🔴فوت کوزهگری #رئیسی در رفوگری رابطه مردم و حاکمیت
داستان مردمداری شیخ دیپلمات در دو سال آخر دولت تدبیر و امید، ماجرای جن و بسم الله بود. مبدع حکمرانی ریموتی و مدیریت مانیتوری، دو سال آزگار در هیچ قاب مشترکی با خلقالله دیده نشد. شیخ مردمگریز یکتنه تمام آرمانهای انقلاب اسلامی را در التفات به محرومان و تفقد از فرودستان فرو ریخت. تصویری که او از دومین جایگاه حکومتی جمهوری اسلامی در ناخودآگاه مردم کاشت، دومشخص غایب بود. تمام همتایان او در این کرهی خاکی واکسنزده و نزده، با ماسک یا بدون ماسک در میان مردمانشان حاضر شده و به مدیریت امور مشغول بودهاند؛ اما شیخ شجاع از خوف ویروسی به پستویی خزیده و کارگزارانِ گماشته، امور مملکت را خدمت ایشان میبردند تا برای باز شدن گرههای کور زندگی مردم فرمان همایونی صادر کنند. کمر ملت زیر بار اقتصاد افلیج خم شد اما شیخ خانهنشین خم به ابرو نیاورد و از بیتحرکی شفا نیافت. شاهگربههای قاجار هم محض خالی نبودن عریضه گاهی در ملأ عام به زیارت شاهعبدالعظیم میرفتند و از روی درشکه برای رعیت دست تکان میدادند و تیاترشان را بازی میکردند، اما...
روزگار او گذشت اما بعید است که مردم روزگار از او بگذرند. گذشت و حالا سید خراسانی از راه نرسیده، همچون ماهی خود را در دل دریای مردم انداخته است. سرزده و نزده جغرافیای ایران را گز میکند و از سکونتگاههای غربی سلسلهجبال زاگرس تا سرحدات شرقی سرزمین سیستان را از این هفته تا آن هفته میپیماید تا تصویری که سلف او از یک حکمران تراز جمهوری اسلامی در ذهن عیالالله مخدوش کرده بود را بند بزند. «مردهشور» واژهی مؤدبانهای نیست اما «غسالی» شغل شرافتمندانهای است. اگر نقشهی اقوام و طوایف و مشاغل و گروههای مردمی را به دیوار پاستور بکوبند، حکماً مردهشورخانهی بهشت زهرا زیر پونز قرار میگیرد، اما رئیسجمهور از غسالهای آبرومند آنجا دیدار کرده و آنها را مورد تفقد قرار داد. مگر آدم مریض باشد که ناچار به داروخانهی غلغلهی هلال احمر تهران برود، اما بازدید رئیسی از آنجا و همکلام شدن با مراجعین نشانهی سلامت نفس او بود. ایستادن زیر تیغ آفتاب تابستان خوزستان و سخنرانی برای حاشیهنشینان اهواز شاید کار عاقلانهای به نظر نرسد اما وقتی هزاران خوزستانی برای رسیدگی به گرفتاریهای روزمره خود مجبورند به تیغ ناجوانمردانهی آفتاب گردن بگذارند، گردن رئیسجمهور آنها باید از مو باریکتر باشد و با آنها همزادپنداری کند. سالهاست کپرنشینان سیستان همچون خفتگان هفتهزار سالهی خاک، «نسیاً منسیاً» بودهاند و گرد چرخ اتومبیل هیچ مسئولی از حوالی آنها نگذشته تا خاطر مکدرشان را منور کند، اما رئیسی در برنامهی بازدید خود آنها را از قلم نمیاندازد.
نمایش، تظاهر، ریاکاری، تحرکات پوپولیستی و لیستی از این برچسبهای نچسبِ آنها که آروغ روشنفکری میزنند و حرفهای صد من یک غاز بلغور میکنند، نباید سد راه رئیسجمهور در بازتولید و بازترمیم رابطهی مردم و حاکمیت شود. آری ارتباط مستقیم و بیواسطه با مردم و بخصوص زیردستان، شرط لازم برای حاکمیت بر مردم در مانیفست جمهوری اسلامی است، ولی شرط کافی نیست. شکاف عمیقی که طی سالها دولتداری طبقهی اشراف بین مردم و مسئولین ایجاد شده، جایی باید رفو شود. چرا دانشمندان همهچیزدان حوزه علوم اجتماعی و نظریهخوانان حوزهی روانشناسی غربی اثر روانی ارتباط بیواسطهی رئیسجمهور با مردم و شنیدن مشکلات آنها از زبان خودشان را تشریح نمیکنند؟ چرا اثری که این ارتباط بر تسکین آلام آنها و افزایش سرمایهی اجتماعی دارد را انکار کرده یا تقلیل میدهند؟! سید ابراهیم رئیسی و کابینهی او باید با همین فرمان خود را درون امواج مردمی بیندازند و حصارهای بین ملت و حاکمیت را درهم بشکنند، تا آن تصویر کریه مردمگریزی در ذهنها شکسته شود. نیاز امروز جمهوری اسلامی، رفوگری گسل بین زمامداران و ولینعمتان است. این شرط لازم اگر محقق نشود، الباقی اقدامات آب در هاون کوبیدن است.
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
📌آیا #رئیسی ساده بود؟!
میگفتند پیامبر «گوش» است. هرچه میشنود، زود باور میکند. فکر میکردند رسول خدا «ساده» است. در خفا ریشخندش میزدند. پیامبر خدا اما سراپاگوش بود تا حرمت افراد را نگه دارد و وحدت جامعه را حفظ کند. درک اینچیزها از عقل آن بیهمهچیزها بالاتر بود. و این خدا بود که داشت منافقین را بابت سادهلوحیشان استهزا میکرد.
میگفتند معاویه از علی (ع) سیاستمدارتر است. نیرنگ و خدعه را مساوی سیاست میدانستند. در میان ابلهان کوتهفکری که او را «ساده» میپنداشتند، علی (ع) اما مکارم اخلاق را درونمایهی سیاستورزی میدانست. کدام علی (ع)؟ همانی که شوخطبعیاش را نشان سادگیاش میشناختند و خلافت را زیبندهی انسان گشادهرو نمیدانستند! پشمینهپوشان تندخو در دل تاریخ محو شدند، اما علی (ع) امام همهی صافدلان و یکرنگان تاریخ شد.
امام روح الله با تودهها قیام کرد؛ با همین مردم ساده. امام، ادیب بود و شاعر. یعنی پیچوتابهای کلام را خوب میشناخت. اما با جامعه لفظ قلم حرف نمیزد. کاریزما داشت، اما در مقابل تودهها عصا قورت نمیداد تا ژست جدی و مهم بودن بگیرد. از کلام سادهاش معرفت میبارید، نه هشتگهای روشنفکرپسند. امام با مردم مثل خودشان «ساده» و صمیمی بود.
میگویند واقعیتهای جامعه کانالیزه شده به او میرسد. همه چیز را گل و بلبل میبیند و همیشه به آینده امیدواری میدهد. آنها که تا نوک دماغشان را به زور میبینند، فکر میکنند رهبر انقلاب «ساده» است که معنویت مردم را رو به رشد توصیف میکند و اعتمادش به جوانان امروز بیشتر از جوانان اول انقلاب است. غافل از اینکه او دارد یک کوچ تمدنی را راهبری میکند. منوّرالفکرهایی که آموختههای جامعهشناسی غربی را نشخوار میکنند، امام خامنهای را دستکم میگیرند و ساده تحلیل میکنند.
ابراهیم اما ساده بود. ساده بود که پای صحبتهای دهاتیها مینشست و سراپا گوش میشد. خیلی ساده بود که بیاخلاقی ششکلاسی را با سکوت اخلاقی پاسخ میداد و دک و پوز رقیب انتخاباتی را پایین نمیآورد تا با بزنبهادربازی چهارتا رأی بیشتر بیاورد. ساده بود که گسلهای اختلافی بین قوا را تحریک نمیکرد، تا حرف امام جامعه در پرهیز دادن مسئولین از اختلافافکنی روی زمین نماند. سینهاش گنجینه اسرار بود، اما سادگی میکرد که آبروی افراد برایش از حرمت کعبه بالاتر بود. چقدر ساده بود که سرش را پایین میانداخت و فقط کار میکرد. گناهش این بود که با مردم، به زبان قوم حرف میزد و به قول روشنفکرهایی که با واژهسازیهای فیلسوفمأبانه حال میکنند، گفتمان نداشت. اصلا ساده بود که بهشت تولیت آستان قدس را رها کرد و برای ادای تکلیف، به لبهی پرتگاه قاضیالقضاتی رفت و بعد به وزر و وبال دولتمردی تن داد. بله رئیسی «ساده» بود.
