🔴 عاشورا به وقت شام!
چکیده جلسه سوم سخنرانی حجت الاسلام قنبریان/ هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف/ ۸مرداد۱۴۰۲
#بخش_دوم
▫️ سه قاعده روشنگری زینب کبری و اسراء:
در چنین جنگ پیچیده شناختی و تبلیغاتی زینب کبری و امام سجاد(ع) با همه محدودیتهای اسارت باید پرده دروغ را پاره می کردند.
اقلا سه قاعده مهم در سیره آنها قابل کشف است:
1⃣ امید به خدا و وجدان عمومی
آنها براساس معیارهای الهی و نوامیس عالم خود را "اولوا بقیه" و دستگاه یزید را "احدوثه" می دیدند! قرآن مبارزان با فساد را صاحب بقاء و تکذیب گران آیات الهی را احدوثه و افسانه می خواند. در تقابل حسین(ع)با یزید این تطبیق درست و حتمی بود.
#کانون_اصلی_امید این اسرای دربند علیرغم غلبه ظاهری یزید و طمطراق دستگاه تبلیغاتی او همین "ایمان" بود.
این امید موجب خلق ابتکارات ساده اما نافع شد.
2⃣ سنخیت نه سجاعت!
عبیدالله وقتی پیروزی اول زینب کبری را دید- که احساسات عمومی کوفه را برانگیخت و به ملامت کشاند- به خود دل داری و به زینب(س) گفت: مثل پدرت سجاعت( جملاتی با سجع و قافیه) بلدی!
زینب کبری(س) پاسخ داد مرا با سجع و قافیه چکار؟! ناله درونم بود!
⬅️ #تبیین زبان بازی و لفاظی و وراجی نیست، همایش و دوره های تکراری برای آدمهای تکرای نیست؛ باید روشنگران از جنس آرمانها باشند.
زینب به واقع دنباله حسین(ع) و عملا وفادار به مکتب آزادی بخش و عدالت خواه اوست. این تبیین را انفسی و موثر می کند" آتش است این بانگ نی و نیست باد!"
3⃣ مجاوره- محاوره
وقتی دستگاه تبلیغاتی دشمن فراگیر است و رابطه مردم و اهالی را بجای "مردم- مردم" به رابطه "آحاد با بنگاه های خبرپراکنی و تفسیری" خود تبدیل کرده است؛ چه راهی برای اسرای دربند می ماند؟!
واضح است مجال سخنرانی کمتر یافته میشود پس باید در ضمن پدیده هایی که ساخته یا خود می سازند ، به مردم پیام دهند و وجدانها را بیدار کنند:
- امام سجاد(ع) منبر یزید را "چوب" خطاب کرد و اجازه خواست برآن بنشیند! فرار یزید از سخنان با اذان زودهنگام را استفاده کرد و فراز فراز اذان را به بهترین نحو برای معرفی خود و نهضت استفاده کرد...
- بیرون کوفه آنها ، خارجی و کافر جار زده شده بودند . مستحق زکات تلقی شده برایشان نان و خرما می ریختند و صدای کوبنده ای می گفت زوات برما حرام است! مردم از این سخن میخکوب شده و گوشها تیز می شد که مگر اینها کیان اند؟!
- رقیه بنت امیر المومنین و سکینه بنت حسین در دو موقف از حاملان سر شهدا خواستند جلو بروند تا نگاه های هرزه از آنها گرفته شود! این فقط یک رعایت اخلاقی نبود صدای بلند سیاسی در خطه شام بود که اینها مسلمان و مومنه اند و کنیز و اسیر نیستند که نگاه به آنها جایز باشد!
- امام سجاد(ع) بعد عاشورا تا سالیان بسیار چنین بستره هایی برای انتقال پیام عاشورا در اختناق اموی می ساخت. گریه کنار قصاب وقت ذبح گوسفند، کنار سفره غذا ، کنار غریبان و... همه خلاقیت های انتقال پیام در سلطه تبلیغاتی بنی امیه بود.
- باز پس گیری پیراهن خون آلود سیدالشهدا(ع) از غنائم کربلا، فقط یک یادگاری خانوادگی نبود برای همیشه نماد پیراهن عثمان برای بنی امیه را بی ارزش و بجایش نماد خون خواهی حسین(ع) شد که تا ظهور امام زمان(ع) کارا خواهد بود!
• زینب و اسرا شام را فتح کردند . در همان جلسات اول یزید ، جنایت را گردن عبیدالله انداخت! روزها بعد آنها را به خانه خود برد! در خانه اش شیون و عزا برای سیدالشهدا برپاشد و محترمانه به مدینه برگردانده شدند!
- فراموش نکنید این همان یزید واقعه حره است اگر میتوانست جنایت بیشتری به اهلبیت کند هیچ ابایی نداشت! آن "خون عزت مند" و این "حماسه دربند" به او اجازه نداد!
- نگاه کنید اغلب زنان اسراء پس از برگشت به مدینه در شهرهای دور دست جان داده و دفن شده اند! چون روشنگری آنها پس از بازگشت هم ادامه یافت و موجب تبعید آنها از مدینه به شام و مصر و... شد!
☑️ @m_ghanbarian