5-عاشورا، نهضت مقدس.mp3
26.35M
💠عاشورا، نهضت مقدس
جلسه پنجم
#محرم۹۸
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔰اربعین، اکسیر زندگی #بخش_اول #بازنشر ☑️ @m_ghanbarian
🔰اربعین، اکسیر زندگی
#بخش_اول
#بازنشر
✅ حدود صدسال پیش وقتی جمعیت کربلا ۶۰هزار نفر بوده،۶۰۰هزار تا ۱میلیون زائر اربعین داشته است!حالا این جمعیت بیش از ۲۰میلیون رسیده است(وزیر راه عراق ۲۶میلیون برای سال قبل گزارش کرد).
چنین اظهار ارادت بی نظیری به اولیاء خدا چه اثری در ملکوت عالم و تقدیرات الهی و مسیر غایات الهی برای علوّ کلمه الله دارد؟ بماند. در این سطور به چهره یلی الخلقی و ملکی این پدیده عظیم نگاهی کنیم تا شرحی بر این فراز زیارت باشد که: "أن تجعل رزقی بهم دارا و عیشی بهم قارا: روزی ام را بخاطر ایشان زیاد نمایی و زندگی ام را به خاطر آنان برقرار و با نشاط کنی".
1⃣ یکپارچگی اجتماعی
در این مسیر به زائران خارجی بگویید بین دو کشور ایران و عراق ۸سال جنگ بوده است و در اغلب خانواده هایی که مهمان می شویم کشته ای از دوره جنگ هست! اما حالا چیزی از جنس کدورت از آن باب دیده نمیشود به عکس دوستی و مودت مضاعف دیده می شود. همه دیده اند صاحبان مبیت ها بیشتر دنبال بردن ایرانی ها به خانه هایشان هستند. این تجلی آشکار این فراز زیارت جامعه کبیره است که: "بموالاتکم ائتلفت الفرقه: با دوستی شما اهلبیت، تفرقه ها به ائتلاف بدل میشود". کینه ها و رنجش ها با صدام دفن شد و دوستی ها و اتحادها با حسین(ع) آمد.
تلاش چندین ماهه اخیر دشمنان اهلبیت و تشیع هم از شروع محرم حسین(ع) مثل برف آب شد. نوحه های امسال موکب ها دعوت از برادران ایرانی با عنوان "فرزندان امام رضا(ع)" شد.
پیاده روی اربعین چند بار خطر تجزیه طلبی در خود عراق را هم زائل کرده است.
ادامه دارد...
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
۶-عاشورا، نهضت مقدس.m4a
31.92M
💠عاشورا، نهضت مقدس
جلسه ششم
#محرم۹۸
☑️ @m_ghanbarian
💠 عاشورا؛ نهضت مقدس(۶)
🔅نهضت مقدس خلوص و اصالتهای خود را با دوام بیشتر معامله نمی کند. بیش از پیروزی ظاهری وغلبه به خلوص وایستادگی بر اصالتهایش پافشاری می کند. اینجور شورانگیز می ماند وقابل تأسی؛بعدی ها پیروزی هم می آورند. والا ماهم میتوانیم با قاطی کردن زهرماری ها بیشتر بمانیم و...
🔸توجه:این نه یعنی ندیدن مصلحت های واقعی وافراطی گری.
اشعث وزیاد بن ابی هم کارگزار علی(ع)در دوره ای بودند. کارگزار تراز دولت مقدس نبودند اما برای مصالحی بودند لکن تا بودند فسادی نداشتند.
شریح و ابوموسی هم تراز دولت مقدس علی (ع)نبودند. پذیرششان بخاطر لابی کانون قدرت وثروت نبود. علی "سفارش پذیر" نیست اما" مشورت پذیر "است؛ "شاورهم فی الامر "اول پیامبر وعلی را می گیرد بعد ما. این "الامر"هم یعنی حکومت؛ همان که"اولی الامر"دارد!یعنی بااینکه خودت اولی الامری اما شاورهم فی الامر!لذا شریح را بخاطر مردم و ابوموسی را بخاطر خیر خواهی مالک نگه داشت.باز فاسد نبودند فقط تراز نبودند.از قضا این یعنی خلوص و اصالت که ولی معصوم، مشورت و نظر مردم را لحاظ کند ، آنها را کت بسته نبرد ،باشعور وآگاهی وانتخاب راهبری شان کند ،حتی اگر مسیر طولانی تر وهزینه ها بیشتر شود. اشکال ندارد منتظر می ماند تا حکمیت ؛تا مالک ومردم بفهمند چرا با ابوموسی مخالف بود!؟
🔸 نهضت مقدس هم اینجور است وقتی فرمود از سر شرارت و زیاده خواهی وظلم وفساد نهضت نکرده ام؛باخود هم این قماش را نمیبرد." کثیر"در سپاه عمرسعد چاقو کش فرزی بود برای ترور هم سمت امام آمد که ابوصمامه اجازه نداد؛اما امام چاقو کش با خود ندارد پهلوان فقیه او در کوفه میتوانست ابن زیاد را غافلگیر بزند اما نزد چون اسلام ترور و غافل کشتن را منع کرده است
🔸با کانونهای ثروت وقدرت ائتلاف نکرد ،بعد تصفیه کند. بعضی مثل ابن زبیر و ابن عمرها را اصلا دعوت هم نکرد تا نهضت خالص بماند...
🔸حتی فرمود هرکه بدهکار است برود.مالک بن نضر بخاطر بدهی رفت.
همه را اختیارا برد. بعد شهادت مسلم راستش را به همراهان گفت که شیعیانمان مارا رها کردند هرکه می خواهد برود وتعدادی رفتند.
حتی در بین اختیاری آمده ها ،او که آنروزها مشکلی برایش پیش آمده بود را خود ورود میکرد که در رودرباستی نباشد وبرود.محمد بشیر حضرمی اینجور بود. همان روزها خبر اسارت پسرش رسیده بود که قابل معامله هم بود که پولی خرج کند وآزادش کند. حضرت گفت برو دنبال آزادی پسرت!او خود نرفت. باز امام ۵لباس قیمتی آورد تا او به پسر دیگر دهد برای خرج آزادی آن پسر. به فکر بچه مردم هست وریزه کاری ها را می بیند تا مقدس بماند.
🔸حتی غلامان را آزاد کرد تا بروند!
غلام در آن عرف-که ارتجاع به جاهلیت بود-مثل شیئ بود. حیوان تلقی می شد. سپر جان مولا وقت خطر بود. اما امام فرمود شما در راحتی باما بوده اید الان وقت تنگی وبلاست بروید. نهضت مقدس برای همه زمانهاست. باید پس از الغاء برده داری هم برگ برنده هنوز او باشد...
🔸جو٘ن خودش فهمید ونرفت.به دریائی درافتادم که پایانش نمی بینم/من آزادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم...
(گوش دادن فایل صوتی این جلسه به انقلابی ترها و جنبش عدالتخواهی توصیه میشود)
☑️ @m_ghanbarian
🗣چگونگی نقد و انتقاد عقلائی؟!
(فشرده ای مختصر از گعده ای صمیمی با جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران)
🔻نظر درست را از بیانات آیت الله خامنه ای عرض میکنم به دو دلیل:
-ایشان بازمانده متفکران اول انقلاب وحلقه شاگردان تهران امام اند که در این مسائل نظر صائب تری داشتند.
-با ادبیات بقیه ،همین حرفها را بزنی برخی بدبین ها خرده میگیرند که چه قصدی دارید؟!
🔅افراط وتفریط در این مقوله:
-"من عمیقا متأسفم که برخی میان مرداب سکوت وجمود باگرداب هرزه گوئی وکفرگوئی طریق سومی نمی شناسند وگمان می کنند که برای پرهیز از هریک از این دو، باید به دام دیگری افتاد.حال آنکه انقلاب اسلامی آمدتا... فضائی بسازد که در آن آزادی بیان ، مقید به منطق واخلاق وحقوق معنوی ومادی دیگران ونه به هیچ چیز دیگری، تبدیل به فرهنگ اجتماعی وحکومتی گردد"(۸۱/۱۱/۱۶).
-متٲسفانه برخی درقبال ولایت، حتی فهم ونظر را منوط به بیان ایشان می کنند!
وبرخی در مقابل ژست روشنفکری را در مخالفت با ولایت و حکومت در هر امری -حتی دلبخواه های خود- می دانند!
🔸در نفی اولی ، خود رهبری بارها موضع گرفته اند:
"این تصور صحیحی نیست که مواضع آحاد مردم از جمله دانشجویان که جزو قشرهای پیشرو هستند باید الگو گرفته وبرگردان نظرات رهبری باشد"." نباید اینگونه تصور شود که همه باید منتظر بمانند تا رهبری، ابتدا موضع خود را درباره یک شخص ویا یک سیاست اتخاذ کند وبقیه برهمان اساس موضع گیری کنند . این روش، کارها را قفل خواهد کرد"(۹۳/۵/۲)
-این روش موجب شده امام جمعه ونماینده ولی فقیه در تراز خود آقا برای امام و مثل بهشتی ومطهری و... کم داشته باشیم.اغلب تکرار گوهایی معمولی برای فرمایشات ایشان باشند.
-بدتر ،یک نظر کارشناسی در مساله ای که عین فرمایش رهبری نیست ،نزد برخی، ضدیت تلقی شود!در حالیکه ایشان صراحتا می گویند:" هیچگاه اعلام نظر کارشناسی ونظر علمی ، معارضه ومبارزه ومخالفت واعلام جدائی از رهبری و ولایت واین حرفها به حساب نمی آید ونباید بیاید"(۹۱/۵/۱۶).
-اهل فکر وتحلیل وقتی به حرف بلند رهبری برسند البته فضلیت است وگفتن وتبیین آنها هم اثر متفاوتی برای جامعه دارد.
-این روش، زیاد خرج کردن از رهبری ونسبت دادن مواضعی به ایشان که در بیاناتشان اصلا نیست را هم رایج می کند . خصوصیت کوچک اندیشی وعدم تسلط بر مبانی این است که پشت شخصیت مخفی شوند. در حالیکه ایشان خود به تصریح اینرا رد می کنند:" هیچ نظری درباره مسائل جاری کشور ومسائل اسلام ومسلمین ومسائل اجتماعی وجود ندارد که من این را درگوشی به کسی بگویم ونشود این را در علن گفت"(۷۷/۲/۲۲).این ذهنیت را خطا ونسبت دادن اینچنینی نظری به رهبری را" گناه کبیره" می شمارند.(۸۹/۵/۳۱)
🔹از آنطرف افتادن وهمیشه ژست مخالف خوانی گرفتن برای روشنفکر بودن، آسیب دیگری است.
اگر این دسته های فکری ، در نهادهای اجتماعی ، کارها وتصمیمات درست حاکمیت را یاری کنند ، کارها بسیار بهتر در مدار می افتد.
مثلا -بی خیال درستی یا غلطی مثال-وقتی احمدی نژاد (که پیش این گروهها کاندید حاکمیت قلمداد میشد)مثلا بحث ورزشگاه بانوان یا منشور کورش را طرح می کند ولو بنظر اینها ،لازم است لکن بخاطر ژست مخالفت با حاکمیت همراهی نمی کنند!تا یک دهه بعد از پایگاه نهاد اجتماعی و رئیس جمهوری -که درتبلیغاتشان کمتر انتخاب حاکمیت است -طرح شود وبا فشار فیفا و... به زعم خود حاکمیت را وادار به عقب نشینی کنند!(اینها آثار افراط در مواجهه با حاکمیت است)
-مرز ضدیت با ولایت فقیه،"مخالفت عملی "است نه نظر دیگر داشتن، اما مخالف خوانی افراطی هم آسیبی است که باید لحاظ شود.
در نظر درست اسلامی، اطاعت از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین[مادامی که شرایط ولایت برایش باقی است] بر هرمکلفی ولو اینکه خود فقیه باشد واجب است(اجوبه الاستفتائات س۶۵).
⬅️پس بین مخالفت عملی با نظری متفاوت داشتن باید فرق نهاد .
نظر مغایر داشتن، حق شهروندان است ونباید کسی را منع یا مارک ومهر زد.
البته هم نظر بودن با رهبری در مسائل نظری و"از روی فکر وآگاهی" ،فضیلتی برای نیروهای حزب اللهی است؛اما در همه امور نباید منتظر رهبری ماند تا نظر دهد بعد طوطی وار تکرار کرد؛ گاه نظر دادن تکلیف نخبگان هم هست.
☑️ @m_ghanbarian
🔅سه بررسی لازم برای نقد و انتقاد حکومت و حاکمیت:
1⃣ به لحاظ دانشی:
نقد وانتقاد به لحاظ دانشی و آثار اسلامی، درست باشد.
-اینکه بعضی نقد ولیّ مشروع را از اساس نامشروع بدانند ، اسلامی نیست.
آیت الله خامنه ای -واندیشمندان انقلاب اسلامی-به چنین چیزی قائل نیستند.
نقد وارد هم نباشد، منع از طرح شدن ندارد.
ایشان صراحتا می فرماید:" هیچ کس فوق نظارت نیست. خود رهبری هم فوق نظارت نیست؛چه رسد به دستگاه های مرتبط بارهبری"(۷۹/۱۲/۹) چهار دلیل بر مشروعیت این نظارت وپاسخگوئی می شمارند:
۱-تجمع قدرت وثروت در دست حاکم وضرورت نظارت(همان).
۲-سیره ائمه اطهار
۳-ادله امربه معروف ونهی از منکر
۴-قاعده النصیحه للائمه المسلمین:" که شامل نقد وانتقاد ،قول به حق،مشورت ، جلوگیری از بروز اشتباه عمدی وسهوی وارشاد نیز میشود" (۷۹/۱۲/۲۲).
٭تحجر در این زمینه ها موجب شده دانشجوئی از ایشان بپرسد :آیا یادآوری وظیفه خبرگان رهبری در مورد نظارت بر ولی فقیه را توهین آمیز می دانید؟
ایشان جواب دادند:"نه، چه توهینی؟!...نخیر بنده نه احساس تضعیف می کنم، نه توهین؛این جزو قانون اساسی است" (۷۷/۲/۲۲).
2⃣به لحاظ بینشی:
یعنی همان نقد مطابق با موازین باید در شرایط زمانی و مکانی هم به صلاح باشد. نقد رهبری هم جایز است اما باید توجه داشت در صحن علنی جامعه او را نقد کردن ای بسا به صلاح کشور نباشد بخصوص اگر نقد، عیبجوئی باشد.
خودشان می گویند:" عیب جوئی از رهبری مگر چه حسنی دارد؟ رهبری ای که در نظام جمهوری اسلامی، در یک لحظه ی خطرناک وحساس ، باید اشاره ی انگشتش بتواند مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا مصلحت است که یک نفری همین طور به میل خودش بیاید بایستد، بنا کند به بدگوئی کردن به او؟به نظر شما این خیلی کار خوبی است؟"(۷۷/۱۲/۴)
-توجه :اگر کسی نقد و انتقاد(نه توهین وعیب جوئی) کرد حق نداریم اورا ضد ولایت بخوانیم اما فضیلت نیست نیروهای انقلابی نقد وانتقاد وحتی پرسش از ولیّ مشروع را در فضای عمومی طرح کنند. الا در جلسات پرسش وپاسخی که با ایشان است و ای بسا پرسیدن سئوالات مقدر جامعه بهتر از رجز خوانی ها باشد؛تا از ایشان جواب درخور بگیرد و ذهن های بسیاری روشن شود.
-برایم جالب بود که ایشان در سال ۷۷ با آن مواضع تند برخی گروهها، وقتی دانشجوئی پرسید: می خواستم نظر حضرتعالی رادرباره گروه های حامی ولایت بدانم!
فرمودند:"به نظر من همه ی گروهها حامی ولایتند. یعنی من در کشور گروه قابل توجهی که ولایت را قبول نداشته باشد نمی شناسم. همه ولایت را قبول دارند؛حالا ممکن است بعضی عشق واخلاص بیشتری داشته باشند، بعضی کمتر داشته باشند"(۷۷/۲/۲۲)
حوادث و مواضع سالهای ۷۶و۷۷ را مروری کنید تا به این سعه صدر وتنگی سینه خودمان بیشتر پی ببرید.البته ۷٨ کمی ماجرا فرق می کند خود آقای خاتمی هم می گفت تا ۷٨ رهبری نظر مارا در عمل ترجیح می داد اما ماجراهای۷٨ موجب بدبینی ایشان شد.
3⃣به لحاظ عملی:
اینکه در نقد حکومت از چه روشی استفاده شود؟ این توجه لازم بعدی است. غیر از دو مرحله قبل باید رفتار انتخابی هم درست، قانونی و اخلاقی باشد.
آن روش نباید مورد سوء استفاده دشمن واقع شود. والا از نوشتن یک مقاله تا مطالبه وحتی تجمع و... را شامل است.
-دانشجوئی از ایشان پرسید: آیا حرکتهائی همچون تجمع مقابل قوه قضائیه ومطالبه شدید از آنها در جهت مبارزه با فساد اقتصادی، تضعیف نظام است؟
پاسخ دادند: "فرق می کند. گاهی اوقات قوه ی قضائیه مایل است یک چیزهائی را انجام دهد، اگر واقعا پشتوانه اینجوری هم ببیند، حتما انجام خواهد داد. بعضی امواج سیاسی، جلوی قوه ی قضائیه را دربعضی از کارها میگیرند. بنابراین تجمع مقابل قوه ی قضائیه، برای مطالبه شدید از آنها باشد، من تصور نمی کنم این تضعیف نظام باشد. حالا یک وقتهایی ممکن است در شرایطی تضعیف باشد، اما در یک شرایطی هم درست تقویت است"(۸۲/۲/۲۲).
پس عمده آن بررسی بینشی و موقعیت شناسی است.
٭تجربه دوم خرداد میتوانست، "احیای ولایت پذیری فرزانگانی" مثل مطهری وخامنه ای وبهشتی باشد که در عین مباحثه با امام، در عمل بیشترین انقیاد را از ایشان داشتند؛لکن مباحثه وصاحب نظری اینباربه مخالفت عملی، شورش خیابانی یا حتی ارتباط گیری با بیگانگان انجامید! دیگر، نظری غیر از مقام ولایت داشتن -مثل نظر آیت الله خامنه ای درباره ولایت مطلقه و امکان توبه سلمان رشدی- نبود، نسخه پیچیده ی بیگانگان وبراندازانی مثل سورس بود!
نظر دیگر داشتن مثل نظر رئیس جمهور وقت(حضرت آقا)درباره نخست وزیرش (آقای موسوی)نبود، اردو کشی خیابانی یا تحصن در مجلس ششم برای خوراندن جام زهر به ولایت بود!
این افراطها هم در پیدایش آن تفریط ها بسیار موثر بوده است.
(فشرده ای مختصر از گعده ای صمیمی با جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران)
☑️ @m_ghanbarian
🔰اربعین، اکسیر زندگی
#بخش_دوم
#بازنشر
2⃣ شیوع مکارم اخلاق در جامعه
رئوس اخلاق فاضله را ۴عنصر می شمارند: شجاعت، سخاوت، عفت و حکمت.
این ۴تا هرکدام اعتدال قوه ای از قوای انسانی است.
بجای مشربهای ارسطویی در رایج کردن این فضایل در فرد و جامعه به تعبیر شهید مطهری راه مرید و مرادی و دل بستن به انسان کامل به آسانی این فضایل را می گستراند.
جامعه ایرانی را چه چیزی شجاع کرد؟!
غیر ازدرس عاشورا(پیروزی خون بر شمشیر)؟! غیر از شعار سیدالشهداء(ع): هیهات منا الذله؟!
مراوده با برادران عراقی، این سجیه را در آنها هم افزود. حشدالشعبی و شجاعت بی نظیر عراقی ها در دفع داعش از چشمه ای غیر از حسین(ع)، زینب(س) و حرم سیراب است؟!
چه عنصری جز دل دادن به ولیّ خدا می تواند ملتی را چنین سخی کند که در طول سال تلاش کنند تا در اربعین برای مولای خویش خرج کنند؟!
پیاده روی اربعین این سخاوت را به ایران هم سریان داد. مردمی که فقط یک شب محرم ۸۱میلیاردتومان نذری میدادند حالا موکبهای اربعین را هم مثل عراق در تمام مسیر دایر و تا مرز پاکستان از سوی شرق و مرز آذربایجان در شمال غرب امتداد دهند.
امیرالمومنین(ع) فرمود: "سخاوت و شجاعت دو غریزه شریفند که خداوند سبحان در کسانی که دوستشان دارد و امتحانشان کرده، قرار می دهد"(غررالحکم).
✅ ضرورت موج سوم عشق
اگر از طریق مهندسی معکوس ساخت شجاعت و سخاوت با حب حسین(ع)، راز ساختن سجیه عفت هم در جامعه شیعی کشف و بیش از حال در جامعه گسترده شود، چه معجزه بزرگی اتفاق می افتد؟!
یک شعار(زینب دوبار اسیر نمی شود) یک ملت را شجاعتی داد که دیدیم. آیا روضه امام رضا(ع) از سر سیدالشهداء و تشت طلا و مجلس شراب و قمار یزید کفایت نمی کند تا این فرمایش امام رضا(ع) در جامعه شیعی تجلی کند که فرمود: "از شیعیان ما هرکه دیده اش به شراب و قمار بیافتد، حسین(ع) را یاد نماید و بر یزید و آل زیاد لعن فرستد خداوند عزوجل گناهانش را محو و نابود سازد هرچند به عدد ستارگان باشد"(الفقیه ج۴ص۴۱۹). شب نشینی ها و مطربی ها و... هم همه اخلاق یزیدی است که مفارقت از آن خواست هر محب است(مفارقه لأخلاق اعدائک).
پیاده روی اربعین ظرفیت این شعارها و حماسه ها برای رکن سوم اخلاق(عفاف) را هم دارد.
ادامه دارد...
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️۳نکته با جناب سید کمال حیدری در اشکال به پیاده روی اربعین
نوشته حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید⏬
☑️ @m_ghanbarian
♨️۳نکته با جناب سید کمال حیدری در اشکال به پیاده روی اربعین:
این فرمایشات نه دارای منطق اقتصادی است نه مبنای فقهی و نه رویکرد اسلامی!
1⃣فاقد منطق اقتصادی است:
🔻کمترین آشنائی با اقتصاد مدرن این است که پیشران آن، مصرف بیشتر است. هرچه کالا و خدمات بیشتری مصرف شود، ثروت بیشتری تکثیر و دوباره به چرخه تولید کالا و خدمات برگشته؛ گردش اقتصادیِ بیشتر و اقتصادِ بزرگ تر را برای آن کشور منجر میشود.
🔻شهری مثل کربلا و نجف گنجایش همزمان یک میلیون گردشگر سواره را ندارد؛ اما "پیاده رویِ" تقریبا یک ماهه امکان بازاری ۲۰میلیون نفری را برای عراق می آفریند. بازاری بزرگ از کالا و خدمات؛ از اجناس خوراکی تا مصالح ساختمانی، صنعت آی تی، حمل و نقل، کیف و کفش و نساجی و...
این بازار فصلی اما بزرگ، طمع کشورهایی مثل ترکیه و چین را برانگیخته و حتی زباله قابل بازیافت آن مشتری پیدا کرده است!
🔻عربستان با کمتر از ۱۰میلیون زائر در حج و عمره، طبق آمار بانک جهانی سالی ۳۰میلیارد دلار درآمد کسب می کند؛ فقط زائر اربعین اقلا دوبرابر این است. فقط زائران خارجی اربعین نیز نزدیک به نصف زائران یکسال مکه و مدینه اند.
وقتی فقط موکبهای ایرانی، ۶۰میلیون ظرف یکبار مصرف، استفاده کرده اند؛حساب کنید در کل مواکب چه عددی میشود؟ و چه اثری بر رونق صنایع این بخش می نهد؟
این ناچیز ترین کالای مصرفی در بازار حاشیه این جمعیت میلیونی است.
چنین ضیافت بزرگی موجب بهبود زیرساخت هایی مثل خطوط راه آهن، جاده، گمرگ و مخابرات و... هم شده است که زائران شاهد آن بوده اند.
🔻ایشان تعطیلی دوسه ماهه را هم غیر از مبالغه، درست تحلیل نکرده است. حاضران دیده اند غیر از تناوب حضور در مواکب بین افراد عشیره در کنار کارهای جاری؛ به شکل زیبائی "اقتصاد تبرعی" به "اقتصاد پولی" پیوند می خورد و رونق اقتصادی موجب می شود. مثلا "نذورات" موجب فروش بیشتر دام و موادغذایی میشود. "تحبیس" (با ساخت مبیت ها)، موجب رونق صنعت ساختمان و متعلقاتش میشود. و...
🔻مرخصی رفتن درصدی از کارمندان ما نیز بعکس فرمایش ایشان، مقتضی بهبود کار در ادارات میشود! در کشوری که کار مفید ٨ساعت تمام است، جا برای مرخصی رفتن همکار نیست؛ اما جائی که به تعبیر ایشان ۲۵دقیقه کار مفید است، رفتن نصف کارمندان یک اداره هم به کارآمدی واقعی اداره ضربه ای نمی زند بلکه می تواند موجب ارتقاء کاری از نیم ساعت به یک ساعت -اقلا- شود!
2⃣مغایر مبانی فقهی است:
🔻سخت گیرانه ترین مبنا در شعائر، "توقیفیت شعائر" است؛ یعنی چیزی جزء شعائر است که نص شرعی برآن باشد ، نه هرچه عرف یا به تعبیر ایشان فرهنگ عمومی می آورد.
براساس این مبنا نیز، "زیارت پیاده" امیرالمومنین و اباعبدالله جزء شعائر منصوص از معصوم است. واقعا از یک فقیه بعید است این را با کثرت روایات صحیح و معتبر و فتاوای موجود ، با انحاء عزاداریِ من درآوردیِ نقل شده، مقایسه کند و کنار هم بنشاند!
🔻فقهای شیعه و سنی از جواز و افضلیتِ حج پیاده بحث کرده، احدی به عدم جواز، فتوا نداده، بلکه اغلب فقهای شیعه به افضلیت آن بر سواره فتوا داده اند. چون مشروع دیده اند، اجماعا نذر کردن حج پیاده را منعقد دانسته اند. تازه اندک اختلافی که در افضلیتِ حج پیاده بر سواره هست؛ در زیارتِ پیاده بخصوص زیارت حضرت امیر(ع) و سید مظلومان نیست؛ و این بخاطر نصوص معتبره وصریح در این شعیره است. این کجا با قطع کردن دست خود برای تشبّه به ابالفضل(ع) قابل مقایسه است؟!!
3⃣مخالف رویکرد اسلامی به مفهوم کار است:
🔻از همه مهمتر، اشکال این بیانات، عرفی و سکولار کردنِ مفهوم متعالیِ کار، عمل و سعی است؛ که به تبع فرهنگ منحط جدید به "کار اقتصادی" و خلق ثروت تنزل داده می شود.
کار در فرهنگ قرآن فقط فعالیتی نیست که به ثروتی بیانجامد، تولیدی کند و سودی ببرد و حتی کشور را پیشرفته کند. اینها هم کارند اما کار بسی بالاتر از اینها هم هست. بهترین و اصیل ترین کار در قرآن، "سعی برای آخرت"(۱۹اسراء) و این کار تنها توشه انسان(۳۹نجم) است. چگونه "خودسازی" و تلاش برای کسب فضائل در تَمَحُّضی ده روزه با انسان کامل، کار و فعالیت مفید تلقی نشود؟!
تعابیری که در آن روایاتِ تشویق به زیارت پیاده ، درباره محو یک گناه با هر قدم و کسب یک حسنه با هر قدم و طی یک درجه با هر قدم وجود دارد، مفید همین معناست. معلوم است کاری بزرگ و موثر در ساخت انسان است که چنین ثوابهایی برایش شمرده شده است.
🔻نمی خواهم تراز این حرف قدسی را با میزانهای عرفی، پایین بیاورم؛ که در همان فرهنگ هبوطی غرب نیز حضورهایی که موجب تخلیه روانی و آرامش فرد میشود، برای بهینه تر شدنِ کار اقتصادی او لازم است ، لذا تعطیلات آخر هفته و ماه و سال برایش جعل می کنند!
#شبهه_در_پیاده_روی_اربعین
#سید_کمال_حیدری
📝محسن قنبریان ۹۸/۷/۱۳
☑️ @m_ghanbarian
⁉️چرا بین بیش از ۶۶۰۰آیه قرآن، سر مقدس سیدالشهداء آیه اصحاب کهف را تلاوت میکرد⁉️
🔅درکوفه خود سر ،آیه را خواند(ٲم حسبتَ ٲنَّ اصحابَ الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عَجَباً؟!) . زید بن ارقم مو بر بدنش سیخ شد وگفت:بخدا پسر رسول خدا ماجرای سرتو عجیب تر وعجیب تر است!(الارشاد ج۲ص۱۱۷)
در شام ، منهال بن عمرو دید ،سر مبارک در پاسخ قاری ای که این آیه را خواند؛به زبان فصیح وگویا فرمود: عجیب تر از اصحاب کهف قتل من و حمل کردن سرمن است!(الخرائج والجرائح ج۲ ص۵۷۷)
❓چرا آیه شهداء را نخواند؟!چرا آیه نفس مطمئنه را نخواند؟!
در موردی آیه آخر شعراء هم خوانده ، اما آیه اصحاب کهف ترجیع بند است:"آیا گمان می کنی اصحاب کهف که داستانشان بر الواح مسی نگارش شد از آیات عجیب مایند؟!" سرمقدس یکبار به زبان حال ویکبار با قال می گوید:نه!من عجیب ترم!
🔅چون تٲویل این آیه او وبخصوص همین قطعه عصر عاشورا تا اربعین است! او واهلبیتش مثال اعلای کهف اند!
درشباهتها که شبیه اصحاب کهف اند:
-جوانمردانی که ایمان داشتند وهدایتشان افزون شد.
-با قیامشان ،قلوبشان باهم مرتبط شد .
-از سلطان جور وشرک ،اعتزال جستند وجز خدا را پرستش نکردند .
🔅 اما "اعجب "بودنش در این بود که حسین، خداوند را کهف خود قرار دادنه غاری در کوه وبیابان!
در عرفه عرضه داشت:"انت کهفی حین تُع٘یینی المذاهب فی سعتها وتُضییقُ بی الارض بِرُح٘بِها" خدایا تو کهف منی وقتی راههای با همه وسعتشان درمانده ام کنند وزمین با همه پهناوری اش بر من تنگ گیرد!
وقتی کهف، خدا شد؛ آنوقت همه ی شهرها ،شهر حسین میشود . همه خانه ها، خانه او میشود.
آنچه مردم زمان دقیانوس با مشاهده غار می دیدند، مردم کوفه وشام در شهر وآبادی وبیابان می بینند:تحسبهم ایقاظاً !کسی گمان مرگ نداد وآنها را هوشیار وبیدار می دیدند! تلاوتهای مکرر این سر مقدس نشانه بارز یقظه وتوجه اوست!پس عجیب تر از اصحاب کهف است. در تٲیید الهی دارد یقه یزید را میگیرد . زیر چوب خیزران می خواند:" وسیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون"!به زودی کسانی که ستم کردند خواهند دانست به چه جایگاهی برمیگردند!
🔅روزی این اصحاب برتر واصلی کهف ، برخواهند گشت ؛روزی که از ظالمین خبری نیست و عدل زمین را گرفته است . دوره ظهور وارث حسین، وروز رجعت سیدالشهداء شده است.
٭(برگزیده ای از سخنرانی شب شهادت حضرت رقیه(س) در هیٲت صاحب العصر اراک مهر ۹٨)
☑️ @m_ghanbarian