أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ
سلام بر آن آغشته به خون ... 🥀
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
همراهانِ دوستداشتنیِ «کتاب سفید»؛
عزاداریهاتون قبول باشه ان شاءالله 🖤
🔺ان شاءالله با یک چالش دیگه در خدمت شما هستیم:
چالش داستان نویسی موضوعیِ شماره (۳)
موضوع: «کربلا از زاویهای دیگر»
مهلت ارسال: ۱۰ مرداد
⚫️جایزهی ویژهی این چالش:
🔹چاپ داستانهای برتر در قالب یک کتاب به صورت رایگان
( یک نسخه از کتاب برای شما ارسال میشه)
🔹و سه جایزهی ۲۰۰ هزار تومانی
#مسابقه
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
🌀عناصر کلیدی برای پایان بندی عالی داستان؛
#قسمت ۵
👈🏻در اینجا چند عنصر کلیدی آورده شده است که می تواند به ایجاد یک پایان مناسب برای کتاب یا داستان شما کمک کند:
🔺لحظه تاریک: لحظه تاریک شخصیتهای شما وقتی است که ظاهراً همه چیز از دست رفته است، مثلاً وقتی فاصله بین قهرمان مرد و زن داستان خیلی بزرگ به نظر میرسد، وقتی که بنظر میرسد بیگانگان پیروز میشوند، وقتی آشکار شدن حقیقت، جهان را محکوم به فنا میکند. هرچه لحظهی تاریک شما سیاهتر باشد، در صورت پیروزیِ شخصیتهای شما نتیجه احساسی بزرگتری ایجاد خواهد شد.
🖇️ادامه دارد.
📚فاطمه منفرد | فصل یک
#آموزشی
#پایانبندی_داستان
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_کتاب
📔شاید مفیدترین کتاب برای کسی که بخواهد داستان یا فیلمنامه بنویسد و قدم به قدم با یک روش روشن پیش برود و در هر قدم آموزگار را در کنار خود احساس کند، کتاب حرکت در مه است. کتاب محمدحسن شهسواری اگر نگوییم ناسخ همهی کتابهای آموزشی نویسندگی پیش از خودش است، لااقل مخاطب جدی خودش را از سرگردانی بین متون مختلف نجات میدهد.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
هَر چِه ما روضِــــه شِنیدیم تَمامَــــش را دید؛
آتَش و ســــوختَنِ اهلِ خــــیامَش را دید... 😭
🏴شَــــهادَتِ چهارمین امام ولایت، یادگار کــــربلا امام سَــــجاد(علیه السلام) تَسلیَــــت بــاد...
#محرم
#شهادت_امام_سجاد
#عاشورا
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#یک_جرعه_کتاب
با این همه، یک اثر خوب چیزی فراتر از اشتیاق و پشتکار است؛ نوشتن یک هنر و مهارت است. شما باید با روشها و فوتوفنهای نوشتن آشنا شوید و آنها را در تمرینات به کار ببندید تا بتوانید در نوشتن آنچه در ذهن دارید، تمام توانتان را به کار بگیرید.
کتاب نویسندگی خلاق به زبان ساده ۳
نویسنده مگی هاماند
مترجم مسعود ملک یاری
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#داستان_کوتاه
#با_نویسندگان
«سوغات»
زن، روسری کهنه را به گوشهای پرتاب کرد و ابرو در هم کشید.
مرد، خون روی گوشوارهها را خراشید و گفت:«دلخور نشو جان دلم! اینها هم هست…»
✍🏻معصومه مرادیان
(مجموعه داستانکهای عاشورایی ده)
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#قند_و_نمک
❇️ این چش، اون چشو نمیتونه ببینه
📚 ضرب المثلهای تهرانی به زبان محاوره | جعفر شهری
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid