بعدشما #اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ #جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگے ندارد
#مردان_بی_ادّعا
هدایت شده از 🌹175نفر🌹
💢#دل_کندن
.
اصلا میگیم به فرض
جنگیدن و عمليات و
تیر و ترکش و مجروحیت و اسارت
تشنگی و گرسنگی و نخوابیدن ها
کلا سختی های جنگ به کنار .....
رفقا به والله دل کندن از زن و بچه و
خانه و کاشانه خیلی سخت بود .
وقتی ازشون میپرسیدند شما که
داری میری جبهه ، بچه هاتو میخای به
کی میسپری ؟ یک کلمه فقط میگفتند:
#خداااااااااااااااااا _ #خدا هست ...
.
📷 #مازندران_ #اعزام به #جبهه #رزمندگان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا _ #سال ۱۳۶۴ 🇮🇷🌿
.
#عشق
#خانواده
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
📸 به این عکسها ،خیره شو خیره شو
به اون روزهای پر از خاطره ...
اینجا شلمچه است
عملیات کربلای پنج...
دقیقا سر پُلی بنام کانال پرورش ماهی،
من یه چیزی میگم شما یه چیزکی خواهید شنید.یه گذرگاه پُر مهلکه که به تعبیر خودمونی ، مَرد میخواست از آنجا رد بشه...
نمیدونم چرا بعضیها چشم بر این همه زیبایی میبندند و زود طرح مسئله سن و سال میکنند . به قول خودشان از دید حقوق بشری به موضوع نگاه میکنند و دایهی دلسوزتر از مادر میشن ، آه و اشک سر داده که نمیبایست راهشان میدادند!
اگر ما توان و استعداد داشتیم بجای این حرفها در پی شناسایی ژن تحول درونی آنان بوده و کشف میکردیم. راز و رمزها را بدست میآوردیم و تکثیر در زمانها میکردیم این شور و شوریدگی را...
او سرباز حاج قاسم بود در کربلای پنج.
شما را دعوت به دیدن احسن الخالقین الهی میکنم...
حالا حالا مونده
تا حوزه های ما
تا دانشگاههای ما
چنین خروجی داشته باشند.
بیشتر روی لقمه های حلال پدری
بیشتر روی شیر پاک مادری
حساب باز می کنیم...
📝 حاجکاظم فرامرزی
#عکس
#جبهه
#شلمچه
#نوجوانان
#بیسیم_چی
#لشکر۴۱_ثارالله
#عملیات_کربلای_پنج
#جنگ_به_روایت_تصویر
💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
دو چیز هیچوقت از یادِ آدم نمیرود!
دوستان خوب و روزهای خوب ...
#جبهه
#رفاقت_ناب
#عکس_یادگاری
#لبخندهای_خاکی
#رزمندگان_لشکر۲۱_امامرضا
💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
دوست را
زیر باران باید دید..!
عشق را زیر باران باید جُست
#جبهه
#رفاقت
#سنگر_گوجار
#قهرمانان_وطن
#عملیات_بیتالمقدس۳
💠 @bank_aks
🖐حکمت کشیدن مسح سر در وضو...
🔹در جمجمه یک درز و شکاف وجود دارد که در منابع طب سنتی به آن یافوخ و در طب نوین درز ساژیتال گفته میشود.و موجب خشکی مغز ،کم خوابی؛ سوت گوش و برهم زدن آرامش فرد میشود
🔹کشیدن مسح سر هست که در طی شبانه روز چندین مرتبه به مغز رطوبت بخشیده و باعث آرامش اعصاب در فرد میگردد.
🔹شاهکار خدا رو می بینی مارو باش تا حالا فکر می کردیم برای خدا نماز میخونیم اما هرچی علم پیشرفت میکنه بیشتر شرمنده خالقمون میشیم.
#به_وقت_نماز
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
•❁꧁-•°🦚🕊🦚°•-꧂❁•
🪴ث
#جبهه فرهنگی اجتماع قلوب گرگان
#یاران_آفتاب گرگان
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
خوش به حال شهداء
که تمام روزهایشان حال و هوایِ
ماه رمضان را داشت ...
