شايد در ادبيات ما #پرآوازه ترين سرزمين از ميان سرزمينهای ایران پهناور #سيستان باشد.
سرزمين #سام و نريمان پهلوان، سرزمين #زال و سی مرغ، سرزمين ابر پهلوان ادبیات ایران #رستم دستان.
در تاريخ نيز ، سيستان هميشه پرفروغ بوده است.
#سيستان تاريخی، ولايتی سرسبز بوده که بین #ايران و هند قرارداشته و همواره پهلوانان و سلحشوران بسیاری در خود داشته است. با اين وجود امروز از سيستان به عنوان آفريقای ایران نام می برند. چرا؟ چه بلائی بر سر سيستان آمده است!
در واقع #کتاب تاريخ سيستان تا حدودی جواب ما را می دهد.
البته نويسنده کتاب، کمی هم تعصب سیستانی دارد.
اما همين نشان می دهد که خودش فردی سيستانی بوده و به طور حتم به تاريخ و روايت معتبر دسترسی داشته است.
او مثل هر مورخ قدیمی ديگری قبل از هر چيز به اصل و اساس سيستان می پردازد!
بنای ولايت سيستان به #گرشاسب بر می گردد که در واقع پدر جد رستم است.
#رستم پسر #زال پسر #سام پسر #نريمان پسر #کورنگ پسر #گرشاسب بوده است.
اما خود گرشاسب پسر #اثرت پسر #شهر پسر #کورنگ پسر #سیامک پسر #میشی پسر #کيومرث است
و #کيومرث نسخه ایرانی #آدم ابوالبشر است! اما چرای بنای سیستان به خاطر آن بود که در زمان #ضحاک وی تمام آزاد مردان ایرانی را هر جای میافت می کشت.
پس گرشاسب تصمیم گرفت شهری بنا کند که اين آزاد مردان و پهلوانان بتوانند به آنجا پناه بیاورند!
و به اين ترتيب سيستان از ازدواج مبارک (ادبیات و تاریخ )سر بیرون آورد!
اگر روزی بخواهیم از ادبیاتمان سيستان و همه نوه ، نتيجه هایش مثل سام، رستم، فرامزر و بختيار و ... بیرون بکشیم ،تقريباً بايد نصف ادبیاتمان را سانسور کنيم و شايد تنها خراسان بزرگ نقشی مشابه داشته باشد.
در تاريخ، سيستان نقش کمتری داشت اما مثل ادبیات پر فروغ و روشنی بخش بوده است.
در واقع اگر به تاريخ نگاه کنيم مثل ادبیات می بينيم که هر وقت #سيستانی ها در مقابل #دشمنان ايران زمين ايستادند، فتح و پيروزی با ايران بوده است و هر وقت از زير بار دفاع از ايران شانه خالی کردند، شکست ايران نتيجه آن بوده است. دو مورد بزرگ در اين زمينه می توان به #حمله اسکندر و #حمله اعراب اشاره کرد.
اما عزیزان بگذاريد علت نام گذاری سيستان را برايتان از کتاب تاریخ سیستان بگویم .
«اما #سيستان از بهر آن گويند که #ضحاک اينجا مهمان بود به نزديک گرشاسب.
و عادت او آن بود که به اَيله نشستی - و اکنون اَيله را بيت المقدس گويند- و شراب با زنان خوردی.
و به آن روزگار، #سرای زنان را #شبستان گفتندی.
چون #ضحاک مست گشت، او را ياد آمد عادتِ خويش.
گفت: «شبستان خواهم، تا آنجا خوشتر خورم»
گرشاسب عادتِ او دانسته بود.
گفت «اينجا #سيوستان است، نه #شبستان»
و « #سیو» مردِ مرد را گفتندی، به آن روزگار.
و « #سيستان» به آن گويند که هميشه آنجا #مردانِ مرد باشند و مردی مرد بايد تا آنجا بگذرد.
چون اين سخن گفته شد، ضحاک شرمناک شد.
گفت :«ای پهلوان، راست گویی ما به #سيوستانيم، نه به #شبستان» از پس از آن، اينجا را «سيستان»به یک واو کمتر...
📚 #تاریخ سیستان صفحه ۶۳ ،۶۴
منبع: بانوی هامون
🔝 کانال جک زابل جان در روبیکا 🔝
➣ツ @jok_zabol 😂💔