📜#معامامالمنصور
#شعارسال
#محرمالحرام۱۴۴۷
#شبدهممحرم
بسم رب الحسین (سلام الله)
«مع امام منصور»، یعنی؛ مطالبه خون خدا، با امامی که نصرت الهی با اوست.
آدم، از بهشت رانده شد! او به مقامی طمع کرده بود که ظرفیت وجودی آن را نداشت! باید به زمین میآمد تا درک کند شأن و مقام خود را و معرفت کسب نماید که معرفت خمیر مایه انسان بودن است.
سالیانی در زمین، حیران و گریان بود و در آخر جبرئیل برایش خبر آورد که برای قبول توبه، بخوان خدایت را به نام پنج تن آل عبا!
یک به یک عزیزان خدا را صدا زد و جبرائیل گفت بخوان «یا قدیم الإحسان بِحقّ الحسین (سلام الله)».
اشک از چشمان آدم جاری شد؛ و این رمز بخشایش الهی بود.
نوح، مشغول نفرین کافران شد! طوفان خشم الهی آغاز گردید، درهای آسمان گشوده شد و همچون آبشاری بزرگ، باران غضب خداوند را فروبارید. حتی از تنورها آب میجوشید!
نوح، نگران نجات مؤمنان است. جبرائیل به نزدش آمد؛ لوحی آزین داده شده به نام پنج تن آل عبا همراه اوست!
اسامی یک به یک، بر دیواره کشتی نصب گردید و باز این نام حسین صلوات الله علیه است که اشک را از دیدگان نوح جاری ساخت. و این رمز نجات اصحاب کشتی نوح بود.
ابراهیم، مأمور به ذبح اسماعیل شد! با فرزند و همسرش صحبت نمود و پا به عرصه شیدایی نهاد! خنجر خود را تیز کرد و اسماعیل را آماده قربانی کرد! اما خنجر به فرمان الهی بُرّندگیِ خود را از دست داده است! ابراهیم، متحیّر و ناراحت، از بر زمین ماندن فرمان پروردگار! صدای آسمانی، طنین انداز شد: «و فَدَیناه بِذِبحٍ عَظیم!» ابراهیم! تو، در آزمون عشق پیروز شدی ولی بدان که «ذبح عظیم» کسی نیست جز اباعبدالله الحسین علیه السلام.
با شنیدن نام حسین (سلام الله) اشک از دیدگان ابراهیم جاری شد و این رمز «خلیل الله» بودن ابراهیم است.
شب عاشوراست و ملائکه مبهوت مناجات عاشقانه امام با حضرت ربّ! ثانیه به ثانیه، لحظه تاریخی ندای آسمانی «یا ایّتها النّفس المُطمئنّة إرجعی الی رَبِّک» نزدیک می شود.
سیدالشهداء علیه السلام تمام اصحاب و خویشان را فدای معشوق نموده و خود به میدان زده است. صدای ضَجّه دشمن به آسمان بلند است و پنجمین نفر از آل عبا غرق مناجات در میدان رزم!
بدن، غرق خون است و فرقِ سر، پر خون و محاسن خون! اما مردانه ایستاده است و رجز میخواند: «المَوتُ خَیرٌ مِنْ رُکوبِ العارِ» (مرگ خونین، به از زندگی ننگین است.)
و وای از دشمن ناجوانمرد، که وقتی در میدان جنگ کم میآورد، چهره پلید خود را نمایان میسازد؛ و این تنها عباس علیه السلام نبود که تیرباران شد! اباعبدالله الحسین نیز ... .
در گودی قتلگاه افتاده است و با اندک نفس باقیمانده مشغول مناجات: «رِضاً بِرضائِک لا مَعبود سِواک ...»
فرشتگان الهی، که اذن رزم از طرف امام نیافتهاند! پروردگار را صدا میزنند که:خدایا! حُسینت! در قتلگاه! ... .
و خداوند، نور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه را به ایشان نشان داد. با مژده خداوند، فرشتگان آرام میگیرند: «با امام منصورم از آنها انتقام خواهم گرفت.» فرشتگان از خداوند درخواست میکنند که در کربلا بمانند؛ عزاداری کنند و خدمتگدار زائران اباعبدالله علیه السلام باشند.
و این دعای هر روزه آنان و مؤمنان است: «و أن یَرزُقَنی طلب ثاری مع امام منصور.»