🔹شنیده ایم، می گویند🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
این چه مسلمانی ای است که من و شما داریم و کبائر محرّمات اسلامی را هم مرتکب می شویم؟ قرآن دیگر چقدر در مورد همین معصیت رایج میان ما، یعنی غیبت کردن و تهمت زدن داد بکشد؟! به خدا قسم انسان از این همه تهمت هایی که میان مردم است تعجب می کند. می دانید تهمت یعنی چه؟ ما دو گناه کبیره درجه یک داریم: یکی از آنها دروغ گفتن است و دیگری غیبت کردن. گناه کبیره یعنی گناهی که انسان به وسیله آن استحقاق جهنم رفتن را پیدا می کند.
《لا یغْتَبْ بَعْضُکمْ بَعْضاً ایحِبُّ احَدُکم انْ یأْکلَ لَحْمَ اخیهِ مَیتاً》
مردم! غیبت یک دیگر را نکنید. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مسلمانش را در حالی که مرده است بخورد؟! گوشت مرده چقدر تنفّرآور است، خصوصاً اگر انسانْ مرده را بشناسد و دوستش بوده باشد. دیگر بالاتر از این تعبیر هم هست؟ تهمت یعنی دروغ به علاوه غیبت؛ یعنی دو گناه که با هم دیگر توأم شوند اسمش می شود تهمت، و چقدر در میان ما تهمت زدن رایج است! و بعضی از ما که می خواهیم مقدسی کنیم، یک «می گویند» اول حرفمان می آوریم. مثلًا شخصی به یک نفر تهمتی زده، می خواهیم از گردن خودمان رد کنیم، خیال می کنیم که سر خدا را هم می شود کلاه گذاشت! می گوییم: می گویند فلانی چنین است، می گویند فلان جا چنین است. دیگری از ما می شنود و در جای دیگر می گوید: می گویند چنین، و بعد می گوید: خوب، من که نگفتم، من می گویم دیگران گفته اند که این طور است. قرآن جلوی این را هم گرفته است، این را هم یک گناه بزرگ شمرده است، می گوید:
《انَّ الَّذینَ یحِبّونَ انْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ امَنوا لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ》
آنان که دوست دارند در میان مردم حرف زشتی درباره فرد مؤمنی، افراد مؤمنی، یک مؤسسه ایمانی شیوع پیدا کند [برایشان عذاب دردناکی است] اگر از یک احمقی یا مغرضی یا کسی که معلوم است که ریشه حرفش در کجاست درباره کسی حرفی شنیدید، حق ندارید بگویید «شنیده ام»، «می گویند». خود این «می گویند» ها اشاعه دادن فحشاست.
📚 آزادی معنوی، ص 136
#شهید_مطهری
#گناه_کبیره
#اشاعه_فحشا
#دروغ
#غیبت
#تهمت
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹همه اینجا فاسقند؟🔹
✍🏻 آیت الله نصرالله شاهآبادی
آقای خویی میفرمود: روزی به استقبال آسیّد حسین - فرزند آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی - رفته بودیم. در خان النّص، دیدم که تعدادی از طلّاب هم به احترام آسیّد ابوالحسن تا خان النّص برای استقبال آمدهاند. اذان ظهر شد. هر کس گوشهای ایستاد و نماز را فرادی خواند.
در همین حال عربی آمد و به من گفت: سیّدنا! كلّكم فسقة؟! یعنی همهٔ این جمعیّت فاسق هستند که به هم اقتدا نکردند؟! آقای خویی میفرمود: من از حرف این عرب خیلی خجالت کشیدم که چرا با وجود این همه طلبه، اقامهٔ نماز جماعت صورت نگرفت.
📚 حدیث نصر، ص ۳۹۲
#سید_ابوالقاسم_خوئی
#شیخ_نصرالله_شاه_آبادی
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔶 به نفع ارمنی تبریزی
📢 آيتالله مسلم ملکوتی
🌀 روزی یک نفر از آقایان ارامنه شکایتی آورد. من آن را بخصوص سفارش دادم تا خوب رسیدگی کنند و خدای نکرده حقی از آقایان اهل ذمه ضایع نشود. ماجرا از این قرار بود که او از یک بازاری در تبریز، منزل خریده بود. مقداری از مبلغ را داده و بقیه پولش را هم قرار بود در چند قسط پرداخت نماید. او به همین خاطر کامیون خودش را می فروشد تا پول آن را وصول کند، ولی طول می کشد و چند قسط آن به تاخیر می افتد و این هم زمان با پیروزی انقلاب بود. از طرفی صاحب منزل به بهانه این تاخیر، منزل را به آقای ارمنی تحویل نمی دهد و با انعقاد معامله دیگر به برادرش می فروشد. آقایان وقتی در دادگاه انقلاب این پرونده را بررسی می کنند در نهایت به نفع صاحب منزل حکم صادر می کنند و آن فرد ارمنی را خلع ید می نمایند.
🌀 وقتی پرونده را پیش من آوردند و قولنامه بنگاه و سندهای مربوطه را مطالعه کردم، متوجه شدم در اسناد و قولنامه شرط نکردهاند که اگر در مدت معین، خریدار پول نیاورد، فروشنده اختیار فسخ داشته باشد و یا معامله خود به خود فسخ شود. گفتم این حکم صحیح به نظر نمیرسد، چون هیچ شرطی در قولنامه نیست، بنابراین، فروشنده حق ندارد معامله را از طرف خود فسخ نماید. معامله به طور صحیح منعقد شده است. فروشنده می تواند به خاطر این تاخیر، فقط ادعای خسارت کند، ولی هرگز نمى تواند معامله را به هم بزند، لذا قاضی پرونده به این نکته متوجه شد و حکم را به نفع فرد مسیحی تغییر داد و این موضوع در میان برادران مسیحی و ارمنی در تبريز و شهرهای دیگر پیچید.
🌀 از اعضای شورای خلیفه گری ارامنه چند نفر از پدران روحانی و نماینده مسیحیان در مجلس شورای اسلامی از تهران آمدند از من تشکر کردند. به آنها گفتم: "من کاره ای نیستم، این حکم اسلام است، شما باید از اسلام و رسول خدا {ص} تشکر کنید." از آن تاریخ، دیگر ارتباط اینها با ما هر روز صمیمی تر و گرم تر شد.
📙 خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی، تدوین: عبدالرحیم اباذری، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۷۱ - ۲۷۳
#آیت_الله_ملکوتی
#دادگاه_انقلاب
#ائمه_جمعه
#ارامنه
#تبریز
@khateratenghelab
🔹خوی قدیمی و بیماری جدید🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
آنچه در میان ما معمول و متداول بوده و هست یک خوی قدیمی و یک بیماری نوظهور است. خوی قدیمی ما مداحی و ستایشگری و تملق است.
بیماری جدید ما که علامت روشنفکری به شمار می رود لکه دار کردن و لجن مال کردن افراد است و به غلط نامش را «انتقاد» گذاشته ایم.
در عین اینکه آن خوی قدیم و این بیماری جدید به ظاهر معکوس یکدیگر می باشند، از یک اصل و یک ریشه سرچشمه می گیرند و آن «گزافه گویی» و هوایی سخن گفتن و مصلحت اجتماع را در نظر نگرفتن است.
📚 شش مقاله، ص ۳۷ - ۳۸
#شهید_مطهری
#مدح_تملق
#تخریب
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹ایثار🔹
📣 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
گاهی باید ملاکات، کسر و انکسار و مصلحت اهم بر مهم مقدم شود. گاهی مومنی خودش را در معرض توهین قرار میدهد برای یک مصحلت اهم. از آقای آ سید عبدالله شرف الدین شنیدم می گفت: موقعی که کشور لبنان با فرانسوی ها جنگ داشت، پدر ما برای نجات شیعیان گرفتار در چنگ فرانسوی ها، خیلی شدید در مقابل آنها خضوع می کرد تا شیعیان را از مرگ و اعدام نجات دهد.
📚 جرعه ای از دریا، ج ۳، ص ۴۷۸
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#آیت_الله_العظمی_بروجردی
#ایثار
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔶 حماسۀ مردم فلسطین
🔸 امام خمینی (ره)
حماسۀ مردم فلسطین یک پدیدۀ تصادفی نیست. آیا دنیا تصور میکند که این حماسه را چه کسانی سرودهاند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانی تکیه کردهاند که بیمحابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانۀ صهیونیستها مقاومت میکنند؟ آیا تنها آوای وطنگرایی است که از وجود آنان دنیایی از صلابت آفریده است؟ آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوۀ استقامت و زیتون نور و امید میریزد؟ اگر اینچنین بود، اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خوردهاند!
شکی نیست که این آوای «الله اکبر» است، این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیتالمقدس غاصبین را به نومیدی کشاند. و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج دوشادوش خواهران و برادران ایرانی خود فریاد رسای آزادی قدس را سر داد و «مرگ بر امریکا، شوروی و اسرائیل» گفت؛ و بر همان بستر شهادتی که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد او نیز با نثار خون و به رسم شهادت آرمید.
آری، فلسطینی راه گم کردۀ خود را از راه برائت ما یافت. و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فروریخت، و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد؛ و چطور خواب بنی اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت، و دوباره کوکب درّیۀ فلسطین از شجرۀ مبارکۀ «لاشَرقیة و لاغربیة» ما برافروخت. و امروز به همان گونه که فعالیتهای وسیعی در سراسر جهان برای به سازش کشیدن ما با کفر و شرک در جریان است، برای خاموش کردن شعلههای خشم ملت مسلمان فلسطین نیز به همان شکل ادامه دارد.
و این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است. و حال آنکه معتقدین به اصول انقلاب اسلامی ما در سراسر جهان رو به فزونی نهاده است و ما اینها را سرمایههای بالقوۀ انقلاب خود تلقی میکنیم و هم آنهایی که با مرکّب خون طومار حمایت از ما را امضا میکنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبیک میگویند و به یاری خداوند کنترل همۀ جهان را به دست خواهند گرفت. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است. و من دست و بازوی همۀ عزیزانی که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند میبوسم؛ و سلام و درودهای خالصانۀ خود را به همۀ غنچههای آزادی و کمال نثار میکنم.
و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض میکنم: خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است؛ و قلبها و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است و شرارۀ کینۀ انقلابیتان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انداخته است.
📚 صحیفه امام، ج ۲۱، صفحه ۷۴
🔶 نقل نکن
🔸 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
شخصی آمد خدمت امام صادق علیه السلام و شروع کرد از تنگدستی خودش گفتن که خیلی فقیر شدهام، خیلی ناچارم و درآمدم کفاف خرجم را نمیدهد، چنین میکنم و چنان. حضرت به یکی از کسانشان فرمود: برو فلان مقدار دینار تهیه کن و به او بده.
تا رفت بیاورد، آن شخص گفت: آقا! من والله مقصودم این نبود که از شما چیزی بخواهم.
فرمود: من هم نگفتم که مقصود تو از این حرفها این بود که از من چیزی میخواهی ولی من یک نصیحت به تو میکنم؛ این نصیحت از من به تو باشد که هر بیچارگی و سختی و گرفتاری که داری برای مردم نقل نکن زیرا کوچک میشوی.
اسلام دوست ندارد مؤمن در نظر دیگران کوچک باشد؛ یعنی صورت خودت را با سیلی هم که شده سرخ نگهدار، عزّت خودت را حفظ کن. علی هم میگوید: وَ رَضِی بِالذُّلِّ مَنْ کشَفَ ضُرَّهُ آن کسی که درد خودش را، بیچارگی خودش را برای دیگران میگوید آبرو و عزّت خود را از بین میبرد. همه جا میگوید: آقا! ما خیلی بیچاره هستیم، اوضاع ما خیلی بد است، اوضاعمان به قول امروزیها خیلی درام است، چنین و چنان.
📚 آزادی معنوی، ص 205
سيماى لقمان
لقمان، در دهمين سال حكومت حضرت داود در خانواده اى از نسل ابراهيم عليه السلام به دنيا آمد. كنيه او «ابوالاسود»، غلام سياه حبشى يا سودانى بود كه در ميان اهالى نوبه از قوم بنى اسراييل رشد يافت. برخى او را پسر خاله يا خواهرزاده حضرت ايوب عليه السلام مى دانند. او به خاطر داشتن چهره اى نازيبا و بدنى سياه ولى نيرومند، برده و گله دار قين بن حسر از ثروتمندان بنى اسراييل بود. پس از دريافت «حكمت» آزاد گرديد.
لقمان از همراهان حضرت داود بود و بسيار به ديدار او مى رفت و ايشان را اندرز و آگاهى مى داد حضرت داوود عليه السلامهمواره به او مى فرمود: «خوشا به حـال تو كه حكمت به تو داده شد و به بلاى حكومت گرفتار نشدى»
لقمان در دانش عقلى و اجتماعى و اخلاقى از فرزانگان دوره خويش شايسته تر بود. لحظه هاى بيكارى را به انديشه در شناخت خدا و جهان مى گذرانيد و براى زندگى به شغل خياطى، درودگرى سرگرم بود به خاطر داشتن هوش سرشار و انديشه ورزى زياد، تجربه و منطق محكم و بيان شيوا به «لقمان حكيم» مشهور گرديد و عمر او را در تاريخ از ۲۰۰ تا ۵۶۰ سال و در روايتى تا ۳۵۰۰ سال نقل كرده اند.
روزى ندايى شنيد. اى لقمان! آيا مى خواهى خدا تو را جانشين خود در زمين كند تا بين مردم به حق حكم كنى. لقمان پاسخ داد: «اگر پروردگارم مرا اختيار دهد، عافيت را مى خواهم و بلا را نمى پذيرم ولى اگر او اراده كرده باشد خودش يارى ام مى نمايد و از خطا نگهم دارد». فرشتگان از فهم او شگفت زده شدند. بامدادان كه از خواب برخاست قلبش لبريز از «حكمت» بود. خداوند حكيم به لقمان «حكمت» عنايت كرد و او نيز از مقام «حكمت» به مقام «شكر» دست يافت.
خداوند هم به پاس احترام و مقام لقمان، سفارش هاى حكيمانه او را در سوره لقمان براى مسلمانان، بازگو نموده است. امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «لقمان در سايه خويشاوندى و مال و نيرومندى و زيبايى به آن مقام بلند نرسيد. بلكه او مردى بود كه در اطاعت خدا ايستادگى داشت. پرهيزكار، ساكت، باوقار، آينده نگر و تيزهوش و پندآموز بود در هر موضوعى عميقانه فكر مى كرد، از هر حادثه اى درس مى گرفت. روز نمى خوابيد و از خود مراقبت زياد مى نمود، كم خنده و شوخى مى كرد. از توجه دنيا شاد نمى شد و از پشت كردن آن اندوهناك نمى گشت.
فرزندان زيادى داشت و همه قبل از او مردند و در مرگ آنها بردبارى را از دست نداد. يكى از روشهاى نيكوى او اين بود كه هر گاه دو نفر با هم اختلاف پيدا مى كردند، تا آشتى ميان آنها برقرار نمى ساخت آرام نمى گرفت. به مجالس دانشمندان اهميت مى داد و براى حكمرانان اندوهناك مى شد كه چگونه فريب چند روز مقام دنيايى را مى خورند».
روزى يكى از بزرگان بنى اسرائيل از محلى گذر مى كرد، ديد كه گروهى از مردم مانند تشنگان آب گوارا به دور لقمان گرد آمده اند وبه سخنان حكيمانه او گوش مى دهند. آن رهگذر با تعجب به لقمان گفت: تو آن نيستى كه با ما گله دارى مى كردى؟ گفت: آرى. پرسيد: پس چگونه به اين مقام رسيده اى: لقمان فرمود: سه ويژگى مرا به اين مقام رسانيد: راستگويى، امانت دارى، دورى از كارهاى بيهوده
📚 وبگاه کتابخانه احادیث شیعه
🔸 نفرت پراکنی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی خود سخنانی در زمینه اختلافات و نوع مواجه با آنها فرمودند که مورد استقبال هیچ کدام از جناحهای اصولگرا و اصلاحطلب قرار نگرفت و مغفول ماند. فعالان سیاسی بایسته است خود را مخاطب این سخنان - که نیاز جدی زمانه ماست - قرار داده و برای پیشبرد آن تلاش نمایند. فرازهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی:
«نکتهی بعدی در باب منافع ملّی، مسئلهی اتّحاد دلهای مردم است؛ اتّحاد عزمها و ارادههای مردم است. ما در این زمینه متأسّفانه مشکلاتی داریم، عقبافتادگیهایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملّیمان اختلال ایجاد میکنیم. همهی ما در این غفلت شریکیم؛ همهی ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم؛ روزبهروز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل بوده است. امام بزرگوار از روز اوّل روی یکی از چیزهایی که همیشه تکیه میکرد، مسئلهی «اتّحاد» بود. بعضیها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، امام (رضوان الله علیه) به اینها نهیب میزد و میگفت: «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید».
اختلاف فکری، اختلاف سلیقه، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر طبیعی است، امّا نفرتپراکنی غیر از اینها است. خب یک نظری شما دارید، یک نظری دیگری دارد، اینها با همدیگر یکسان نیست، اشکالی هم ندارد، امّا این نباید موجب نفرتپراکنی بشود، نباید افراد را از یکدیگر متنفّر بکند، دشمنِ یکدیگر بکند، اجازه بدهد که هر کدام علیه یکدیگر، علیه آن دیگری، به هر وسیلهای که ممکن است، موجب اهانت و آزار و مانند اینها بشوند؛ احیاناً با افترا و دروغ و مانند این چیزها هم همراه بشود که خب این خیلی مشکل است. به نظر من رقابتهای داخلی به جای خودش محفوظ ــ البتّه در داخل کشور در زمینهی مسائل گوناگون سیاسی و غیره، رقابتهایی وجود دارد، این به جای خود محفوظ ــ امّا همه باید با هم باشند، همراه باشند.
در یک خانواده ممکن است دو برادر با هم دو سلیقهی مختلف داشته باشند امّا برادریشان از بین نمیرود؛ کار به دشنام و دروغ و اهانت و مانند اینها نباید بکشد؛ این را همه باید مراقبت کنند. این هم مسئلهی اساسی و مهمّی است، تأکید میکنم و توصیه میکنم به جوانهای عزیزمان که سعی کنند در داخل جامعه نفرتپراکنی انجام نگیرد. خب اختلاف سلیقهای وجود دارد، اشکالی هم ندارد امّا همه با هم برادروار در کنار هم، روی مسائل کلّی جامعه و در مقابله و مواجههی با مخالفین کشور، مخالفین جمهوری اسلامی، مخالفین ملّت ایران، یکسان بِایستند و حرکت کنند.»
◾️سخنرانی نوروزی در جمع اقشار مختلف مردم، ۱۴۰۳/۱/۱
🔸 شیر مردان 🔸
▫️شیر مردانند در عالم مدد
▪️آن زمان کافغان مظلومان رسد
▫️بانگ مظلومان ز هرجا بشنوند
▪️آن طرف چون رحمت حق میدوند
▫️آن ستونهای خللهای جهان
▪️آن طبیبان مرضهای نهان
▫️محض مهر و داوری و رحمتند
▪️همچو حق بیعلت و بیرشوتند
▫️این چه یاری میکنی یکبارگیش
▪️گوید از بهر غم و بیچارگیش
▫️مهربانی شد شکار شیرمرد
▪️در جهان دارو نجوید غیر درد
▫️هر کجا دردی دوا آنجا رود
▪️هر کجا پستیست آب آنجا دود
▫️آبِ رحمت بایدت، رو پست شو
▪️وانگهان خور خمر رحمت، مست شو
🔹 منبع: مثنوی معنوی، دفتر دوم، اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس
🔸 نور ماه
▪️نکوتر بتاب امشب اى نور ماه
▪️که روشن کنى روى این بزمگاه
▪️بسا شمع رخشنده تابناک
▪️ز باد حوادث فرو مرده پاک
▪️حریفان به یکدیگر آمیخته
▪️صراحى شکسته، قدح ریخته
▪️به یک سوى ساقى برفته ز دست
▪️به سوى دگر مطرب افتاده مست
▪️بتاب امشب اى مه که افلاکیان
▪️ببینند جانبازى خاکیان
▪️مگر نوح بیند کزین موج خون
▪️چسان کشتى آورد باید برون
▪️ببیند خلیل خداوندگار
▪️ز قربانى خود شود شرمسار
▪️کند جامه موسى به تن چاکچاک
▪️عصا بشکند بر سر آب و خاک
▪️مسیحا اگر بیند این رستخیز
▪️صلیب و سلب را کند ریزریز
▪️محمد سر از غرفه آرد برون
▪️ببیند جگرگوشه را غرق خون
🔹 استاد حسین مسرور سخنیار اصفهانی