eitaa logo
(نشرخوبی ها)،جهادتبیین ✨مربی صالحین
161 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
933 ویدیو
127 فایل
نشرخوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ شايد در ادبيات ما ترين سرزمين از ميان سرزمينهای ایران پهناور باشد. سرزمين و نريمان پهلوان، سرزمين و سی مرغ، سرزمين ابر پهلوان ادبیات ایران دستان. در تاريخ نيز ، سيستان هميشه پرفروغ بوده است. تاريخی،  ولايتی سرسبز بوده که بین و هند قرارداشته و همواره پهلوانان و سلحشوران بسیاری در خود داشته است. با اين وجود امروز از سيستان به عنوان آفريقای ایران نام می برند. چرا؟ چه بلائی بر سر سيستان آمده است! در واقع تاريخ سيستان تا حدودی جواب ما را می دهد. البته نويسنده کتاب، کمی هم تعصب سیستانی دارد. اما همين نشان می دهد که خودش فردی سيستانی بوده و به طور حتم به تاريخ و روايت معتبر دسترسی داشته است. او مثل هر مورخ قدیمی ديگری قبل از هر چيز به اصل و اساس سيستان می پردازد! بنای ولايت سيستان به بر می گردد که در واقع پدر جد رستم است. پسر پسر پسر پسر پسر بوده است. اما خود گرشاسب پسر پسر پسر پسر پسر پسر است و نسخه ایرانی ابوالبشر است! اما چرای بنای سیستان به خاطر آن بود که در زمان وی تمام آزاد مردان ایرانی را هر جای میافت می کشت. پس گرشاسب تصمیم گرفت شهری بنا کند که اين آزاد مردان و پهلوانان بتوانند به آنجا پناه بیاورند! و به اين ترتيب سيستان از ازدواج مبارک (ادبیات و تاریخ )سر بیرون آورد! اگر روزی بخواهیم از ادبیاتمان سيستان و همه نوه ، نتيجه هایش مثل سام، رستم، فرامزر و بختيار و ... بیرون بکشیم ،تقريباً بايد نصف ادبیاتمان را سانسور کنيم و شايد تنها خراسان بزرگ نقشی مشابه داشته باشد. در تاريخ، سيستان نقش کمتری داشت اما مثل ادبیات پر فروغ و روشنی بخش بوده است. در واقع اگر به تاريخ نگاه کنيم مثل ادبیات می بينيم که هر وقت ها در مقابل ايران زمين ايستادند، فتح و پيروزی با ايران بوده است و هر وقت از زير بار دفاع از ايران شانه خالی کردند، شکست ايران نتيجه آن بوده است. دو مورد بزرگ در اين زمينه می توان به اسکندر و اعراب اشاره کرد. اما عزیزان بگذاريد علت نام گذاری سيستان را برايتان از کتاب تاریخ سیستان بگویم . «اما از بهر آن گويند که اينجا مهمان بود به نزديک گرشاسب. و عادت او آن بود که به اَيله نشستی - و اکنون اَيله را بيت المقدس گويند- و شراب با زنان خوردی. و به آن روزگار، زنان را گفتندی. چون مست گشت، او را ياد آمد عادتِ خويش. گفت: «شبستان خواهم، تا آنجا خوشتر خورم» گرشاسب عادتِ او دانسته بود. گفت «اينجا است، نه » و « » مردِ مرد را گفتندی، به آن روزگار. و « » به آن گويند که هميشه آنجا مرد باشند و مردی مرد بايد تا آنجا بگذرد. چون اين سخن گفته شد، ضحاک شرمناک شد. گفت :«ای پهلوان، راست گویی ما به ، نه به » از پس از آن، اينجا را «سيستان»به یک واو کمتر... 📚 سیستان صفحه ۶۳ ،۶۴ منبع: بانوی هامون 🔝 کانال جک زابل جان در روبیکا 🔝 ‌➣ツ @jok_zabol 😂💔