eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
475 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
10هزار ویدیو
78 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و غرق خون را همانجا مداوا می‌کردند. پارگی پهلوی رزمنده‌ای را بدون بیهوشی بخیه می‌زدند، می‌گفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت و خونریزی خودش از هوش رفت. 💠 دختربچه‌ای در حمله ، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمی‌دانست با این چه کند، جان داد. صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین بود و دل من همچنان از نغمه ناله‌های حیدر پَرپَر می‌زد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد. 💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانی‌ام برد، زن‌عمو اعتراض کرد :«سِر نمی‌کنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمی‌بینی وضعیت رو؟ رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!» و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :« واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک می‌فرسته! چرا واسه ما نمی‌فرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!» 💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا تو آمرلی باشه، کمک نمی‌کنه! باید برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«می‌خوان بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!» پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته مردم رو تماشا می‌کنه!» 💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمی‌آمد که دوباره به سمت من چرخید و با که از چشمانش می‌بارید، بخیه را شروع کرد. حالا سوزش سوزن در پیشانی‌ام بهانه خوبی بود که به یاد ناله‌های حیدر ضجه بزنم و بی‌واهمه گریه کنم. 💠 به چه کسی می‌شد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زن‌عمو می‌توانستم بگویم فرزندشان در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟ حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و می‌دانستم نه از عباس که از هیچ‌کس کاری برای نجات حیدر برنمی‌آید. 💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز حیدر نداشتم که در دلم خون می‌خوردم و از چشمانم خون می‌باریدم. می‌دانستم بوی خون این دل پاره رسوایم می‌کند که از همه فرار می‌کردم و تنها در بستر زار می‌زدم. 💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس می‌کردم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه ناله‌اش را می‌شنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد. عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد. 💠 انگشتانم مثل تکه‌ای یخ شده و جرأت نمی‌کردم فیلم را باز کنم که می‌دانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد. دلم می‌خواست ببینم حیدرم هنوز نفس می‌کشد و می‌دانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید. 💠 انگشتم دیگر بی‌تاب شده بود، بی‌اختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد. پلک می‌زدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند. 💠 لب‌هایش را به هم فشار می‌داد تا ناله‌اش بلند نشود، پاهای به هم بسته‌اش را روی خاک می‌کشید و من نمی‌دانستم از کدام زخمش درد می‌کشد که لباسش همه رنگ بود و جای سالم به تنش نمانده بود. فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمی‌ام به‌جای اشک، خون فواره زد. 💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ می‌زدم و به التماس می‌کردم تا کند. دیگر به حال خودم نبودم که این گریه‌ها با اهل خانه چه می‌کند، بی‌پروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا می‌زدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپاره‌های شهر را به هم ریخت. 💠 از قداره‌کشی‌های عدنان می‌فهمیدم داعش چقدر به اشغال امیدوار شده و آتش‌بازی این شب‌ها تفریح‌شان شده بود. خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت... ✍️نویسنده: ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
✍️ 💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟» پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم می‌برمت درمانگاه.» 💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم می‌دانست در درمانگاه دارویی پیدا نمی‌شود و نمی‌خواست دل من بلرزد که چفیه زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟» در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :« نمی‌ذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری رو دست به سر می‌کنه تا هلی‌کوپترها بتونن بیان.» 💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!» اشکی که تا روی گونه‌ام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«می‌خوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!» 💠 و از چشمان شکسته‌ام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کرده‌ام که با لبخندی دلربا دلداری‌ام داد :«ان‌شاءالله می‌شکنه و حیدر برمی‌گرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه ناله‌هایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است. دلم می‌خواست از حال حیدر و داغ بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمی‌داد. 💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانی‌اش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون بیارن!» نفس بلندی کشید تا سینه‌اش سبک شود و صدای گرفته‌اش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچه‌ها شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحه‌هایی که واسه کردها می‌فرسته دست ما بود، نفس داعش رو می‌گرفتیم.» 💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا می‌جنگیم! فقط و پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت می‌داد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت. محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :« با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها می‌کرد، آخر افتاد دست داعش!» 💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمی‌خواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد. در میان انگشتانش جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمی‌ذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!» 💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمی‌کردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟» من هنوز نمی‌فهمیدم چه می‌گوید و او اضطرابم را حس می‌کرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دست‌تون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای به شهر باز شد...» 💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به صورت رنگ پریده‌اش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.» با دست‌هایی که از تصور داعش می‌لرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد. 💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا می‌گرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمنده‌اش به پای چشمان وحشتزده‌ام افتاد :«ان‌شاءالله کار به اونجا نمی‌رسه...» دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، به‌سختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پله‌های ایوان پایین رفت. 💠 او می‌رفت و دل من از رفتنش زیر و رو می‌شد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد. عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بی‌حال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما دارید؟»... ✍️نویسنده: ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
⭕️چه دنیای جالبیه! میگفتن سقوط می‌کنه، اما: -دوتا از بزرگترین بانک‌های ورشکست میشه ( سیگنیچر و سیلیکون ولی) -بورسش سقوط می‌کنه. -نتانیاهو به اروپا فرار می‌کنه. -تجمعات دویست هزارنفری شنبه‌ها رو فلج می‌کنه. - ارتشی‌های پوشکی اسرائیل به اعتصابی‌ها می‌پیوندند. -سیاسیون اسقاطیل خودشون سخن از اسرائیل می‌کنند. - عربستان برای هیئت اسقاطیلی صادر نمی‌کنه. - عربستان و امارات به پامون میفتن.. - مصر و اردن ( حیاط خلوت اسرائیل) سخن از زمان روابط با ایران می‌کنند... بازم بگم؟ ✔️بعد اینور دنیا، چه کار می‌کنه این جمهوری اسلامی سر این ! 👇 https://eitaa.com/mahdavyon313 چه فکر می‌کردن، چی شد
♨️ اشتباه تاریخی و عبرت آموز مصدق 🔻حادثه از این قرار بود که دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسی‌ها و از دست انگلیسی‌ها با کمک افرادی که بودند -مرحوم آیت‌الله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیه‌ی به بود. 🎙رهبر معظم انقلاب ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
برای آشنایی بیشتر با دکتر جلیلی : 👈وقتی روی کار اومد، دولت رو به سمت شدن برد 👈سال ۹۲ با شعار اومد و سال ۱۴٠٠ با شعار 👈با وجود رأی های بالا، رأی هاش را به هدیه کرد و کنار کشید 👈در دوران دفاع مقدس، حضور فعال داشت و پای راست خودش رو از دست داد 👈دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق ع 👈در سال ۹۲،به محض اینکه روحانی روی کار اومد، برکنارش کرد و آقا فورا اونو به سمت عضو حقیقی نظام انتخاب کرد 👈آقا در ۲۵ خرداد ۹۳ ایشونو به عضویت شورای راهبردی روابط خارجی منصوب کرد 👈موقع مذاکرات هسته ای، مثل بعضیا سر جلوی دشمن خم نکرد 👈دست ایران رو در بالا برد 👈ویلیام برنز: او یک باورمند واقعی به اسلامی ست 👈سومین نفر با آرای بالا در سال ۹۲ 👈روحانی: صادق‌ترین و پاک‌ترین جمع در همهٔ ما [کاندیداها] آقای است 👈۳ اردیبهشت ۹۶، حامی سید ابراهیم بود و در همایش انتخاباتی سخنرانی کرد 👈در دوران روحانی در طول این ۸ سال، دولت سایه ی خودش را تشکیل داد و مسائل کشور را در قالب دولت سایه رصد میکرد 👈وی در طول ۸ سال، اقدام به تشکیل ۲۰ کارگروه تخصصی و جلسات و سفرهای مختلف اقدام کرد و پیشنهادهایی را برای رفع مسائل کشور به دولت و مجلس ارائه کرد 👈در دوران فعالیت خود در دولت سایه برخی طرح‌های کشور را به پیگیری کرد؛ از جمله: طرح و تعالی خانواده، طرح جامع نظام حسابداری و حسابرسی، طرح ۵۵۰ هزار هکتاری (احیای دشت‌های خوزستان)، طرح توسعهٔ پتروپالایشگاه‌ها، طرح باشگاه کشاورزان جوان 👈پیشنهاد ایدهٔ تشکیل (برای کمک به دولت مستقر و کم کردن کاستی‌های این دولت) را به حاج ابراهیم هم داد و همراه دولت مردمی بود 👈در انتخابات ۹۲، غربگرایان به انتقاد علیه او پرداختند 👈روزنامهٔ واشنگتن‌پست: وی فردی انعطاف‌ناپذیر و ایدئولوژیک و نزدیک به مذهبی ایران است و علاقه‌مند است به رغم تحریم‌های فلج‌کنندهٔ غرب علیه ایران که فشار زیادی بر روی طبقه متوسط مردم داشته‌است، ایالات متحده را کشوری در آستانه شکست جلوه دهد 👈فردی و وفادار به ارزش های انقلاب اسلامی 👈رفیق صدیق شهید مظلوم ما، شهید
این شیوه بازی ترامپ تقریبا دیگر رو شده است که خود را منادی صلح و آتش بس میداند در حالیکه از هردوطرف روس و اوکراینی امتیاز میخواهد و در قبال آن هیچ امتیازی نمیدهد. با طرف قدرتمندتر در رسانه ها محترمانه صحبت میکند و طرف ضعیف تر را تحقیر میکند لیکن در داخل مذاکرات واقعی حلوای نسیه به طرف تعارف میکند. مذاکره با ترامپ تنها مشکلات روسیه بیشتر خواهد کرد. مذاکره با ترامپ مشکلات لبنان را بسیار عمیق تر و جراحت جنگ را بر لبنان عمیق تر خواهد کرد. از ابتدا بارها و بارها نوشتیم که ترامپ قصدی برای حل هیچ جنگی نداشته و نخواهد داشت. ترامپ تنها بدنبال نوعی دلالی سیاسی تجاری ست که در آن او به عنوان مرکز ثقل دیده شود. برای هزارمین بار هم به دولت خودمان میگوییم : ترامپ قصدی برای مذاکره یا حتی ذره ای امتیاز به شما نداشته و نخواهد داشت. ترامپ تنها میخواهد به ایران سرابی نشان بدهد و در مقابلش کلی تعهد و نظارت بگیرد. اهل جنگ هم نیست جون مرد جنگ نبوده و نیست. آنچه که از اخبار میبینید تنها نمایشی بزرگ از ناوها و تسلیحاتی ست که برای بزرگ تر کردن سایه وحشت جنگ وارد غرب آسیا کرده است. تمام این ناوها و تسلیحات برای حل مشکل آمده اند چراکه آسیب های وارد شده به ناوها بسیار بیشتر از حد تصور ترامپ بوده است. اگرچه نتانیاهو واقعا علاقه دارد که پای امریکا به جنگ یا تجاوزی ناگهانی به ایران باز شود اما اینکار راه های تنفس اجتماعی سیاسی اسرائیل و تمام کشورهای ترسوی عربی را خواهد بست. یمن، اکنون مرکز گرفتاری های ست و مشکل عدم توافق با روسیه هم به آن اضافه شده است. باور کنید حمله به ایران اندک امید ترامپ را هم ناامید خواهد کرد . 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
‌ ♨️ آمادگی چین برای همراهی با در مقابله با قلدری 🔹سفیر چین در تهران تاکید کرد که این کشور آماده است در کنار ایران با یکجانبه‌گرایی و قلدری آمریکا مقابله کند. ✍️در حال حاضر سه قدرت منطقه از جمله ایران،ترکیه و رژیم صهیونیستی انگیزه‌های متفاوتی برای افزایش نفوذشان در منطقه دارند. ایران خواستار نابودی غده سرطانی و خروج نیروهای آمریکایی و شکستن هژمونی آمریکا و البته دسترسی به بازار عراق و منطقه است و اسرائیل و ترکیه خواستار کنترل بر منابع غنی گاز در مدیترانه. اردوغان باور دارد آتاتورک نباید مناطق عربی تحت قلمروی عثمانی تا جنوب موصل را رها میکرد و امروز دنبال احیای آن است. در این بین سه قدرت جهانی یعنی آمریکا با حمایت از رژیم منحوس صهیونیستی، اروپا با حمایت از ترکیه و چین با حمایت از ایران هر کدام سعی دارند سهم و‌موقعیت خود را از منافع منطقه حفظ کنند! اینکه آمریکا رژیم جولانی را به رسمیت نمیشناسد نه اینکه به ماهیت تروریستیِ این گروهک اعتقاد داشته باشد بلکه دلیلش جلوگیری از قدرت فزاینده ترکیه است. در عین حال اهداف ترکیه و رژیم در یکجایی با هم همراستا میشود و دلیل تعامل ترکیه با صهیونیستها همین موضوع است! گاز مدیترانه... دلیل حمایت چین از ایران هم اولا برای حفظ موقعیت و منافع منطقه ای خود از طریق ایران به عنوان شریک استراتژیک و البته جلوگیری از تمرکز آمریکا در خصوص تایوان و شکستن هژمونی قدرت آمریکا و البته حفط منافع اقتصادی اش در منطقه میباشد. دلیل روابط دیرینه چین و منافع مشترکشان است. 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
✍️یه موضوعی رو لازم میدونم توضیح بدم. ضد انقلاب و سلطنت طلبها و معاندین نظام، همیشه گفتن و اخیرا هم بیشتر تکرار میکنن که جمهوری اسلامی، ایران رو به چین فروخت! حالا اینکه کجاش رو فروخت من نمیدونم اما اولا چین ضربه گیر شرکتهای تولیدی ایرانی در برابر تحریم های نظام سلطه غرب بود. همین الان که آمریکا دنبال به صفر رسوندن فروش نفت ایران هست کشتی های ایرانی در بنادر چینی در حال پهلو گرفتن و تحویل نفت هستن. ضمن اینکه چین همیشه با حق وِتویی که در اختیار داره همیشه از ایران و منافع ایران دفاع کرده! در واقع این افراد میخوان با قطع روابط چین و روسیه با ایران اطراف رو خالی کنن تا راحتتر به اهدافش که فلج کردن ایران هست برسه! ادامه دارد👇👇 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔 جنگ با اسرائیل برای ما نون و آب میشه⁉️ 🔹قضیه کارخانه توپ سازی امیرکبیر چیه؟ مردم غذا میخواستن، آخرش جنگ نصیب شون شد🤯 🎙استاد رحیم پور ازغدی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🔸نفروشم شرفم را به امان نامه تو ! آنهایی که با سیاست های این منطقه آشنا هستند، میدانند که ورود در این قضیّه صد درصد به ضرر او است. آنچه او در این زمینه ضربه خواهد خورد، بمراتب بیشتر است از آنچه ایران ممکن است صدمه بخورد. صدمه‌ی آمریکا اگر ورود نظامی در این میدان بکند، بدون تردید صدمه‌ی جبران‌ناپذیری خواهد بود ... 🔺رهبر انقلاب ۱۴۰۴/۰۳/۲۸ 🔺
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ترامپ: اگر جایگاه دلار را به عنوان یک ارز جهانی از دست بدهیم، مانند این است که در یک جنگ، یک جنگ جهانی بزرگ، شکست خورده‌ایم. ما اجازه نخواهیم داد که این اتفاق بیفتد ‌🌐یعنی دارد اعتراف می کند شیشه عمر آمریکا است اگر شیشه بشکند کار تمام است