🔹بزرگترین آزمایش🔹
📣 امام خمینی
حکومت کردن بر یک جامعهای، بزرگترین آزمایشی است که خدای تبارک و تعالی از بشر میکند. حکومت کردن اگر حکومت کردن اسمش باشد، به اصطلاح حکومت کردن بر یک همچو جامعهای که خون خودش را در راه اسلام و در راه کشور اسلامی دارد میدهد، و جوانان برومندش را دارد فدا میکند؛ از کارهای بسیار مشکل و از امتحانات بسیار مشکل است. ای رؤسا! شماها در معرض امتحان در آمدهاید، و اعمال شما دقیقاً تحت نظر خدای تبارک و تعالی است. توجه بکنید به این ملتی که به این طور همراهی با شما میکند. ای پاسداران! ای ارتشیان! ای ژاندارمری! و ای سایر قوای مسلّح نظامی و انتظامی! و ای رؤسای هر جا که هستید، هر قبیله که هستید و ای همۀ استاندارهای سرتاسر کشور! در معرض امتحان هستید. مبادا با خون اینها برای خودتان بخواهید مقامی درست کنید. خدا نکند که شماها بخواهید دیگران، خون خودشان را بدهند و شما مقامتان بالاتر برود. خدا نکند که یک همچو حیوانی در باطن شما باشد و شما خیال کنید انسانید. بشر در معرض امتحان است.
📚 بیانات در دیدار با خانوادههای شهدای دزفول، جمعی از اهالی خرمآباد، پلدختر و کوهدشتِ لرستان و ...، ۱۳۵۹/۱۰/۷
#امام_خمینی
#امتحان_الهی
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹تزکیه نفوس، هدف بزرگ پیامبران🔹
📣 آیتالله ابراهیم امینی
بزرگترین هدف پیامبران تهذیب و تزکیه و پرورش نفوس انسان ها بوده است. خدا در قرآن کریم میفرماید: «خدا بر مؤمنين منت نهاد كه رسولى از خودشان را در ميان خودشان برانگيخت تا آيات خدا را بر آنان تلاوت كند و نفوسشان را تزكيه نمايد و به آنان كتاب و حكمت بياموزد، گرچه قبلا در ضلالتى آشكار بودند.»
موضوع تعلیم و تربیت، آن قدر مهم بوده که هدف ارسال پیامبران قرار گرفته و خدای متعال در این باره بر بندگانش منت نهاده است. شخصیت فردی و اجتماعی، سعادت یا شقاوت دنیوی و اخروی انسان به این موضوع بستگی دارد که چگونه خویشتن را ساخته و میسازد. به همین جهت خودسازی برای انسان یک امر حیاتی و سرنوشتساز محسوب میشود. پیامبران آمدند تا راه خودسازی و پرورش و تکمیل نفس را به انسان ها بیاموزند و در این امر حیاتی و سرنوشتساز رهنما و مددکارشان باشند. پیامبران آمدند تا نفوس انسان ها را از رذائل و اخلاق زشت و صفات حیوانیت پاک و منزه سازند و فضائل و مکارم اخلاق را پرورش دهند. پیامبران آمدند تا به انسان ها درس خودسازی بیاموزند، و در طریق شناخت اخلاق زشت و کنترل و مهار کردن امیال و خواستههای نفسانی یار و مددکارشان باشند، و با تحذیر و تخویف، نفوسشان را از بدی ها و زشتی ها پاک و منزه سازند. آمدند تا نهال فضائل و مکارم اخلاق را در نفوس پرورش دهند و شکوفا سازند و با رهنمود و تشویق و ترغیب یار و مددکارشان باشند.
📚 وبسایت آيتالله ابراهیم امینی
#آیت_الله_ابراهیم_امینی
#تهذیب_نفس
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹استادی برازنده شماست🔹
آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی میفرمودند: در حین تدریس دیدم طلبهای آمد، از لبادهاش متوجه شدم که ایرانی نیست و از حوزه علمیه نجف میآید. آمد و میان طلبهها نشست. درس فقه و اصول بود.
سؤالی پرسید و من جواب دادم. به جوابِ من سؤال دیگری کرد که نتوانستم جواب بدهم. از جای خودم بلند شدم و گفتم: استادی برازنده شما است و من باید شاگرد شما باشم!
تقوا را ببینید. استادی با صد و پنجاه شاگرد، کرسی درس خود را به استاد دیگری که از نظرش لیاقت و شایستگی دارد، میسپارد!
📚 مجله حریم امام، شماره ۳۴۳ {ویژهنامه مکتب تفکیک و آیت الله میرزا مهدی اصفهانی}، گفتگو با اسماعیل غروی اصفهانی
#آیت_الله_شیخ_هاشم_قزوینی
#خضوع
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹قلب الهی🔹
📣 امام خمینی
همه چیزها از قلب انسان شروع میشود، نه این قلبی که حیوانی است، قلب انسانی، همۀ مسائل از قلب انسانی شروع میشود. و اگر چنانچه قلب، یک سرچشمۀ نور و هدایتی در آن باشد، زبان هم به نورانیت قلب منوّر میشود؛ چشم هم به نورانیت قلب منور میشود، همۀ اعضای انسان، که تابع قلب است، وقتی قلب الهی شد، همه چیز انسان الهی میشود، یعنی حرف که میزند، حرفش هم الهی است، استماع هم که میکند، استماعش هم الهی است. راه هم که میرود، راه رفتنش هم الهی است. این همان است که انبیا آمدهاند برای تربیت انسان ها. این انسانی که یک حیوان است، با سایر حیوانات فرق ندارد، یا بدتر از سایر حیوانات است، میخواهند که این انسان را از این لجنزار بیرون بیاورند، و یک انسان الهی، یک انسانی که سرتاپایش معرفت اللّه باشد، توحید باشد، حرکتی نکند الا به حرکت الهی:
《وَ مَا رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَلکِنَاللّهَ رَمَی》
نه این است که معنایش این است که خدا تیر را انداخته است. این دست، دست خداست. نفسانیت در تو نبوده است تا اینکه رمیی که میکنی، رمی تو باشد. تو الهی بودی، تو یک موجود الهی بودی، موجود الهی همه چیزش الهی است، رَمْیَش رمی اللّه است، عَیْنَش، عین اللّه است. همه چیزش خداست. باید کوشش بکنیم ما معمَّمین، ما که خودمان اسممان را روحانی گذاشتیم، چه طبقۀ اهل منبر باشند، چه اهل محراب باشند، چه از قشرهای دیگر، همین بنگاه، این بنگاه را بنگاه اسلامیاش کنیم.
📚 بیانات در دیدار با محمد تقی فلسفی و وعاظ تهران، ۱۳۵۸/۴/۱۷
#امام_خمینی
#موحد
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹من راضی نیستم🔹
📣 آیت الله سید عبدالکریم حسینی قزوینی
بعد از رحلت مرحوم آیت الله العظمی سید محسن حکیم، بعضی از علمای عراق، مردم را به آیت الله شهید سید محمد باقر صدر ارجاع دادند. از جمله آیت الله سید میر محمد قزوینی که شخصِ اولِ علمای بصره بود.
مرحوم شهید صدر کسی را دنبال من فرستادند و فرمودند: آقای میر محمد قزوینی، مردم را به من ارجاع داده است و من راضی نیستم در عرضِ آیت الله خویی باشم به دو دلیل: اول اینکه من شاگرد ایشان هستم و شاگرد، نباید خودش را در عرضِ مرجعیتِ استاد نشان دهد. دوم آن که نمیخواهم مرجعیت، کوچک شود. عدهای این جا و عدهای آن جا عَلَمِ مرجعیت بردارند. این طور هیبت و ابهتِ مرجعیت از بین می رود. مرجعیت اگر یک جا و متمرکز باشد، هیبت و حرکتش برای اسلام بیشتر است. لذا خواهش میکنم شما بروید و از آقای قزوینی بخواهید که مردم را به من ارجاع ندهند.
این مساله بر عظمت آقای خویی و فروتنی و دور اندیشی آن شهید بزرگوار دلالت میکند.
📚 شمع همیشه فروزان، مصاحبه، ص۲۲۰
#آیت_الله_حسینی_قزوینی
#آیت_الله_محمد_باقر_صدر
#روحانیت
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مخالف مصنوعی🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
حتی در محیطهایی که هیچ مخالف وجود ندارد، اگر بشود در یک شرایط کنترل شدهای مخالف مصنوعی درست کرد، باز وجودش برای تنقیح و اصلاح عقاید حق مفید است. به طور کلی اختلاف و تنوع برای پیشرفت لازم و ضروری است. در کشورهای دموکراتیک هم که میبینید، مسئله اکثریت و اقلیت مطرح است، اگر اکثریت و اقلیتِ واقعی باشد، واقعاً وجود اقلیت را مفید میدانند، حتی به حال اکثریت، نه این که وجود اقلیت فقط به حال طرفداران اقلیت مفید است، بلکه اصلا وجود اقلیتِ واقعی و منتقد و مخالف برای همه جامعه مفید است و از آن جمله برای خود اکثریت.
