eitaa logo
محسن قنبریان
17.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
866 ویدیو
108 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
محسن قنبریان
➕پاور پوینت مطالب نشست حوزه علمیه مشکات ۹۹/۸/۱۹ ✅ قسمت اول: دو اصل در محتوای عدالت خواهی : ۱- عدم ت
✍ بایسته‌های عدالتخواهی طلبگی، در نظام امت و امامت حجت الاسلام و المسلمین قنبریان در این جلسه می‌خواهیم در را به لحاظ و در اندیشه یک اندیشمند انقلاب اسلامی یعنی رهبر معظم انقلاب، بررسی کنیم. 💠 پیرامون : یک: عدم تنزل از عدالت خواهی الهیاتی به باید هر چه مخالف با توحید و اسلام است، ولو اینکه قانون شده باشد، کنار گذاشته شود. عدالتخواهی حقوقی خودش را ذیل قوانین موجود ترسیم میکند و پسا قانون مطالبه‌گری می کند؛ بر همین اساس مفسدان برای خودشان زمینه‌ی قانونی را فراهم می‌کنند. در عدالتخواهی الهیاتی بر قانون چتر می‌اندازد و مسیطر بر آن است. چنین تنزلی شکل گیری است. مرجئه‌ قائل بود که با ولایت حضرت علی علیه السلام، بهشت تضمین است و عمل اشخاص مهم نیست. امروز،‌ نسبتِ نظام و ولی‌فقیه را در این پازل تعریف می‌کند. یعنی عیوب دستگاه حاکمیت را چون ذیل ولی الهی هست، نادیده می‌گیرد. درحالیکه طبق روایات در نظام ولایت، اگرچه گناه توده‌های مردم راحت‌تر آمرزیده می‌شود اما عذاب افراد موجود در دستگاه حاکمیت دوچندان است. یعنی و ولی الهی در صورت لغزش، عذابی مضاعف خواهند داشت. دو: عدم تنزل از عدالت خواهی به ! طبق بیان شهید مطهری، عدالت مقیاس برداشت از دین است. یعنی عدالت در سلسله طولی احکام باید دیده شود. این تنزل هم ایجاد است. حالت اشعری‌گری به این صورت است که عدالتخواهی را پس از قانون ببینیم. عدالت را در سلسله علل قوانین و مسیطر بر آنها تعریف نکنیم. حال آنکه باید قوانین را با عدالت بسنجیم. ممکن است اشکالی مطرح بشود که ما در امروز، امثال و را نداریم و لذا در این عدالتخواهی (که مقیاس فهم دین و مسیطر بر قوانین باشد) افرادی از میدان انقلاب خارج می‌شوند! در پاسخ باید گفت که اولا هم باید شرایط ورود امثال بهشتی و مطهری را فراهم کرد و ثانیا آسیب اشعری‌گری به مراتب بیشتر است. ➕صوت این بخش: https://eitaa.com/m_ghanbarian/1714 💠 پیرامون : ❓سوال محوری: نسبت یک جنبش عدالتخواه با نظام سیاسی موجود چیست؟ ✅ پاسخ اجمالی: باید درون نظام امت و امامت و ناظر بر نظم سیاسی و دیوان سالاری برای ارزشهای انقلاب فعالیت کنیم. 🔹نظریه نظام انقلابی: «نهضت و نظام» یا «انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی» یا «هویت حقیقی و ساخت حقوقی»، اینها دوگانه‌هایی هستند که نباید از هم جدا شوند. (یا نظام یا جمهوری اسلامی) به مانند جسم و (یا نهضت یا انقلاب) به مثابه روح آن جسم است. نهضت و انقلاب و ولایت فقیه و هویت حقیقی و ...، آرمان‌های ما هستند اما شخص ولی فقیه و بیت و قانون و مسئولین و ... جزء نظام و جمهوری اسلامی و ساخت حقوقی هستند. اینها آرمان ما نیستند. جسمی هستند که باید از آن روح جدا نشوند. باید مدام رصد و نقد شوند. لذا خبرگان بر رهبری نظارت دارند. 🔹در نسبتی که میان نهضت و نظام بر قرار است ممکن است چندگونه تحلیل شکل بگیرد: اول؛ اینکه بین انقلاب و جمهوری اسلامی چنان فاصله‌ای احساس کنیم که گویی این دو به تضاد رسیده‌اند، در این صورت اپوزوسیون می‌شویم. اما حضرت آقا معتقدند چنین تضادی شکل نگرفته است. دوم؛ انقلاب و نظام را یک چیز ببینیم. در این صورت محافظه‌کار می‌شویم. حضرت آقا این نگاه را قتلگاه انقلاب می‌داند. سوم؛ انقلاب و نظام را مثل روح و بدن ببینیم. باید از هر دو محافظت کرده و به تعالی هر دو کمک کنیم. حرکت از وضع موجود به سوی آرمان‌ها به نحو کوْن و فساد نیست، نیاز به انقلاب در انقلاب نداریم، بلکه تحقق این امر به نحو صور متبدله‌ی صدرا است و به نظر ما عدالتخواهی صحیح هم همین است. 🔹 نتیجه اینکه باید از درون نظام امام و امت و ناظر بر دیوان سالاری موجود فعالیت کرد و ذیل این حرکت نظام انقلابی را زنده نگهداشت. ➕صوت این بخش: https://eitaa.com/m_ghanbarian/1717 با تشکر از بسیج مدرسه علمیه مشکوه(جنبش علم) ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
📝 بانگ نی؛ از آتش تا باد! (۱) ○ نقدی ابتدائی همراه با تجلیل بر تنظیم کتاب معاد در طرح کلی اندیشه اس
📝 بانگ نی؛ از آتش تا باد! ۲ از ۵ 🔸 ارکان طرح کلی • کتاب طرح اندیشه اسلامی به تصریح استاد خامنه ای سه ویژگی دارد که آنرا از سایر کتب عقایدی و معارفی مَدرسی متفاوت می کند: ۱. طرح اسلام بصورت مسلکی دارای اصول منسجم و یک آهنگ ۲.به صورت مسلکی اجتماعی و ناظر به زندگی جمعی انسانها ۳.مبتنی بر قرآن بودن (۲) • نگاه منظومه ای ایشان به دین هم در و هم در تمایزاتی دارد. مثلا بالعیان خواننده طرح کلیِ انشائیِ خود ایشان می یابد همه اجزاء با روح توحید تبیین می شود.(۳) به لحاظ شکل هم هر سه مفهوم مورد بحث(توحید، نبوت، ولایت) با قسط و عدالت اجتماعی نسبت می یابند و چالش های جسورانه و نظرات بدیعی را موجب میشود که یکی از جذابیت های کتاب است. • توحید و شرک با عدالت اجتماعی و نظام طبقاتی هم آغوش و تبیین می یابد.(۴) "اگر چنانچه قائل به توحید باشی در جامعه، اختلاف طبقانی و تبعیض معنا ندارد"(ص۲۱۳) صریحاً می خروشد:"اگر دینی دیدی که در جهت عکس فلسفه ادیان[قسط] حرکت می کند، بدان یا الهی نیست یا خرابش کردند"(ص۲۰۷) از معارف کلاسیک گله داشت که: "ببینید چقدر درباره توحید بحث کردند متکلمین، و چقدر این بحثها در تشکیل و ایجاد جامعه توحیدی بی اثر بود"!(ص۲۳۲) توحید را به شکل قطعنامه های توحیدی قرائت کرده و ماده دوم را نفی طبقات اجتماعی قرار می داد: "یک جامعه بی طبقه جامعه ای است که گروه های انسانی در آن جامعه از یکدیگر برحسب حقوق و مزایا جدا نشدند؛ همه انسانها زیر یک سقف حقوقی زندگی می کنند"(ص۲۷۰) زیربنای نظام طبقاتی را اعتقاد به خدایگان مختلف و طبقاتی می دانست(ص۲۷۷) • نبوت هم با قسط، ربط مستقیم و مستحکم داشت. نبوت محصول دو رستاخیز(یکی درونی و یکی اجتماعی) بیان می شد؛ که رستاخیز دوم، مساوی با جنبش برای قسط بود(ص۳۵۷تا۳۶۰) فقط این تصویر از نبوت را (مقابل تصویر حکیمی شاگرد پرور و خانه نشین) درست می شمرد(ص۳۶۲) پیامبران اولوالعزم را قطبهای انقلابات الهی می خواند که دیگر پیامبران برای به ثمر نشاندن و احیاء انقلاب آنها می آمدند(ص۳۶۵) طاغوتها، ثروت اندوزان، ملاء و مترفین و احبار و رهبان، قطب مخالف پیامبران شمارش می شد(ص۴۲۷تا۴۳۴) • ولایت را استمرار نبوت در همان کارخانه انسان سازی می خواند(ص۵۲۰). "یؤتون الزکاة" در آیه ولایت را به تقسیم عادلانه ثروت معنا می کرد(ص۵۸۱) و در وجه "و هم راکعون" می گفت:"یعنی یک انسان[ولیّ جامعه] آنقدر دل بسته به مساوات باشد...به قدری فقر و فقیر درد آور باشد، که صبر نکند نمازش تمام شود"(ص۵۸۲) 🔸نقصان این رکن در کتاب معاد! ادامه در بخش بعد ☑️ @m_ghanbarian