eitaa logo
کتابخانه امام رضا (ع) قاین
126 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
211 ویدیو
105 فایل
@libimamreza : لینک Qlib.ir مکانی مزین به نام امام رضا(ع) در پایتخت زعفران جهان با مجموعه ای مملو از اندیشه و تفکر در قالب کتاب و نرم افزار
مشاهده در ایتا
دانلود
یا سخت چو سنگ باش، یا نرم چو موم. 📖تردید نکن، تصمیم بگیر. 📚فوت کوزه گری/ مصطفی رحمان دوست ص.۱۱۰۴ @libimamreza
دیگی که بزاید سر زا خواهد رفت! روزی ملانصرالدین دیگی از همسایه خود به عاریت گرفت. پس از رفع نیاز دیگچه‌ای درون آن گذاشت و به همسایه باز پس داد. همسایه پرسید: این دیگچه از کجا آمده است؟ ملا جواب داد: دیگ شما آبستن بود، در خانه‌ی ما زایید و این دیگچه بچه‌ی اوست! همسایه ملا از حماقت وی سخت به خنده افتاد و به گمان اینکه مال مفتی نصیبش شده است در دل احساس شادی کرد و دیگ را به درون خانه برد. چندی بعد ملا به در خانه همسایه آمد و به بهانه اینکه می‌خواهد آش نذری بپزد دیگ بزرگتری از همسایه خود به امانت گرفت. مدتی از این ماجرا گذشت و ملا دیگ را باز پس نداد. همسایه از این تاخیر نگران شد، بی‌درنگ به در خانه ملا رفت و دیگ را از وی مطالبه کرد. ملا گفت: دیگ شما سر زا رفت! همسایه با تعجب پرسید: مگر چنین چیزی هم می‌شود؟ ملا جواب داد: البته، دیگی که بزاید سر زا خواهد رفت! برگرفته از کتاب @libimamreza
یک روز من بیمار می‌شدم، یک روز استادم. 📖وقتی کسی بخواهد کم‌کاری‌ها و تنبلی خود را توجیه کند و به قول معروف با بهانه‌تراشی تقصیر را به گردن دیگران بیندازد، این ضرب‌المثل را در مورد او به کار می‌برند تا به او بفهمانند که دارد بهانه می‌آورد و تقصیر به گردن خودش است. 📚فوت کوزه‌گری/ مصطفی رحمان دوست ص. ۱۱۱۹ @libimamreza
یک سال بخور نان و تره، هر سال بخور نان و کره. 📖این ضرب‌المثل هنگامی استفاده می‌شود که بخواهیم کسی را به صبر و استقامت در برابر سختی‌ها و مشکلات موقت تشویق کنیم و بگوییم اگر مدت محدودی را قناعت کنی و سختی‌ها را تحمل کنی، یک عمر با آرامش و رفاه خواهی گذراند. 📚فوت کوزه‌گری/ مصطفی رحمان دوست ص. ۱۱۱۹ - ۱۱۲۰ @libimamreza
یک سوزن به خودت بزن، یک جوال‌دوز به دیگران یا آنچه به خود نپسندی، به دیگران مپسند. 📖هر گاه از کسی توقعی داریم یا برای کسی وظیفه‌ای تعیین می‌کنیم، بهتر است ابتدا خود را جای او فرض کنیم و ببینیم واقعا نظرمان منصفانه است یا نه. این ضرب المثل در چنین مواردی به کار می‌رود. 📚فوت کوزه گری/ مصطفی رحمان دوست ص. ۱۱۲۰ - ۱۱۲۱ @libimamreza
اگر از خار بترسی، دستت به گل نمی‌رسد منظور استقبال از خطرها و رسیدن به نتیجه‌ی خوب و هدف نهایی است که در هر امری وجود دارد. برگرفته از کتاب @libimamreza
من نوکر سلطانم بادنجان باد دارد، بلی! بادنجان باد ندارد، بلی! سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند، خوشش آمد و گفت: «بادمجان طعامی است خوش». ندیم در مدح بادمجان فصلی پرداخت. چون سیر شد گفت: «بادمجان سخت مضر چیزی است». ندیم باز در مضرات بادمجان مبالغتی کرد. سلطان گفت: «ای مردک، نه این زمان مدحش می‌گفتی؟» گفت: «من ندیم توام، نه ندیم بادمجان، مرا چیزی می‌باید گفت که تو را خوش آید نه بادمجان را» برگرفته از کتاب @libimamreza
باش تا قائم‌مقام از باغ درآید! اشاره است به واقعه‌ی قتل قائم مقام فراهانی صدراعظم محمدشاه قاجار در باغ نگارستان تهران در سال 1251 ه. ق. شرح قضیه بدین قرار است که اطرافیان محمدشاه به بهانه‌ی این که شاه قائم مقام را در باغ نگارستان به حضور خواسته است او را به باغ برده و در آن‌جا سرش را زیر آب کردند تا خفه شد. خادمان و ملازمان او هرچه منتظر شدند از باغ در نیامد. برگرفته از کتاب @libimamreza
چراغ و دم باد؟! هنگامی گفته می‌شود که بخواهند تعجب خود را در مقابل کار و زحمت بیهوده‌ای که نتیجه‌ای نخواهد داشت اظهار کنند. کتاب فرهنگ امثال سخن. صفحه 291. @libimamreza
  یک لقمه کمتر، خواب راحت‌تر. 📖اگر کمی قناعت کنیم، مشکلات و گرفتاری‌ها کمتر می‌شود. 📚فوت کوزه‌گری/ مصطفی رحمان دوست ص. ۱۱۲۹ @libimamreza
آن که زهرت دهد بدو ده قند نسبت به کسی که به تو بدی کرده، نیکی کن. بسیاری اوقات نیکی کردن به کسی که در مورد انسان بد کرده موثرتر از انتقام جویی است؛ چرا که اگر وجدان انسانی داشته باشد، شرمنده می‌گردد. کتاب . صفحه 448. @libimamreza
آن قدر آش داغ خورده که فالوده را هم فوت می‌کند. طرف بسیار محتاط است و به دلیل زیانی که از چیزی دیده دیگران را با آن قیاس می‌کند و با تجربه‌ای که اندوخته در رفتارش احتیاط می‌کند. مانند «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد» برگرفته از کتاب @libimamreza
صد جان فدای آن که دلش با زبان یکی است. 📖این مثل در ستایش افرادی به کار می رود که صادقانه رفتار می کنند و فکر و عملشان یکی است. در دوستی و رفاقت، یکرنگ و صمیمی هستند و در خشم و دشمنی، سرسخت و پابرجا. 📚فوت کوزه گری/ مصطفی رحمان دوست ص. ۷۰۷ @libimamreza
آب در کوزه‌ی ناپخته گل آلود شود همانطور که اگر در کوزه‌ی سفالین خام آب بریزند، گل آلوده می‌شود و موجب خرابی کوزه هم می‌گردد، مطالب ارزشمند در ذهن انسان‌های ناپخته و نادان تغییر ماهیت می‌دهد و زیان آور می‌گردد. کتاب . صفحه 206 @libimamreza
آسیا باش درشت بستان، نرم باز ده یک روز شیخ ما با جمع صوفیان به در آسیابی رسید. سرِ اسب کشید و ساعتی توقف کرد. پس گفت: «می‌دانید این آسیا چه می‌گوید؟» می‌گوید: «تصوف این است که من در آنم. درشت می‌ستانم و نرم باز می‌دهم». برگرفته از کتاب @libimamreza
📚معرفی کتاب 📕قصه ما مثل شد 📄نویسنده: محمد میرکیانی تصویرگر: محمدحسین صلواتیان ناشر: به نشر، کتابهای پروانه گروه سنی: ۱۰ تا ۱۵ سال 📖این کتاب در پنج جلد، صد و ده قصه مربوط به مثل‌های فارسی را برای نوجوانان به زبان ساده بیان کرده است. ✅موجود در کتابخانه @libimamreza
پهلوان از پر فنی به زمین می خورد 📖یک تعبیر این مثل این است که مردم زیرک و نیرنگ باز کمتر به مقصود می رسند و تلاش و فریب آن ها سودی برایشان نمی آورد. 📚برخی از مثلها و تعبیرات فارسی (ادبی و عامیانه)/ تالیف هاشم رجب زاده. ص. ۹۹ @libimamreza
حلوای آهک می شود پخت، اما نمی شود خورد 📖وقتی بخواهند کسی را از انجام کار بی‌فایده‌ای منصرف کنند از این مثل استفاده می‌کنند 📚فوت کوزه‌گری، مصطفی رحمان دوست، ص. ۴۳۸ @libimamreza
خدا تنگ روزی می‌کنه اما قحط روزی نمی‌کنه اگر ما خود تلاش داشته باشیم، به ما برای رسیدن به هر مقصودی کمک و یاری می‌شود و نشان دادن حداقل این تلاش برای یافتن سود بیشتر ضروری است. کتاب . صفحه 294. @libimamreza
تا نسوزد بر نیاید بوی عود 📖این سخن در تشویق به سخت‌کوشی و رنج‌پذیری در راه مقصود است 📚منبع: برخی از مثلها و تعبیرات فارسی (ادبی و عامیانه)/ تالیف هاشم رجب زاده. ص. ۱۰۳ @libimamreza
یا همچو حباب کشتی‌ام می‌شکند یا همچو صدف گهر برون می‌آرم 📖یا از بین می‌روم یا موفق می‌شوم. تصمیم قاطعانه گرفتن، دل به دریا زدن، خود را از تردید و دودلی خلاص کردن. 📚قند و نمک (ضرب المثلهای تهرانی به زبان محاوره)/ جعفر شهری. ص. ۶۵۳ @libimamreza
غربال به زمین بخوره کمونه می‌کنه سختگیری زیاد، جری شدن طرف مقابل و سخت‌گیری به دنبال می‌آورد. آورده‌اند که کسی پایش به لب غربال گیر کرد و غربال بلند شد و به قلم پای آن شخص خورد. دردش گرفت و از عصبانیت غربال را بلند کرد و بر زمین کوفت. غربال نیز جهید و به پیشانی او خورد. زنش از دیدن این منظره به خنده افتاد. مرد که خنده‌ی زن را دید، گفت: «خنده‌ی تو بدجنس است که غربال را شیر کرده و می‌خواهد مرا بکشد.» برگرفته از کتاب @libimamreza
دیگی که بزاید سر زا خواهد رفت! روزی ملانصرالدین دیگی از همسایه خود به عاریت گرفت. پس از رفع نیاز دیگچه‌ای درون آن گذاشت و به همسایه باز پس داد. همسایه پرسید: این دیگچه از کجا آمده است؟ ملا جواب داد: دیگ شما آبستن بود، در خانه‌ی ما زایید و این دیگچه بچه‌ی اوست! همسایه ملا از حماقت وی سخت به خنده افتاد و به گمان اینکه مال مفتی نصیبش شده است در دل احساس شادی کرد و دیگ را به درون خانه برد. چندی بعد ملا به در خانه همسایه آمد و به بهانه اینکه می‌خواهد آش نذری بپزد دیگ بزرگتری از همسایه خود به امانت گرفت. مدتی از این ماجرا گذشت و ملا دیگ را باز پس نداد. همسایه از این تاخیر نگران شد، بی‌درنگ به در خانه ملا رفت و دیگ را از وی مطالبه کرد. ملا گفت: دیگ شما سر زا رفت! همسایه با تعجب پرسید: مگر چنین چیزی هم می‌شود؟ ملا جواب داد: البته، دیگی که بزاید سر زا خواهد رفت! برگرفته از کتاب @libimamreza
آن‌قدر زدم که حلال حلالش به آسمان رفت! گفته‌اند: مادری به فرزندش که به دزدی مشهور بود وصیت کرد که کفنی از راه حلال برایش بیاورد. مرد جوان روزی که در بیابان می‌رفت ملایی را دید که دستار سفیدی دارد، به او گفت که این دستار را بر من حلال کند. ملا امتنا کرد. دزد با چوبدستش چند ضربه به ملا زد و دستار را ربود و برای مادر آورد. مادر وقتی دستار سفید را دید از فرزند چگونگی حلالیت دستار را پرسید. جوان گفت: ... برگرفته از @libimamreza
صد در شود گشاده، چو بسته شود دری 📖ناامید مباش اگر مشکلی پیش آمده، صد راه حل دارد. 📚فوت کوزه گری/ مصطفی رحمان دوست ص. ۷۰۷ @libimamreza