#سید_شهیدان_خدمت
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
📌قدّیسسازی از رئیسی یا الگوسازی از او؟
#رئیسی قدّیس نه، اما صدّیق بود. در مقابل مردم خفض جناح داشت، نه استیلا. اهل تکلیف بود، نه تکلّف. برای ولیّ خدا بسط ید میآورد، نه دغدغهی خاطر. بجای سرگرمی با حاشیهسازی، به حاشیهنشینان میپرداخت. بجای پاسخ به تمسخر آدمهای تعطیل، بدون تعطیلی خدمت میکرد. آدمهای خلاص زیاد دیدهایم، اما رئیسی اخلاص داشت. در مقابل آنها که انگ سادهلوحی به او میزدند، زیرک بود که با سکوت رواداری میکرد. دوقطبیهای کاذب را دور میریخت و دیپلماسی را به خدمت میدان میآورد تا ایران را در چشم دنیا بزرگ کند. شاید انگلیسیاش ضعیف بود، اما زبان دنیا را خوب میفهمید که نیمی از مردم کرهی خاکی به سوگش نشستند و احترامش کردند.
دیگر کسی نمیتواند با بیآبرو کردن رئیسجمهور قبلی رأی بیاورد. این اولین ثمرهی سیاستورزی اخلاقمدارانهی اوست. زینپس هیچ رئیسجمهوری نمیتواند در دفتر کارش بنشیند و مملکت را ریموتی مدیریت کند. این نتیجهی «گفتمان خدمت» اوست. به برکت شخصیت ریاگریز و اخلاقگسترش، محبوبیتهای کاذب سیاستبازان ماکیاولی، با خزیدن در پوستین اپوزیسیون، دیگر رنگ باخت.
اینها میراث رئیسی شهید است که باید پاس داشت و پاسبانی کرد. هزار بادهی ناخورده در رگ تاک است و انقلاب زایندهی اسلامی ظرفیت بازتولید رئیسیها را دارد، همانطور که حاجقاسم ققنوسوار سربرآورد و تکثیر شد و مسیر آزادی قدس را هموارتر کرد. بلی سید ابراهیم قدّیس نبود، اما قداستِ جایگاه خدمتگزاری در جمهوری اسلامی را به ما یادآوری کرد. رئیسی را اگر درست روایت کنیم، نیاز به درشت روایت کردن ندارد.
#شهید_جمهور
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
علی لاریجانی سیاستمدار خبرهای است. تیم مشاورهای ماهری در امور رسانه به او کمک میکند. طی بیست و چهار ساعت گذشته حداقل سه بار توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است. در هر سه بار از تکنیک ابهام که مشخصهی سبک سیاستورزی خودش هست، استفاده کرده. اشاره به «چکش» و «ارتفاع گرفتن» در دو کنش رسانهای اخیرش علاوه بر ابهام و ایهام، حاوی تعریض و کنایه نیز هست. لاریجانی در حال استمزاج جامعه برای نقد شخصیت و دولت شهید رئیسی است. او باید منادی «تفاوت» و «تغییر» باشد تا شانس پیروزی داشته باشد. تفاوت و تغییری که از مسیر نفی گذشتگان حاصل میشود. اما نقد دولت شهید #رئیسی تیغ دو لبهای است که ممکن است برگ برنده یا پاشنهی آشیل او شود. او حمایت اصلاحطلبان را هم نیاز دارد و باید با حرکت بر روی خطوط قرمز، نمایشی از اپوزیسیون بودن و زیر میز زدن را خلق کند. علی لاریجانی اما بیگدار به آب نمیزند. کنشهای رسانهای او را تا زمان تأیید صلاحیت احتمالی و شرکت در مناظرات از این زاویه نگاه کنیم.
#انتخابات
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648