🌀آموزش ویرایش و ویراستاری | ۱۵ گام عملی تا یادگیری درستنویسی و ویرایش
#قسمت دوازدهم
🔺ویرایش چیست و انواع آن کدام است؟
🔷ویرایش صوری
🔻مبحث ویرایش صوری دربارهی پدیدههای مربوط به صورتِ نوشته است؛ یعنی بهطور کلی مربوط به درج نویسهها اعم از واژهها و نشانهها و قواعد حاکم بر درج آنهاست. این حوزه بسیار گسترده و پرمسئله است؛ اما من گزیدهای از خطاهای ممکنِ رایج را با انتخاب خودم در چهار دستهی ذیل آوردهام:
🔆دسته چهارم: بدخوانی
👈🏻منظور از خطای «بدخوانی» درجنکردنِ نشانهها است، بهگونهای که بر اثر آن خطا معنای برآمده از آن واژه یا عبارت عوض و مشتبه شود. این نوع خطا نمودهای مختلف دارد:
۱. درجنکردنِ نشانههای فتحه و کسره و ضمه
مانندِ درجنکردنِ «کسره» زیرِ «ق» در عبارتِ «از قبلِ» و بهتبع آن احتمالِ خواندهشدن بهصورتِ «از قَبلِ»
📎جملهی نمونه: از قبلِ آن اتفاق سَرم درد گرفت.
۲. درجنکردن نشانههای سجاوندی
مانندِ درجنکردن نشانهی «کاما» بعد از لفظ «اغلب» و بهتبع آن احتمالِ خواندهشدنِ آن بهصورتِ «اغلبِ»
📎جملهی نمونه: اغلب کارهایم ناتمام میماند.
📚مدرسهی نویسندگی
#ویراستاری
#آموزشی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
پیرنگ به زبان ساده
حتی اگر مطالعهتان در زمینهی داستاننویسی کم بوده باشد، باز هم احتمالاً اصطلاح پیرنگ یا طرح داستانی به گوشتان خورده است.
پیرنگ، طرح داستانی یا Plot، اتفاقاتی است که در داستان رخ میدهد. پیرنگ، رویدادهایی است که شما به عنوان نویسندهی داستان تصمیم میگیرید به خواننده بگویید و در واقع پاسخی است به این سوال: «چه اتفاقی افتاد؟ و چرا؟ و به چه ترتیب؟»
#داستان
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
♦️داستانک یا داستان مینیمال چیست؟
#قسمت ۱۶
🌀ویژگیهای داستان مینیمال
۸.توجه به دغدغههای بشری
🔺درونمایه داستانهای مینیمال در دورانی که جنبش مینیمالیسمخ رواج داشت، بیشتر دغدغههای کلی بشر بود. اینگونه داستانها اغلب با هدف اثرگذاری بر عواطف خوانندگان نوشته میشدند. مینیمالیستها به علت شرایطی که در آن دوران حاکم بود، نسبت به مضامین فلسفی، عقیدتی و سیاسی روی خوش نشان نمیدادند و همین امر موجب میشد تا برخی از منتقدان آنان را به حذف ایدههای فلسفی بزرگ، مطرح نکردن مفاهیم تاریخی، عدم موضعگیری سیاسی و بیتوجهی به جنبههای اخلاقی متهم کنند. اما امروزه به مینیمال بهعنوان فرمی نگریسته میشود که میتواند دغدغههای انسانها را در حوزههای مختلفی که بشر امروز با آن سروکار دارد، بازتاب دهد. به همین سبب، در داستانکهای دهههای اخیر مضامین و درونمایههای گوناگون دیده میشوند.
✍🏻میترا جاجرمی
#آموزشی
#مینیمال_نویسی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#تحلیل_کتاب
🌀تحلیلِ کتابِ «کوکو و پوپو»
داستان زایش شکوهمند زبان
قسمت پنجم
🔹یکم:
ج-در شخصیت پردازی اثر نیز این حالت بینابینی مشهود است. استفاده از دو گروه شخصیتی «جانوران» و «پانوران» از این جمله است. گروه نخست، وجودی عینی در عالم واقع و وجودی ملموس و آشنا در ذهن مخاطب دارند. گروه دوم شخصیتهایی ساخته ذهن نویسنده هستند که کاملاً خیالیاند.
🖇️ادامه دارد...
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
پرتقال / پرتغال
🌀نام یکی از مرکبات و نیز نام کشوری در اروپای غربی. معمولاً نام میوه را پرتقال، با حرف «ق» و نام کشور را پرتغال با حرف «غ» مینویسند.
غلط ننویسیم | ابوالحسن نجفی
❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
گاهی صفحات یک کتاب را آرام آرام مزه مزه میکنم؛ بدون شتاب، قطره قطره.
کتاب را برمیدارم، چند صفحهای میخوانم و باز به کناری میافکنم.
گاهی واژههای کتاب را هایلایت میکنم و چندی بعد خودم را به مرور آن هایلایتها دعوت میکنم.
به نظر شما چه عاملی باعث میشود یک نوشته ارزش این تشریفات را داشته باشد؟
اخیرا کتاب «واژهنامه حزنهای ناشناخته» اثر جان کونیگ و ترجمه سوما زمانی را میخواندم. به معنای واقعی کلمه «معرکه» بود. از آن دسته کتابها که هم دوست داری یک نفس تا آخر بخوانی، و هم دلت نمیآید به این زودی ها تمام شود.
کونیگ عبارات بدیعی برای احساساتی که معمولا توصیف نمیشوند میسازد. به عنوان مثال، او "احساس گناه احمقانه" را چنین توصیف میکند:
ضربان خفیفی از احساس شرم که بدون ارتکاب به خطایی احساسش میکنید؛ مثلا زمانی که با سرعت مجاز از ماشین پلیس سبقت میگیرید، یا بیآنکه چیزی خریده باشید از فروشگاه خارج میشوید.
من این دقت در توصیف را دوست داشتم. کونیگ همه جزئیات ممکن را در این 33 کلمه گنجانده بود:
👈🏻 توصیف یک احساس مبهم : احساسی شرم آور، با وجود آنکه هیچ اشتباهی انجام ندادهاید.
👈🏻 این احساس به چه شکل خود را نشان میدهد: یک ضربان خفیف
👈🏻 و دو مثال واضح از زمانی که این احساس به سراغ آدم میآید: سبقت گرفتن از ماشین پلیس و خروج از فروشگاه بدون خریدن چیزی.
نوشتهی خوب، نوشتهای است که با کمترین میزان واژه بهترین مفهوم را برساند.
#نوشتن
❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#نقد_داستان
سلام و نور
🔹داستان شما را خواندم.موضوع جذابی را برای نوشتن انتخاب کردید.آفرین!
🔹زبان داستان روان بود و تصاویر ملموس و به جا.
اما:
🔸متنتان نیاز به ویرایش دارد. زمان بعضی افعال را درست کنید، کلمات اضافه و تکراری را حذف کنید و علائم نگارشی را به جا و به اندازه به کار بگیرید.
🔸دیالوگهایتان را یکدست کنید. بهتر است همهی دیالوگها به زبان محاوره باشند.
🔸بعد منطقی داستان را حفظ کنید. مثلا چرا راوی فکر میکرده مادرش اجازه نمیدهد ولی مادر بدون هیچ مقاومتی قبول میکند؟!
اینجا اگر کشمکش بوجود میآمد، قصه در نقطهی پایانی ضربهی بیشتری داشت.
✅ آیندهی کلمههایتان روشن...
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
♦️راهکارهایی برای مقابله با ترس از نوشتن؛
🌀ترس از نوشتن را بدل کنید به نوشتن با آرامش...
👈🏻خود را در آغوش طبیعت بیندازید. به یک پیادهروی آرام بروید. حضور در دل طبیعت، نشاطِ فوقالعادهای در دل شما میکارد. آرامآرام قدم بزنید تا نگرانیها دواندوان از شما دور شوند. هنگامی که در طبیعت هستید، ایدههای نابی به ذهنتان خواهد رسید. برای اجرای این ایدهها برنامهریزی کنید.
✍🏻فهیمه شریفی | ویراستاران
🖇️همین حالا قلم و کاغذ بردار، یا بنشین پشت سیستم و شروع کن.
#آموزشی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid