🔹در دین اجباری نیست🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
آیه دیگر قرآن می گوید:
《لا اکراهَ فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی》
دین و ایمان اجباری نیست، راهْ واضح است، من از شما فقط تفکر و دقت می خواهم. اساسا ایمانی که اسلام می خواهد قابل اجبار کردن نیست، امکان اجبار ندارد. مگر می شود کسی را آن طوری که اسلام از او ایمان می خواهد مجبور کرد؟ اگر ممکن باشد که بچه ای را به فلک ببندند، اینقدر چوب به او بزنند تا یک مسئله را حل کند، چنین چیزی نیز ممکن است. زیر چوب کسی نمی تواند مسئله حل کند. او را باید آزاد گذاشت، فکرش را باید آزاد گذاشت تا مسئله را حل کند. عقیده اسلامی یک چنین چیزی است.
شأن نزول آیه «لا اکراه فی الدین» در شأن نزول آیه «لا اکراهَ فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» نوشته اند عده ای از انصار (یعنی مردم مدینه از اوس و خزرج) قبل از این که پیغمبر اسلام به مدینه تشریف بیاورند، بچه هایشان را نزد یهودی ها می فرستادند چون آنها نسبت به بت پرست های مدینه متمدن تر بودند و بعضی از ایشان (ده بیست نفر) سواد خواندن و نوشتن هم داشتند، برعکس اعراب بت پرست که سواد خواندن و نوشتن نداشتند. اغلب، بچه هایشان را پیش آنها می فرستادند که تربیت شوند و چیزهایی یاد بگیرند. این بچه ها وقتی که می رفتند پیش یهودی ها می دیدند که ثقافت و فرهنگ آنها نسبت به پدر و مادر و قبیله خودشان خیلی بالاتر است، به آنها علاقه مند می شدند و احیانا به دین ایشان در می آمدند. وقتی که اسلام به مدینه آمد، بت پرست ها مسلمان شدند ولی اکثر یهودی ها به دین خودشان باقی ماندند الّا عده کمی که آنها هم مسلمان شدند. در میان بچه هایی که تحت تربیت یهودی ها بودند، عدهای به همان دین یهود باقی ماندند، تا قضیه بنی النضیر پیش آمد. قرار شد که بنی النضیر در اثر خیانت و نقض عهد و پیمانی که کرده بودند، مهاجرت و جلای وطن کنند و از آنجا بروند. بچه های انصار که به اینها علاقه مند و با اینها محشور بودند و حتی دینشان را هم انتخاب کرده بودند، گفتند: اگر بناست اینها بروند ما هم با اینها می رویم. پدرها خواستند مانع آنها شوند، گفتند: شما حق ندارید بروید، شما باید بمانید و باید هم مسلمان شوید.
آمدند پیش پیغمبر اکرم، فرمود: نه، «باید» ندارد، شما اسلام را بر آنها عرضه کنید؛ اگر پذیرفتند، پذیرفتند و اگر نپذیرفتند ما اسلام اجباری هرگز نمی خواهیم:
《لا اکراهَ فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی》
دیگر اکنون حقیقت آشکار شده است، راه هدایت از راه ضلالت آشکار است، اگر کسی راه هدایت را نگیرد جز بیماری چیز دیگری نیست.
📚 آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۰۸ - ۳۰۹
#شهید_مطهری
#دین_اجبار
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹در رثای یک قهرمان🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
من نمی دانم کدام جانی یا جانی هایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند و همان چرندی را که مسیحی ها در مورد مسیح گفتند درباره حسین گفتند که حسین کشته شد برای آنکه بار گناه امّت را به دوش بگیرد، برای اینکه ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد، حسین کشته شد برای اینکه گنه کار تا آن زمان کم بود، بیشتر بشود. لذا بعد از این انحراف، چاره ای نبود جز اینکه ما فقط صفحه سیاه و تاریک این حادثه را بخوانیم، فقط رثاء و مرثیه ببینیم. من نمی گویم آن صفحه تاریک را نباید دید بلکه باید آن را دید و خواند، اما این مرثیه همیشه باید مخلوط با حماسه باشد. اینکه گفته اند رثای حسین بن علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است و از خود پیغمبر گرفته اند و ائمه اطهار نیز به آن توصیه کرده اند. این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکری، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدم نفله شده بیچاره بی دست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد.
