هر کتابی، بعد از انتشار، مثل نهالی که تازه سر از خاک برآورده، به دست خوانندگان همراهش، میبالد و بزرگ میشود.
نویسنده، شبیه باغبانی که با تمام وجود این نهال آشناست و برای رشد و ثمر دادنش، خون دلها خورده، باز هم مراقب اوست...
باز هم...
باز هم...
او نمیتواند از سرنوشت این درخت و این باغ فارغ شود...
امسال در نمایشگاه کتاب تهران، وقتی به غرفه معظم انتشارات سوره مهر رفتم، خبری از کتاب #نورالدین_پسر_ایران نبود! 😔
پرسیدم، گفتند چاپش تمام شده بوده و اصلا از روز اول هم به نمایشگاه نیاورده بودند!!!!
امیدوارم انتشارات سوره مهر، در ازدحام کارها و ماجراهایش، قدر جواهراتش را بیش ازینها بداند!
#لشکر_خوبان در غرفه سوره مهر وجود داشت، اما نه در میان کتابهایی که به زعم ناشر، کتب خوب و محبوب و پرفروش بودند و برای تبلیغ بیشتر، در یک قفسه مجزا قرار گرفته بودند!
به نظر من، هنوز هیچ کتاب خاطرهای از نظر عنوان جایزه، به پای لشکر خوبان نرسیده!
این کتاب در سال ۱۳۸۸، به عنوان اثر ممتاز جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس در بخش خاطرات دیگرنوشت توسط هیات داوران معرفی شد. از بین هیات داوران فقط با آقای #کورش_علیانی برخورد کردم و رفتار مودبانهشان که با حسی خاص، از شگفتی لشکر خوبان سخن گفتند همواره در ذهنم ماند...
لشکر خوبان؛ اولین نهالی بود که با شیره خاطرات، رنجها و شادیها، زخمها و درسها و دیدههای رزمنده بزرگ و بیادعای لشکر عاشورا، برادر شهیدان، جانباز ۷۰ درصد، برادر بزرگوارم #حاج_مهدیقلی_رضایی، از جنگ تحمیلی، به ثمر رساندم و اینک درخت باروریست به لطف خدا و عنایت شهدا که هر چه زمان میگذرد، بیشتر به خاطرش خدا را شکر میگویم... انشاءالله باقیات الصالحات بماند برای اقای رضایی و این حقیر....
#لشکر_خوبان
#نورالدین_پسر_ایران
#اولین_درخت_من
https://eitaa.com/lashkarekhoban