زیاد نبود باز، امامت این امام
امام جود و سخا ، امام خوبم جواد(ع)
در جوانی شهید شد، باز هم به دست دشمن
دشمنی که پر است از کینه و فکرای بد
بیست و نه ذیقعده، روز شهادتش شد
روزی که باز یک امام، مسافر بهشت شد
✍شاعر و تهیه و تنظیم: ساجده طالبی
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#دقت_تمرکز
#کاربرگ_هوش
#هماهنگی_چشم_دست
#افزایش_مهارت_دیداری
از کودک بخواهید در هر ردیف، شکلی که با بقیه فرق دارد را پیدا کند و رنگ بزند.
✔️ مناسب ۵ تا ۶ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
20.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی
بسیار زیبا...
🍃میزِخدمت، کوه، صحرا در نقاط صفرمرزی
تو در اوجِ خدمتِ خلق، جان ودل ز تن رهیدی
چه جفایی برتر از این، مرگ تو شود میسر
در رهی به جز شهادت، برسد به هر مسیری
درسِ خادم الرعایا، شده است مشق کلاسم
سیدِ ما مکتبت شد مکتب قلب کثیری
غمِ رفتنت چه سنگین، نرود زه خاطر ما
توبکن سفارشِ ما تو که مهمان رضایی🍃
#خادم_جمهور
❀ @stiker2 ❀
4_5818958379954997095.mp3
1.44M
🎊 علی ع شده دوماد پیغمبر 🎊
با نوای حاج محمود کریمی
🌸 ملائکه همه اومدن مدینه
از تو بهشت، کیه رفته گل بچینه💞
💚 به قد و بالای داماد ماشاءالله
چشم حسودا کور بشه ایشالا 👏👏
#عشق_پاک
پیوند آسمانی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (ع) مبارک باد.🎊🎊🎊🎊
❀ @madaranee ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل بریزید ، نقل بپاشید
جشن عروسی دردانه رسول خداست.
🎊❤️🎊❤️🎊❤️🎊❤️🎊
#ازدواج
#امام_علی (ع)
#حضرت_زهرا (س)
❀ @stiker2 ❀
#شعر_کودکانه
💞 پیوند آسمانی
صبح قشنگ دمیده
سر زده باز سپیده
شادی کنیم بچه ها
جشن بزرگ رسیده
امروز روز عروسی است
عروسی فاطمه
مبارک است بر شما
مبارک است بر همه
حضرت زهرا عروس
امام علی داماد است
عروس حسابی خندان
داماد حسابی شاد است
کنار دیگ نشسته
پیامبر مهربان
غذا تو ظرف میریزد
با روی شاد و خندان
خرما و گوشت و نان هم
غذای جشن آنهاست
جشن علی و زهرا
چه ساده و با صفاست
ما هم با هم بخندیم
شعر بخوانیم، شاد باشیم
دوستای خوب برای
عروس و داماد باشیم
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#بازی
#دست_ورزی
#هماهنگی_چشم_دست
مقداری روغن بچه یا ژل داخل پاکت نایلون زیپ دار بریزید، چند عدد پوم پوم رنگی در نایلون قرار دهید، و شکل بچه را روی نایلون نقاشی کنید. از کودک بخواهید به بچه غذا دهد.
✔️ مناسب 2 تا 5 سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#نکته_تربیتی
⛔️ در تربیت کودکان از #جملات_معکوس استفاده نکنید!
⬇️ وقتی کودک در حال انجام کار اشتباهی است؛ نگویید:
_ آفرین!
_ باریکلا!
_ آفرین، رفتی سر وسایل مامان!
_ باریکلا، چقدر مشق هات را بدخط نوشتی
↩️ با این نوع صحبت کردن طرف مقابل( کودک) دچار سردرگمی و #دوگانگی میشود. نمیداند در حال #تشویق است یا #توبیخ !
روش صحیح را نمیآموزد. تفاوت کار درست و غلط را نمیفهمد. و خودش از تن صدا، لحن و زبان بدن شما باید حدس بزند که کارش چطور ارزیابی شده !! که این برای بچهها کار دشواری است.
✅ پس به جای آن، روش صحیح را آموزش دهید و از آفرین و باریکلا و احسنت فقط برای «تشویق واقعی» استفاده کنید.
💠بگویید:
✅ وقتی میخوای از وسایل مامان استفاده کنی، اجازه بگیر.
✅ آفرین که مشقهایت را نوشتی، ولی سعی کن آرامتر بنویسی که خوشخطتر بشه...
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#قصه_شب
⭕️ یک کلاغ چهل کلاغ
ننه كلاغه صاحب یک جوجه شده بود. روزها گذشت و جوجه كلاغ كمی بزرگتر شد. یک روز كه ننه كلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت: عزیزم تو هنوز پرواز كردن بلد نیستی نكنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری و ننه كلاغه پرواز كرد و رفت.
هنوز مدتی از رفتن ننه كلاغه نگذشته بود كه جوجه كلاغ بازیگوش با خودش فكر كرد كه می تواند پرواز كند و سعی كرد كه بپرد، ولی نتوانست خوب بال و پر بزند و روی بوته های پایین درخت افتاد.
همان موقع یک كلاغ از اونجا رد میشد، چشمش به بچه كلاغه افتاد و متوجه شد كه بچه كلاغ نیاز به كمک دارد. او رفت كه بقیه را خبر كند و ازشان كمک بخواهد.
پنج كلاغ را دید كه روی شاخه ای نشسته اند گفت: ” چرا نشسته اید كه جوجه كلاغه از بالای درخت افتاده.“ كلاغ ها هم پرواز كردند تا بقیه را خبر كنند.
تا اینكه كلاغ دهمی گفت: ” جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم نوكش شكسته. “ و همینطور كلاغ ها رفتند تا به بقیه خبر بدهند.
كلاغ بیستمی گفت: ” كمک كنید چون جوجه كلاغه از درخت افتاده و نوک و بالش شكسته.“
همینطور كلاغ ها به هم خبر دادند تا به كلاغ چهلمی رسید و گفت: ” ای داد وبیداد جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم كه مرده.“
همه با آه و زاری رفتند كه خانم كلاغه را دلداری بدهند. وقتی اونجا رسیدند ، دیدند، ننه كلاغه تلاش میكند تا جوجه را از توی بوته ها بیرون آورد.
كلاغ ها فهمیدند كه اشتباه كردند و قول دادند تا از این به بعد چیزی را كه ندیده اند باور نكنند.
از اون به بعد این یک ضرب المثل شده و هرگاه یک خبر از افراد زیادی نقل شود بطوری كه به صورت نادرست در آید ، می گویند خبر كه یک كلاغ، چهل كلاغ شده است.
پس نباید به سخنی كه توسط افراد زیادی دهن به دهن گشته، اطمینان كرد زیرا ممكن است بعضی از حقایق از بین رفته باشد و چیزهای اشتباهی به آن اضافه شده باشد.
منبع: tebyan.net
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