در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازه ای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالت خواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادی خواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائی اش می توانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است. خیال می کنیم حسین بن علی در آن دنیا منتظر است که مردم برایش دلسوزی کنند یا - العیاذباللَّه - حضرت زهرا علیه السلام بعد از هزار و سیصد سال، آن هم در جوار رحمت الهی منتظر است که چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند تا تسلّی خاطر پیدا کند!.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۰ - ۲۱
#شهید_مطهری
#امام_حسین
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹محاسن و معایب مردم ایران🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
ما مردم ایران یک حسن داریم و یک عیب. حسن ما مردم این است که در مقابل حقیقت، تعصب کمی داریم و شاید می توانیم بگوییم بی تعصب هستیم؛ یعنی اگر با حقایقی برخورد کنیم و آنها را درک کنیم، شاید از هر ملت دیگر زودتر تسلیم آن حقایق می شویم. ولی یک عیب بزرگی در ما ملت ایران هست که به موازات اینکه در مقابل حقایق تسلیم می شویم، به حماسه ها و ارکان شخصیت خودمان زیاد پایبند نیستیم و با یک حرف پوچ، زود آن را از دست می دهیم و رها می کنیم. هیچ ملتی به اندازه ما نسبت به شعائر خودش بی اعتنا نیست. شما هندی ها و ژاپنی ها و اعراب را دیده اید؛ آنها هم مثل ما مشرق زمینی هستند، لکن از این نظر مثل ما نیستند. به اندازه ای که ما در مقابل لغات و عادات اجنبی تسلیم هستیم، هیچ ملتی تسلیم نیست. به عکس هایی که در کتاب های تاریخ علوم هست نگاه کنید، می بینید دانشمندان درجه اول هند با همان عمامه و لباس خودشان هستند. نهرو که یک سیاستمدار بزرگ و یک وزنه جهانی بود، با همان لباس هندی در همه جا حرکت می کرد. بلندی و کوتاهی لباس و یا سفید و سیاه بودنش اهمیت ندارد، اما اینکه آن دانشمند عمامه خودش را سرش می گذارد و یا نهرو با آن شلوار سفید و گشاد و پالتوی مخصوص همه جا می رود، می خواهد به همه مردم دنیا بگوید که من هندی هستم و باید هندی باقی بمانم و در مقابل علم و صنعت تعصب ندارم، که علم و صنعت مربوط به کشور خاصی نیست؛ در مقابل عقاید بزرگ فلسفی و دینی تعصب ندارم اما در مورد شعارهای ملی، هر کسی به شعارهای خودش پایبند است، من چرا باید شعار یک ملت دیگر را بپذیرم؟ ولی ما، اگر فرنگی یک زُنّار ببندد، ما دو تا زنّار می بندیم، با اینکه او روی حساب شعار خودش این کار را می کند. در جامعه ما این حساب ها نیست.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۴
#شهید_مطهری
#ملت_ایران
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹خیانت به امام حسین🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
قضایای کربلا قضایای روشنی است و سراسر این قضایا هم افتخار آمیز است، ولی ما آمده ایم چهره این حادثه تابناک تاریخی را تا این مقدار مُشوَّه کرده ایم! بزرگترین خیانت ها را ما به امام حسین علیه السلام کرده ایم. اگر امام حسین علیه السلام در عالم ظاهر هم بیاید ببیند، به ما چه می گوید؟ می گوید: آن که در آنجا بود که این نیست؟ شما که به کلی قیافه را تغییر داده و عوض کرده اید، آن امام حسینی که شما در خیال خودتان رسم کرده اید که من نیستم! آن قاسم بن الحسنی که شما در خیال خودتان رسم کرده اید که آن برادرزاده من نیست! آن علی اکبری که شما در مخیله خودتان درست کرده اید که جوان با معرفت من نیست! آن یارانی که شما درست کرده اید که آنها نیستند، پس شما چه می گویید؟! ما آمده ایم قاسمی درست کرده ایم که آرزویش فقط دامادی بوده، آرزوی عمویش هم دامادی او بوده است. این را شما مقایسه کنید با قاسمی که در تاریخ بوده است.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۶۹
#شهید_مطهری
#کربلا
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹بگوییم امام و اقتدا نکنیم؟🔹
📣 امام خمینی
حضرت امیر میفرماید ـ به حَسَب نقل ـ که شاید در سرحدات یک کسی گرسنه باشد؛ به خودش رنج میدهد که مبادا یکی کسی از او گرسنهتر باشد. آن امیر ماست، او آقای ماست، امام ماست. ما هی بگوییم امام و اقتدا نکنیم به او؟ در کارها هیچ اقتدا نباشد؟ «امام» معنایش این است؟ «شیعه» معنایش این است که مشایعت کند؛ همان طوری که تابوت را که میبرند، اگر همه از این طرف دنبال تابوت رفتند، تشییع کردند او را، اگر تابوت را از این طرف میبرند یکی از این طرف برود، این را تشییع نکردند؛ شیعه باید این طوری باشد؛ مشایعت کند علی را. البته قدرت نداریم ما مثل او. هیچ کس قدرت ندارد؛ اما به زهد، به تقوا، به رسیدگی به مظلوم ها، به رسیدگی به فقرا، مشایعت کنیم از او. نمیتوانیم مثل او زندگی بکنیم، نمیتوانیم که مشی او را داشته باشیم، قادر بر این نیستیم؛ او یک موجودی بوده معجزهای؛ جمع مابین تضاد، جمع بین همۀ ضدها را کرده بود. یک آدم در قدرت آن طور که ـ به حَسَب نقل ـ از این طرف میزد دو تا میکرد، از این طرف در جنگ میزد میکشت تمام کسانی که بر ضد اسلام بودند؛ از آن طرفْ یک آدم زاهد، یک آدم عابد؛ تا صبح بنشیند نماز بخواند آدم زاهد و عابد اهل جنگ نیست. آدم جنگجو هم بیشترش اهل زهد و تقوا و امثال ذلک نیست. جمع میکرده او بین همه. ماها نمیتوانیم اما میتوانیم که اقتدا کنیم به او تا حدودی؛ میتوانیم رسیدگی کنیم به فقرای مملکتمان، به ضعفایمان.
📚 بیانات در دیدار با هیأت قائمیۀ تهران، 1358/3/8
#امام_خمینی
#شیعه
#عمل
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹نحس سیاسی🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
در خراسان یک چیزی معروف است که من در بعضی از شهرستانهای ایران دیدهام هست و در بعضی دیگر نیست، و استاد بزرگوار ما مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی ریشه آن را به دست داد که این چه بوده و از کجا پیدا شده است. در ولایت ما- به اصطلاح- فریمان خیلی شایع بود و شاید هنوز هم هست که میگفتند: اگر شخصی بخواهد به مسافرت برود، چنانچه اول کسی که به او بر میخورد سید باشد، این امر نحس است و او قطعاً از آن سفر برنمی گردد، ولی اگر غربتی به او بر بخورد، این سفر سفر میمونی است. واقعاً اینجور معتقد بودند. مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی گفت این یک ریشهای دارد: در دوره بنی العباس، سادات را- که بیچارهها، اولاد پیغمبر، مخفی بودند- در خانه هرکس گیر میآوردند، نه تنها خود آنها بلکه تمام آن خاندان از بین میرفتند. کم کم این فکر برای مردم پیدا شد که سید نحسِ به این معناست، نحس سیاسی است نه نحس فلکی؛ یعنی یک سید در خانه هر کسی آمد او دیگر خانه خراب است. این نحس سیاسی کم کم در فکر مردم تبدیل به نحس تکوینی و فلکی شد. بعد بنی العباس هم که از بین رفتند، کم کم زنها و بچهها و مردم ساده لوح گفتند اصلًا سید نحس است خصوصاً در مسافرت.
📚 سیری در سیره نبوی، ص ۷۵ - ۷۶
#شهید_مطهری
#نحس_سیاسی
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹دو راهی روحانیت🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
در بیماری جسمی خود بیمار غالباً بیماری خودش را احساس می کند و خودش دنبال معالجه است، ولی در بیماری های روحی آنچه که کار را مشکل می کند این است که شخص بیمار است ولی خودش نمی فهمد که بیمار است، بلکه بر عکس آن بیماری را به عنوان سلامت می پذیرد و به بیماری خودش علاقه دارد. نقاط ضعف روحی که در افراد هست، چنین نیست که افراد نقاط ضعف خودشان را به عنوان نقطه ضعف بشناسند و قبول کنند، بلکه نقاط ضعف را نقطه قوّت در خودشان می دانند. ولی این عالم است که می فهمد نقاط ضعف اجتماعش چیست. حال، عالم که در مقابل نقاط ضعف اجتماع قرار می گیرد دو حالت دارد {سر دو راهی اینجاست} گاهی با نقاط ضعف مردم مبارزه می کند، این را می گویند «مصلح». مصلح یعنی کسی که با نقاط ضعف مردم مبارزه می کند، قهراً مردم هم غالباً از او خوششان نمی آید. ولی گاهی عالم می بیند مبارزه کردن با نقاط ضعف مردم کار سخت و مشکلی است، ضرر دارد، منفعت نمی کند، از نقاط ضعف مردم استفاده می کند، نه اینکه با نقاط ضعف مبارزه کند. اینجاست که مصداقِ «فقیهٌ فاجرٌ» می شود که پیغمبر اکرم فرمود: آفت دین سه چیز است: یکی از آنها فقیه فاجر است.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۱۵
#شهید_مطهری
#روحانیت
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹مکتب مصلح سازی🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
مکتب حسینی الهام دهنده مصلحین است، مکتب گناه کار سازی نیست. امام حسین سه مرحله شهادت دارد: شهادت تن به دست یزیدیان، شهادت شهرت و سُمعه و نام نیک به دست بعدی ها بالأخص متوکل عباسی، و شهادت هدف به دست اهل منبر. سومی بزرگترین مرحله شهادت است، و جمله ای که زینب به یزید فرمود {کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک} شامل هر سه دسته می شود. مکتب امام حسین مکتب گناه کار سازی نیست بلکه ادامه مکتب انبیاء است که در سورة الشعراء ذکر شده و با تجدید ذکرش در هر سال و هر وقت باید به صورت زنده ای باقی بماند، زیرا نبوت ختم شده و این مکتب به منزله منبع وحی و الهام انبیاء است؛ یعنی به پیغمبران وحی می شده از طرف خدا که در مواقع لازم قیام کنند، حالا مکتب حسینی باید وحی کننده و الهام دهنده مردان بزرگ باشد که بعدها به صورت مصلحین قیام می کنند نه به صورت انبیاء زیرا نبوت ختم شده.
هربرت اسپنسر به نقل فروغی می گوید: بزرگترین آرمان نیکان این است که در آدم سازی شرکت کنند، یعنی مکتب صالح سازی بیاورند. مکتب حسین علیه السلام نه تنها مکتب گناهکارسازی نبود، از صالح سازی هم بالاتر بود؛ مکتب مصلح سازی است.
📚 حماسه حسینی، ج ۲، ص ۴۹
#شهید_مطهری
#امام_حسین
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹تحریف، ضربت غیرمستقیم🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
انواع تحریف ها ما در واقعه تاریخی عاشورا به دست آوردیم. عوامل تحریف را هم شناختیم. حالا کسی بگوید تحریف بشود، مگر چه عیبی دارد، چه ضرری دارد، چه خطری دارد؟ خطر تحریف فوق العاده زیاد است. تحریف ضربت غیرمستقیم است که از ضربت مستقیم کاری تر است. اگر کتابی تحریف بشود، چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی، اگر کتاب هدایت باشد تبدیل به کتاب ضلالت می شود، اگر کتاب سعادت باشد تبدیل به کتاب شقاوت می شود. اگر کتابی باشد که انسان را رو به بالا می برد، در اثر تحریف رو به پایین می آورد. اساساً به کلی آن حقیقت را عوض می کند؛ نه تنها بدون خاصیت می کند، بلکه اثر معکوس می بخشد. هر چیزی آفتی متناسب با خودش دارد. این که هر چیزی آفتی دارد، تعبیر من نیست، تعبیر پیغمبر اکرم است. می فرماید:
《آفَةُ الدّینِ ثَلاثَةٌ: فَقیهٌ فاجِرٌ، امامٌ جائِرٌ، مُجْتَهِدٌ جاهِلٌ》
سه چیز آفت دین است: اول دانشمند بد عمل، فاسق و فاجر. دوم زعیم و پیشوای ستمکار. سوم مقدس نادان. اینها را پیغمبر اکرم به عنوان آفت های دین می شمارد. همین طوری که شما می گویید جمادات مثلًا آهن آفتی دارد، نباتات، آفات دارند، کرم خاردار آفت فلان گیاه است، سن و ملخ آفت است برای نباتات، حیوانات آفت های مخصوص به خود دارند، بدن انسان ها آفت های مخصوص به خود دارد؛ دین، آیین، مسلک، آفت مخصوص به خود دارد: «تحریف» که به وسیله دو صنف از آن سه صنفی که پیغمبر اکرم فرمود ایجاد می شود، یکی فقیه فاجر، عالم بدعمل فاسق، و دیگری مقدس نادان. تحریف آفت دین است، دین را می خورد. دین را که کرم خاردار نمی تواند از میان ببرد، دین را که سن و ملخ از میان نمی برد. دین را تحریف از میان می برد، چون موضوع را عوض می کند، مردم به نام حقیقت آن را می پذیرند اما نتیجه معکوس می گیرند.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۱۰
#شهید_مطهری
#تحریف
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹شعارهای حسینی🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
ما در عاشورا دو نوع شعار می بینیم. یک نوع شعارهایی است که فقط معرّف شخص است و بیش از این چیز دیگری نیست. ولی شعارهای دیگری است که علاوه بر معرفی شخص، معرّف فکر هم هست، معرّف احساس است، معرّف نظر و ایده است، و اینها را ما در روز عاشورا زیاد می بینیم. هر دو نوع شعار را می بینیم. اما شعارهای خود اباعبداللَّه، خود داستان مفصلی است که همه آن را نمی توانم در این یک جلسه برای شما عرض بکنم.
اباعبداللَّه در مقام افتخار، خیلی تکیه می کرد روی پدرش علی مرتضی. البته به اعتبار جدّش هم افتخار می کرد {آن که جای خود دارد} ولی مخصوصاً به پدرش علی مرتضی افتخار می کرد، با اینکه آنها که در آنجا بودند دشمنان علی بودند ولی مدّعی بودند که ما امت پیغمبر هستیم. امام حسین کوشش داشت که افتخارش را به علی مرتضی رسماً بیان کرده باشد. اشعاری که اباعبداللَّه در روز عاشورا خوانده اند، خیلی مختلف است؛ با آهنگ های مختلف سروده شده است که بعضی از آنها از خود اباعبداللَّه و بقیه از دیگران است و ایشان استشهاد کرده اند، مثل اشعار معروف فَرْوَة بن مُسَیک که سراپا حماسه است. یکی از اشعاری که اباعبداللَّه در روز عاشورا می خواند و آن را شعار خودش قرار داده بود، این شعر بود مخصوصاً یک مصراع آن: الْمَوْتُ اوْلی مِنْ رُکوبِ الْعارِ وَالْعَارُ اوْلی مِنْ دُخولِ النّارِ
نزد من، مرگ از ننگ ذلت و پستی بهتر و عزیزتر و محبوبتر است. اسم این شعار را باید گذاشت شعار آزادی، شعار عزت، شعار شرافت؛ یعنی برای یک مسلمان واقعی، مرگ همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ ذلت رفتن. مردم دنیا! بدانید اگر حسین حاضر است که تا آخرین قطره خون خود و جوانانش ریخته شود، برای چیست. حسین در دامن پیغمبر و علی بزرگ شده است {تعبیر از خودش است}، از پستان زهرا شیر خورده است.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۷۱
#شهید_مطهری
#امام_حسین
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
موذن زاده.mp3
2.62M
🔹عم اوغلی🔹
📣 استاد فقید سلیم موذن زاده
#نوحه
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹فلسفه عاشورا🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
باید بگوییم عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز می خواهیم در کوثر حسینی شستشو کنیم، تجدید حیات کنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده کنیم، از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم. ما نمی خواهیم حس امر به معروف و نهی از منکر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداکاری در راه حق، در ما فراموش بشود؛ نمی خواهیم روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد. این فلسفه عاشوراست، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن علی بخشیده شدن! گناه کنیم، بعد در مجلسی شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آن وقت بخشیده می شود که روح ما پیوندی با روح حسین بن علی بخورد؛ اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعاً بخشیده می شود ولی علامت بخشیده شدنش این است که دو مرتبه دیگر دنبال آن گناه نمی رویم. اما اینکه از مجلس حسین بن علی بیرون برویم و دو مرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه این است که روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است.
📚 حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۷۵
#شهید_مطهری
#امام_حسین
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin