eitaa logo
لرستان خبر
9.6هزار دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
8.1هزار ویدیو
56 فایل
موثق، صریح، بی پرده کانال تلگرام🔻 https://t.me/lorestankhabar تبلیغات 🔻 @lorestan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫کهکشان شاهچراغی‌ها 📌تصویری زیبا از مراسم تشییع پیکر شهدا در مشهد کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حرکت جالب مردم نیشابور اغتشاشگران برای تجمع و آشوب در نیشابور فراخوان زده بودند اما مردم این شهر در حرکتی جالب امشب راس ساعت در محل فراخوان حضور پیدا کردند و.... 🔹این کار خوب مردم نیشابور را حتما ببینید 👌 کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در دادگاه قاتل شهید مدافع امنیت لرستانی شهید کرم‌پور چه گذشت؟ 🔹این قاتل (محمد قبادلو)، مامور پلیس را در شهر رباط‌کریم با خودرو زیر گرفته بود و به شهادت رساند کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔻امروز در دانشگاه لرستان چه گذشت؟ پرسیدیم از معترضان مطالبه شما چیست؟ گفتند سلف مختلط و غذا خوردن با خانم‌ها! جزئیات کامل اتفاقات امروز دانشگاه لرستان دقایقی دیگر در منتشر می شود 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔻هیاهوی اقلیت برای غذاخوری مختلط❗️ 🔹گزارش از اتفاقات امروز دانشگاه لرستان/ لیدرهای فحاشی که تمام حرفشان «توهین و ورود به سلف خواهران» بود! ⬅️ : دانشگاه لرستان ظهر امروز شاهد تجمعی کوچک اما سازمان یافته توسط چند لیدر بود تا بتوانند همانند دانشگا‌ه‌های تهران، اینجا را هم از فعالیت علمی خارج و به مسائل حاشیه‌ای بکشانند! ♦️طی چند روز اخیر در برخی خوابگاههای دانشگاه، اقداماتی برای پیوستن دانشجویان این دانشگاه به تحرکات اخیر دانشگاههای کشور شروع شده بود و از بیرون به دانشجویان فشار آورده بودند که سکوت نکنند و در دانشگاه لرستان اقدامی انجام بدهند. ♦️همزمان با فراخوان کشوری، حدود ساعت 10:30 در ساعات شلوغی دانشگاه هفت هزار نفری لرستان قرار تجمع گذاشته بودند و با حضور بیست دانشجوی دختر و پسر تحرکات آغاز شد. ♦️ این جمع بلافاصله شعارهای راديکال و ساختارشکنانه سر دادند. دانشجویانی که برای صرف ناهار به سمت سلف میآمدند با تحریک و تشویق همان بیست نفر برای شعار دادن روبرو میشدند. برخی همراه آنها شدند و اغلب مخالفت می کردند. ♦️مسؤل دفتر نهاد رهبری، معاون نهاد و مشاور رئیس دانشگاه در سریع ترین زمان در جمع دانشجویان حاضر شدند و دانشجویان تجمع کننده را که به حدود صد نفر رسیده بودند به آرامش و گفتگو دعوت کردند. ♦️در مقابل درخواست مسئولان دانشگاه برای گفت و گو، جمع محدودی شروع به توهین و فحاشی کردند. ♦️ لیدرهای تجمع کنندگان به دنبال ورود به سلف دانشجویان دختر و مختلط کردن سلف بودند که با مخالفت دانشجویان همراه شد. لیدرها شیشه های سلف را شکستند. ♦️با تلاش مسؤلان دانشگاه لیدرهای تجمع به دفتر نهاد دعوت شده و در فضایی آرام با آنها گفت و گو شد و از لیدرها خواسته شد مطالبات خود را بیان کنند. «کپی رایت از حرکات رایکال و ساختار شکنانه برخی دانشگاه های کشور و تقلید از آن ها در مسائلی مانند سلف سرویس مختلط» مطالبه تجمع کنندگان بود. ♦️پس از پایان این جلسه زمانی که لیدرها به جمع تجمع کنندگان برگشتند سنگ پراکنی آنها به سمت سلف و برخی دانشجویان آغاز شد. ♦️مسئولان دانشگاه پیشنهاد برگزاری تریبون آزاد به دانشجویان دادند و حتی سیستم صوتی و تریبون آماده شد ولی لیدرهای تجمع مانع برگزاری تریبون آزاد و حرف دانشجویان شدند و به شعارهای ساختارشکنانه ادامه دادند. ♦️یکی از دانشجویان دختر که به گفته خودش جهت پیگیری کار اداری آمده بود و بیماری آسم و قلبی داشت مقابل سلف دچار مشکل تنفسی شد. برخی لیدرهای تجمع کنندگان سعی داشتند از این اتفاق بهره برداری و سو استفاده کنند. ♦️ با آمدن آمبولانس این دختر دانشجو به بیمارستان منتقل شد و دو نفر از مسئولان دانشگاه هم برای پیگیری امور درمانی، وی را همراهی کردند که پس از انجام معاینات و کارهای درمانی، وضعیتش بهبود پیدا کرد. ♦️پس از ساعت ها بحث و گفتگو مسؤلان دانشگاه و دعوت به آرامش دانشجویان، جمعیت کم کم متفرق شد و دانشجویانی که نظاره گر معرکه‌ بودند، وقتی رفتار و برخورد تجمع کنندگان در مقابل حسن نیت مسئولان دانشگاه دیدند محیط را رها کرده و به سمت خوابگاه‌ها و کلاس‌های درس رفتند. کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔻کاریکاتور/ دست درازی تروریست‌ها در سایه‌ی اغتشاش انتقام از مردم | چه کسانی تروریست‌ها را به قتل عام زائران تشویق کردند؟ رد پای تروریست‌ها را در آشوبگران اخیر دنبال کنید. با راهزنان امنیت مماشات نکنید. کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔻🔻روایت یک دانشجو از ناآرامی‌های امروز دانشگاه لرستان 🔸 : شنبه‌ها از ساعت هشت صبح تا شش عصر کلاس دارم و تمام وقت دانشگاه هستم. ساعت ۱۱:۲۰ دقیقه یکی از دوستان اطلاع داد که تعدادی جلوی سلف تجمع کرده‌اند. سریع خودم را رساندم جلوی سلف و همزمان به چند مسئول و چند نفر از دانشجویان اطلاع دادم. 🔸اولین شعاری که به گوشم رسید «مرگ بر دیکتاتور» بود. جلوتر رفتم، حدود بیست نفر دختر و پسر جمع شده بودند و شعار می‌دادند. 🔸نزدیک ظهر، اکثر کلاس‌ها تعطیل می‌شود و وقت صرف ناهار است تا ساعت یک که کلاس بعدی‌ست. 🔸چند نفر از بچه‌های دانشگاه که در نهاد، بسیج و جامعه اسلامی فعال هستند، جمع شده بودند جلوی در سلف. یکی‌شان گریه میکرد مثل ابر بهار، علت را پرسیدم، گفت هنوز چند روز از حمله به شاهچراغ نگذشته که اینطور می‌کنند! 🔸حقیقتش سردرگم بودیم. برخی گفتند شعار بدهیم، برخی گفتند جلوی سلف بایستیم و اجازه ورود ندهیم، برخی هم معتقد بودند کلا نباید کاری کرد. این اولین باری بود که در این شرایط قرار گرفته بودم. با یکی دو نفر تماس گرفتم و مشورت کردم که اقدام درست در این شرایط چیست! 🔸دیگر کلاس‌ها تمام شده بود و دانشجویان آمده بودند یه سمت سلف. سلف بسته بود، آن‌ها هم تماشاگر این ماجرا بودند که کی تمام می‌شود تا ناهارشان را بخورند و به کلاس بعدی برسند. 🔸اولین مسئولی که دیدم خودش را به تجمع رساند، مسئول نهاد رهبری، حاج آقای حاتمی بود. یکی از مسئولان رد که می‌شد گفت حرف میزنیم، اگر جمع نشد، شما هم شعار بدهید. 🔸دانشجویان معترض همچنان شعار می‌دادند؛ «زن، زندگی، آزادی» و شعار دیگری که عیناً خاطرم نمانده اما دعوت از دانشجوها بود برای پیوستن به آن‌ها. موثر هم بود، برخی دانشجوها رفتند و همراه آن‌ها شروع کردند به شعار دادن. نیروهای حراست گوشه و کنار ایستاده بودند. قصد هیچگونه برخوردی نداشتند، مثل دیگر دانشجوها تماشا می‌کردند. 🔸به هر مسئولی که می‌دیدم، پیشنهاد ‌می‌دادم بلندگو بیاورند و تجمع را تبدیل کنند به «تریبون آزاد». اما این اتفاق نیفتاد. 🔸 بچه‌های بسیج از اول تجمع رسیده بودند، آرام بودند و مشخص بود قصد ایجاد تشنج ندارند. اما همین حضورشان هم خاری بود در چشم طرف مقابل. شعارها کم کم تند شد؛ «بی‌شرف، بی‌شرف». 🔸حلقه اصلی معترضان، جمعیت را کشاندند به سمت یکی از درهای سلف. روی در سلف محکم می‌کوبیدند. اینجا دیگر دید نداشتم که ببینم چه اتفاقی می‌افتد؛ اما واکنش افرادی که از تجمع بیرون می‌آمدند، نشان می‌داد خشونت آغاز شده. اما الحمدلله شدید و ادامه‌دار نبود. 🔸مسئول شورای صنفی بین دانشجویان بود، سعی می‌کرد لیدرهای معترضان را آرام کند که برخوردی بین دانشجویان معترض و بسیجی‌ها پیش نیاید. 🔸چند آقا که برخی از لیدرهای معترضان بودند به ما که از قضا همه چادری بودیم توصیه کردند که برویم و آنجا نمانیم! توصیه مسئولان هم همین بود که البته من بشخصه مخالف بودم. ما هرچند عملا کاری نمی‌کردیم و حتی شعار هم نمی‌دادیم، اما اصل مان لازم بود. 🔸شعارها تندتر شد تا رسید به شخص رهبری. آن هم با الفاظ بد. شرایط بدی بود. اینکه طرف مقابل در عین بی‌منطقی فقط فحش بدهد به تنها ما به تنها مان در جهان و ما هیچ کاری نتوانیم انجام دهیم. کارد می‌زدی خونمان در نمی‌آمد، با استخوان در گلو فقط شنیدیم. گاهی فحش به بسیج، گاهی فحش به رهبری. 🔸ساعت نزدیک یک بود. صبحانه نخورده بودم و شدیداً ضعف داشتم؛ اما نمی‌توانستم آنجا را هم ترک کنم. 🔸لیدرها دوباره محل تجمع را عوض کردند. اینبار جمعیت پنجاه شصت نفره‌شان آمد به سمت سلف دانشجویان پسر. شعارها همچنان تند بود و قاطی فحش؛ تا اینکه با بالا آوردن انگشت وسط دست، از ماهیت مطالبه لجن‌شان به طور شفاف رونمایی کردند! 🔸ضعف کم کم داشت بر من غلبه می‌کرد. نشستم گوشه‌ای. دیدم لیدرهای معترضان هم حالشان شبیه به من است:) آمدند جلوی من، چند آب معدنی روی سر و صورتشان خالی کردند و دوباره برگشتند. 🔸بین شعارها، صدای دا و بیداد می‌آمد، بلند شدم و روی یک گلدان نیم‌متری ایستادم که بهتر ببینم. 🔸یک پسر قد بلند، محکم و پشت سر هم می‌کوبید روی استندهای فلزی جلوی سلف، سن و تیپش اصلا به دانشجوها نمی‌خورد. چند پسر دیگر هم بلند بلند‌ صحبت می‌کردند اما معلوم بود به نتیجه نمی‌رسیدند و گوش هسته اصلی تجمع بهشان بدهکار نبود و تجمع از کنترل و برنامه‌ریزی‌شان خارج شده بود! 🔸یکی از مسئولان را بین جمعیت دیدم. گفتم آقای دکتر ... بسیج اساتید کجاست که بروند بین دانشجویان و آرامشان کنند؟! جوابی نداشت... ✅✅ادامه روایت در پست بعدی👇👇 کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🔹🔹ادامه روایت یک دانشجو از ناآرامی‌های امروز دانشگاه لرستان 🔸بچه‌هایی که صبح دانشگاه نبودند کم کم می‌آمدند که به کلاس‌های بعدازظهرشان برسند. یکی از دخترهای خوابگاهی جلو آمد، با یک تیپ اسپرت و یک کلاه هم روی سرش گذاشته بود، دوستش بین معترضان بود؛ خودش هم معترض بود، اما نه مثل آن‌ها بلکه از اینکه به فحش می‌دادند و این ناراحتش کرده بود... 🔸چند قدم رفتم پایین‌تر. یک دفعه جمعیت متفرق شد، علتش را نفهمیدم، جمعیت رفت به سمت پارکینگ اساتید و کارکنان. پایین سلف ایستاده بودم که چند ثانیه بعد از حرکت معترضان، یک قلوه سنگ از دل جمعیتشان پرتاب شد که از بیخ گوش یکی از دوستان رد شد و الحمدلله آسیبی ندید. 🔸برخی اساتید و کارکنان از ترس آسیب به ماشین‌هایشان آمدند و ماشین‌ها را بردند. 🔸شعارها همچنان ادامه داشت و مسئولان همچنان اصرار داشتند که ما در صحنه نباشیم! 🔸خیلی از دانشجویان حسابی ترسیده بودند. دور یکی از مسئولان جمع شده بودند و از نگرانی‌هایشان می گفتند. یکی‌شان گفت «اگر معترضان مثل زندان اوین، خوابگاه را آتش بزنند، چه؟!» 🔸یکی دیگر از مسئولان را دیدم. گفتم چرا حراست دانشجویان تماشاچی را هدایت نمی‌کند به سمت کلاس‌ها؟ چرا با بلندگو اعلام نمی‌کنید کلاس ساعت یک برقرار است؟! این در حالی بود که کلاس ساعت یک عملا تعطیل شده بود و نظم آموزشی مختل. باز هم جواب درستی نشنیدم. اصرار بود پشت اصرار که شما اینجا نمانید! معترضان رفتند پشت سلف، شعارها کم شده بود. 🔸رفتم مسجد نماز خواندم که به کلاس ساعت سه برسم. دانشجویان معترض هم دیگر جان شعار دادن نداشتند و نشسته بودند پشت سلف؛ اما برخی مسئولان از جمله مسئول نهاد، همچنان بینشان بود و سعی می‌کرد به سوالاتشان پاسخ دهد. 🔸رفتم که به کلاس ساعت سه برسم. ناراحت و عصبانی از اینکه این همه بی‌ادبی و فحاشی و بی‌منطقی چطور از یک دانشجو برمی‌آید؟! کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 "خاله! تیر زدن تو سر مامان، مُرده، اما کی میاد پیش من؟" 🔹قصه پر غصه مجروحیت و شهادت پدر و مادرش از زبان خاله اش کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee
🗓 🔹امروز یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/591069218Cff6306d0ee