eitaa logo
محمدعلی جعفری
5.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
268 ویدیو
0 فایل
صفحه شخصی محمدعلی جعفری ♦️ نویسنده ♦️ مؤسس محفل نویسندگان منادی ➡️ @monaadi_ir ⬅️ 📚 آثار: تاوان عاشقی، تور تورنتو، جاده یوتیوب، آرام جان، سربلند، عمارحلب، قصه دلبری، وزیر قلابی و... راه‌های ارتباطی: 🆔 @m_ali_jafari8 🆔 Instagram.com/m_ali.jafari
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر، هوندا سی‌بی‌آر ۲۵۰ را روشن می‌کند. ذوق‌مرگ از گواهینامه‌ای که تازه گرفته. توی پارکینگ هوتوتوتویی می‌گازد تا دختر برسد. دختر دست حلقه می‌کند دور کمر مادر. دوترک، تخته‌گاز می‌تازند تا ورزشگاه آزادی. مادر اسپورت می‌پوشد؛ کیف کارت‌ها را می‌گذارد داخل جیب عقب، سیم هدفن را سفت می‌کند پشت گوش، بند سوت را می‌اندازد دور گردن و خرامان‌خرامان می‌رود وسط زمین. دختر هم جست می‌زند روی سکوی تماشاگران؛ نه فقط به عشق دیدن فوتبال. به عشق بین دونیمه که خواننده تازه‌برگشته قرار است برای تماشاگران بخواند: "پشت درو ننداختی ننه!" 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
14.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 آخر سالی، حساب‌ها را باید شسته‌رفته کرد... 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
بیش از همه وقت‌ها، ماه مبارک رمضان به یادش هستم. روضه‌رفتن‌هاش، پای حاج‌منصور، مناجات‌های مسجد ارگ تهران. مصاحبه‌هام که تمام شد؛ خورد به ماه مبارک رمضان. شب‌ها لپ‌تاپم را می‌بردم هیئت. بقیه مناجات ابوحمزه می‌خواندند؛ من آن ته حسینیه، توی تاریکی، می‌نوشتم. بین روضه، بین مناجات. نور امام حسین به محمدحسین خورده بود؛ کتابش هم نور می‌خواست. خودم نداشتم. کلمات را در اتمسفر اشک‌آلود لوکیشنی رد هم ردیف می‌کردم به این امید. نه که من این کتاب را نوشته‌ام؛ به برکت و نور خود شهید، پیشنهاد می‌دهم اگر را نخوانده‌اید؛ امسال را با پا در بگذارید! مطمئنم پشیمان نمی‌شوید! 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
پدرم خاطره‌ای دارد. بازتعریفش از این روزها شروع می‌شود تا غروب سیزده‌به‌در. بیست‌سالش را فقط من یاد دارم. هر سال تکرار می‌کند. با حلاوتی که رنگ کهنگی به خود نمی‌گیرد. با تمام جزئیات. به گمانم دایی، عمو، عمه، خاله‌ها و بچه‌هایشان هم از بر هستند. اوایل دهه هفتاد، با یک پیمانکار در پروژه ساخت بیمارستان شهدای کارگر یزد کار می‌کرده. جوش قالب و پالت‌های اسکلت‌بندی‌ها. شب عید که دست‌هایش را می‌شوید و لباس‌کار را عوض می‌کند؛ کارفرما صدایش می‌زند. حقوقش را تسویه می‌کند و یک هزار تومانی هم عیدی می‌دهد. یک هزار تومانی می‌گویم، یک هزار تومانی می‌شنوید. می‌رود آجیل‌فروشی. می‌گوید: آقا از همه مدل آجیل‌هات بکش. می‌شود چهل کیلو. دو تا خورجینِ دست‌بافِ لاکی موتور لب‌به‌لب. این حسِ آقاییِ بابا جلوی زن و بچه‌اش در عیدِ آن سال هنوز ته‌نشین نشده! هنوز برای آن کارفرما طلب خیر و سلامتی می‌کند. جنتلمنی که نمی‌داند کجاست؟ زنده است یا به رحمت خدا رفته؟ کارفرمای محترمی که چشمت به این کلمات می‌خورد! شما هم می‌توانی امسال که رمضان خدا با بهار طبیعت گره خورده از این خاطره‌های آقامنشیِ ماندگار بسازی! 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
✨️ از اونام که هر سال، روز پنجم ششم رمضان میگم با این فرمون سه‌دور قرآن رو ختم می‌کنم! ولی شب عید فطر هفت هشت جز عقبم :) 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
16.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 ماها درک و فهمی از نداریم؛ خدایا این عشقی‌بودن‌هامونو قاطی معرفت اولیاء‌ت قبول کن🙏 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
◾️ همین ساعت که ما در حسرت یک بوسه می‌سوزیم ◾️ کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_10566333104.mp3
9.57M
🌿 ای کاش امسال شیعه دردهای امام علی(ع) باشیم؛ نه شیعه حاجتمند امام علی(ع) 🎙 حتما امشب این صوت کوتاه را گوش بدهید! 🎤 آقای هانی چیت‌چیان 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
1_10606970432.mp3
7.36M
🎙 در چه کار کنیم؟ ⭕️ حتما قبل از شروع اعمال امشب گوش بدهید! 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کپی برابر اصل شهید محمدخانی. البته نسخه یزدی‌اش. ژولیده و شیدا. مفتخر به نوکری. از خط خانطومان و موکب‌های اربعین گرفته تا سیل سیستان و بلوچستان. مانده هنوز تا با تکمیل قطعات پازل نوکری‌اش ذره‌ذره از خجالت آب شویم... 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
هدایت شده از  منادی
وسط ضجه و اضطراب جماعت، درگوشی از همسر شهید پرسیدم: "وصیت نکرده بود چیزی بذاری کنارش موقع دفن؟" انگار از قبل آماده باشد دستم را گرفت برد سر دو تا کشو! یک شیشه آب معدنی پر از خاک، یک کیسه کوچک پر از خاک، تسبیح تربت... دلم خون شد. - اینا چیه؟ - با این دستکشا و دستمالا حرم بی‌بی زینب رو غبارروبی کرده، آخه مدافع حرم بود. گفته بذارید توی لحدم! این خاک تدفین زائر اربعینه...این خاک مسیر کربلاست...این تربتیه که تو دستاش بوده... کشو دوم هم که پر از شال عزا بود... - چرا انقدر دم دست؟ - کل دارایی‌ش همین‌ها بود... همه‌ش خاک! ✍️ طاهره ابوالحسینی 🆔 محفل نویسندگان منادی https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef