eitaa logo
سبک زندگی اسلامی
111 دنبال‌کننده
64 عکس
83 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 خدا قواعدی را برای زندگی به ما یاد داده‌است. عدّه‌ای به این قواعد عمل می‌کنند و عدّه‌ای هم عمل نمی‌کنند. خدا به ما می‌گوید به کسانی که از این قاعده‌ها تخطّی کرده‌اند نگاه کنید و از آنها عبرت بگیرید. 📌 عبرت از عبور می‌آید. یعنی شما به این صحنه نگاه کنید و از آن عبور کنید؛ عاقبت آنها را تبدیل کنید به یک پل برای عبور خودتان. شما دیگر گرفتار سرانجام بدی که آنها گرفتارش شدند، نشوید. ما با عبرت نمی‌خواهیم قاعده بسازیم، بلکه قاعده‌ها هستند و ما بر اساس آن قاعده‌ها تحلیل می‌کنیم و عبرت می‌گیریم. 📝حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
❗️اعتقاد و نوع نگاه ما به خدا و توحید، در نگاه ما به علوم انسانی هم نقش دارد. ما خدا را چگونه می‌بینیم؟ نگاه ما به خالقیت الهی، ربوبیت الهی و هدایت الهی چگونه است؟ ❕انتخاب ما، تحلیل ما، تفسیر ما، نگاه ما به خالقیت، ربوبیت و هدایت الهی به صورت کاملاً مستقیم، به نوع رویکرد ما به قرآن و روایات در تولید علوم انسانی و در نوع نگاه ما به تولیداتی که از طرف دیگرانی به ما رسیده که کاری به قرآن و روایات ندارند، اثر دارد. ❗️بنده اعتقاد دارم کسانی که اعتماد حداکثری به داده‌های علوم غربی دارند و تلاش می‌کنند که آن داده‌ها را منطبق بر داده‌های قرآنی و روایی کنند، در این مسئله و این سه صفت الهی تأمل و دقت نداشته‌اند، یا اگر تأمل و دقت داشته‌‌اند، با یک پیش‌فرض‌هایی بوده که نتیجه را از قبل مشخص کرده است. 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
❗️ما مواجهیم با خالقیتی که هم خلقت جسمانی و هم خلقت روحانی و هم خلقت همه‌ی عالم را منصوب می‌کند به یک وجود متعالی و برتر به نام الله. ❕در این خالقیت، علم به مخلوق، علم به صفات مخلوق، علم به آن چیزی که باعث انحراف مخلوق می‌شود، علم به اقتضائات روحی و معنوی این مخلوق، همه در نزد خالق است و کسی غیر از خالق هم نمی‌تواند این قدر به مخلوق اشراف داشته باشد. ❗️پس چگونه می‌توان در علوم انسانی از داده‌های علمی کسانی استفاده کرد که نه اشرافی نسبت به انسان دارند و نه اعتقادی به خدا و صفت خالقیت خدا و علم خدا به مخلوقاتش؟ 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
❗️نتایج و ابعاد توحید بسیار وسیع‌تر از چیزی است که ما تا به حال خوانده‌ایم. یکی از ابعاد اصلی توحید این است: ❕همان کسی که خلق می‌کند، تدبیر هم می‌کند، هدایت هم می‌کند، تشریع هم می‌کند. ❗️اگر مدبر و خالق دو تا شدند، توحید ما به مشکل برمی‌خورد. خالق، رب، هادی و شارع، همه‌ی این ها یک نفر است، هر کجا بین اینها فرق قائل شدیم، یعنی خالق کسی شد و هادی کس دیگری ، خالق کسی شد و مدبر کس دیگری، در دامن شرک افتاده‌ایم. 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
❗️عده‌ای می‌گویند مفاهیم انتزاعی برای بچه‌ها تا هفت، هشت سالگی قابل درک نیست، پس نباید از خدا برای آنها حرف زد؛ نباید از بهشت و جهنم برایشان حرف زد؛ نباید از شخصیت ماورایی اهل بیت علیهم السلام برایشان حرف زد. ❕می‌گویند فقط درباره‌ی مفاهیمی حرف بزنید که ما به ازای خارجی داشته باشد، چون ذهن بچه‌ها کشش حرف‌های انتزاعی را ندارد! ❓سؤال اینجاست که به چه دلیلی این حرف را می‌زنند؟ براساس تجربه؟ کدام تجربه؟! چه کسی گفته این تجربه حجیت دارد؟ ❗️طبق روایات ما، اولین چیزی که باید در مفاهیم دینی به بچه‌ها یاد بدهیم، "لا إله إلا الله" است، که یک مفهوم انتزاعی است. مگر می‌شود تا هشت سالگی از این مفاهیم حرفی نزد، بعد برای دخترمان در نه سالگی جشن بندگی بگیریم؟ یعنی هنوز شخصیت اهل بیت علیهم السلام را نشناخته، هنوز با مفاهیم مبدأ و معاد غریبه است، بعد از او بخواهیم در سن نه سالگی شروع به انجام وظایف بندگی کند! ❓سوال اصلی اینجاست، دلیل شما برای قضاوت درباره‌ی مفاهیم انتزاعی و سن آموزش مفاهیم انتزاعی به بچه‌ها چیست؟ 📝حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
🔆 مبانی تربیت اسلامی 💢چه کسی بهتر از همه می‌تواند در مورد موضوع پیچیده‌ای مثل انسان، حرف بزند و درباره او نظر بدهد؟ با آن روابط پیچیده‌ای که بین انسان و عالم خلقت وجود دارد؟ با آن همه تأثیری که این دو رو همدیگر دارند، یعنی تأثیر رفتار انسان روی عالم و بالعکس، روابط عالم، بر روی انسان؟ عالم هم که می‌گوییم یعنی عالم اجنه، عالم فرشته‌ها، عالم بالا، عالم آدم‌های گذشته، عالم آدم‌های آینده، عالم طبیعت، عالم معنا و... . ❗️ اگر کمی دقت کنید می‌بینید که بهترین و تنها کسی که می‌تواند درباره انسان و بایدها و نبایدهای روابطش حرف بزند کسی است که خالق انسان و تمام عوالم دنیا و آخرت است و در نتیجه عالِم به همه‌ی آن هاست. 📌نتیجه‌ی خالقیت در این نگاه، عالمیت است. یعنی آن کسی که این ها را خلق کرده، همانی‌ست که عالِم به این هاست؛ پس کسی می‌تواند عالِم به نقشه تربیت انسان باشد که خالق اوست. 📝حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
🔆 مبانی تربیت اسلامی 🔶🔸از من می‌پرسند آیا روانشناسی غربی صد درصد باطل است و باید به کنار گذاشته شود و هیچ استفاده‌ای از آن نشود؟ ✅ صراحتا معتقدم که اگر کسی با مبانی معرفت دینی مبتنی بر قرآن و روایات آشنا باشد و فکر سالم اسلامی و فهم عمیق دینی پیدا کند، می‌تواند پس از آن، از همه علوم انسانی استفاده کند. ❗️یکی از بزرگترین مشکلات ما در بحث علوم انسانی از جمله روانشناسی این است که عده ای فکر می‌کنند می‌شود روانشناسی غربی را اسلامی کرد. 🔸 گاهی تصور ما از روانشناسی غربی خانه نیازمند تعمیر است، یعنی خانه ای ساخته شده و همه چیز دارد فقط جاهایی از آن اشکال دارد و باید تعمیر شود، در این نگاه، پژوهشگر حوزه تربیت دینی، باید با توجه به مبانی و اصول دین در حوزه تربیت، تعمیرات لازم را انجام دهد. 🔸اما گاهی نگاه ما به روانشناسی غربی خانه ای است که خشت اول آن کج گذاشته شده است، پس باید خراب شود و از نو ساخته شود؛ در این تصور پژوهشگر حوزه تربیت، موظف است خانه ای را از مبنا، بر اساس نگاه دینی بسازد و اگر در جایی توانست از خشت های خانه قبلی هم استفاده کند تعصب نشان نمی‌دهد و از آن استفاده می‌کند. ✅ یک محقق در حوزه تربیت باید تربیت را مبتنی بر نگاه دینی بسازد و هر کجا که توانست، از محصولات، تلاش ها و کوشش های علمی انسان‌های غیر متدین هم، مبتنی بر همان مبانی، استفاده کند. ✅ اگر کسی مسلط بر مبانی معرفت و اصول تربیت دینی بشود، می‌تواند در میان روش‌هایی که در حوزه تربیت با رویکرد غربی وجود دارد، پژوهش و جستجو کند و روش هایی را بدست آورد که با مبانی و اصول ما تطبیق دارد و در مسیر تربیت دینی از آن استفاده کند. ✅ تا وقتی که ما تصورمان از، علوم تربیتی و روانشناسی غربی، تصور خانه نیازمند تعمیر است هیچگاه تربیت دینی و یا روانشناسی اسلامی تولید نخواهد شد. اما اگر اعتقاد داشته باشیم که باید تربیت را مبتنی بر دین ساخت و باید در این زمینه تلاش کرد و باید از داده‌های غربی که موافق با اصول و مبانی دینی هستند هم استفاده کرد، یک اتفاق خیلی مبارک می‌افتد. 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
🔷🔹چند نکته: ✅ کسانی که با مبانی معرفت و تربیت دینی آشنایی عمیق ندارند، نه تنها مطالعه کتب روانشناسی، بلکه مطالعه کتب علوم انسانی غربی و غیر دینی به آنها توصیه نمی‌شود؛ چون کسی که فکر اسلامی دقیق و صحیح‌ او شکل نگرفته باشد، با ورود به عرصه علوم مادی غرب خطر انحراف برای او وجود دارد. اما اگر کسی با مبانی دینی آشنا باشد، هیج اشکالی ندارد، چه برای نقد و چه برای استفاده، سراغ علوم انسانی غرب برود. ❗️این یک فکر متعصب و متحجر نیست، بلکه این فکر معتقد است انسان باید با دینش آشنایی عمیق و دقیق پیدا بکند، بعد برود سراغ علوم دیگر. ❓آیا شما معتقدید بدون آشنایی با مبانی دین آن هم به صورت دقیق و عمیق، می‌شود به سراغ علوم مادی گرای غرب رفت؟ یا اینکه معتقدید علومی که از غرب آمده مادی گرا نیست و الهی است؟ ✅ عده‌ای می‌گویند آن چیزی که در متن علوم غربی آمده همان است که در دین آمده و در روایات گفته شده است و فقط ادبیات متفاوتی دارد و اتفاقا علوم روانشناسی امروز، نشان‌دهنده حقانیت دین ماست چون آنها بعد از هزار و اندی سال رسیده‌اند به حرف‌هایی که قرآن و روایات ما گفته‌اند، این حرف خیلی ساده انگارانه است. ❓آیا می‌شود تعریف ما از انسان، خدا، رابطه انسان و خدا، دنیا، هدف خلقت، عقل، فطرت، ولایت، معاد و... تفاوت حداکثری داشته باشد اما حرف‌های بنایی ما یکی باشد؟! واقعا از نظر عقلی چنین امکانی وجود دارد؟ ✅ حوزه مشاوره حوزه خطیری است، نمی‌توان صرفا با تجربه در آن وارد شد. باید برای تعیین تکلیف و تجویز ازدواج یا طلاق یا ادامه زندگی برای کسی، حجت شرعی داشت. کسی می‌تواند در جایگاه مشاوره قرار بگیرد که به قدری بر مبانی و اصول دینی تسلط داشته باشد که برای همه حرف‌ها و تجویزهایش حجت شرعی داشته باشد. ❗️حوزه مشاوره کم از حوزه قضاوت ندارد. این‌جاست که اهمیت آشنایی با مبانی و اصول معرفت دینی مشخص می‌شود. ✅ برخی در اصل بحث با ما موافق اند. یعنی می‌گویند بله باید با مبانی دین آشنا شد و بدون این آشنایی نباید به سراغ علوم غربی رفت. اما در عمل، توهم این را دارند که با مبانی آشنا هستند. 🔹برای آشنایی با مبانی دین باید حتما آثار استاد مطهری خوانده شود، حتما قرآن با دقت مطالعه شود، حتما یک دور حدیث خوانده شود، حتما یک دور سیره خوانده شود، حتما باید معارف قرآن آیت الله مصباح خوانده شود... این ها حداقل هاست نه حداکثر ها. مگر می‌شود کسی بگوید من با مبانی آشنا هستم ولی هنوز این ها را نخوانده باشد؟! پس آشنایی او با مبانی از کجا آمده؟ ❗️گاهی در گفتگو با افراد متوجه می‌شوم که خیلی بیشتر از اینکه روی مبانی دین کار کرده باشد روی تسلط بر روانشناسی غربی کار کرده است، مگر می‌شود بدون داشتن سنگ محک از علوم‌ غربی استفاده صحیح کرد؟ 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
🔆 مبانی تربیت اسلامی ❗️تمدن هم بخش سخت‌افزاری دارد و هم بخش نرم‌افزاری. اگر تمدنی در بخش سخت‌افزاری یعنی علم و فن‌آوری و صنعت، پیشرفت کرد ولی در بخش نرم‌افزاری، که مقام معظم رهبری صراحتاً آن را سبک زندگی معرفی کردند، پیشرفت نکرد، دیگر آن پیشرفت در بخش سخت افزاری فایده ای ندارد. به تعابیر ایشان توجه کنید: ❕"بخش حقیقی تمدن آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می‌دهد که همان سبک زندگی است، اگر ما در این بخشی که متن زندگی است پیشرفت نکنیم هیچکدام از پیشرفت‌هایی که در بخش اول یعنی سخت‌افزاری کردیم نمی‌تواند ما را رستگار کند، نمی‌تواند به ما امنیت و آرامش روانی ببخشد، همچنان که می‌بینید در دنیای غرب نتوانسته." 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
🔆 مبانی تربیت اسلامی ❓تربیت از چه زمانی شروع می‌شود؟ تا کی ادامه دارد؟ آیا نگاه مکتب مادی گرای غرب، به زمان تربیت، با نگاه دین یکسان است؟ 👈از نگاه دین تربیت قبل از تولد شروع می‌شود. طبق احادیث و آیات قرآن، خیلی قبل از تولد هم امکان تربیت وجود دارد، ممکن است کاری که ما الآن انجام می‌دهیم در چند نسل بعد از ما اثر تربیتی داشته باشد. ❔آیا مکتب مادی‌گرای غرب، معنی تربیت قبل از تولد را می‌فهمد؟ 🔻نوع نگاه دین به دنیا، به عنوان مکان تربیت انسان‌ها، چگونه است؟ آیا با نوع نگاه مکتب مادی‌گرای غرب به دنیا یکی است؟! 🔻آیا از نگاه دین، دنیا فی نفسه ارزشمند است؟ آیا مکتب مادی گرای غرب، معنی پست‌تر بودن دنیا از آب بینی بز را می‌فهمد؟ 🔻ببینید تفاوت در نوع نگاه به دنیا، که یکی از مبانی اصلی تربیت است، چقدر زیاد است! 📝 حجت الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
🔆 مبانی تربیت اسلامی ❓هدف تربیت در نگاه دینی چیست؟ دین بناست انسان را با تربیت الهی به کجا برساند؟ بندگی. ❕هدف تربیت انسان در روانشناسی و علوم تربیتی غرب، چیست؟ قطعا در علوم مادی‌گرای غرب، هدف از تربیت، بندگی نیست! شما حتی ردپایی از بندگی هم در علوم غربی پیدا نمی‌کنید. بندگی یعنی چشم گفتن به خدا در هر شرایطی، اما در علوم تربیتی غرب، انسان‌ها "چرا محور" تربیت می‌شوند حتی در برابر خدا! ❗️حالا به این سؤال کنید: مگر می‌شود هدف‌های تربیتی متفاوت، اما روش‌های تربیتی یکسان یا شبیه به هم باشد؟! 📝حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی ولدی
💢 توضیح المسائل غربی 💢 علوم انسانی، رساله‌ی عملیه است آیت الله : علوم انسانی، درواقع «رساله» است. این رساله عملیه است که از غرب می‌آید و در داخل شما اسمش را می‌گذارید کتاب جامعه‌شناسی و فکر و خیالتان راحت می‌شود! خیر، این‌ها رساله عملیه هستند. بانکداری‌تان علم بانکداری است یا رساله عملیه بانکداری؟ شما رساله‌ها را آرمِ علم زده‌اید و نفس این عمل اشتباه است. رساله که علم نیست. رساله فتوی است و علوم انسانی هم فتوی است. اینکه در روایات داریم که مسلمان‌ها در آخرالزمان احکامشان را از علمای یهود و نصارا می‌گیرند، معنایش همین است. آیا شما منتظرید که یک رساله از طرف آنها بیاید که اسمش توضیح المسائل باشد؟! این‌طور نیست! رساله آمده است! سال‌هاست که آمده و دارد اجرا می‌شود. همین علوم انسانی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، رساله عملیه آن‌هاست. اینکه وزارت اقتصاد ما، وزارت کشور ما، وزارت ارشاد ما، مسائل را بر مبنای علوم انسانی آنها حل می‌کنند، این همان رساله عملیه آنهاست. رساله عملیۀ هرکسی متناسب با خودش است. مفتی آنها هم دانشمندان علوم انسانی هستند.