#جبهه
#انس_با_قرآن
#شهید_حاجحسین_خرازی
💠 @bank_aks
هدایت شده از سرداران ورزمندگان عاشورایی
آن روزها روزیام نبود،
که روزها را با شما باشم
و شبها را با شما روز کنم...
میگویند: روزها و شبها، فرازها را
«صابر» بودید و نشیبها را «شاکر»...
میگویند: زمزمه دعایتان با نغمهٔ قرآن
و توسل آمیخته بود و سنگرهاتان پُر بود
از بوی باران، بوی سبزه....
#جبهه
#انس_با_قرآن
#قهرمانان_لشکر۴۱ثارالله
#شهید_محمدحسین_یوسفالهی🕊🌹🕊
هدایت شده از به محفل شهدا خوش آمدید
در دوران جنگ یک وقتی همسفر شدیم با جانشین #شهیدمهدیباکری فرمانده لشکر 31عاشورا، از ایشان سئوال کردم: چه شد که از مناطق مختلف خوزستان، #دزفول و شمال آن را جهت مقر لشکر انتخاب کردید؟ با توجه به اینکه از #جبهه ها دورتر شده اید و تدارکات شما مشکل تر می شود. ایشان گفت: زمانی که ما می خواستیم مقر لشکر را پیدا بکنیم. از اهواز شروع به گشتن نمودیم و مناطق مختلف را زیر پا گذاشتیم. ولی مورد موافقت شهید باکری قرار نمی گرفت! تا اینکه از اهواز به طرف شمال خوزستان راهی شدیم. و به شوش رسیدیم. ولی در شوش نیز جایی را پیدا نکردیم و به دزفول آمدیم...
💠در نهایت این مقر فعلی را پیدا کردیم و ایشان این محل را تایید کرد و گفت: اگر سپاه دزفول این مکان را به ما تحویل بدهد بسیار خوب خواهد شد. از شهید مهدی باکری سئوال کردم: چرا این محل را انتخاب کردید و چرا دزفول؟ ایشان گفت: من چیزی از این شهر می دانم که شما نمی دانید. من آن موقع نفهمیدم که منظور ایشان چه بود تا اینکه زمانی رسید که #هواپیماهای عراق مقر لشکر را بمباران کردند و شرایط بسیار بدی در پادگان بوجود آمد. عده ای به شهادت رسیده و تعدادی مجروح و بسیاری نیز شوکه شده بودند. واقعا اوضاع از دست ما خارج شد. در همین بین، با کمال تعجب دیدیم. تعداد زیادی وانت بار و ماشین های شخصی و موتور سیکلت از شهر برای کمک رسانی به #پادگان آمدند و تا ما بخواهیم خودمان را سامان بدهیم مردم دزفول تمام #شهدا و مجروحین را به بیمارستان افشار منتقل کردند. بعد از اینکه اوضاع را آرام کردیم به همراه تعدادی از نیروها سریع خودمان را به بیمارستان رسانده تا اگر احتیاج به اهداء خون باشد بتوانیم کمک بکنیم.
💠در بیمارستان با صحنه ها ی بسیار عجیبی مواجه شدیم. صف تویلی از مردم دزفول، درب بیمارستان ایستاده و آماده ی اهداء خون بودند و انتظار می کشیدند تا هرچه سریعتر خون بدهند. به همین خاطر و با توجه به ازدحام جمعیت، نیروها را که از بمباران شوکه شده بودند به لشکر بازگرداندیم. سالن بیمارستان و حتی حیاط، مملو بود از مجروحین، و هر مجروحی که روی زمین قرار داشت مردان و زنانی در کنار و بالای سر آنها و مواظب آنها بودند و می دیدم سرم در دست داشته و بالای سر آنها ایستاده بودند. با چشم خود می دیدم که تعدادی از آنها سر مجروحین را بر دامن گذاشته و با کمال ملاطفت آن ها را نوازش می کردند. با دیدن این صحنه ها یاد صحبت شهید باکری افتادم که می گفت: من چیزی از این مردم دزفول می دانم که شما نمی دانید و بعدها می فهمید که #دزفولی ها چه مردمانی هستند.
#راوی: بهرام صالحی
🍁برگرفته از کتاب جغرافیای حماسی شهر نمونه دزفول اثر غلامحسین سخاوت و ناصر آیرمی🍁
@bakeri_channel