بنابراین در عین اینکه باید عقاید عامه مسلمین را حراست و حفاظت کرد و افرادی را که ضعیف هستند و تاب مقاومت در مقابل افکار مخالف را ندارند، دور نگه داشت و تقویت کرد و وقتی که آنقدر نیرو گرفتند که بتوانند مقاومت کنند و یک نوع مصونیت روحی پیدا کردند تماس میان آنها و افکار مخالف برقرار کرد؛ در عین اینکه این گونه تدابیر باید به کار برده شود ولی به نظر من اگر کسی عقیدهای را روی فکر خودش اظهار میدارد و مخالف است، دلیلی نداریم بر اینکه ما باید جلوی اصل اظهار عقیده او را بگیریم.
📚 جهاد اسلامی و آزادی عقیده، ص ۹۷ - ۱۰۰
#شهید_مطهری
#آزادی_اندیشه
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مباحثه و مجادله🔹
📣 آيتالله شهید دکتر بهشتی
مجادله این است که یک یا هر دو طرف بحث آن وقتی که با هم حرف میزنند در مسیر کاوش مشترک نیستند. نمیخواهند به کمک هم به حق نزدیکتر شوند. بلکه هر یک با یک رأی و نظرگاه قبلی در برابر هم قرار گرفتهاند فقط به این قصد که او بگوید آنچه من قبلاً حق میدانم حتماً همان درست است، از همان اول با جبههگیری و رد کردن در مقابل دیگری ظاهر میشود و آن یکی هم همین طور. این هرگز نمیتواند انسان را به سیر تکامل انسانی و حقپرستانهاش برساند. اگر خوب دقت کنیم میبینیم این درست غرق شدن و فرو رفتن هر چه بیشتر در خودپرستی است و نه حقپرستی. بنابراین شرط اول بحث مشترک، مباحثه و مناظره باید این باشد که به راستی با هم صحبت کنیم، نظرگاههامان را با هم در میان بگذاریم تا به کمک یکدیگر از روی حق و حقیقت و واقعیت بیشتر پرده برداریم. فرق نمیکند، چه در شناخت واقعیت و چه در شناخت حقیقت، بحث سازندۀ بیغرض و از روی احساس فطری حقپرستی میتواند بسیار مفید واقع شود. عرض کردم هم در شناخت واقعیت، هم در شناخت حقیقت، هم در شناخت آنچه هست، هم در شناخت آنچه باید باشد. با هم که بحث میکنیم، به منظور کمک کردن به یکدیگر در راه شناخت بیشتر این دو، مثل هر همکاری و تعاون دیگر میتواند مفید واقع شود. پس مباحثه ساختن است و مجادله تخریب. مباحثه جمع شدن است و مجادله پراکنده کردن.
📚 وبسایت تاریخ ایران، مناظره آیتالله بهشتی با اعضای انجمن دانشجویان مسلمان، ۱۳۵۸/۱۲/۲۲
#شهید_بهشتی
#مباحثه_مجادله
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹خدمت می کنم🔹
📣 آيتالله العظمی شبیری زنجانی
روزی چند طلبه کرمانی وارد مدرس حاج ملا هادی سبزواری می شوند و هنگامی که حاج ملا هادی وارد می شود، شاگردان ادای احترام می کنند و از جا بر می خیزند و این چند طلبه هیچ حرکتی نمی کنند و مشغول پچ پچ و حرف زدن با یکدیگر می شوند و ملا هادی هم طبق معمول شعر را می خواند و درس را شروع می کند. طلبه های کرمانی هم تا آخر درس پیوسته با یکدیگر پچ پچ می کردند، به گونه ای که شاگردان دیگر حواسشان پرت می شد. وقتی درس تمام شد و ملا هادی رفت، شاگردان با ناراحتی به آنها اعتراض می کنند که چرا چنین رفتار خلاف ادبی را مرتکب شدید؟ عالم بزرگواری وارد شد، ولی شما هیچ احترام نکردید و علاوه بر اینکه خودتان از درس استفاده نکردید، نگذاشتید سایرین از درس استفاده کنند؟
طلبه های کرمانی می گویند: واقع مطلب این است که ما در کرمان در فلان مدرسه مشغول تحصیل بودیم و نزد امام جمعه کرمان درس می خواندیم. در آن وقت جزوه هایی از ملا هادی سبزواری به دست ما رسیده بود و ما با نگاه منتقدانه به آنها اشکال می کردیم. در همان زمان شنیدیم که حجاج از سمت بندر عباس وارد می شوند. بنا گذاشتیم که به استقبال حجاج برویم. بعد از استقبال و مراجعت به مدرسه چون جاده ها خاکی بود، لباس هایمان گردآلود شده بود. مشغول تکاندن لباس هایمان بودیم که مرد مسنی وارد شد و گفت: محل زندگی من خیلی دور است و من مریضم و اگر بخواهم با این حال مراجعت کنم در راه تلف خواهم شد. اینجا هم پول کافی ندارم که جایی را برای استراحت اجاره کنم. اگر مانعی نیست، اجازه دهید در یکی از حجرات مدرسه اقامت کنم تا بهبود پیدا کنم.
یکی از طلبه ها گفت: این مدرسه وقف طلاب است. اگر طلبه بودی، اشکال نداشت و در غیر این صورت شرعا امکان ندارد.
خادم مدرسه که مش محمد نام داشت، دلش به حال او سوخت و گفت: حجره خادم مستثناست. به حجره من بیا.
آن طلبه گفت: حجره خادم به عنوان خدمت مستثناست و به طور مطلق مستثنی نیست. اگر خدمت می کنید، اشکال ندارد والا ممکن نیست.
آن مرد گفت: مانعی نیست، من خدمت می کنم.
از آن به بعد طلبه های مدرسه برای امور خود به آن مرد دستور می دادند که مثلًا از چاه آب بیاور یا خرید کن. بعد از این قضیه، آن مرد در جمع طلبه ها بود. گاهی جزوههای ملا هادی را مطالعه می کردیم و نمی فهمیدیم و به او بد می گفتیم. یک وقت مش محمد گفت: من از این شخص خوشم آمده است و می خواهم دخترم را به او تزویج کنم.
ما اعتراض کردیم که مناسبتی ندارد که دخترت را به شخص غریب بدهی. خادم زیر بار نرفت و دخترش را به تزویج او در آورد. آن مرد اسهال خونی داشت و گاهی خوب می شد و بیماری اش دوباره عود می کرد. مدت اقامت او در کرمان دو سال طول کشید تا بهبودی کامل پیدا و به شهر خود مراجعت کرد. ما قدری تحصیل کردیم و علممان بیشتر شد و فهمیدیم که در آن وقت کلمات حاج ملا هادی سبزواری را نمی فهمیدیم و از ضعف علمی اعتراض می کردیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم از ملا هادی سبزواری استفاده علمی کنیم و به همین جهت به سبزوار سفر کردیم و در درس ملا هادی حاضر شدیم. دفعتا فهمیدیم که نوکر دو ساله ما در کرمان همین حاج ملا هادی بوده، که در مدت این دو سال هیچ اظهار نکرده بود. ما با دیدن ایشان خودمان را به کلی باختیم و نفهمیدیم چه کنیم و علت این رفتار خلاف ادب این بود.
📚 جرعهای از دریا، ج ۴، ص ۴۱۸ - ۴۲۰
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#حاج_ملا_هادی_سبزواری
#داستانک
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹خودخواهی و خودبینی🔹
📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی
نقطهی مقابل احساس عبودیت، خودبینی و خودخواهی و خودپرستی است؛ منیّت است. این منیّت است که در انسان، منشأ همهی آفات اخلاقی و عوارض و نتایج عملی آنهاست. منشأ همهی این جنگ ها و کشتارهای عالم، و ظلم هایی که به وقوع می پیوندد و منشأ همهی فجایعی که در طول تاریخ اتفاق افتاده - و شما خواندهاید، شنیدهاید یا امروز مشاهده می کنید - احساس منیّت و خودخواهی و خودبینی در مجموعهای از انسان هاست که سرچشمهی این فساد و نابسامانی، در زندگی آنهاست. عبودیت نقطهی مقابل این خودخواهی و منیّت و خودپرستی است. اگر این خودبینی و خودخواهی در مقابل خداوند متعال باشد - یعنی انسان خود را در مقابل پروردگار قرار بدهد - نتیجهی آن در انسان، طغیان است: طاغوت. طاغوت هم فقط پادشاهان نیستند؛ هر کدامِ از ما انسان ها ممکن است در درون خودمان - خدای نکرده - یک طاغوت و یک بت تربیت کنیم و پرورش بدهیم. در مقابل خدا سرکشی کردن و خودبینی داشتن، نتیجهاش عبارت از رشد طغیان در انسان است. اگر این خودبینی در مقابل انسان های دیگر باشد، نتیجهاش می شود نادیده گرفتن حقوق دیگران؛ تجاوز و دستدرازی به حقوق این و آن. اگر این خودبینی در مقابل طبیعت واقع بشود، نتیجهاش می شود تضییع محیط طبیعی؛ یعنی آنچه که امروز به حق دربارهی مسئلهی محیط زیست در دنیا اهتمام هست. نادیده گرفتن محیط طبیعی زیست انسان هم، نتیجهی طغیان، خودبینی و خودخواهی در مقابل طبیعت است.
📚 بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۷/۲۱
#رهبر_انقلاب
#خودبینی
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مبارزه با نفاق🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
باید توجه داشت که هر اندازه احمق زیاد باشد، بازار نفاق داغتر است. مبارزه با احمق و حماقت، مبارزه با نفاق نیز هست، زیرا احمق ابزار دست منافق است. قهراً مبارزه با احمق و حماقت خلع سلاح کردن منافق، و شمشیر از دست منافق گرفتن است.
📚 جاذبه و دافعه علی علیهالسلام، ص ۱۵۸
#شهید_مطهری
#جهل
#نفاق
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹نباید اشتباه کرد🔹
📣 آيتالله شهید دکتر بهشتی
در سفری که به آذربایجان رفته بودم، به آذرشهر رفتیم. چون میزبان ما آيتالله مدنی بودند، ایشان فرمودند که برای ماندن شب، باغی را در اطراف در نظر گرفته اند که آنجا باشیم و آنجا برویم. من نمی دانستم صاحب باغ کیست. خوب ایشان میزبان بودند و دیگر پرسیدن زیادی درست نبود. خوب فرصت هم نبود که من بپرسم. رفتیم آنجا و دیدیم بله یک آقایی است که یک باغ بزرگ چند هکتاری دارد و آنجا شامی آماده کرده است و با آيتالله مدنی هم آشنایی داشت و پزشک هم بود که گویا در تبریز طبابت می کرد و در آنجا هم باغی درست کرده بود و می آمد. بعدا معلوم شد که این صحیح نبوده. این آقا در محل به عنوان یک آدم پولداری که ثروتش را در راه خدا انفاق نمی کند، شناخته شده است. هیچ لزومی نداشت ما آنجا برویم. اتفاقا بعد موقع خوابیدن ما گفتیم اینجا دیگر نمی خوابیم و برویم. برگشتیم شهر، منزل اخوی ایشان و همان جا استراحت کردیم، چون ایشان خودشان آذرشهراند.
خوب نباید این اشتباه را کرد. چه لزومی دارد؟ بنده معمولا وقتی به جاهایی بروم، سعیم این است که با همین نهادهای انقلابی یا با مردمی که از این قبیل باشند، باشیم. در همین سفر اخیر که دو روزی اهواز رفتم، آنجا در سپاه پاسداران بودیم و شب ها متکا و بالش هم نداشتند. یک پتو تا می کردیم، می گذاشتیم زیر سرمان و می خوابیدیم. نه تشک داشتند، نه بالش داشتند. غذاهایی را هم که در سپاه می پختند، می خوردیم. خیلی خوب بود. فرصت بیشتری هم داشتیم برای اینکه با آنها مانوس باشیم. باید این طور عمل کنیم.
📚 تشکیلات بهشتی، محسن ذوالفقاری، ۷۶ - ۷۷
#شهید_بهشتی
#مدیریت
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹اختلاف نکنید🔹
📣 امام خمینی
باید این آقایان همانطوری که مدعی هستند اسلامی هستیم، واقع مطلب این است که باید در عملشان، در قولشان، در خطابههایشان، در حرف هایشان، در نوشتههایشان، در روزنامههایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانی است که هر روزنامهای که مال یک طایفه است به طایفۀ دیگر فحاشی میکند؟! ما چی جواب این مردم را بدهیم که هی میآیند از من الآن وقت خواستهاند از بازار تهران که بیایند بگویند این چه خبر است، این آقایان چهشان است با هم؛ این آقای رئیسجمهور با مجلس، مجلس با رئیس جمهور چرا، چرا اینطور رفتار میکنند؟ چرا باید این طور باشد که صدای مردم در آید؟ من نصیحت به آنها میکنم، من از لسان اسلام به آنها نصیحت میکنم که با هم اختلاف نکنید. شما اگر اختلاف بکنید، راه را برای دیگران باز میکنید. شما اختلاف با هم نداشته باشید. سر چه اختلاف میکنید؟ چه میراثی هست که شما میخواهید قسمت کنید و سرش اختلاف میکنید؟ این همه مردم جوان هایشان را دادند، میراث برای شما گذاشتند که اختلاف با هم بکنید و این طور توی سر هم بزنید و این طور فساد ایجاد کنید؟! یک قدری با هم رفیق باشید، دوست باشید، برادر باشید.
📚 بیانات در دیدار مردمی، ۱۳۵۹/۵/۱۵
#امام_خمینی
#اختلاف
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin