🔹کفیل دختران🔹
📣 لوی شرف الدین عضو هیات علمی موسسات صدر در لبنان
سال ۱۹۶۲ امام موسی صدر تصمیم گرفتند مرکزی را در شهر صور لبنان برای بانوان تأسیس کنند. جایی که زنها بتوانند آنجا درس بخوانند و مهارتهای مختلف یاد بگیرند. سالها بود ایشان در لبنان و به خصوص مناطق جنوبی لبنان که فقر بیشتر به آنجا رخنه کرده بود مشغول فعالیتهای فرهنگی بودند. فعالیتهایی که بنا داشتند با آن ریشه فقر و بیسوادی را بکنند و جایگاه اجتماعی مردم را ارتقاء ببخشند. اتفاقی که امروز میبینیم افتاده و دیگر خبری از شرایط 60سال قبل در این مناطق نیست.
ابتدا بعضی خانوادههای سنتی جنوب لبنان با تحصیل دخترانشان مخالفت میکردند، اما امام موسی صدر چنان در این تصمیم مصمم بودند که شخصا وارد عمل میشدند و یکییکی در خانههای مردم را میزدند و آنها را راضی میکردند دخترشان را به مدرسه بفرستند. یادم هست پدری که چند دختر داشت به هیچوجه راضی نمیشد دخترانش در این مدرسه شرکت کنند و امام صدر اصطلاحا کفیل آن دختران شدند و خودشان را نزد پدر آنها ضامن قرار دادند که مراقب این دختران باشند و بالاخره پدر رضایت داد. الان که با شما صحبت میکنم، دو تا از آن دخترها فارغالتحصیل رشتههای مهندسی از دانشگاههای معتبر آمریکا هستند. اگر آن روز امام صدر کفیل نمیشد، آیندهشان به کجا میکشید؟
📚 روزنامه جام جم، ش ۵۹۲۶، ص ۱۴، مصاحبه
#امام_موسی_صدر
#درس
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹تیرهای شیطان🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
پیدایش طبقه جاهل مسلک مقدس مآب که خوارج جزئی از آنها بودند، برای اسلام گران تمام شد. گذشته از خوارج که با همه عیب ها از فضیلت شجاعت و فداکاری بهرهمند بودند، عدهای دیگر از این تیپ متنسّک به وجود آمد که این هنر را هم نداشت. اینها اسلام را به سوی رهبانیت و انزوا کشاندند، بازار تظاهر و ریا را رایج کردند. اینها چون آن هنر را نداشتند که شمشیر پولادین بر روی صاحبان قدرت بکشند، شمشیر زبان را بر روی صاحبان فضیلت کشیدند؛ بازار تکفیر و تفسیق و نسبت بیدینی به هر صاحب فضیلت را رایج ساختند.
... خطر جهالت این گونه افراد و جمعیت ها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرک ها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند. همیشه منافقان بیدین، مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی برمیانگیزند؛ اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها. چقدر عالی و لطیف علی علیه السلام این وضع اینها را بیان میکند، میفرماید: ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاسِ وَ مَنْ رَمی بِهِ الشَّیطانُ مَرامِیهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تیهَهُ. همانا بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند.
📚 جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص ۱۳۵
#شهید_مطهری
#خوارج
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹کج فهمی🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
اگر بپرسید که جامعه اسلامی چگونه از داخل خودش آسیب میپذیرد، من با آن دو حدیث این مطلب را برایتان تا اندازهای توضیح میدهم. یک حدیث این است: پیغمبر اکرم فرمود:
《انّی لا اخافُ عَلی امَّتِی الْفَقْرَ وَ لکنْ اخافُ عَلَیهِمْ سوءَ التَّدْبیرِ》
چه جمله عالی و بزرگی! میفرمود که من بر امت خودم از ناحیه فقر اقتصادی بیم ندارم، فقر امت من را از پا در نمیآورد ولی از یک چیز دیگر بر امت خودم بیمناکم و آن کج فکری، بد فکری، بد اندیشگی، جهل و نادانی است. اگر مردم مسلمان، روشنبینی و دوربینی و آیندهبینی و عمقبینی و ژرفبینی را از دست بدهند و ظاهربین بشوند آن وقت است که برای اسلام خطر پیدا میشود. خوارج چه کسانی بودند؟ خوارج مردمی بودند ظاهربین، مردمی بودند که اساساً عمق را نمیدیدند، آینده را درک نمیکردند، شعاع دیدشان بسیار کوتاه بود ولی متعبد و متدین و معتقد و عابد و زاهد بودند. علی علیه السلام آنها را ریاکار نمیدانست. اینهمه انتقادی که از آنها کرده است نگفته اینها در عبادتشان ریاکار بودند، میگوید اینها کجفهم و کج اندیشه بودند.
📚 پانزده گفتار، ص ۶۸ - ۶۹
#شهید_مطهری
#کج_فهمی
📚 به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹زبان، زبان شیطان است و توحید می گوید🔹
📣 امام خمینی
#امام_خمینی
#تزکیه
#ویدئو
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹پیام الهی🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
نسل قدیم سنگینی بار تسلط های خارجی را روی دوش خود احساس نمیکرد، و نسل جدید احساس میکند. آیا این گناه است؟ خیر، گناه نیست بلکه خود این احساس یک پیام الهی است. اگر این احساس نبود معلوم میشد ما محکوم به عذاب و بدبختی هستیم. حالا که این احساس پیدا شده نشانه این است که خداوند تبارک و تعالی میخواهد ما را از این بدبختی نجات بدهد.
در قدیم سطح فکر مردم پایین بود، کمتر در مردم شک و تردید و سؤال پیدا میشد، حالا بیشتر پیدا میشود. طبیعی است وقتی که فکر، کمی بالا آمد سؤالاتی برایش طرح میشود که قبلًا مطرح نبود. باید شک و تردیدش را رفع کرد و به سؤالات و احتیاجات فکریاش پاسخ گفت. نمیشود به او گفت برگرد به حالت عوام، بلکه این خود زمینه مناسبی است برای آشنا شدن مردم با حقایق و معارف اسلامی.
با یک جاهل بیسواد که نمیشود حقیقتی را به میان گذاشت. بنابراین در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش پایینتر بود ما احتیاج داشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتاب ها. اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتاب ها به درد نمیخورد، باید و لازم است رفرم و اصلاح عمیقی در این قسمت ها به عمل آید، باید با منطق روز و زبان روز و افکار روز آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری مردم پرداخت.
نسل قدیم اینقدر سطح فکرش پایین بود که اگر یک نفر در یک مجلس ضد و نقیض حرف میزد کسی متوجه نمیشد و اعتراض نمیکرد، اما امروز یک بچه که تا حدود کلاس ۱۰ و ۱۲ درس خوانده همین که برود پای منبر یک واعظ، پنج شش تا و گاهی ده تا ایراد به نظرش میرسد. باید متوجه افکار او بود و نمیشود گفت خفه شو، فضولی نکن.
📚 ده گفتار، ص ۲۲۰
#شهید_مطهری
#نسل_جدید
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹ابقاکم الله🔹
📚 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
مرحوم حاج آقا حسین مقید بودند که حتی یک ذره خلاف واقع نگویند. نقل شده است: می خواستند به عالمی که برادرشان از دنیا رفته بود، پیام تسلیت بنویسند. یکی از آقازاده های ایشان در این پیام می نویسد: از درگذشت برادرتان متاثرم، خداوند به شما صبر و اجر دهد.
حاج آقا حسین می گویند: چرا دروغ به من بستی؟ من کجا متاثرم؟ بنویس: ابقاکم الله.
📚 جرعهای از دریا، ج ۴، ص ۵۲۳
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#حاج_آقا_حسین_قمی
#صدق
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹دروغ بنویسم؟🔹
یکی از فرزندان حاج آقا حسین قمی می خواست شناسنامه بگیرد. در کربلای معلی به کنسولگری مراجعه نموده بود و سه سالی هم شاید از بلوغش گذشته بود. برای فرار از نظام وظیفه می خواست سنش را کمتر از حد بلوغ بگیرد. کنسول گفته بود چون شما بالغ نیستید باید ولی شما بنویسند تا ما شناسنامه برای شما صادر کنیم. به مرحوم آقا اظهار کرد: چون من سن خود را کمتر گفته ام به کنسولگری دستور دهید برای من شناسنامه صادر نمایند.
آقا خیلی عصبانی شد و فرمود: من دروغ بنویسم تا تو کاغذ را برای آن کنسول ببری؟ خاک بر سرت آقا حسین که تو خودت را مرجع مردم می دانی و مردم هم تو را نایب امام می دانند، دروغ می گویی!
فرمودند: اگر من صد پسر داشته باشم و آنها را دم توپ بگذارند، یک دروغ نخواهم گفت، چون دروغ گفتن من ضرر به اسلام می زند، ولی از بین رفتن آنها ضرری به اسلام نمی زند.
📚 عنصر فضیلت و تقوی، عباس حاجیانی دشتی، ج ۱، ص ۸۵ - ۸۶
#حاج_آقا_حسین_قمی
#دروغ
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹اجتهاد و تقليد🔹
📣 علامه طباطبایی
نيازمندىهايى كه انسان در محيط زندگى خود دارد و فعاليت هايى كه براى رفع آنها بايد انجام دهد، به قدرى زياد است كه يك انسان معمولى به شمردن نام آنها قادر نيست، تا چه رسد به اين كه در همه آنها تخصص پيدا كرده و اطلاع كافى به دست آورد.
از طرف ديگر، چون انسان كارهاى خود را از روى فكر و اراده انجام مىدهد و در جايى كه مىخواهد تصميم بگيرد بايد اطلاع كافى داشته باشد و اگر اطلاع كافى نداشته باشد، نمىتواند تصميم بگيرد. بايد يا خود در كارهايى كه مىخواهد انجام دهد خبره باشد يا از اهل خبره بپرسد و با دستور او وارد مرحله عمل شود چنان كه به اقتضاى غريزه، در معالجه امراض به پزشك مراجعه مىنماييم، و در تهيه نقشه ساختمان به مهندس ساختمان و در بنايى، به بنّا و در تهيه در و پنجره، به نجّار اعتماد مىكنيم!
پس ما پيوسته جز در مورد بسيار ناچيزى، زندگى خود را با مراجعه به ديگران و تقليد مىگذرانيم.
كسى كه مىگويد: من در زندگى خود زير بار تقليد نمىروم! يا معناى سخن خود را نمىفهمد، يا گرفتار يك آفت فكرى است. اسلام نيز كه شريعت خود را بر اساس فطرت انسانى بنا نهاده همين روش را پيش گرفته است. اسلام به پيروان خود دستور داده كه معارف و احكام دينى را ياد بگيرند و منبع اين معارف جز كتاب خدا و سنت پيغمبر و ائمه هدى نيست.
بديهى است كه به دست آوردن همه معارف دينى از كتاب و سنت، كار هر كس نيست و براى افراد مسلمان ميسّر نمىباشد، بلكه جز براى گروهى معدود امكان ندارد.
بنابراين، طبعاً اين دستور دينى به اين صورت در مىآيد كه عدهاى از مسلمانان كه توانايى به دست آوردن معارف و احكام را از راه استدلال ندارند، به كسانى كه دستورهاى دينى را با دليل به دست آوردهاند، مراجعه نموده وظايف خود را انجام دهند.
دانشمندى كه احكام دينى را از راه استدلال به دست مىآورد، مجتهد و عملش را اجتهاد مىگويند و كسى را كه به مجتهد مراجعه مىكند مقلد و مراجعه او را تقليد مىنامند.
البته اين نكته را بايد دانست كه تقليد در عبادات و معاملات و ساير دستورهاى عملى دين است، اما در اصول دين كه امورى اعتقادى است، هرگز نمىشود به نظر ديگران اعتماد نمود و به تقليد اكتفا كرد، زيرا در مورد اصول دين، ايمان و عقيده مطلوب است نه عمل و هرگز نمىتوان ايمان ديگران را ايمان خود فرض كرد.
نمىتوان گفت: خدا يكى است، به دليل اين كه پدران يا دانشمندان ما چنين مىگويند! يا زندگى پس از مرگ حق است، زيرا همه مسلمانان به آن اعتقاد دارند.
از اين روى، بر هر فرد مسلمان واجب است كه اصول دين خود را از راه دليل بداند اگر چه به طورى سادهاى هم باشد.
📚 تعالیم اسلام، ص ۲۹۴ - ۲۹۵
#علامه_طباطبایی
#اجتهاد_تقلید
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin